خلیج گرگان بزرگترین خلیج دریای خزر است که بر اثر پیشروی شبه جزیره میانکاله در جنوب شرقی دریای خزر تشکیل شد و در سال ۱۳۵۴ به همراه تالاب میانکاله و لپوی زاغمرز، به عنوان نخستین مجموعه تالاب بینالمللی جهان در فهرست تالابهای کنوانسیون رامسر به ثبت رسید، این نشان می دهد که نه فقط خلیج گرگان بلکه نواحی اطراف آن شامل شبه جزیره میانکاله و تالاب بینالمللی گمیشان هم یک مجموعه ارزشمند محیط زیستی هستند.
اکولوژی و حیات خلیج گرگان به دریای خزر وابسته است، همچنین از رودخانههای مجاور و شبه جزیره میانکاله تاثیر میگیرد بنابراین نوسانات خزر تاثیر مستقیمی بر این خلیج دارد، خلیج گرگان در بخش جنوبی با استانهای مازندران و گلستان احاطه شده و دارای تنوع زیستی منحصر بفرد اما شکننده است و نه تنها ماهیان با ارزش غضروفی ماهی سفید و کفال دارد بلکه سهم قابل توجهی از خاویار مورد نیاز کشور را تامین میکند.
اما این خلیج ارزشمند چند سالی است با کم آبی و خشکی مواجه شده است به طوری که اکنون بیش از ۳۵ درصد این خلیج در ناحیه جنوب غربی خشک شده و بخش مشرف به کانال آشوراده و چپ اوغلی هم کامل خشک شده است، از این رو برای نجات آن جلسات زیادی تشکیل شد و در نهایت کارگروه نجات خلیج گرگان شکل گرفت و در آن اقدامات عملی و وظایف دستگاهها برای نجات خلیج گرگان تعیین شد که با توجه به شرایط خلیج، کاهش تراز آب دریای خزر، خشکسالی و کاهش بارندگی به اصطلاح باید دست جنباند تا به طور کامل خشک نشود چون در این صورت اثرات غیرقابل جبرانی در منطقه و حتی دوردستتر به جا خواهد گذاشت.
بر این اساس طرح جامع ۵ ساله (۱۳۹۹-۱۴۰۳) با هدف احیاء مجموعه تالابهای میانکاله و خلیج گرگان، در راستای رفع چالش های موجود تدوین و در آن دستگاه های مسئول انجام پروژههای طرح جامع برای هر اقدام مشخص و به دستگاههای اجرایی و مرتبط ابلاغ شد که پیش بینی میشود بر اساس آن مشکلات خلیج گرگان و تالاب میانکاله تا پنج سال آینده برطرف شود. در این برنامه انجام لایروبی کانالهای منتهی به خلیج گرگان به عنوان راهکار مطرح شد و اجرای آن بر عهده سازمان بنادر و دریانوردی گذاشته شده است، رئیس جمهور در سفری که به استانهای مازندران و گلستان داشت تاکید کرد که کارهای بر زمین مانده در این بخش انجام شود؛ بنابراین قرار نیست که طرحهای جدیدی انجام شود. با این تاکید رییس جمهوری کار لایروبی کانال آشوراده برای نجات خلیج گرگان از حدود یک ماه پیش آغاز شده است.
اما از همان ابتدا که مساله لایروبی مطرح شد نظرات موافق و مخالف زیادی مطرح شده بود، مخالفان نگران رسوبگذاری با نرخ بالا در منطقه و بیثمر شدن لایروبی بعد از مدت کوتاهی هستند همچنین نگران افت تراز آب خزر و تخلیه همان میزان آب باقیمانده در خلیج گرگان به خزر هستند، از سوی دیگر موافقان طرح لایروبی نگران قطع کامل دسترسی خلیج گرگان به دریای خزر و در راستای آن نابودی صنعت ماهیگیری و حمل و نقل دریایی در آن بخش از خزر هستند.
چندی پیش رییس سازمان حفاظت محیط زیست درباره لایروبی خلیج گرگان گفته بود «در زمینه لایروبی خلیج گرگان نظرات موافق و مخالف زیادی وجود دارد، برخی نگران این هستند که چون خزر در حال عقب نشینی است بنابراین با لایروبی همان میزان آب باقیمانده در خلیج گرگان به خزر تخلیه شود که از نظر علمی درست است به همین علت نظر من این بود که باید جنبه های مختلف لایروبی دیده شود تا همان ۱۵ هزار هکتار باقیمانده از خلیج گرگان هم خشک نشود.»
علی سلاجقه افزود: اما تمام دستگاههای حاضر در منطقه اعلام کردند که چنین اتفاقی نمیافتد چون بعد از لایروبی فاز دومی هم وجود دارد و آن پمپاژ آب از خزر به خلیج است که قرار است با دبی بالایی انجام شود، البته یادآوری کردیم که این کار هزینه زیادی دارد اما آنها هزینه را پذیرفتند، در واقع مجموعهای از دانشگاهها و پژوهشگاهها به این نتیجه رسیدند که باید لایروبی انجام شود و بعد از آن پمپاژ آب، آن را پوشش دهد.
برخی نگران این هستند که چون خزر در حال عقب نشینی است بنابراین با لایروبی همان میزان آب باقیمانده در خلیج گرگان به خزر تخلیه شود که از نظر علمی درست استهمچنین سلاجقه در خصوص گزارش EIA ( ارزیابی اثرات زیست محیطی ) در زمینه لایروبی کانال آشوراده گفته بود: بر اساس نظر دفتر ارزیابی سازمان، پروژه مشمول طرح EIA قرار نمیگیرد. نکته دوم این است که مجموعه میانکاله در یک بسته کامل دیده شده است. وزات جهاد کشاورزی مکلف است، کارهای آبخیزداری حوضههای آبریز مشرف به میانکاله را انجام دهد چون جادهای که آنجا کشیده شده است، تمام آبراهها را مسدود کرده است. از طرفی در سفری هم که به مازندران داشتیم این بحث مطرح شد. مقدار آب و حقابهها باید تامین شود و حتما پروژههای پمپاژ کمک میکند که تراز آب حفظ شود، لذا همه این مسایل دیده شده تا مشکلی در آشوراده پیش نیاید.
اما در این میان یکی از نگرانیهای ناشی از انجام لایروبی این است که آن حجم از رسوباتی که جمعآوری میشود باید در کجا تخلیه شود تا آسیبی به محیط زیست منطقه وارد نکند که معاون محیط زیست دریایی و تالابها سازمان حفاظت محیط زیست گفت که لایروبی این خلیج در سالهای قبل مصوب شده بود که پژوهشگاه ملی اقیانوس شناسی و علوم جوی کارهای تحقیقاتی آنرا انجام داد که با یک مطالعه چند ماهه در نهایت به این نتیجه رسیدند که تبادل آب بین خزر و خلیج گرگان با لایروبی انجام شود و برای اجرای آن هم سازمان بنادر و دریانوردی انتخاب شد.
مجتبی ذوالجودی افزود: در روند اجرای این کار باید ملاحظات زیست محیطی انجام و نتیجه آن به ما داده میشد که در راستای نتیجه این ملاحظات بر لایروبی توصیه شد و ما هم از قانون تبعیت کردیم، البته الان دیگر موضوع لایروبی نیست بلکه لایریزی است که مطرح شده چون ما تاکید کردیم پوشش گیاهی منطقهای که برای ریختن گل و لای ناشی از لایروبی در نظر گرفته می شود، باید کمترین آسیب را ببیند؛ در جلسه ای که درباره لایروبی خلیج گرگان با استاندار گلستان داشتیم بر رعایت مولفه های زیستی در روند اجرای لایروبی تاکید شد.
حدود ۴۰۰ هزار متر مکعب حجم رسوبات ناشی از لایروبی
بنا به گفته عضو هیات مدیره انجمن مهندسی سواحل و سازههای دریایی مساله مهم حجم زیاد رسوباتی است که از لایروبی به جا خواهد ماند؛ با توجه به حجم لایروبی به نظر میرسد میزان رسوبات آن حدود ۴۰۰ هزار متر مکعب باشد که حجم زیادی است و اگر مکان و نحوه تخلیه آن درست جانمایی و اجرا نشود قطعا اکوسیستم و محیط زیست منطقه را تحت تاثیر قرار می دهد.
همایون خوشروان روز سه شنبه در گفت و گو با خبرنگار محیط زیست ایرنا گفت: راهکارهای نجات خلیج گرگان مربوط به ۵ تا ۶ سال پیش است، البته باید در نظر داشته باشیم که تراز آب دریای خزر از ۵ سال قبل تا حالا حدود ۲۵سانتیمتر افت کرده است، از آنجا که یکی از برنامه های اجرایی برای نجات خلیج گرگان لایروبی است بنابراین باید زودتر انجام می شد یعنی اگر ۵ سال پیش این اتفاق میافتاد شاید امیدی به تبادل آب خزر و خلیج گرگان بود. سرعت کاهش سطح تراز آب دریای خزر در سال ۲۰۲۱ نسبت به سال ۲۰۲۰ حدود ۳ برابر شده است یعنی ۲۱ سانتیمتر افت سطح تراز آب داشتیم.
وی افزود: الان مدتی است که بحث لایروبی خلیج گرگان مطرح شده با توجه به اینکه خلیج در حال خشک شدن است و دریای خزر هم با سرعت فزایندهای در حال عقب نشینی است، نگرانی برای حفظ محیط زیست تالابهای ساحلی و اکوسیستمهای ماسهای و اکوسیستمهایی که به نوعی در حد فاصل بین خلیج گرگان و دریای خزر واقع شدهاند سبب شده که امروز نگرانیهای عمده ای در این مناطق داشته باشیم.
سرعت کاهش سطح تراز آب دریای خزر در سال ۲۰۲۱ نسبت به سال ۲۰۲۰ حدود ۳ برابر شده استوی با تاکید بر راهکارهای موثر برای برون رفت از این چالش افزود: دولت تصمیم گرفته مطابق کمیتههای تخصصی در کارگروه نجات خلیج گرگان بحث لایروبی خلیج گرگان در کانالهای آشوراده و چپ اوغلی را انجام دهد، نکته قابل توجه این است که متاسفانه با روند کاهش سطح تراز آب دریای خزر که طی سال گذشته ۲۲ سانتیمتر نسبت به سال قبل کاهش سطح تراز داشته، حجم آب دریای خزر در حال کاهش و سطح تراز آب هم در حال تنزل است و این باعث می شود که آب مورد نیاز خلیج گرگان تامین نشود بنابراین در شرایطی قرار گرفتیم که دیگر میزان آب به خصوصی نمیتواند از دریای خزر وارد خلیج گرگان شود از این رو الان خلیج گرگان دارد به سمت خشک شدن نهایی گام بر میدارد که اگر این روند ادامه داشته باشد شاید در کمتر از ۵ سال آینده خلیج گرگان را از دست بدهیم.
استفاده از فناوریهای روز راهکار نجات منطقه از شَر رسوبات حاصل از لایروبی
مدیر اسبق مرکز مطالعات و تحقیقات دریای خزر با اشاره به عزم دولت برای نجات خلیج گرگان اظهارداشت: با این شرایط لایروبی میتواند یک گزینه برای برون رفت از این وضعیت باشد به شرطی که سطح تراز آب دریای خزر ثابت بماند و یا اینکه افزایش یابد که متاسفانه این شرایط الان فراهم نیست و اگر خوشبینانه به این مساله نگاه کنیم با توجه به خشکسالیها و گرمایش زمین احتمال اینکه دریا بخواهد پیشروی داشته باشد به نظر بعید میآید بنابراین نمیتوانیم به این مساله خوشبین باشیم، پس لایروبی عملا کارایی مشخصی نخواهد داشت.
وی ادامه داد: اما نکته این است که مجریان امر تصمیم گرفتند که این لایروبی را حتما انجام دهند و به نظر میرسد این کار باید انجام شود تا مسکنی باشد برای اینکه آب خزر به نوعی وارد خلیج گرگان شود و این ارتباط آبی برقرار شود نکتهای که اینجا باید به آن توجه کرد این است که فرض را بر این میگذاریم که لایروبی انجام و حجم بسیار زیادی از رسوبات ماسهای برداشت شد حالا با این رسوبات باید چیکار کنیم؟ اگر بخواهیم این رسوبات را در اراضی حاشیه ساحل تخلیه کنیم این کار تالابهای ساحلی و زیستگاههای گیاهی را به طور کامل نابود می کند و عملا کارایی اکوسیستمهای ساحلی را از بین می برد، اگر هم بخواهیم رسوبات را به خشکی منتقل کنیم که هزینه بسیار سنگینی خواهد داشت و عملا با توجه به محدودیت ترابری دریایی در این ناحیه نمی توانیم این کار را انجام دهیم، بنابراین یکی از مشکلات حاصل از لایروبی، رسوباتی است که از این راه بر جای میماند که باید برای آن برنامهریزی داشته باشیم.
خوشروان گفت: البته این مشکلاتی است که فقط مختص کشور ما نیست بلکه با توجه به تغییر اقلیم و گرم شدن زمین کشورهای دیگر هم با آن دست به گریبان است اما تلاش میکنند با استفاده از فناوریهای روز دنیا اثرات مخرب آنرا کاهش دهند، به عنوان مثال در بررسیهایی که انجام شد به این نکته رسیدیم که در سواحل استرالیا و هلند و بسیاری از مناطقی که مشکلات مشابهی مانند ما دارند از روشهایی استفاده می شود که به اصطلاح به آن استفاده از تیوپهای ماسهای میگویند، این تیوپها بسیار با محیط زیست اطرافشان سازگارند که توسط رسوبات ماسه ای پر می شوند، هم میتوانند در ایجاد اکوسیستمهای جدید ساحلی پویا باشند و هم میتوانند در حفاظت از مناطق ساحلی نقش آفرینی کنند.
وی افزود: می دانیم که سرعت رسوبگذاری در دهانههای ارتباطی خلیج گرگان با خزر بسیار بالا است، بر اساس اندازه گیریهایی که انجام شده نزدیک به ۲۰ سانتیمتر در سال در کانال آشوراده رسوبگذاری مواد ماسهای انجام می شود که این خود نگرانی فراتر از کاهش تراز سطح آب دریای خزر به همراه دارد، یعنی حتی اگر لایروبی هم در این کانال انجام شود قطعا با سرعت رسوبگذاری بالای ماسه ای این کانال می تواند در مدت ۴ تا ۵ سال آینده دوباره کارایی خود را از دست بدهد کما اینکه یکبار این کانال را در دهه ۶۰ شمسی لایروبی شد اما دیدیم مجددا با کاهش سطح تراز آب دریای خزر بسته شد این در حالی است که از این تیوپها می توان برای تثبیت در دهانه های ارتباطی استفاده کرد تا مانع ورود مواد ماسهای به داخل این کانالها شود. همچنین میتوان با کمک این تیوپ ها مزارع بزرگ پرورش ماهی ایجاد کرد.
وی گفت: نکته دوم این است که در منطقه ۳ کانال خزینی، آشوراده و چپ اوغلی داریم، حال کدام یک از این کانال ها را لایروبی کنیم به نتیجه مطلوب خواهیم رسید؟ می دانیم که ارتباط آبی کانال خزینی از دهه ۷۰ و ۸۰ با دریای خزر قطع شد و عملا این کانال را از دست دادهایم و به علت انباشت رسوبات ماسهای هیچ تبادل آبی بین خزر و خزینی صورت نمیگیرد، کانال آشوراده نیز که حجم بالای رسوبگذاری آن بیش از ۲۰ سانتمتر در سال است و باعث شده که این کانال هم نتواند به عنوان یک کانال موثر نقش ارتباطی بین خلیج گرگان و دریای خزر برقرار کند و اما کانال چپ اوغلی که گزینه سوم ما است؛ با توجه به بررسیهای میدانی انجام شده روی این کانال مشخص شد که بستر آن عمدتا از مواد رسوبی دانه ریز ماسهای و سیلت رسی تشکیل شده و حجم رسوبگذاری و سرعت رسوبگذاری ماسهای در داخل این کانال بسیار بسیار پایین است؛ در حال حاضر این کانال توسط گیاه علوفه ای ماریتیما کاملا پوشیده شده اما اگر این کانال را بتوانیم لایروبی کنیم بسیار شرایط مناسب تری برای تردد دریایی بین بندرترکمن و دریای خزر ایجاد خواهد شد و با توجه به نزدیکی این کانال به جوامع ترکمن و اینکه سرعت رسوبگذاری در این منطقه پایین است، می تواند نتیجه بخش باشد.
خوشروان درباره پمپاژ آب از خزر به خلیج گرگان برای جبران هدر رفت احتمالی آب آن گفت: این موضوع نیاز به نقشه تراز سنجی دارد، اما ممکن است صحیح باشد.۹۰۱۴