مساله آب در ایران به دو نوع کمآبی اقتصادی و کمآبی فیزیکی تقسیم میشود. کمآبی اقتصادی نتیجه مدیریت ضعیف منابع آبی و کمآبی فیزیکی ناشی از خشکسالی و نشاندهنده کمبود آب در یک منطقه است.
شکی نیست که تنوع آب و هوایی در ایران زیاد و اقلیم کشورمان یک اقلیم خشک و گرم است اما با همین اقلیم گرم و خشک تمدنی چندهزار ساله شکل گرفته که با همین شرایط آب و هوایی سازگار بوده است. درواقع بین آب و محیط زیست همواره یک ارتباط ارگانیگ و پیوسته برقرار است. بحرانی شدن وضعیت هر دو خود معلول علتی دیگر و ناشی از توسعه نامتوازن و ناپایدار در این سرزمین است.
بسیاری از شاخصها نشان میدهد که در حال حاضر، ایران جزو کشورهای دارای «تنش آبی» محسوب میشود و اغراق نیست اگر بگوییم به سمت «بحران آبی» پیش میرود.
این وضعیت در حالی است که سیاستهای توسعه در ایران سالهایی دراز بر مبنای توسعه صنایعآببر بدون توجه به شرایط اقلیمی و تابآوری اقلیمی بوده است.
بیشترین تخریب منابع آبی در استانهای مرکزی
استقرار صنایع آببری چون فولاد که حداکثر مصرف و اتلاف آبِ بدون بازیافت را دارد طی دو دهه اخیر به شدت در ایران افزایش داشته و جالب آنکه سیاستهای دولتی نیز مجوز آن را صادر کرده است. به عنوان مثال در برنامه «سازگاری با کمآبی» که اردیبهشت ۱۴۰۰ از سوی «مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری» تهیه شده، در بخش مربوط به کاهش مصرف آب و صرفهجویی در صنایع و در استان اصفهان، طی سالهای ۱۳۹۹ تا ۱۴۰۴ هیچ برنامهای برای کاهش مصرف آب و صرفهجویی صنایع در این استان درنظر گرفته نشده و میزان صرفهجویی برابر با صفر درصد است.
این آمار به این معنی است که صنایع استان اصفهان ظرف ۵ سال و با مجوز رسمی از سوی دولت وقت، و به هر میزان که بخواهند میتوانند از روانآبها و منابع آب زیرزمینی استفاده کنند.
صنایع استان اصفهان ظرف ۵ سال و با مجوز رسمی از سوی دولت مستقر در اردیبهشت ۱۴۰۰، به هر میزان که بخواهند میتوانند از روانآبها و منابع آب زیرزمینی استفاده کنند
همچنین بنابر آمار تارنمای «انجمن فولاد ایران» تعداد شرکتها و صنایع فولاد و ذوب آهن در ایران از سال ۱۹۹۹ تاکنون از ۱۵ کارخانه به ۲۱۲ رسیده که اغلب آنها در استانهای خشک (یزد و اصفهان، کرمان و ...) و تحت عنوان ایجاد اشتغال در مناطق محروم فلات مرکزی ایران و بخشهای شرقی کشور احداث شدهاند. این آمار نشان میدهد که به ازای هر استان ۳.۵ کارخانه و شرکت مرتبط با تولید فولاد و ذوب آهن وجود دارد و این آمار در قیاس با تعداد جمعیت کشور به این معنا است که به ازای تقریبا هر ۳۷۷ هزار نفر در کشور، یک کارخانه تولیدی فولاد و ذوب آهن وجود دارد.
در نظر داشتن این آمار با توجه به وضعیت اقلیم استانهایی مانند یزد و اصفهان و جایگیری صنایعآببر در این نواحی بسیار قابل تامل است و با ادامه روند کنونی در کشور، بیش از ۱۲ میلیارد و ۱۱ میلیون و ۳۰۶ هزار و ۵۰۰ مترمکعب آب برای تولید محصولات فولادی و آهن اسفنجی در سال مصرف میشود. این میزان با توجه به حجم آب ذخیره در پشت سدهای کشور در سال جاری که رقمی بالغ بر ۱۷.۷ میلیارد مترمکعب برآورد شده، نشانگر این نکته است که اگر این صنایع قرار باشد از آب پشت سدها استفاده کنند، بیش از ۶۷ درصد از آب ذخیره شده باید به این صنایع اختصاص یابد و قریب به ۳۲ درصد باقیمانده نیز برای سایر صنایع، کشاورزی- که مصرفکننده بیش از ۸۲ درصد از سرانه مصرف آب است- و نیز شرب باقی میماند.(۱)
آب ذخیره شده در پشت سدهای کشور بیشتر برای مصارفی نظیر شرب و کشاورزی است(۲) و به این خاطر صنایع یادشده برای جبران کسری آب ناگزیر به استفاده از روانآبها و منابع آب زیرزمینی هستند؛ اتفاقی که متاسفانه هماکنون دامنگیر کشور شده و بیش از ۳۰۰ مورد از دشتهای کشور را با بحرانی به نام «فروچالهها و فرونشستها» مواجه کرده است.
دستاندازی به منابع آب زیرزمینی و بحران فروچاله
آمار و ارقام میگوید استان یزد یا باید از منابع آب زیرزمینی استفاده کند یا کسری آب خود را (حدود ۷۶ میلیون مترمکعب فقط برای فولاد) از استانهای همجوار مانند اصفهان یا حتی دورتر مانند چهارمحالوبختیاری تامین کندمتاسفانه هیچگونه ارتباطی میان تراز آب موجود و میزان مصرف آب برای صنایع و کشاورزی در کشور وجود ندارد. به عنوان مثال در استان یزد نه تنها هیچگونه رودخانه پرآب یا منبع آب بزرگی وجود ندارد بلکه جزو یکی از کمبارشترین نقاط کشور هم محسوب میشود. یزد که بیش از ۲۸ کارخانه تولید فولاد و ذوب آهن را در خود جای داده، نسبت به تعداد کل کارخانههای فولاد و ذوبآهن، بیش از ۱۳.۲ درصد از صنایع آببر را میزبانی میکند(۳).
این ارقام یعنی استان یزد یا باید از منابع آب زیرزمینی استفاده کند یا این میزان آب مورد نیاز خود را از استانهای همجوار مانند اصفهان یا حتی دورتر مانند چهار محال و بختیاری تامین کند. به گفته مدیرعامل وقت شرکت آب منطقهای یزد (در مرداد۹۹) ، تنها ۶۰ میلیون مترمکعب در سال آب از استان اصفهان به سمت یزد منتقل شده و سالانه بیش از ۸۹۹ میلیون متر مکعب آب از ۶ هزار و۷۴۱ منبع زیرزمینی شامل چاه، چشمه و قنات برداشت میشود که از این میزان ۷۶۶ میلیون متر مکعب از چاههای عمیق و نیمه عمیق، ۴۰ میلیون مترمکعب از چشمهها و ۱۸۳ میلیون مترمکعب از قناتها تامین میشود(۴).
با وجود این کاستیهای آبی، ظرفیت تولید فولاد در استان یزد هر روز در حال افزایش است و چشمانداز تولید فولاد در این استان به گفته «محمدرضا تابش» نماینده سابق اردکان یزد (در اسفند ۹۳) بیش از ۱۵ میلیون تن در سال پیشبینی شده و با جدیت در حال پیگیری است. به گفته تابش، یزد جایگاه ویژهای در تولید فولاد کشور دارد به نحوی که ۱۵ درصد فولاد کشور یعنی ۴.۵ میلیون تن، در استان یزد تولید میشود(۵).
در نظر داشتن این آمار و ارقام با میزان مصرف آب برای تولید هر تن فولاد نکات بسیار مهمتری را نمایان میکند. به عبارتی در حال حاضر و تنها برای تولید همین ۴.۵ میلیون تن فولاد در استان یزد بیش از یک میلیارد و ۳۵ میلیون متر مکعب آب نیاز است. جدول ذیل اطلاعات را به صورت دقیقتر نشان میدهد.
آمار جدول بالا با در نظر داشتن میزان آب انتقالی به این استان و استفاده از منابع آب زیرزمینی نشاندهنده یک فاجعه زیستمحیطی برای این استان و حتی استانهای همجوار است. به گفته مدیرعامل آب منطقهای یزد کل آب مصرف شده در استان یزد (منابع انتقالی و زیرزمین) جمعا ۹۵۹ میلیون مترمکعب است. در حالیکه با توجه به میزان تولید کنونی فولاد که تنها ۱ میلیارد و ۳۵ میلیون مترمکعب آب را مصرف میکند، آمار به دست آمده بیش از ۷۶ میلیون متر مکعب تنها برای صنعت فولاد استان یزد کسری دارد.
بایددر نظر داشت که آمار یادشده تنها در رابطه با صنعت فولاد و در یک استان و آن هم یزد بوده و میزان مصرف آب کشاورزی و شرب و سایر صنایع (شیشهسازی، کاشیسازی، قطعهسازی و ...) در نظر گرفته نشده که قدر مسلم در نظر داشتن این میزان میتواند عمق بیشتری از فاجعه را بازگو کند. این آمار و ارقام به معنای دستاندازی بیش از حد به طبیعت و بهرهبرداری بیش از اندازه از آبهای زیرزمینی و پاسخ طبیعت در قالب فرونشست و فروچاله است.