«زمستان امسال به دلیل کمبود منابع انرژی، شرایط در آلمان سخت خواهد بود»، «اگر گاز به میزان کافی وجود نداشته باشد، آلمان باید برخی از صنایع را تعطیل کند»، «نمیتوان همه پیامدهای ناشی از کمبود گاز در آلمان را پاسخ داد»، «آلمان تمام اقدامهای سیاسی لازم برای کسب اطمینان از بدست آوردن مقادیر کافی گاز انجام خواهد داد». این عبارتها بخشی از اظهارنظرهای «رابرت هابک» وزیر اقتصاد آلمان در یک هفته اخیر است. اظهارنظرهایی که فراتر از ابراز نگرانی یک مقام اروپایی، از زمستانی سخت در کمین قاره سبز خبر میدهد.
از آغاز جنگ اوکراین تاکنون، یکی از بازارهایی که به وضوح تحت فشار قرار گرفته، بازار انرژی است. وابستگی شدید اروپا به سوختهای فسیلی روسیه عاملی است که تحریم صادرات نفت و گاز این غول اوراسیا را برای اتحادیه دشوار میکند و همزمان با اینکه کشورهای قاره کهن در حال بحث بر سر پیروی از آمریکا هستند، نوسانات طلای سیاه و گاز همچنان نبض بازار انرژی را در دست دارد.
مطالعه گروهی از اقتصاددانان برجسته آلمانی نشان میدهد که قطع واردات گاز روسیه بین ۰.۵ تا ۲.۲ درصد از تولید ناخالص داخلی برای آلمان هزینه خواهد داشت. «فرانسیسکو دِ لا تورره» اقتصاددان اسپانیایی میگوید که سهمیهبندی انرژی در بخش صنعت «حتی در اواسط تابستان» اجتنابناپذیر خواهد بود و آلمان از این منظر دوباره در کانون توجه قرار خواهد گرفت. وی معتقد است، دولت «اولاف شولتس» صدراعظم آلمان هیچ جایگزینی برای انرژی روسیه ندارد و تا زمانی که تمام نیروگاههای هستهای این کشور مجدد فعال نشوند، این امکان وجود نخواهد داشت. باید خاطرنشان کرد که این امر نیز نه تنها زمانبر بوده بلکه هزینههای سیاسی برای صدراعظم سوسیال دموکرات در پی خواهد داشت.
پیشینه
به محض آغاز سال ۲۰۰۹ میلادی، ضامن نارنجک تنشهای فزاینده میان روسیه و اوکراین کشیده شد و در آن یکم ژانویه (۱۲ دی ۱۳۸۷)، مسکو اعلام کرد صادرات گاز به همسایه غربی خود را به طور کامل تعلیق میکند. نشریه ال کنفیدنسیال اسپانیا با یادآوری این رویداد مینویسد: یک هفته بعد، بسته شدن شیر گاز به ۱۶ کشور عضو اتحادیه اروپا و مولداوی گسترش یافت. این بحران در ۲۰ ژانویه حلوفصل شد اما برای انتقال این پیام هشدار آشکار به بروکسل و درک پاشنه آشیل اروپا در وابستگی و کمبود منابع انرژی کافی بود.
به دنبال این واقعه، وابستگی اروپا به روسیه به عنوان یک تامینکننده گاز، که مدتی نادیده گرفته شده بود، برای همه آشکار شد. اتحادیه اروپا سپس مجموعهای از اصلاحات را با هدف کاهش این ضعف استراتژیک آغاز کرد که بار دیگر در سال ۲۰۱۴، زمانی که ولادیمیر پوتین شبه جزیره کریمه را در برابر نگاه درمانده اروپا به غول اوراسیا ضمیمه کرد، مشهود شد.
اکنون ۱۳ سال از آن روزهای هشدارآمیز میگذرد و ظاهرا چیزی تغییر نکرده است. بار دیگر طبل جنگ در مرز اوکراین و روسیه میکوبد. بار دیگر، بحران انرژی قاره اروپا را در میانه زمستان درگیر میکند. بار دیگر اروپا مدعی است که گاز به عنوان یک سلاح ژئوپلیتیکی در نظر گرفته شده است و بار دیگر وابستگی بروکسل به سوخت روسیه دستانش را در پاسخ به اقدامات کرملین میبندد. خطوط لوله روسیه برای ماهها با نصف ظرفیت اقدام به صادرات گاز میکند و به ثبت نرخهای بالای قبوض برق کمک کرده است.
اهمیت موضوع
«فاتح بیرول» مدیر اجرایی آژانس بین المللی انرژی به تازگی گفت روسیه ممکن است صادرات گاز به اروپا را به طور کامل قطع کند، زیرا به دنبال تقویت اهرم سیاسیاش در میانه بحران اوکراین است. وی افزود: با توجه به رفتارهای اخیر، این مساله را منتفی نمیدانم که روسیه به دنبال یافتن موضوعهای متفاوتی در اینجا و آنجا و دستیابی به بهانههایی برای کاهش بیشتر محمولههای گاز به اروپا و حتی قطع کامل آن باشد. به همین دلیل، اروپا به برنامههای اضطراری نیاز دارد و باید خود را آماده کند.
بیرول پیشتر نیز هشدار داد، بحرانی «بسیار بزرگتر» از بحران نفتی دهه ۱۹۷۰ با مشکلات عرضه و قیمت بالای سوخت به ویژه برای اروپا در راه است. وی تاکید کرد: با آغاز فصل تابستان در اروپا و آمریکا و افزایش مصرف برق، تقاضا برای سوخت افزایش خواهد یافت و سپس ممکن است مشکلاتی در عرضه گازوئیل، بنزین یا نفت سفید به ویژه در اروپا ایجاد شود.
اتحادیه اروپا و دیگر کشورهای اروپایی برای جبران بسته شدن نسبی شیر گاز روسیه، مجبور شدهاند واردات گاز طبیعی مایع (LNG) را به ویژه از آمریکا، یکی از بزرگترین صادرکنندگان سوخت در جهان، به شدت گسترش دهند. مقایسه هفته دوم سال جاری میلادی (۲۰۲۲) با بازه زمانی مشابه در سال ۲۰۲۱ نشان میدهد که اروپا نزدیک به ۴۲ درصد کمتر گاز از روسیه وارد کرده و در مقابل، ۱۲۵ درصد افزایش واردات الانجی از آمریکا داشته است. افزایش عرضه از طرف سایر شرکای انرژی بروکسل مانند نروژ یا الجزایر نیز محدود بوده است.
کمکهای آمریکا اگرچه برای کاهش مشکلات عرضه بی تاثیر نبوده اما درمان قطعی نبوده و فقط به منزله آرامبخشی موقت است. دلیل این عرضه بی سابقه گاز مایع آمریکا را نیز میتوان به دو دلیل دانست؛ نخست اینکه هیچ منطقهای در جهان، قیمت بالاتری از اروپا نمیپردازد. دوم اینکه اگر کرملین نسبت به اتخاذ تدابیری شدید مشابه آنچه در سال ۲۰۱۹ رخ داد، اقدام کند، هیچ گاز مایعی در جهان وجود ندارد که بتواند از یک وضعیت فاجعهبار جلوگیری کند.
«خاویر سولانا» دبیرکل اسبق ناتو (۱۹۹۵- ۱۹۹۹) به تازگی در مصاحبه با ال کنفیدنسیال در تشریح روزهای سختی که اروپا از منظر اقتصادی تجربه خواهد کرد، گفت: بخش مهمی از بحران اقتصادی که این روزها درگیر آن هستیم، ربطی به جنگ ندارد، اما آنچه واقعیت دارد این است که قطع ارتباط با روسیه در بخش انرژی برای اروپا مهم است. گاز روسیه از طریق یک خط لوله میآید و آن خط لوله را بر خلاف نفت، نمیتوان در هیچ جای دیگری یافت. شاید آلمان یکی از کشورهایی باشد که هم از نظر تامین انرژی و هم از نظر تاثیرات آن بر اقتصاد و به ویژه صنعت، بیشتر از این قطع انتقال انرژی روسیه متاثر شده است با این حال آلمان از ابتدا عکسالعمل خوبی نشان داد.
وی افزود: آنچه حقیقت دارد این است که جایگزینی نفت آسانتر است، زیرا می توان آن را از یک مکان به مکان دیگر منتقل کرد. این در حالی است که انتقال گاز پیچیدهتر است، زیرا باید آن را به مایع تبدیل کنید تا بتوانید آن را حمل کنید و سپس آن را برای حمل دوباره به گاز تبدیل کنید. آلمان این مکانیسم را ندارد، اما اسپانیا دارای هفت نیروگاه تبدیل مجدد به گاز است. اگر از قبل یک ارتباط عملیاتی بین اسپانیا و آلمان از طریق فرانسه وجود داشت، همه چیز بسیار آسانتر بود.
«جک شارپلز» محقق موسسه مطالعات انرژی آکسفورد در مصاحبه با ال کنفیدنسیال گفت: اگر دولت روسیه به گازپروم دستور دهد که صادرات گاز به اروپا را به طور کامل قطع کند، شکی نیست که اروپا با مشکل بزرگی روبرو خواهد شد.
اتحادیه اروپا ششمین بسته تحریمی علیه روسیه را در دوم ژوئن (۱۲ خرداد) تصویب کرد که موضوع اصلی آن تحریم نفت انتقالی روسیه از طریق دریا است و قرار است شش ماه پس از اعلام بسته تحریمی اجرایی شود. بنابراین به گفته «ولادیمیر چیزوف» نماینده روسیه در اتحادیه اروپا واضح است که دیگر چیزی برای تحریم نمانده است و اگر آنها بخواهند بسته هفتم تحریمها را علیه مسکو آماده کنند، تنها گاز برای تحریم کردن مانده است. در بسته ششم تحریمها نیز بسیاری از کشورها معاف هستند و این نشان میدهد که به این زودیها نمیتوانند گاز روسیه را تحریم کنند.
«سون استن» اقتصاددان ارشد اروپا در گلدمن ساکس پیشبینی میکند که «تحریم کامل» خطوط لوله گازی که از روسیه وارد خاک اروپا میشوند، افزایش تولید ناخالص داخلی منطقه یورو را تا ۲.۲ درصد در سال ۲۰۲۲ کاهش میدهد.
بر اساس گزارش آژانس بینالمللی انرژی، صادرات نفت روسیه به اروپا در ماه مه به ۳.۳ میلیون بشکه در روز کاهش یافته است که کاهش ۱۷۰ هزار بشکه در روز نسبت به ماه قبل را نشان میدهد.
ارزیابی
وابستگی اروپا به انرژی روسیه به عنوان یکی از نمادهای عصر جهانی شدن تا چندی پیش شاید رضایتآمیز به نظر میرسید اما در سالهای اخیر، درگیریهای غیرمنتظرهای رخ داد که نشان داد وابستگی متقابل در رفع مشکلات میان اتحادیه اروپا و روسیه ناکارآمد بوده است.
بنابراین جنگ اوکراین نه تنها اروپا را به تماشای جنگ حقیقی در معنای متعارف آن نشانده بلکه تورم، خطر رکود، روند صعودی بهای برق و سوخت و رویارویی با زمستان آتی بدون نفت و گاز روسیه را دامنگیر کشورهای اروپایی کرده است.
از طرفی، به نوشته نشریه لا وانگواردیا اسپانیا، در شرایطی که اروپا روزانه میلیاردها یورو به موجب قراردادهای فعلی نفت و گاز برای رسیدن منابع انرژی از طریق کشتی یا خطوط لوله به کرملین پرداخت میکند، تحریمهای اقتصادی علیه مسکو معنایی ندارد.
بیتوجهی غرب به نگرانی مسکو از گسترش ناتو تا جایی ادامه یافت که امروز اروپا مجبور است هزینههای جنگ اوکراین را بپردازد. مقابله با تهاجم احتمالی و تقویت توان بازدارندگی و اما و اگرها از زمستانی بدون نفت و گاز روسیه اکنون در کانون توجه اروپا قرار گرفته است.
همزمان با نشست تاریخی ناتو در پایتخت اسپانیا، ایده اکثریت در ائتلاف ناتو این است که روسیه را از اوکراین بیرون برانند تا از یک فاجعه اروپایی دیگر جلوگیری کنند. اما مسئله این است که هیچیک از طرفین نمیخواهند شکست را بپذیرند. چنان که «لیز تراس» وزیر امور خارجه انگلیس ساعاتی پیش در مصاحبه با روزنامه ال پائیس با تاکید بر اینکه «عواقب شکست اوکراین در این جنگ برای بقیه اروپا بسیار جدی است» گفت: برای پایان جنگ اوکراین «سعی نکنیم به یک توافق صلح شتابزده که به معنای واگذاری سرزمین است، دست یابیم».
به این ترتیب آنچه واضح است اینکه وضعیت تامین انرژی در اروپا در شرایط بسیار نامطمئنی قرار دارد و باید دید آیا تشدید این بحران، معادلات جنگ را تغییر خواهد داد؟