به گزارش ایرنا، دوئل کمونیسم و کاپیتالیسم. مبارزه برادران و یا سیاسیترین بازی تاریخ جام جهانی. این بازی القاب فراوانی دارد و هیچوقت صحبت کردن دربارهاش کسلکننده نخواهد بود. در سفرنامه امروز جام جهانی باهم به ۴۸ سال قبل سفر میکنیم؛ جایی که در مرحله گروهی جام جهانی ۱۹۷۴ آلمان غربی و آلمان شرقی پیش از اتحاد، به مصاف یکدیگر رفتند.
بعد از انجام مراسم قرعهکشی همه ۵ ماه منتظر بودند تا شاهد این جدال باشند. بین مردم شرق و غرب و میان بازیکنان حس چندان بدی وجود نداشت. حتی خیلی از شرقیها طرفدار تیمها و ستارههای غربی بودند و در مسابقات برونمرزی برای تشویقشان به ورزشگاه میرفتند اما سیاسیون نظر دیگری داشتند. کمونیستها و سرمایهدارها در کوران جنگ سرد به این مسابقه نگاهی بزرگ داشتند و نتیجه این بازی میتوانست بُعد تبلیغاتی زیادی برایشان داشته باشد.
آلمان غربی به عنوان میزبان توانست هر ۲ بازی اول خود مقابل شیلی و استرالیا را ببرد. آلمان شرقی بعد از شکست استرالیا مقابل شیلی متوقف شد اما هنوز در آن دوره مرسوم نبود که بازیهای آخر هر گروه همزمان باشد. به همین خاطر توقف شیلی مقابل استرالیا خیال آلمان شرقی را از صعود راحت کرد. جدال ۲ آلمان فقط برای سرگروهی اهمیت داشت.
آلمان غربی قهرمان اروپا و بدنه تیم آنها از بایرنمونیخی تشکیل شده بود که فاتح اروپا بود. البته که در سوی مقابل هم تیم آلمان شرقی دست و پا بسته نبود. تیم ماگدبورگ از آن سمت قهرمان جام برندگان شده و تیم ملی آنها در المپیک ۱۹۷۲ مدال برنز را به دست آورده بود.
روز موعود از راه رسید. نزدیک به ۶۲ هزار نفر در هامبورگ دور هم جمع شده بودند؛ البته بسیار نامتوازن. فقط ۱۵۰۰ نفر از شرق آلمان به ورزشگاه آمدند و الباقی ساکنان آلمان غربی بودند. بازی محتاطانه و آرام بود. ۲ تیم سعی داشتند فقط اشتباه نکنند. از طرفی با احترام برابر یکدیگر صفآرایی کرده بودند؛ طوری که داور اروگوئهای تا پایان فقط سه کارت زرد از جیب خود بیرون آورد.
اتفاق مهم در دقیقه ۷۷ رخ داد. وقتی که همه توقع داشتند یا آلمان غربیِ پرستاره گل بزند یا نهایتا بازی با همان نتیجه بدون گل تمام شود، تیم آبیپوش روی یک ضدحمله و با استفاده از اصل غافلگیری به گل رسید. یورگن اسپارواسر به قلب دفاع حریف یورش برد و دروازه سپ مایر را گشود. گلی که تا پایان به قوت خودش باقی ماند و آلمان شرقی در عین ناباوری موفق شد تیمی را شکست دهد که بازیکنانی چون سپ مایر، اولی هوینس، گرد مولر، پل بریتنر، فرانتس بکنباوئر و ... را در ترکیب خود داشت.
بازیکنان ۲ تیم نتوانستند پیراهنهایشان را با یکدیگر عوض کنند اما در تونل منتهی به رختکن پل بریتنر و اسپارواسر این کار را انجام داده و ۲۸ سال بعد در یک خیریه آن را به حراج گذاشتند. آلمان شرقی سرگروه و آلمان غربی دوم شد. اما در مرحله بعدی که بازهم گروهی بود شرقیها با یک امتیاز آخر شدند و آلمان غربی با امتیاز کامل صدرنشین شد و به فینال رسید. تیم هلموت شون در بازی نهایی از سد هلند گذشت و دومین جام قهرمانی را تصاحب کرد.
بکنباوئر درباره آن شکست گفت: اگر به آلمان شرقی نمیباختیم به هیچ وجه قهرمان جهان نمیشدیم.
اسپارواسر هم درباره گلی که به ثمر رسانده بود، گفته است: اگر روی سنگ قبرم فقط نوشته شود "هامبورگ ۷۴" همه متوجه خواهند شد که چه کسی آن زیر دفن شده است. شنیدم که پس از پایان بازی شایعه شد به من بابت آن گل خانه، ماشین و پول نقد داده شده اما اصلا اینطور نیست.
اسپارواسر در سال ۱۹۸۸ به سمت غرب فرار کرد اما گل او هیچوقت از یادها نرفت و سالها به عنوان گلی افسانهای در شرق مورد ستایش قرار گرفت. آلمان غربی قهرمان آن جام شد اما در دور گروهی به برادران خود که برای اولین و آخرین بار به جام جهانی رسیده بودند، بازی را یک بر صفر واگذر کرد.