تهران- ایرنا- زنان به نسبت مردان با آسیب‌های بیشتری از ناحیه تجرد به خصوص نوعِ قطعی و همیشگیِ آن مواجهند. مقاله «تاملی بر موضوع تجرد زنان در ایران» راهکارهایی مانند ترغیب نهادهای خیریه به مشارکت در فرایند تسهیل ازدواج را برای رفع این آسیب‌ها پیشنهاد داده است.

«تاملی بر موضوع تجرد زنان در ایران» [۱] عنوان مقاله‌ای به قلم سیدحسین شرف‌الدین دانشیار گروه جامعه‌شناسی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) قم است. این نوشتار درصدد است تا با ارجاع به آمارها و مطالعات و پژوهش‌های انجام شده، تجرد زنان را از منظر تئوریک و بر بستر تحولات چند دهه گذشته جامعه ایران، توصیف، تفسیر و تبیین کند.

نویسنده با روش گردآوری اطلاعات اسنادی و تحلیل و تبیین آن‌ها به علل و عوامل شخصی و ساختاری متعدد موضوع تجرد زنان در ایران و آثار و پیامدهای این پدیده در سطوح فردی و اجتماعی پرداخته است. این نوشتار همچنین درصدد است با بازخوانی و واکاوی مطالعات و پژوهش‌های انجام شده در این حوزه پدیده تجرد زنان را با صراحت بیشتری مورد تحلیل و تبیین قرار دهد و با الهام از منابع دینی، به سویه غالبا مغفول این مطالعات، توجه کند. 

انواع تجرد اگر چه برای زنان و مردان به یکسان امکان وقوع دارد اما در تلقی عمومی، تبعات آن در ناحیه زنان، به دلایلی بیشتر از مردان ارزیابی و احساس می‌شودانواع تجرد از قطعی تا قهری

بر اساس پژوهش یادشده، روند «تجرد زنان» از جمله مسائل مهم حوزه زنان و خانواده در جامعه امروز ایران است. در این پژوهش نویسنده موضوع تجرد زنان را به ۲ قسمت تجرد ابتدایی و ثانوی تقسیم کرده است؛ تجرد ابتدایی یعنی وضعیت دخترانی که به هر دلیل موفق به ازدواجِ «به‌ هنگام» به ویژه در فاصله سنی ۱۸ تا ۲۹ سالگی نمی‌شوند. این روند اگر تا آستانه ۴۵ و طبق برخی دیدگاه‌ها تا ۴۹ سالگی امتداد یابد، درعرف جمعیت‌شناسان، از آن به «تجرد قطعی» یاد می‌شود.

تجرد ثانوی و متاخر وضعیت دومی است که در پژوهش منظور شده است یعنی زنانی که بعد از یک بار ازدواج، به علت طلاق یا مرگ همسر، از تاهل جدایی یافته و به رغم تمایل و آمادگی، امکان ازدواج مجدد نیافته‌اند.

از دید نویسنده، موضوع تجرد زنان در جامعه علل و عوامل شخصی و ساختاری متعددی دارد که هر کدام از آن‌ها می‌تواند آثار و پیامدهای زیانباری در سطوح فردی و اجتماعی به همراه داشته باشد. از طرف دیگر نظر به جایگاه قدسی ازدواج و تشکیل خانواده در گفتمان مذهبی غالب جامعه ایران، تاخیر در سن ازدواج به ویژه تاخیر طولانی مدت و محرومیت قطعی از آن چه از ناحیه مرد و چه زن، و ترجیح تجرد، در صورت فقدان توجیه، با فلسفه وجودی خانواده در نظام ارزشی اسلام با کارکردهای ویژه تعارض دارد. بنابراین مسوولان، خانواده‌ها و فعالان حوزه‌های اجتماعی و جامعه‌شناسی باید به این مهم توجه داشته باشند.

انواع تجرد اگر چه برای زنان و مردان به یکسان امکان وقوع دارد اما در تلقی عمومی، تبعات آن در ناحیه زنان، به دلایلی بیشتر از مردان ارزیابی و احساس می‌شود. دلیل این تفاوت این است که تجرد در ناحیه مردان نوعا امری اختیاری و انتخابی و در ناحیه زنان غالبا تحمیلی است؛ دلیل دوم اینکه تجرد قطعی در ناحیه زنان، آثار مخرب فردی و اجتماعی بیشتری به دنبال دارد. به بیان دیگر، از آنجایی که مردان (در جامعه ایران) در هر سن ممکن، در صورت تمایل امکان ازدواج دارند یا دست کم در این خصوص با مشکل حادی مواجه نیستند، «تجرد قهری» اعم از ابتدایی و ثانوی(با تعاریف ذیل) جزو ویژگیهای زنانه شمرده شده است.

آمار بالای تجرد زنان

یکی از مباحث مهم پژوهش حاضر بررسی و تحلیل میزان تجرد زنان از نگاه آمار و ارقام به دست آمده است. طبق سرشماری سال ۱۳۹۵، تعداد دختران مجرد ١٥ سال به بالا در کشور ٥ میلیون و ٨٠٠ هزار نفر، مجردهای ٢٠ سال به بالا، ٣ میلیون و ٧٠٠ هزار نفر، مجردهای ٤٠ سال به بالا، ٤٢٦ هزار و مجردهای سن ٤٥ سال به بالا، ٢٤٢ هزار نفر بوده است.

تعداد مردان مجرد ١٥ سال به بالا، در سال ۱۳۹۵ برابر با پنج میلیون و ٩٠٠ هزار نفر، مجردهای ٢٠ سال به بالا، سه میلیون و ٣٠٠ هزار نفر، مجردهای ٤٠ سال به بالا، ١٤٨ هزار نفر و مجردهای ٤٥ سال به بالا، ٨١ هزار نفر اعلام شده است. به این ترتیب، می‌توان گفت تعداد مردان مجرد بالای ٤٠ سال یک سوم زنان مجرد بوده است.

مساله این است که این مردان بالای ٤٠ سال که عده زیادی هم نیستند اگر تصمیم به ازدواج بگیرند با دختران بالای ٤٠ سال ازدواج نمی‌کنند. در نتیجه، احتمال رسیدن گروه زنان بالای ٤٠ سال به تجرد قطعی زیاد است. همچنین طبق این آمار، جمعیت زنان بالای ۴۰ سال کشور که درگیر تجرد قطعی شناسایی‌شده‌اند، ۴۲۶ هزار نفر بوده یعنی حدود ۵ درصد کل جمعیت زنان مجرد بالای ۱۰ سال کشور که بیش از ۴۰ سال داشته‌اند، در گروه مجردان قطعی جای گرفتند. با توجه به آمار ۸۱ هزار نفری مردان مجرد ۴۵ سال به بالا، می‌توان گفت که آمار تجرد قطعی مردان حدود یک پنجم تجرد قطعی زنان بوده است.

از آثار تجرد زنان می‌توان به اعمال فشارهای روانی و سرکوفت‌های آزارنده، مشکلات متعدد در مسیر تشکیل زندگی مستقل، محدود شدن ارتباط با دوستان و بستگان متاهل، روگردانی سایر اعضای خانواده و بستگان، مزاحمت‌های مردان مجرد و متاهل در محیط کار و بیرون و ... اشاره کردهمچنین بر اساس گزارش مرکز آمار ایران، تجرد قطعی که تا قبل از سال ١٣٧٥ دارای نوسان بوده، بعد از این سال روند افزایشی پیدا کرده است. تجرد قطعی در سال ١٣٧٥ برای مردان حدود ١/١ درصد و برای زنان ۲/۱ درصد بوده است. روند افزایشی تجرد قطعی طی سالهای ١٣٧٥ تا ١٣٩٥ برای مردان حدود دو برابر و برای زنان بیش از سه برابر بوده است.

نویسنده در ادامه این مبحث و در تبیین پدیده تجرد، ابعاد و آثار فردی و اجتماعی آن، به دیدگاه‌های نظری متعددی در حوزه‌های دانشی مختلف به ویژه با رویکردهای روان شناختی، جامعه شناختی، ارتباطاتی و مطالعات فرهنگی استناد کرده است از جمله این دیدگاه‌ها نظریه محرومیت نسبی با الهام از نظریه روان‌شناختی و سیاسی-اجتماعی انقلاب تد رابرت گر است. از دیگر دیدگاه‌ها مورد استناد نویسنده می‌توان به نظریه داغ ننگ از اروینگ گافمن، همنوایی متغیرهای عاملی و ساختاری از دیکسون روان شناس آمریکایی  و نظریه انتخاب عقلانی اشاره کرد.

 علل و دلایل تجرد ابتدایی دختران

سیدحسین شرف‌الدین جامعه‌شناس بر این باور است که بالا رفتن سن ازدواج و در نهایت طولانی شدن و در مواردی ابدی شدن دوره تجرد دختران از علل و عوامل شخصی و ساختاری متعددی ناشی می‌شود. برخی از این عوامل به مردان و برخی به زنان مرتبط است. در جدول زیر دلایل تجرد ابتدایی زنان آمده است؛

                                        گزیده‌ای از علل و دلایل تجرد ابتدایی
 بالارفتن متوسط سن ازدواج تحت تاثیر تحولات ساختاری مدرنیته، شهری‌شدن، صنعتی‌شدن، نظام آموزشی، تحول بنیادین ارزش‌ها و باورهای فرهنگی، تغییر ساختمان جمعیتی، فردگرایی، اشتغال و... است  مهاجرت پسران روستایی به شهرها که باعث تجرد قطعی دختران روستایی شده است
 نبود توازن میان تعداد زنان و مردان در سن ازدواج  تاخیر در تقاضای ازدواج از سوی پسران (عمدتا به دلیل بیکاری و نداشتن استقلال اقتصادی)
 افزایش آمار اعتیاد از ناحیه مردان  افزایش خودمختاری فرد و کاهش نقش و دخالت والدین و سایر اعضای خانواده در تصمیم و ترغیب فرزندان به ازدواج یا انتخاب گزینه‌های مورد نظر
 کاهش قبح تجرد و تبدیل آن به نوعی سبک زندگی (دست کم، تلقی ازدواج به عنوان یک گزینه عرفی ترجیحی نه لزوما متعین و بالاتر از آن مزیت‌یابی تجرد)  میل به آزادی و استقلال و ناخرسندی از محدودیت‌های ناشی از ازدواج
 آرمان‌گرایی و وسواس در احراز ملاک‌ها و سنجش مطلوبیت‌ها در مقام انتخاب  ترس از وقوع طلاق به دلیل سست‌شدن بنیان خانواده و کاهش نرخ تعهد و وفاداری
ترجیح ازدواج با دختران کوچک‌تر (۴ تا ۶ سال) از سوی پسران به عنوان یک رفتار غالب که خود از جمله عوامل موثر در ایجاد «مضیقه ازدواج دختران» است  خدمت نظام وظیفه پسران که تا قبل از روشن شدن وضعیت آن، بالقوه عاملی در به تعویق انداختن ازدواج از سوی پسران و اجابت‌نشدن تقاضای آن‌ها از سوی دختران برشمرده می‌شود
 اشتغال و تمایل به تعویق انداختن ازدواج تا تثبیت جایگاه شغلی و کسب استقلال مالی  کاهش نقش واسطه‌های سنتی در همسریابی و معرفی افراد به یکدیگر


دلایل و علل تجرد ثانوی

تجرد ثانوی علاوه بر اشتراک در برخی از علل و دلایل موثر در وقوع تجرد ابتدایی، تحت تاثیر برخی عوامل خاص به وقوع پیوسته یا تشدید می‌شود. برخی از این عوامل یا موانع به مردان و برخی به زنان مربوط بوده است. اهم این عوامل در جدول زیر می‌بینید:
 

                              گزیده‌ای از دلایل و علل تجرد ثانوی
 سرخوردگی و بی اعتمادی برخی زنان به وفاداری و تعهد مردان  بی‌رغبتی و ضعف تمایل غالب پسران و مردان جوان و خانواده‌های آنها به ازدواج با زنان مطلقه و بیوه
 ترس مردان از فشار و سرکوب اجتماعی و ناموجه شمردن این نوع ازدواج‌ها  ترس مردان از ازدواج با زنان مطلقه‌ای که احتمال می‌دهند قصد اخاذی از آنها در قالب مهریه را دارند.
 ضعف تمایل به پذیرش و سرپرستی فرزند یا فرزندان به جامانده از همسر پیشین پافشاری خانواده همسر پیشین (متوفی) بر اجتناب عروس از ازدواج تا قبل از بلوغ فرزندان
 تهدید همسر اول به گرفتن بچه‌ها در صورت ازدواج یا محدودکردن ملاقات وی با آنها  تمایل‌نداشتن فرزندان به ازدواج مادر و احساس منفی نسبت به ناپدری
 احساس بی‌نیازی به ازدواج مجدد به دلیل اشتغال و استقلال مالی  ناخرسندی زنان به دلیل کاهش حق انتخاب در ازدواج دوم


 پیامدهای منفی انواع تجرد 

تجرد اعم از ابتدایی و ثانوی آثار و پیامدهای منفی قابل توجهی در مقیاس فردی (جسمی، روحی، ذهنی، احساسی، رفتاری و ارتباطی) و در مقیاس اجتماعی (تاثیر این پدیده به‌ویژه در صورت فراوانی بالا بر ساحت‌های فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، امنیتی و ارتباطاتی جامعه) به همراه دارد. از جمله آنها می‌توان به جلب نگاه منفی و به بیان گافمن پذیرش «داغ ننگ» یا برچسب طردکننده اجتماعی اشاره کرد.

در این پیوند، اعمال فشارهای روانی و سرکوفت‌های آزارنده، در معرض اختلالات روانی و روان- تنی قرار گرفتن، اعمال محدودیت‌های اجتماعی، مشکلات قابل پیش‌بینی در مسیر تشکیل زندگی مستقل یا اجاره کردن مسکن، مسافرت تنهایی، سکونت در هتل‌ها و مسافرخانه‌ها، خروج از کشور، محدود شدن ارتباط با دوستان و بستگان متاهل، ترس از آینده مبهم (به ویژه در دوران سالخوردگی و تلاشی خانواده والدینی)، بی‌مهری و احیانا روگردانی سایر اعضای خانواده و بستگان، کاهش قلمرو و فرصت‌های ارتباطی و کاهش حریم خصوصی به دلیل نظارت سنگین خانواده بر فرد با هدف مراقبت از وی، فقدان استقلال مکانی از والدین و احیانا سایر سرپرستان، تحمل آزار روحی به دلیل نگرانی والدین از سرنوشت او و متقابلا نگرانی والدین از آینده مبهم فرزند خود، ابتلا به مزاحمت‌های مردان مجرد و متاهل در محیط کار و بیرون، قرار گرفتن در معرض رفتارها و گفتارهای طعنه آمیز همکاران، احساس نابرابری جنسیتی در محیط کار و رنجش ناشی از آن، کاهش شانس ازدواج به دلیل کم‌رغبتی مردان مجرد به ازدواج با زنان مطلقه و بیوه (دوشیزگی برای همسر اولی‌ها) هنوز هم نمود جدی دارد.

علاوه بر همه این‌ها، کاهش شانس ازدواج به دلیل وجود فرزند یا فرزندان (و ایفای نقش سرپرستی فرزندان) و... از دیگر موارد است که می‌توان نام برد.

راهکارهای پیشنهادی

از دید نویسنده اثر پژوهشی، با توجه به افزایش آمار مجردها و ضریب آسیب‌پذیری آن‌ها، ضرورت دارد که سازمانی مشخص از سوی نهادهای مسئول برای نظارت و تولی امور مختلف آنها تاسیس شود و اقدامات فرهنگی و اجتماعی لازم انجام گیرد. از جمله این اقدامات می‌توان به بازبینی و بهینه‌سازی سیاست‌های جمعیتی اشاره کرد.

در این زمینه، مهمترین رئوس اقدامات لازم به این شرح آمده است:

_ بسترسازی لازم جهت هدایت و راهبری افراد در مسیر انتخاب بهینه همسر و کاهش نرخ تزلزل خانواده
_انجام یک رشته مطالعات میدانی با هدف روشن‌شدن میزان نقش و سهم عوامل ساختاری و محیطی و عوامل فردی و درونی در پدیده تجرد
_ فرهنگ‌سازی، اصلاح‌ نگرش‌ها و ایجاد بسترهای فرهنگی اجتماعی برای رویارویی معقول و موجه با پدیده تجرد

_تقویت واسطه‌های سنتی همسریابی و معرفی افراد به یکدیگر یا تاسیس آژانس‌های همسریابی با رعایت شئون اخلاقی و عرفی
_برنامه‌ریزی جامع جهت حل مشکلات اجتماعی و اقتصادی جوانان و رفع موانع ازدواج آنها (اشتغال، درآمد، مسکن و ...)
_ ترغیب نهادهای خیریه و خیرین جامعه به مشارکت در فرایند تسهیل ازدواج و تامین خدمات و امکانات مورد نیاز در این بخش

_ حمایت از بازگشت مهاجران به کشور و ترجیح ازدواج با هم‌میهنان بر ازدواج با اتباع بیگانه
_ اعطای خدمات اجتماعی ویژه به دختران مجرد و زنان محروم از ازدواج
_اعطای حضانت کودکان بی‌سرپرست به دختران مجرد قطعی

پی‌نوشت:
[۱] . سیدحسین شرف‌الدین، «تأملی برموضوع تجرد زنان در ایران»، دو فصلنامه مطالعات اسلامی آسیب‌های اجتماعی، دوره اول، شماره ۲، اسفند ۱۳۹۸.