ظاهرا این درگیری ها پنجشنبه گذشته ابعاد جدیدی به خود گرفته و طی روزهای شنبه و یکشنبه با تشدید آن، شهر به تصرف طالبان در آمده و حتی گزارشها از این شهر حاکی از کشته شدن ۹ غیرنظامی و زخمی شدن ۴ کودک در این درگیریها حکایت دارد.
به گزارش خبرگزاری صدای افغان (آوا) از مزار شریف، منابع مردمی در استان سرپل از تشدید و تداوم درگیری ها به گونه ای پراکنده، عقب نشینی مولوی مهدی و نیروهایش از مرکز این شهرستان و روستاهای اطراف آن به مناطق کوهستانی و قله های دوردست و وارد شدن خسارت های مالی زیاد بر شهروندان بلخاب خبر می دهند.
این منابع امروز همچنین به آوا گفتند که طی سه روز اخیر خانه صدها خانواده در این شهر دچار حریق و ساکنان آنها آواره کوهها شده و از بیم جان خود باز نمی گردند و این همه در حالی است که آنان با کمبود مواد غذایی نیز مواجه هستند.
در مقابل وزارت دفاع طالبان نیز ضمن خودداری از ارائه اطلاعات جزئی به آوا، از تصرف این شهرستان خبر داده و فرماندار این شهر به مردم اطمینان داده که دولت هیچ مشکلی با آنها ندارد و آنها میتوانند به زندگی عادی خود ادامه دهند.
این وزارتخانه روز شنبه در اعلامیه ای مدعی تصرف کامل این شهر شد و با اعلام اینکه هیچ تلفاتی بر نیروهای آنان وارد نشده و نیروهای "مولوی مهدی" نیز فرار کرده اند، نوشت: مرکز شهرستان بلخاب از وجود مخالفان دولت پاکسازی شده و عملیات در نقاط دوردست آن همچنان ادامه دارد.
بعد از انتشار این اعلامیه بود که حسن کاظمی قمی نماینده ویژه ایران در امور افغانستان با انتشار توئیتی درگیری های اخیر در بلخاب را فتنهای از سوی امریکا خواند و اظهار داشت که محرک اصلی این درگیری، سرویسهای اطلاعاتی نیروهای چند ملیتی هستند.
به گفته وی، اولویت آمریکا برای آشوب هدفمند در افغانستان، جنگ آفرینی قومی و مذهبی است تا اقوام هزاره و تاجیک را قربانی طرح خود کرده و بحران افغانستان را منطقهای کند.
کاظمی قمی تصریح کرد که رهبران دلسوز همه اقوام افغانستان از درگیری بلخاب فاصله بگیرند؛ درگیری در این شهر برای هیچ کس حاصلی جز خونریزی مردم و ویرانی افغانستان ندارد.
وی با تأکید بر این موضوع که همه خیرخواهان افغانستان باید در مقابل درگیری بلخاب موضع بگیرند، افزود: جنگ در بلخاب فتنه مقدماتی آمریکاست؛ هرکس به آن دامن بزند، در سناریوی آن کشور بازی کرده است.
با این وجود همچنان خبرهای متفاوتی از بلخاب به گوش میرسد و گاهی برخی شخصیت ها دو طرف را به مدارا و تساهل دعوت میکنند و برخی دیگر بر طبل جنگ قومی و مذهبی میکوبند که به قول کاظمی قمی، گویی دست های پنهان قصد دارند چون گذشته با اهداف خاص شعله های اختلاف و جنگ را در این کشور روشن نگهداشته و حتی به کل منطقه نیز بکشانند.
البته بررسی ها در ارتباط با عمق فاجعه بلخاب و هشدار نیک خواهان ملت مظلوم افغانستان حقایقی را نیز مشخص کرد اینکه این اختلافات و درگیری های خونبار ناشی از آن ظاهرا هیچ ربطی به شیعه و سنی، هزاره و پشتون و جنگ قومی و مذهبی ندارد، بلکه اختلافی میان خود اعظای طالبان است و بهتر است که با مذاکره و گفت و گو حل شود؛ زیرا جنگ در هر شکلی که باشد نفرت انگیز است و اگر رنگ و بوی قومی و مذهبی نیز بگیرد، کلاً برای افغانستان ویران کننده خواهد بود.
در پی این حوادث شورای جهانی هزاره امروز وضعیت بلخاب را فاجعه بار خواند و از دفتر معاونت سازمان ملل متحد یا یونما در کابل، کمیساری عالی حقوق بشر ملل متحد، گزارشگر ویژه ملل متحد برای وضعیت حقوق بشر در افغانستان، سازمان عفو بینالملل و سازمان دیدبان حقوق بشر خواست هر چه سریعتر در مورد وضعیت حقوق بشری، کشتار و دستگیری خودسرانه غیرنظامیان در ولسوالی بلخاب تحقیق کنند و مانع از گسترش این فاجعه شوند.
به گزارش خبرگزاری «جمهور» افغانستان، این شورا با درخواست از سازمان ملل برای اعمال فشار بر گروه طالبان در افغانستان با هدف کاهش تنشها در بلخاب و انتشار بیانیه تاکید کرد که اقدامات زودهنگام نهادهای مربوطه حقوق بشری به ویژه تحت فشار قرار دادن حکومت طالبان، میتواند از گسترش این فاجعه در ابعاد وسیعتر جلوگیری کند.
در بیانیه این شورا آمده است: «طالبان بعد از عملیات نظامی علیه مولوی مهدی، غیرنظامیان را در بلخاب هدف حمله قرار داده و مرتکب نقض گسترده حقوق بشر شده است که نشانههای قوی جنایات جنگی و جنایت علیه بشریت در آن دیده میشود.»
بر پایه این بیانیه، طالبان در مدت ۲۴ ساعت گذشته حتی یک مرد کهنسال را سر بریده و ۹ نفر دیگر را به قتل رسانده است.
در پی این حوادث و اعلام هوشیاری برخی از عقلای افغان نسبت به خطرات تداوم آن، شورای علمای شیعه افغانستان روز شنبه ضمن صدور اعلامیه ای خواستار آن شد که در این درگیری ها نباید به غیرنظامیان آسیبی برسد و برای جلوگیری از ادامه جنگ در این منطقه افغانستان هیأتی را برای ایجاد تفاهم میان دولت طالبان و مولوی مهدی برگزید.
این شورا با درخواست از طرفین درگیری های مسلحانه برای پایان دادن فوری به اختلافات و حل منازعات و مسایل از طریق گفتوگو، اعلام کرد: "به رغم اینکه هیات موثر و جامعی متشکل از شخصیتهایی از استان های مختلف کشور در نظر گرفته شد و تفاهم ابتدایی هم با مقامات طالبان و مولوی مهدی صورت گرفت، ولی با تأسف باید یادآور شد که افراد کوتاه بین در اثر رقابت های ناسالم نقش منفی بازی نموده، موانعی بر سر راه هیات خلق نمودند و به مشتعل شدن آتش جنگ کمک کردند.
در اعلامیه این شورا آمده است: "معضل بلخاب نشات گرفته از نارضایتی مولوی مهدی است که سال ها به عنوان فرمانده در کنار نیروهای طالبان جنگیده و اینک می گوید خواستار جایگاه حقوقی و سیاسی برای مردم خویش است؛ بنابراین، تنش میان طالبان با مولوی مهدی به عنوان یک موضوع درون گروهی امری طبیعی است و باید با تساهل و مدارای درون گروهی حل شود و به بخشهای دیگر جامعه و مناطق کشور تسری داده نشود. "
بعد از این اعلامیه بود که دکتر لطیف نظری از اعضای حکومت سرپرست افغانستان نیز گفت:افغانستان به اتحاد و همدلی نیاز دارد. دامن زدن به جنگهای داخلی به بهانه مقاومت، خدمت به بیگانگان است. هدف بیگانگان این است که دایره نا آرامی، تنش و جنگ توسعه پیدا کند. اما مردم به افراد جنگ طلب اجازه نمی دهد که اهداف بیگانگان را در کشور پیاده کنند. مردم ما هوشیار و بیدار است. "
حتی مولوی عبدالسلام حنفی، معاون نخست وزیر دولت طالبان نیز دیروز در دیدار با برخی از علما و بزرگان اهل تشیع کشور گفته بود که برنامه دولت موقت طالبان این است که در برابر هیچ هموطن خود موضعگیری نکند.
وی افزود: طالبان خواهان همزیستی برادرانه همه مردم افغانستان بوده و به هیچ فردی اجازه فتنهگری در میان ملت خود را نمی دهد.
در این دیدار شریفی بلخابی به نمایندگی از این دسته از علما و بزرگان شیعه افغانستان نیز گفت که مردم بلخاب، مردم صلح دوست و وطن دوست بوده و خواهان هیچگونه مشکلاتی نیستند بلکه مسببان اصلی این مشکل افرادی هستند که از این مسائل سوءاستفاده میکنند.
این اظهارات نشان می دهد که دولت طالبان ظاهرا به نیت جنگ افروزان پی برده و تمایلی به ادامه اختلاف افکنی ها از خارج از افغانستان و حتی داخل این کشور ندارد.
با این وجود، همانگونه کاظمی قمی در پیام خود نوشت: اولویت آمریکا برای آشوب هدفمند در افغانستان، جنگ آفرینی قومی و مذهبی است تا اقوام هزاره و تاجیک را قربانی طرح خود کرده و بحران افغانستان را منطقهای کند.
وی حتی برای رفع این فتنه جدید آمریکا، دیروز با انجام سفری به تاجیکستان در دوشنبه پایتخت با سراجالدین مهرالدین، وزیر خارجه تاجیکستان در مورد امنیت منطقه و افراطگرایی و تروریسم جهانی در افغانستان تبادل نظر کرد.
نماینده ویژه ایران در امور افغانستان پیشتر هم در توئیتی اعلام کرد که حضور و طرحهای آمریکا در خاورمیانه و جنوب آسیا پیامدی جز ویرانی و آوارگی برای مردمان مناطق نداشته است و بهنظر میرسد آمریکا هنوز از افغانستان درس نگرفته است.
وی افزود:وعدههای آمریکا به برخی کشورهای منطقه، با هدف تسهیل بازگشت به این منطقه است. این در حالی است که ایران همواره اعلام کرده است مشکلات، بحرانها و اختلافنظرهای منطقهای از طریق مشارکت خیرخواهانه و دستهجمعی بازیگران منطقه و بدون فرصت دادن به آمریکا و ابزارهای تروریستی قابلحل است، چرا که دخالت بیگانهگان تنها مسائل را پیچیده تر میکند.
نصیر احمد فایق، سرپرست نمایندگی دائمی افغانستان در سازمان ملل متحد نیز به تازگی از این سازمان خواست تا زمینه آغاز یک گفتمان ملی میان مردم افغانستان را فراهم کند تا از این طریق به چالشهای موجود رسیدگی و از تبدیل شدن افغانستان به پناهگاه امن تروریست ها و بازگشت دوباره به جنگ جلوگیری شود.
از آنجایی که افغانستان نیم قرن بحران و جنگ را پشت سر گذاشته و بعد از حدود یک سال از خروج خفت بار آمریکا هنوز درگیر جنگ است و در عین حال تاکنون یک نظام فراگیر در آن شکل نگرفته و در بحران پس از اشغال به سر میبرد، با بروز اختلاف در میان گروهی از فرماندهان طالبان به نظر میرسد که این کشور بار دیگر در معرض از دست دادن فرصتهای کلان برای رسیدن به صلح و امنیت قرار بگیرد.
این در حالی است که کشورهای همسایه افغانستان نیز اجماع کردهاند که از هیچ طرف منازعه در این کشور حمایت نکنند و متفقاً بکوشند که مردم افغانستان بتوانند از مسیر گفت و گو و مذاکره سیاسی به صلح و ثبات سراسری برسند، اما در این میان دولت طالبان و مردم افغانستان نباید اجازه دهند برخی کشورهای مغرض از طرفهای مختلف اختلافات در این کشور حمایت و بار دیگر آتش جنگ را در آن شعله ور کنند.
از این جهت حوادث ناگواری چون تنش در بلخاب بر نگرانی ها از احتمال سقوط این کشور به گرداب دیگری از جنگ های ادامه دار افزوده و در چنین شرایطی دولت طالبان به عنوان حاکمان کنونی کشور باید با علم به احتمال فتنه انگیزی مجدد آمریکا و اذناب آن به این اختلافات داخلی پایان داده و با گشودن باب گفت و گو و مذاکره با دیگر اقوام و گروه های فرهنگی و زبانی در راستای رسیدن به ثبات سراسری در کشور گام بردارند و با تشکیل یک دولت فراگیر کشور را از بحران نجات دهند.
شکی نیست که افغانستان دارای شکافهای عمیق قومی و مذهبی است و با افزایش جنگ این شکافها نیز بیشتر از قبل میشود به ویژه اینکه آمریکا هنوز هم از اهداف اشغالگرانه و استعماری خود در این کشور آسیای میانه و در واقع منطقه دست نکشیده است.
گذشته از خطر جنگ و نفرت برخاسته از آن، عناصر گروه های تکفیری و تروریستی چون داعش نیز که مورد حمایت های قدرت های فرامنطقه ای از جمله آمریکا هستند در شمال کشور حضور دارند و احتمال دارد که از هر نوع جنگ و درگیری سو استفاده کرده و به کشتار شهروندان شیعه و حتی دیگر اقوام بیگناه دست بزنند.
بنابراین طرف های درگیر در افغانستان باید هرچه سریعتر از منازعه دست برداشته و با علم به اینکه هنوز خطر فتنه آمریکا در این کشور منتفی نیست با همنشینی همه کدورت و رنجش ها را برطرف کرده و برای تقویت یک دولت فراگیر در این کشور که ضامن صلحی پایدار در این کشور خواهد بود با هم گفتوگو کنند.
برای همین، به هر میزانی که گفت وگوها موفقیت آمیز باشد، افغانستان گامی زودتر در راستای وحدت، ثبات و عدالت برخواهد داشت. در غیر این صورت دخالت های تکراری بیگانگان و مصلحتهای موقتی و ناپایدار کشور را وارد یک جنگ قومی و اجتنابناپذیر دیگری میکند؛ چیزی که هم اکنون نشانههای بارز آن خود را نمایان کرده است.
صرف نظر از همه موارد اشاره شده، طبق تاکید کاظمی قمی نماینده ویژه ایران در افغانستان، خطر فتنه انگیزی آمریکا در افغانستان و منطقه را نیز نباید از یاد برد.
برای اثبات ادعا بد نیست به اظهارات دو ماه قبل جان بولتن، مشاور امنیت ملی جنگ طلب دونالد ترامپ رئیس جمهوری سابق آمریکا در یک مصاحبه تلویزیونی در باره افغانستان و منطقه اشاره کرد که گفته بود، واشنگتن باید از هستههای مخالف طالبان حمایت کند.
با توجه به این مصاحبه بولتون و جنگ افروزی های مخالفان از خارج از افغانستان آیا نباید نتیجه گرفت که ریشه حمایت از جنگ در افغانستان در امریکا قرار دارد و کسانی هم که بر طبل این جنگ می کوبند، در سناریوی امریکا قرار گرفتهاند؟
آیا نفس خواستن جنگ در یک کشور که تازه از جنگ و بدبختی نفسی به راحتی کشیده در واقع حرکت در جهت برنامههای بی ثبات کننده ایالات متحده و همکاران جهانیاش نیست؟ پس می توان به عمق مسئله رسید و به عینه دید که زیر سر هر بحرانی دست پیدا و ناپیدای امریکا نهفته است.
پس باید اذعان کرد که بحران بلخاب ثابت می کند که جنگ در شرایط کنونی حتی آخرین راه حل هم نیست؛ زیرا هم دشمنان این ملت را برای اختلاف آفرینی بیشتر و دائمی تر میان مردم تشجیع می کند و در آن تنها مردم قربانی می شوند و روابط تعاملی ملت و دولت بشدت آسیب می بیند که بازهم هزینه آن را مردم می پردازند.
بنابراین، تنها راه، برگزیدن مسیر گفت وگو و تعامل میان همه گروه های قومی و زبانی است؛ چیزی که پیش نیاز اصلی آن، به رسمیت شناختن و پذیرش این واقعیت آشکار و غیرقابل انکار است.