به گزارش روز دوشنبه ایرنا، وزیران امورخارجه کشورهای گروه ۲۰ درحالی ۱۷ تیرماه اجلاس دو روزه خود را در بالی آغاز کردند که به باور بسیاری از کارشناسان اجلاس گروه بیست اندونزی پس از گذشت پنج ماه از درگیریهای اوکراین به نخستین مصاف دیپلماتیک رو در روی شرق و غرب تبدیل شد و به نوعی «به شیوۀ معمول برگزار نشد».
به عبارت دیگر، نشست بالی نیز مانند تمام نشستهای دیپلماتیک بینالمللی اخیر تحت الشعاع اوکراین قرار گرفت. اما برخلاف اجلاس سران گروه هفت و ناتو که هفته گذشته در اروپا برگزار شد، اجلاس بالی رنگ و بوی دیگری داشت.
در این رویداد دو روزه مسائلی پیرامون بحران انرژی، امنیت غذایی و جنگ اوکراین گفتگو شد.
به عبارت دیگر جنگ اوکراین، مرزبندی و اختلاف بین متحدان آمریکا و متحدان روسیه را پررنگتر کرده و یادآور دوران جنگ سرد و تقسیم جهان به بلوک شرق و غرب است. از آنجا که پکن، عملیات ویژه روسیه در اوکراین را محکوم نکرد رویکرد غرب در قبال چین نیز خصمانه شد و تنشها بین پکن و غرب به ویژه در مورد تایوان روبه افزایش است.
نشست بالی حواشی زیادی نیز داشت که متاثر از اختلاف نظرها میان اعضا درمورد مسائل گوناگون بود. سرگئی لاوروف وزیر امور خارجه روسیه در این نشست، یکی از مهم ترین سوژه های رسانه ها و دوربین ها بود به ویژه زمانی که او به نشانه اعتراض به موضع گیری برخی اعضای گروه ۲۰ در قبال جنگ اوکراین، سالن اجلاس را ترک کرد.
از جمله مواد قابل تامل این اجلاس ناکام ماندن فشار غرب برای جلوگیری از حضور روسیه در این اجلاس بودکه با دعوت رسمی «جوکوی» رئیس جمهور اندونزی و شرکت وزیر خارجه روسیه؛ ناکام ماند.
این در حالیست که انتشار دیدگاهها علیه روسیه در این نشست ادامه داشت از جمله «آنالنا بائربوک»، وزیر خارجه آلمان پیش از ورود به بالی اعلام کرد که نباید به روسیه اجازه داد که از این نشست به عنوان یک پلتفرمی برای دفاع از حملاتش به اوکراین استفاده کند.
در این نشست، همچنین اولین دیدار رو در روی «سرگئی لاوروف»، وزیر خارجه روسیه با برخی از بزرگترین منتقدان مسکو از زمان آغاز «عملیات ویژه نظامی» به خاک اوکراین نیز رقم خورد.
از دیگر سو، وزیر خارجه امریکا در این اجلاس با دیپلماتهایی زیر یک سقف قرار گرفت که نسبت به رویکرد ایالات متحده مواضع بسیار متفاوت و در مواردی مخالف داشتند.
گروه ۲۰ مهمترین کشورهای صنعتی و قدرتهای اقتصادی در حال ظهور را در بر میگیرد.
گروه ۲۰ متشکل از وزرای دارایی و روئسای بانکهای مرکزی ۱۹ کشور آرژانتین، استرالیا، برزیل، کانادا، چین، فرانسه، آلمان، هند، اندونزی، ایتالیا، ژاپن، مکزیک، روسیه، عربستان، آفریقای جنوبی، کره جنوبی، ترکیه، انگلیس، ایالات متحده آمریکا و اتحادیه اروپا است که توسط شورای ریاست دورهای و بانک مرکزی اروپا در این اجلاس نمایندگی میشود.
کشورهای عضو این گروه ۹۰ درصد تولید ناخالص ملی و ۸۰ درصد تجارت جهانی و دو سوم جمعیت جهان را نمایندگی میکنند.
گروه ۲۰ در پاسخ به بحرانهای مالی اوخر دهه ۱۹۹۰ میلادی و پذیرش این مساله که قدرتهای اقتصادی در حال ظهور به نحو مناسبی در مباحثات مربوط به اقتصاد جهانی مشارکت داده نشدهاند، تاسیس شد.
پیش از تشکیل گروه ۲۰ نیز گروههای مشابهی به ابتکار گروه ۷ (متشکل از کشورهای صنعتی) تاسیس شده بودند. گروه ۲۲ در واشنگتن ماههای آوریل و اکتبر سال ۱۹۹۸ تشکیل جلسه داده بود. هدف از تشکیل این اجلاس مشارکت دادن کشورهای غیر عضو در گروه ۷ در حل بحران اقتصاد جهانی بود. در ماههای مارس و آوریل نیز گروهی متشکل از ۳۳ کشور تشکیل جلسه داد.
پیشنهادات گروههای ۲۲ و ۳۳ مبنی بر کاهش حساسیتهای اقتصادهای جهانی نسبت به بحرانها، منافع تشکیل اجلاس منظم سالانه مشاورهای که اقتصادهای در حال ظهور را نیز در بر میگرفت، بیش از پیش آشکار ساخت. بر همین مبنا جهت انجام مباحثات مالی مستمر و منظم میان تعدادی کشور ثابت، گروه ۲۰ در سال ۱۹۹۰ تشکیل شد.
اولین اجلاس گروه ۲۰ در دسامبر ۱۹۹۹ در برلین به میزبانی مشترک وزرای دارایی آلمان و کانادا برگزار شد.
اگرچه انتظار میرفت با شکل گیری نهادهای بین المللی امکان مشارکت بیشتری برای همه کشورها اعم از توسعه یافته و در حال توسعه در مناسبات جهانی فراهم گردد اما تفاوت در توان اقتصادی و سطوح توسعه یافتگی کشورها این فرصت را برای برخی از آن ها فراهم ساخت تا با تشکیل مجامع محدود و چند کشوری عملاً نقش قطب و صدای واحد را در فرآیندهای تصمیم گیری بینالمللی ایفا نمایند.
گروه هفت کشور صنعتی و توسعه یافته که بعدها درمواجهه با بحران نفتی و فرو پاشی نظام «برتون وودز» و در پاسخ به انتقادات مبنی بر عدم عضویت برخی کشورهای مهم و تأثیرگذار به گروه ۸ و سپس گروه ۲۰ توسعه یافت از این نوع است. اگرچه گروه دستور کار این گروه پرداختن به مسائل کلان اقتصادی و نظام مالی بین المللی است اما ترکیب اعضا و برخی تصمیمات گروه نشان از عقبه سیاسی شکل گیری این جریان و تلاش اعضای اصلی به ویژه آمریکا برای مدیریت روند تحولات اقتصاد جهانی در دوران پس از جنگ سرد دارد.
به طوری که برخی معتقدند این گروه در حال تبدیل شدن به مهمترین نهاد سیاسی و اقتصادی جهان است.
دو گروه هشت و ۲۰ گرچه به لحاظ ماهیتی جزو سازمان های بین المللی غیر رسمی هستند و تصمیمات اتخاذ شده در آن ها برای کشورهای عضو الزام آور نیست اما با توجه به جایگاه کشورهای عضو این دو گروه به لحاظ سطح توسعه و توانمندی اقتصادی و سهم عمده آنها در تجارت جهانی، رایزنیها و تبادل دیدگاهها در جریان اجلاس های این دو گروه بر جهتگیریهای اقتصاد جهانی تاثیر بسزایی دارد.
اگرچه وزرای خارجه گروه بیست با هدف بررسی بحرانهای جهانی و تلاشها برای بهبود اوضاع اقتصادی جهان در جزیره بالی اندونزی گرد هم آمدند، با توجه به اختلافات میان اعضای گروه بیست از آغاز برگزاری این اجلاس، بنظر می رسد برخلاف خوش بینیهای پیشین، دستاورد چندانی از حضور رهبران کشورهای صنعتی و ثروتمند جهان حاصل نشد.
بنابراین به باور بسیاری از تحلیلگران و رسانه ها مهمترین نتیجه اجلاس گروه بیست در بالی، ظهور دوباره اختلافات پیشین و ناامیدی بیشتر از رسیدن به توافق در آینده نزدیک است.
با این حال ناظران اعتقاد دارند این اجلاس بیش از همه تحت تأثیر جنگ اوکراین قرار گرفت. به عبارت دیگر با اینکه رویکردهای کشورهای شرکت کننده در ابتدا بیشتر دغدغههایی جهانی را در بر میگرفت اما در نهایت بسیاری از چالش های مورد نظر شرکت کنندگان تحت تأثیر جنگ اوکراین قرار گرفت.
نشست بالی در واقع روایتی از تشدید اختلافات میان کلیدی ترین اعضای گروه ۲۰ بود که این بار بیش از هر موضوع دیگر، در قالب مسائل پیراموین جنگ اوکراین پدیدار شد. وجود اختلاف ها میان اعضای این گروه و بوجود آمدن گره های کور بیشتر در فضایی که باید زمینه همکاری میان اعضا باشد، باعث شده است تا گروه ۲۰ بیش از آنچه ائتلافی از ۲۰ کشور باشد، دست کم در شرایط کنونی، به صحنه ای از اختلاف ها میان آنها از جمله میان قدرتمندترین اعضای این گروه تبدیل شود.