به تازگی شماری از استادان اقتصاد دانشگاههای کشور که به طیف نهادگرا منتسب هستند، با انتشار یک نامه، ضمن طرح روایت خود از اقتصاد ایران، نقدها و هشدارهایی خطاب به دولت مطرح کردهاند. نویسندگان این نامه راه برونرفت از وضعیت کنونی را تغییر اساسی سیاست خارجی و در گام دوم تغییر شیوه حکمرانی در داخل کشور دانسته و نسبت به تورم سه رقمی هشدار دادهاند.
از آنجا که مشکلات اقتصادی، مهمترین دغدغه امروز مردم است، دفتر پژوهش و بررسیهای خبری ایرنا نشستی با حضور دکتر «سیدمرتضی افقه» استاد دانشگاه شهید چمران اهواز و یکی از امضاءکنندگان این نامه و نیز دکتر «غلامرضا مصباحیمقدم» عضو مجمع تشخیص مصلحت و استاد دانشگاه امام صادق(ع) برگزار کرد.
پیشتر بخش نخست مناظره انتشار یافت که در آن، بعد از مقدمه کوتاه افقه، مصباحیمقدم موارد متعددی در نقد نامه ۶۱ اقتصاددان مطرح کرد. در بخش دوم که پیش روی شماست، دکتر افقه از خود و همراهانش دفاع کرده و گفتگو بین این دو اقتصاددان ادامه یافته است.
بحث صریح دو اقتصاددان منتقد و حامی دولت
ایرنا: آقای مصباحی مقدم نکات متعددی درباره مفاد نامه بیان کردند، چه پاسخی برای این سخنان دارید؟
افقه: همه اقتصاددانانی که این نامه را امضاء کردند، به طور قطع دلسوز مملکت هستند و برای همین این نامه را امضا کردند. همان طور که اشاره کردید، در این گزارش عنوان کردهایم که مشکلات طی ۱۰ سال گذشته ایجاد شدهاست. بحث اقتصاددانان این نیست که در حدود ۹ ماهی که آقای رئیسی در سمت ریاستجمهوری قرار داشتهاند، تمام این مشکلات ایجاد شده یا بحرانها حاصل کار ایشان است. بلکه موضوع این بود که در این شرایط و وضعیت، آیا این شوک میتواند به اقتصاد کمک کند یا خیر؟ بنابراین، ما در این زمینه هشدارهایی را به دولت ارائه کردهایم.
نامه ما به طرفداری روحانی و در مقابل دولت رئیسی نیست
فرمودید اقتصاددانان باید به کمک دولت بیایند، یکی از مسیرهای کمک به دولت نگاشتن همین نامهها و مطرح کردن مشکلات است. از طرفی اصرار بر اینکه کل مشکلات مربوط به دوره روحانی بوده نیز اظهارنظری سیاسی است. بنده اتفاقا با وجود اینکه به آقای روحانی رای داده بودم، اما اگر در اینترنت جستجو کنید، تمام انتقادات خود را به ایشان در زمینههای اقتصادی مطرح کردهام. انتقاداتی به سیاستهای اقتصادی دولت روحانی که با مشورت طرفداران بازار آزاد اجرا میشد.
در آن زمان من تک تک مسئولان اقتصادی دولت روحانی را نام بردم و نه فقط نقد کردم، بلکه به آنها تاختم؛ به طوری که فردای آن روز، انتقادات بنده از روی سایتها برداشته و حذف شد و اعلام کردند که این خواسته دولت است. بنابراین، اینکه تصور شود من و سایر امضاءکنندگان این نامه به طرفداری روحانی و در مقابل دولت رئیسی این نامه را نگاشتهایم، تصوری اشتباه است.
نقدهای مشابهی به دولت هاشمی داشتم
من عین همین صحبتها و نقد به بازار آزاد را از دوران ریاستجمهوری آقای رفسنجانی آغاز کردم، همین انتقادات باز در دوره آقای خاتمی با وجود اینکه به ایشان نیز رای داده بودم، ادامه یافت. بنابراین بحث من این موضوع نیست که مشکلات در دوران ریاست جمهوری آقای رئیسی آغاز شده، بلکه مساله اساسی این است، مسیری که دولت رئیسی آغاز کرده، کار را دشوارتر خواهد کرد و همه در آینده به این نتیجه خواهند رسید.
این که در حال حاضر بخش قابل توجهی از مشکلات اقتصادی مردم ناشی از تحریم است، بر کسی پوشیده نیست. آقای مصباحیمقدم نیز اشاره کردند که از طریق دور زدن تحریمها توانستند این شکاف را پر کند، البته که این اقدامات، هزینههایی را نیز به دنبال دارد.
مردم میپرسند تا چه زمانی باید در شرایط تحریمی باقی بمانند؟
حال مردم میخواهند بدانند که تا چه زمانی باید در این شرایط تحریمی باقی بمانند، این هزینهها را بدهند و تا کجا باید این فشارها ادامه یابد. بحث من شرایط FATF نیست، فقط باید بدانیم که تحریم باید به هر نحوی برداشته شود. به دلیل بیکفایتیها و بی تدبیریهای صورت گرفته در طول ۳۰ سال گذشته، کشور اکنون در این وضعیت قرار گرفته است.
دقت کنید که ۳۰ سال گذشته را مطرح و دوره جنگ را از این سالها جدا میکنم، زیرا در دوران جنگ نمیشود هیچ قانونی را به درستی اجرا کرد. بیکفایتیها و بیتدبیریها در طول این دوران موجب اجرای تصمیماتی شد که خلاف شعار دوران انقلاب بود؛ شعارهایی که یکی از اهداف اقتصادی آن، رهایی از وابستگی به نفت بود.
نمیتوانید بگویید فقط ۱۰ سال دوره روحانی تمام این بلاها را بر سر کشور آورد. درست است که ایشان نیز پر از سیاستهای اشتباه بود، اما بیکفایتیهای سه دهه گذشته باعث شد اگر نگوییم بیشتر به نفت و تجارت خارجی وابسته شدیم، اما وابستگی ما کمتر هم نشده است.
بحث ما این نیست که مشکلات در دوران ریاست جمهوری آقای رئیسی آغاز شده، مساله این است، مسیری که دولت رئیسی آغاز کرده، کار را دشوارتر خواهد کرد و همه در آینده به این نتیجه خواهند رسید
به همین دلیل، تا این حد نسبت به تحریمها آسیبپذیر شدهایم و تا این حد به مردم فشار وارد شده است. حال باید پرسید چه اقداماتی انجام دادهاید که وابستگی کشور به نفت کمتر نشده است؟ من معتقدم در تعاریف واژهها، برخی اشتباهات منجر به عملکردهای بسیار ضعیف میشود. روز اول گفتیم صادرات غیرنفتی را زیاد کنیم، اما چون به صورت ریشهای روی این موضوع کار نکرده بودیم، صادرات مواد خام را اضافه کردیم.
پیش از انقلاب از شاه به دلیل تکیه بر صادرات نفت خام انتقاد میشد، اما پس از رفتن او نیز همین روند ادامه یافت و تاکنون بالاترین رقمی که در صادرات غیرنفتی داشتهایم، حدود ۴۰ یا ۵۰ میلیارد دلار بوده و مابقی مربوط به صادرات نفتی خام یا نیمه خام بودهاست. همینها اقتصاد را متزلزل کرده و کشور را نسبت به تحریمها به شدت آسیبپذیر کردهاست.
تا وقتی تحریمها لغو نشود، جراحی اقتصادی به مشکلات خواهد افزود
بنابراین از نظر من اقتصاددان با گرایش توسعه، در شرایط فعلی و برای کوتاهمدت، تا زمانی که تحریمها به هر طریق ممکن برداشته نشود، اقداماتی چون این جراحی اقتصادی، به مشکلات اضافه خواهد کرد. البته تاکید میکنم که این راهکار برای کوتاه مدت است و برای بهبود شرایط اقتصادی در بلند مدت مناسب نیست.
آقای مصباحی مقدم تاکید کردند مابهالتفاوت ارز دولتی ۴۲۰۰ تومانی تا ارز ۲۳ هزارتومانی زمینه را برای فساد و رانت فراهم کرده بود، حال بگویید که با مابهالتفاوت بین ارز ۲۳ هزار تومانی تا ۳۳ هزار تومانی را چه خواهید کرد؟ دوباره مجبور خواهید شد که همین اقدام را تکرار کنید زیرا یک شکاف بین این دو نرخ ایجاد شده و بنابراین به هرکسی ارز ۲۳ هزار تومانی ارائه شود، ایجاد رانت میکند و این منشا فساد است.
دولت نباید به جای ۴۰۰ رانتخوار، کل مردم را مجازات کند
شما در صحبتهای خود گفتید که حدود ۳۰۰، ۴۰۰ نفر از این فرصت موجود و مزیت ارز ۴۲۰۰ تومانی استفاده میکردند؛ بنابراین دولت میبایست فقط همان افراد را مجازات میکرد، نه اینکه به خاطر آن افراد با افزایش قیمتها کل جمعیت کشور را مجازات کرده و تحت فشار قرار دهد. آن افراد مشخص و در دسترس بودند، دولت آن تعداد را جریمه نمیکند، اما بخاطر آنها ۸۰ میلیون نفر را مجازات کرد.
ایشان همچنین اشاره کردند که این ارز تاثیری در قیمتها نداشت؛ اما مشاهده کردید با برداشتن ارز ترجیحی قیمتها چقدر افزایش یافت؟ این امر نشان میدهد ارز ترجیحی روی قیمتها تاثیر داشتهاست. روی صحبت من بیشتر با طرفداران اقتصاد آزاد است که این موضوعات را در ذهن مجلسیها و دولتیها انداختند.
شما در بخش دیگری از صحبتهای خود گفتید که این نامه انتظارات تورمی ایجاد کرد. در پاسخ باید گفت رسانهها اکنون آزادند و اگر من اظهارنظر نکنم، دیگران این کار را خواهند کرد. بنده معتقدم متغیر فعال در اقتصاد ایران متغیر انتظارات است که ریشه سیاسی داشته و به موقعیت و وضعیت ایران در منطقه و به درگیریها مربوط است. اینکه میخواهیم در این شرایط مقاومت کنیم، بحثی جداست، اما باید مردم را متقاعد کرد. اینگونه نیست که با نامهای که ما اقتصاددانان نوشتهایم، مردم ناگهان نگران شده و به خیابانها بریزند.
چرا با افزایش قیمتها مردم بیشتر به بازار هجوم میبرند؟
در الفبای اقتصاد آمده که تقاضا تابعی از قیمت است، به شرط ثبات سایر موارد که یکی از آن موارد ثابت انتظارات است. اتفاقا متاسفانه انتظارات را در آخر این آیتمها بیان میکنیم، در حالی که اکنون انتظارات یک متغیر فعال در جامعه محسوب میشود. بنابراین تا قیمت ارز افزایش یابد، مردم بیشتر برای خرید هجوم میبرند. در این زمان دانشجو سوال میپرسد مگر رابطه قیمت و تقاضا معکوس نیست؟ پس چرا با افزایش قیمتها مردم بیشتر بازار هجوم میبرند، در پاسخ باید گفت که ما در همه تئوریها، انتظارات را ثابت فرض میکنیم اما در واقعیت انتظارات ثابت نیستند. این انتظارات را من یا این نامه ایجاد کردهایم؟ در حالی که من و دیگران این حرف را به صورت جداگانه نیز بیان کرده بودیم. دغدغه ما مشکلات کشور است؛ تاکید دارم که این نامه سیاسی نبودهاست.
دوستانی که بنده آنها را میشناسم، هیچ کدام اراده سیاسی برای امضای این نامه نداشتند؛ همه آنها در دوران روحانی نیز بیشترین انتقاد را به این سیاستهای شوک درمانی داشتند. بنده به نظرات حامیان بازار آزاد که معتقدند نقدینگی متغیر فعال تورم است، چندان اعتقادی ندارم. همین حالا سری به شهرکهای صنعتی بزنید که نیمه تعطیلند و ۳۰ درصد آنها بیشتر کار نمیکنند، حتی همان ۳۰ درصد نیز با ۲۰ یا ۳۰ درصد از ظرفیت خود فعالیت دارند. وقتی از آنها درباره مشکلاتشان سوال میپرسید، اولین چیزی که میگویند کمبود نقدینگی است. پس اگر نقدینگی زیاد است، چرا آنها از کمبود نقدینگی شکایت میکنند؟
دلیل این شکایتها این است که نقدینگی در بخش غیرمولد سرازیر میشود. نقدینگی در دست شماری دلال قرار میگیرد و ما هیچ سیاستی برای مهار آنها نداشته و نداریم. باید هزینه تولید را کاهش داد. مگر سال گذشته سال رفع و کاهش موانع کسب وکار نبود؟ مگر بیش از دو یا سه دهه اقتصاددانان درباره اینکه موانع کسب وکار باید کاهش یابد، اطلاعرسانی نمیکنند؟ برای رفع این موانع چه کارهایی صورت گرفتهاست؟
فشارهای امروز بر اقتصاد ایران، بیشتر از زمان جنگ
من معتقدم حتی در کوتاهمدت نیز میتوان بخش قابل توجهی از مشکلات را در داخل با وجود تحریمها حل کرد، اما نه با این روشی که در حال انجام است. باید بپذیریم که شرایط کنونی بحرانی است و در شرایط بحرانی باید تصمیمات خاص گرفته شود.
سؤال اینجا است که آیا کشورهای دارای نظام بازار آزاد و لیبرالی اگر جنگ شود، باز هم از قیمتهای بازار آزاد استفاده میکنند یا محدودیتهایی را در نظر میگیرند؟ مگر شرایط امروز ایران بدتر از زمان جنگ هشت ساله نیست؟ در زمان جنگ هشت ساله ایران میتوانست همه کالاهای مورد نیاز خود را از دیگر کشورها بخرد و فقط آمریکا ایران را تحریم کرده بود اما در زمان حاضر همه دنیا به دلیل فشار آمریکا، ایران را تحریم کردهاند، بنابراین الان شرایط بدتر از زمان جنگ است. پس چرا با وجود این شرایط تلاش دارید با اقتصاد لیبرال مشکلات را حل کنید؟
شما ( آقای مصباحی مقدم) در بخش دیگری از سخنان اشاره کردید که مراد نویسندگان نامه از ارتباط با دنیا، آمریکا و اروپا است. من نمیدانم مقصود سایر دوستان از این گفته دقیقا اروپا یا آمریکا هست یا خیر؛ اما بنده معتقدم اقتصاد هر کشوری جدا از وضعیت موجود ایران که در بدترین شرایط تحریمی قرار دارد، با تجارت معنا مییابد.
در زمان جنگ، ایران میتوانست همه کالاهای مورد نیاز را از دیگر کشورها بخرد و فقط آمریکا ایران را تحریم کردهبود، اما حالا همه دنیا به دلیل فشار آمریکا، ایران را تحریم کردهاند، بنابراین شرایط بدتر از زمان جنگ است
یکی از درسهایی که در رشته اقتصاد تدریس میشود «تجارت» است. در این درس عنوان میشود که در شرایط عادی، تجارت باعث افزایش رفاه برای همه کشورها میشود. تجارت امری ضروری برای کشورهاست، زیرا هیچ کشوری نمیتواند همه کالاهای مورد نیاز خود را تولید کند، زیرا این کار هزینههای زیادی را برای آنان به همراه خواهد داشت. بنابراین تجارت برای افزایش رفاه امری ضروری است. حالا کشوری را در نظر بگیرید که مثل ایران تا این اندازه به تجارت وابسته است و مراودات تجاری آن به دلیل فشار آمریکا یا هر دلیل دیگری با جهان قطع شود.
قیمت نفت خوشبختانه در هر دو دولت اصولگرایان افزایش یافت
من به اینکه چطور باید این مشکل را حل کرد کاری ندارم، اما حرف من این است که وقتی میبینیم تا این حد اقتصاد کشور به تجارت خارجی وابسته است، باید بدانیم که تا این مشکل حل نشود، مشکلات اقتصادی پابرجا خواهند ماند. رئیسجمهوری میگویند که آقای روحانی سفره مردم را به تحریمها ربط داد و ما نمیخواهیم این کار را انجام دهیم. این کار را انجام ندادید اما در عوض مالیاتها را اضافه کردید. البته مالیات تجار بزرگ را نتوانستید افزایش دهید و آنها هنوز هم فرار مالیاتی دارند اما مالیات کسبه عادی به شدت افزایش یافته است. همین چند روز پیش یکی از آرایشگران میگفت که امسال مالیات او ۱۰ برابر شدهاست. این مگر غیر از این است که سفره مردم را از راه دیگری به تحریمها وصل کردید چون نمیتوانید نفت بفروشید. شما میگویید نفت میفروشید و درست میگویید و حتی قیمت نفت خوشبختانه در دو دورهای که اصولگرایان روی کار آمدند افزایش یافت و اکنون به بالای صد دلار هم رسیدهاست.
آقای جلیلی گفتند هم نفت را به اندازه قبل از تحریمها می فروشیم و هم کل وجوه آن به رغم نبود FATF وارد ایران میشود، ما هم این سخنان را میپذیریم، اما بگویید آثار آن کجاست؟ قاعدتا اگر به همان اندازه که میگویید نفت میفروشیم، نباید وضعیت تا این حد بحرانی باشد. پس بگویید حاصل این فروش نفت و این همه درآمد ارزی به کجا میرود؟
روش اوراق بدهی در نبود درآمد نفتی طبیعی است
آقای مصباحی فرمودند دولت در حال پرداخت اوراق بدهی است. وقتی یکباره بخش عظیمی از درآمد از بودجه کشور خارج شد، این اتفاقات امری طبیعی است. همان طور که پیشتر نیز اشاره شد، بودجه فربه است، آن هم بودجه ناکارآمد که باید از سالها پیش این ردیفهای اضافه از بودجه حذف میشد.
همین امسال وزیر کار دولت آقای رئیسی تصمیم داشت با هیاتی ۴۳ نفره به سوئیس سفر کند. توضیح وزیر مستعفی در مورد موضوع این بود که از سالها پیش همین تعداد به سفر میرفتند، بنابراین برای امسال نیز همین تعداد در نظر گرفته شد. این در حالی است که میشد این جلسات را به صورت آنلاین و بدون رفتن به سفر برگزار کرد. اگر هزینه های جاری و ردیفهای مربوط به نان خورهای بودجه کم نشوند و نظام اداری و اجرایی اصلاح نشود، هزینههای دولت بالا میرود.
مگر بخش زیادی از افزایش قیمت ارز به خود دولت باز نمیگردد؟ مگر دولت تا این حد فربه نیست؟ دولت خود یکی از خریداران بزرگ است و به این ترتیب بودجه آن دوباره افزایش مییابد و دوباره با این افزایش قیمتها و تورم دچار کسری بودجه خواهیم شد و به عبارتی دوباره در یک چرخه بیپایان خواهیم افتاد. بنابراین همان طور که پیشتر اشاره شد، بحث من در این سخنان اصلاحات برای کوتاه مدت است، اما برای میانمدت و بلندمدت اصلاحات نگرشی که موضوعی ریشهای است باید صورت گیرد. نظام انتخاب و انتصاب ناکارآمد باعث شده بهرهوری به شدت کاهش یابد، از طرفی بوروکراسی به شدت مانع تولید شده و گاهی اوقات افرادی کم تجربه در عرصه اجرایی حضور دارند که مانع پیشرفت میشوند.
در برخی موارد وقتی فردی مدیر یا استاندار میشود، تصور میکند قدرت لایزال الهی در اختیار او قرار گرفته است. گاهی اوقات وقتی میگویند فردی دستور داده چنین اقدامی صورت گیرد، من به آنان میگویم که این تصمیم از در اداره بیرون نخواهد رفت، خود کارمندان در برابر آن تصمیم مقاومت میکنند؛ البته نه به دلیل اینکه در مقابل مدیر یا رئیس خود مقاومت کرده باشند، بلکه به دلیل شرایط موجود.
به عنوان مثال به بانک میروید و میگویید وزیر دستور داده ۱۰۰ هزار تومان وام بدهید اما بانک این اقدام را انجام نمیدهد زیرا با قوانین آنان مغایرت دارد. وزیر اما فکر می کند قدرت مطلق را دارد و میتواند این دستورها را صادر کند. بنابراین بوروکراسی ناکارآمد مانع آن می شود که شما ارادهها و تصمیمات خود را عملی کنید.
وعدهها انتظار ایجاد میکند، نه نامه ما اقتصاددانان
در صحبتهای خود اشاره کردید که آقای رئیسی در همه برهههای خاص میان مردم حضور داشتهاست. این اقدامها اما به ضرر ایشان تمام میشود. اتفاقا آقای رئیسی با این کار، انتظارات را بالا میبرند. شما هم میدانید که خیلی از این وعدهها فقط انتظار ایجاد میکند؛ بنابراین با این کار سرمایه اجتماعی خودتان را کاهش خواهید داد.
از طرفی، مگر سیستم اداره کشور به این صورت است که رئیسجمهوری برای حل مشکلات سفرهای استانی انجام دهد؟ پس استاندار برای چیست؟ در دوره احمدینژاد یک لشکر به همراه او به سفر میرفتند و آن شهر کلا تعطیل میشد. این اقدامات هزینههای زیادی بر کشور تحمیل میکند. در همان اوایل احمدینژاد به یک استان محروم سفر کرده و وعده دادهبود که تا دو سال دیگر بیکاری را حذف میکند. من همان روزها در حالی که هنوز احمدینژاد برای مردم مقدس بود، در کلاس درس به دانشجویان گفتم آقای احمدینژاد جرات بالایی دارد زیرا من به عنوان فردی که اقتصاد خوانده، میدانستم که این وعدهها عملی نیستند، اما نمیدانستم دو سال بعد که این وعدهها تحقق نیافت، او میخواهد به مردم چه جوابی بدهد؟
در همان دوره گفت وگویی با رئیس دانشکده وقت شهید بهشتی داشتم. در آن زمان نیز نامهای به احمدینژاد نوشته بودیم که بسیاری از آن ناراحت بودند. رئیس دانشگاه پرسید که من هم جزء امضاکنندگان نامه بودم یا خیر، وقتی جواب مثبت مرا شنید، گفت مگر بد است که این پولها را از دست برخی مقامات نجات داده و به دست محرومان برساند؟ بنده پاسخ دادم اتفاقا این اقدام بسیار عالی است، اما آیا شما ساختارهای استانهای کشور را نمیدانید؟ آنها به استانهای محروم سفر کرده و از محل درآمدهای نفتی خوبی که ایجاد شده به یکباره به مدیری که ظرفیت مدیریتش به عنوان مثال هزار تومان است، پنج هزار تومان میدهد. باید بدانید مدیریتها هم یک ظرفیتی دارند و شما باید به تدریج ظرفیت آن را افزایش دهید تا با گذشت سالیان این درآمد به ۵ هزار تومان برسد. وقتی شما این همه پول را یکباره به مدیری میدهید، باید بدانید که آنها برای توسعه نیاز به پیمانکار دارند. حتی خوزستان که استان ثروتمندی است نیز به پیمانکار نیاز دارد. بیشترین پروازها را بعد از مشهد در خوزستان داریم و هر چه پول به خوزستان میرود دوباره به مرکز باز میگردد و توزیع نمیشود.
در دوره احمدینژاد با آن همه سفرهای استانی دیدید که اتفاقی برای مناطق محروم نیفتاد. این خوب است که رئیسجمهوری و مسئولان کشوری گاهی به سفرهای استانی بروند، اما اینکه رئیسجمهور بگوید من میخواهم در جریان مسائل قرار بگیرم، واژه درستی نیست و استاندار باید شما را در جریان وضعیت استانها قرار دهد. آنها برای همین حقوق میگیرند.
ایرنا: موضوع بعدی راستیآزمایی بخشهای مختلف این نامه است. آیا شما فقط به اینکه نامه در زمان بعدی منتشر شد و اینکه انتشار آن سرمایه اجتماعی را کاهش میدهد، انتقاد دارید یا اینکه به مفاد آن نیز ایراد میگیرید و بر این باورید که اشتباهاتی در آن وجود دارد؟ البته شما گفتید ایرادات یادشده در نامه، مربوط به ۹ ماه ریاستجمهوری آقای رئیسی نیست و آقای افقه نیز این موضوع را تایید کردند. آیا به مفاد این نامه هم ایراد وارد است یا خیر؟
مصباحی مقدم: ایشان در پاسخ به بنده که گفتم شما گزارش یک دهه گذشته را ارائه دادهاید و مشکلات را بر دوش دولت رئیسی بار میکنید، تایید کردند که این گزارش و شاخصها، مربوط به یک دهه گذشته است. بنابراین اگر آقای افقه متن نامه را به صورت کامل قبول دارند، باید بدانند این نامه به مخاطب این طور القا میکند که همه این اتفاقات، تازه رخ دادهاست. شما نمیتوانید برداشتی که از نامه میشود، نادیده بگیرید.
آقای افقه در بخشی از سخنان خود گفتند، ممکن است من با بخشی از این نامه موافق نباشم، حقیقتا من به عنوان یک استاد دانشگاه به خود اجازه نمیدهم اگر حتی یک پاراگراف یک نامه را قبول نداشته باشم، آن را امضا کنم. یا همه آن نامه را قبول دارید و امضا کردید یا اینکه در این روش تجدید نظر کنید. معنای امضا کردن پای نامه قبول کردن مسئولیت محتوای آن است. این نامه القای خلاف دارد.
آقای رئیسی به مردم وعدههای زیادی میدهند و انتظارات را بالا میبرند. اما خیلی از این وعدهها قابل تحقق نیست و فقط انتظار ایجاد میکند؛ بنابراین با این کار سرمایه اجتماعی خودتان را کاهش خواهید داد
همچنین گفتید «این مسیری که آقای رئیسی شروع کرده کار را دشوارتر خواهد کرد، خواهید دید». پس بهتر است حداقل تا ۴ سال آینده و پایان دوره اول ریاستجمهوری آقای رئیسی منتظر بمانید و بعد نتیجه اقدامات ایشان را در آخر دوره ارزیابی کنیم. اتفاقا ممکن است دوره بعدی هم در انتخابات حضور داشتهباشند، در آن زمان با نقد اقدامات وی میتوانید بگویید در چهار سال گذشته درست عمل نکردید و مسیری که طی کردید، اشتباه بودهاست. اگر میخواهیم دولت را راهنمایی کنیم پس باید راه درست و غلط را به آنان نشان دهیم. جنابعالی مخالف اقتصاد بازار آزاد هستید. باور میکنید که بنده هم لیبرال نیستم و اقتصاد نوکلاسیک را قبول ندارم؟
افقه: اتفاقا من هم از همین متعجبم!
آمریکا مشکلات اقتصادی خود را به خارج منتقل میکند
مصباحیمقدم: از من تعجب نکنید؛ بنده مدافع اقتصاد آزاد با آن معنا که در غرب جریان دارد نیستم. زیرا غرب هم با این نظام اقتصادی دچار صدها مشکل است و آمریکا نیز که در راس این سیستم قرار دارد با بیشترین چالش و مشکل اقتصادی مواجه است، اما قدرت انتقال مشکلات به خارج را نیز دارد. چون دلار آمریکا حاکمیت جهانی دارد، این کشور از طریق دلار تورم خود را به دیگران منتقل میکند. این هنری است که آمریکا از حق آقایی دلار دارد.
شاخصهای اقتصادی در طول این ۹ ماه بهبود یافتهاست
من عمیقا و با پایه علمی منتقد اقتصاد آزاد هستم، ولی به تفکر اقتصاد سوسیالیستی نیز انتقاد دارم. مرا به عنوان استاد اقتصاد اسلامی میشناسند که در جای خودش باید در مورد آن گفت وگو کرد و روشن ساخت که چه تفاوتهایی بین این اقتصادها هست. با این وجود معتقدم مسیری که آقای رئیسی شروع کرده و البته نیاز به اصلاحات نیز دارد، امیدبخش است. شاهد این موضوع نیز این است که شاخصهای اقتصادی ما در طول این ۹ ماه بهبود یافتهاست.
ممکن است شما این برهه اخیر که اصلاح نرخ ارز ۴۲۰۰ تومانی صورت گرفت، مبنای انتقادات قرار دهید. طبعا این شرایط یک برههای کوتاه دارد که باید اجازه دهید تا تمام شود. این یک تغییر و اصلاح جدی بود که صورت گرفت. دولت، اصلاحات دیگری نیز انجام خواهد داد، اجازه دهید کمی در این مسیر پیش برویم. حداقل بگذارید یک سال از ریاستجمهوری ایشان بگذرد، آن وقت ارزیابی یک ساله داشتهباشید. اشکالی ندارد که انتقاد داشتهباشید؛ خوشبختانه ایشان انتقادپذیر هستند.
آقای دکتر افقه فرمودند مردم تا کی باید در شرایط تحریمی باقی بمانند و فشارها را تحمل کنند، حال از ایشان میپرسم که آیا برای این شرایط تحریمی راهحلی دارند؟
افقه: بنده چه کارهام؟
حداقل بگذارید یک سال از ریاستجمهوری رئیسی بگذرد، آن وقت ارزیابی یک ساله داشته باشید. اشکالی ندارد که انتقاد داشتهباشید؛ خوشبختانه ایشان انتقادپذیر است
مصباحی مقدم: نشد. به عنوان یک صاحب نظر و کارشناس مسائل اقتصادی، راهحل پیشنهاد دهید. این تحریمهایی که یکجانبه از سوی آمریکا علیه ایران اعمال شدهاست. روحانی از طریق مذاکره نتوانست به نتیجه برسد و اکنون نیز مذاکرات به گونهای نیست که بتواند ما را به مقصود برساند. شما پیشنهاد دهید که به عنوان مثال اگر ما در کدام موارد کوتاه بیاییم، مشکل تحریمها حل می شود.
تا تسلیم نشویم، آمریکا دست از فشار بر نمیدارد
زمانی مقام معظم رهبری فرمودند ممکن است بپرسید حد یقف انتظارات آنها کجاست؟ ما به اسلام تکیه کردهایم و این چیزی است که غرب طی ۳ ، ۴ قرن روی آن سرمایهگذاری کرده که جهان را مطابق با الگوی فرهنگی، سیاسی و اقتصادی خود شکل دهد. ایران نیز تا قبل از پیروزی انقلاب، جزئی از مجموع کشورهای تحت تاثیر غرب بود، اما انقلاب اسلامی نقشه اروپا و آمریکا را به هم ریخت و حرکت تازهای شروع شد. به یقین تا زمانی که ما به اسلام تکیه کردهایم، تا زمانی که در قضیه فلسطین، حمایت از حزبالله لبنان، حمایت از انصارالله یمن و امثال آنها کوتاه نیاییم و تا وقتی حقیقتا به نقطه مبدا یعنی آغاز پیروزی انقلاب اسلامی باز نگردیم و تسلیم نشویم، یقین بدانید آمریکا دست از این فشارها در بخشهای مختلف بر نخواهد داشت. مگر طی ۴۰ سال گذشته آمریکا علیه ایران کودتا نکرد؟ مگر علیه ایران جنگ هشت ساله را حمایت نکرد؟ مگر آواکسهای آمریکا در جنگ هشت ساله به نفع عراق عمل نمیکردند؟
برای نقد دولت احمدینژاد در مجلس، اول شهادتین گفتم!
در دوره احمدینژاد فریاد من بلند شد و گفتم «اشهد ان لا اله الا الله و اشهد ان محمدا رسول الله» این شهادتین را برای این گفتم تا کسی به خاطر حرفهایم علیه این دولت، مرا متهم به ضد ارزش بودن نکند و پس از آن گفتم این همه اتکا به نفت موجب افزایش تورم خواهد شد. گفتم شما نمایندگان مجلس ۶ ماه بعد پشت این تریبون خواهید آمد و از تورم شکایت خواهید کرد، اما امروز اتکاء به نفت را از ۲۸ میلیارد دلار در سال ۱۳۸۴ به ۵۱ میلیارد دلار در سال ۸۵ میرسانید. این یک خطای محض بود و بنده از معترضان بودم.
ادامه دارد ...