تهران- ایرنا- تهیه‌کننده فیلم کوتاه «دآبُر» گفت: بزرگترین چالش در تهیه و تولید فیلم کوتاه، محدودیت سرمایه است؛ جذب سرمایه‌گذار در این حوزه کار ساده‌ای نیست و اغلب با بودجه‌هایی کمتر از آنچه واقعا برای کار برآورد شده، شروع به کار می‌کنیم.

به گزارش خبرنگار سینمایی ایرنا، فیلم کوتاه دآبُر به کارگردانی سعید نجاتی و تهیه‌کنندگی مشترک مهدیه غلامحسینی و سعید نجاتی که در ژانر اجتماعی در سال ۹۸ تولید شد، در سی و هشتمین جشنواره فیلم کوتاه تهران برای اولین بار به نمایش درآمد. دآبر در همان سال، سیمرغ بهترین فیلم کوتاه سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر را نیز دریافت کرد.

مهدیه غلامحسینی متولد بابلسر تهیه کننده، مدرس انجمن سینمای جوان و دانشگاه، عکاس و فیلمنامه‌نویس سینما است. او دوره بلند مدت فیلمسازی انجمن سینمای جوان را در ساری آموزش دیده است و دارای مدرک کارشناسی ارشد ادبیات نمایشی است. با او درباره تهیه‌کنندگی فیلم کوتاه گفتگویی داشتیم که در ادامه آن را می‌خوانید.

مهدیه غلامحسینی، تهیه‌کننده کوتاه دآبُر 

ساختار فیلم کوتاه به نوعی است که باید در زمان کم، بهترین پیام یا تاثیر که در ذهن شما است منتقل شود. در آثاری که به عنوان تهیه‌کننده حضور داشتید برای مثال در «دآبُر» در جهت تاثیر بر مخاطب چقدر نظر داشته‌اید؟

فیلم کوتاه به جهت ماهیت ذاتی خودش، فرصت کوتاهی برای هر نوع خلق هنری و معنایی دارد. ایجاز در قصه‌گویی و انتقال مفهوم، بارزترین ویژگی فیلم کوتاه و نقطه تمایز آن از فیلم بلند است و طبیعتاً به همین نسبت، زمان کمتری برای تأثیرگذاری بر مخاطب دارد اما در ساخت فیلم کوتاه و نتیجه نهایی آن که هرگونه تأثیرگذاری بر مخاطب است، آنچه به تهیه‌کننده مربوط می شود، «گزینش درست» است. فکر می‌کنم اولین گام برای ساخت یک اثر خوب، انتخاب فیلمنامه‌ای با ساختار درست و با حداقل ضعف‌های فیلمنامه‌ای است. قطعا یک فیلمنامه خوب قابلیت تأثیرگذاری بیشتری خواهد داشت.

بعد از آن، انتخاب عوامل با توجه به فیلمنامه و بودجه‌ای است که در اختیار دارد. به هرحال محدودیت بودجه وجود دارد و تهیه کننده باید این نکته را در نظر داشته باشد که با توجه به بودجه، عوامل و ابزاری را به کار بگیرد که بهترین نتیجه را منجر شود.

نکته مهم بعدی تعامل درست با کارگردان است؛ اینکه تهیه‌کننده و کارگردان نسبت به اثری که تولید می‌کنند، دارای دیدگاه‌های همسو و نظرات هم راستا باشند. به هرحال تهیه‌کننده و کارگردان باید به درک مشترکی از کار برسند تا بتوانند یک اثر هنری با بیشترین میزان تأثیرگذاری خلق کنند. در مورد دآبُر هم همین روند طی شد تا در نهایت به تولید مشترک برسیم.

تهیه‌کنندگی فیلم کوتاه را چطور ارزیابی می‌کنید؟ چه ارگان یا اشخاصی می‌توانند در این زمینه موثر باشند؟

از آنجا که در سینمای کوتاه بازگشت سرمایه به معنایی که در سینمای بلند است، وجود ندارد و حتی ممکن است به شکلی که در سینمای بلند، نام تهیه‌کننده مطرح می‌شود، در سینمای کوتاه به این صورت نباشد و متاسفانه تهیه‌کننده کمتر به رسمیت شناخته می‌شود، بنابراین تهیه‌کنندگان شخصی و حقیقی شاید کمتر به سراغ سینمای کوتاه بیایند؛ ضمن اینکه به همین دلایل، جذب سرمایه‌گذار هم در این حوزه بسیار سخت است.

نکته ای که وجود دارد این است که متاسفانه گاهی تهیه‌کننده و سرمایه‌گذار به یک معنا تعبیر می‌شوند و تصور بر این است که تهیه‌کننده حتما باید سرمایه تولید فیلم را خود بیاورد؛ در صورتی که کار تهیه‌کننده مدیریت پروژه به بهترین نحو ممکن با توجه به بودجه و با نگاه به هدف نهایی مورد نظر است و این کار مستقلی است که نیاز به علم و تجربه دارد. گرچه تهیه‌کننده در جذب سرمایه‌گذار هم قطعا می‌تواند موثر باشد اما به هر حال به دلایلی که گفتم در سینمای کوتاه، تهیه‌کننده مستقل بسیار کم است و کسانی که وارد این کار می‌شوند با چالش های زیادی مواجه می‌شوند.

مراکزی مثل انجمن سینمای جوانان ایران هم با قوانین و شرایط خاصی فیلم کوتاه تولید می‌کنند و البته خوشبختانه انجمن به عنوان یک نهاد دولتی به تهیه کنندگان مستقل اعتماد می‌کند و بودجه را به آن ها می‌سپارد تا مدیریت پروژه صورت گیرد و این اتفاق خوبی در جهت ارزش گذاری کار به شکل تخصصی و ترویج آن در این حوزه است.

جدا از این، سازمان‌ها و ارگان‌های مختلف هم گاهی با توجه به رویکردها و اهداف سازمانی خود، اقدام به تولید فیلم کوتاه می‌کنند اما اگر فیلم کوتاه به شکل مستقل و با تهیه‌کننده شخصی تولید شود، فکر می‌کنم تنوع بیشتری در دیدگاه‌ها، قصه‌ها، ژانرها، و حتی فرم بصری ممکن است ایجاد شود که در نهایت منجر به زایش و تجربه آفرینش‌های هنری جدید می‌شود که یکی از ویژگی‌های سینمای کوتاه است.

به این موضوع اعتقاد دارید که فیلم کوتاه برای قشری خاص از فیلم‌بین‌هاست؟

فیلم کوتاه به جهت فضای متفاوتش تاکنون مخاطب‌های خاصی داشته که درگیر فضای سینما هستند اما در سال‌های اخیر، هم به جهت اینکه زندگی شتاب پیدا کرده، مردم گرایش بیشتری به تماشای فیلم کوتاه داشته اند و هم با ایجاد پلتفرم‌هایی که اقدام به نمایش فیلم کوتاه می‌کنند و البته اکران‌های هرچند محدود سینمایی، توانسته است که تا حدودی مخاطب عام را هم به خود جذب کند. فکر می‌کنم اگر امکان اکران‌های بیشتری وجود داشته باشد، این روند سیر صعودی خواهد داشت و این قطعا اتفاق خوبی است. 

فیلم کوتاه «دآبُر» به کارگردانی سعید نجاتی

کمی درباره تهیه‌کنندگی آثار کوتاه و سختی این کار و مشکلاتی که در این راه با آن مواجه بودید، صحبت کنید.

همانطور که گفتم بزرگترین چالش در تهیه و تولید فیلم کوتاه، محدودیت سرمایه است. جذب سرمایه‌گذار در این حوزه کار ساده ای نیست و اغلب با بودجه هایی کمتر از آنچه واقعا برای کار برآورد شده، شروع به کار می کنیم. به خاطر مدیریت بودجه گاهی مجبوریم تا جایی که امکانش هست ابزار را مدیریت کنیم. گاهی سعی می‌کنیم از عواملی که توانایی کمک بیشتری به پروژه دارند، در بیش از یک جایگاه استفاده کنیم. البته در همه این موارد قطعا به خروجی نهایی و توان عوامل توجه می شود که آسیبی به ایشان و اثر نهایی وارد نشود. به همین دلیل در کارهایی که تهیه کردم خودم هم گاه مسئولیتی از تولید را به عهده گرفتم، مثلا در دآبر عکاسی کار را نیز به عهده داشتم.

از تولید دآبُر بگویید و این که کار جدیدی در دست تهیه دارید؟

در مورد دآبُر از ابتدا ایده کار توسط سعید نجاتی با من مطرح شد و صحبت‌هایی هم در مورد ایده با هم داشتیم و با توجه به موضوع خاص و نسبتا بکری که داشت، مورد توجه من قرار گرفت. داستان فیلم در حوزه خانواده و با محوریت رابطه پدر و دختر در موقعیتی خاص بود که به نظرم به خوبی انتخاب و پرداخته شد. ضمن اینکه هم علاقمند بودم به آقای نجاتی به عنوان همکارم برای تولید فیلمی با چنین دغدغه‌ای کمک کنم و هم به هر حال کار با ایشان به عنوان یک فیلمساز موفق و مطرح، برای من هم موقعیت خوبی بود.

بعد از تکمیل فیلمنامه، گفتگوهایی با هم داشتیم و فیلمنامه چند بار توسط نویسندگان بازنویسی و در نهایت فیلمنامه نهایی برای تولید تصویب شد. فیلم کوتاه دآبر به لحاظ ساخت، کار سختی بود. هم از لحاظ لوکیشن و وضعیت آب و هوایی که لازمه کار بود و هم با توجه به بودجه محدودی که داشتیم، باید عوامل و ابزار مناسب را تهیه می‌کردیم که با لطف و محبت دوستان توانستیم گروه خوبی ببندیم و نتیجه کار هم واقعا راضی کننده بود. اتفاقی که برای فیلم افتاد، با توجه به موضوع خاصش، اتفاقی باورنکردنی و بسیار مبارک و خوشحال کننده بود؛ هم برای ما به عنوان سازندگان فیلم، چرا که جشنواره فیلم فجر معتبرترین جشنواره داخلی است؛ و هم به جهت فضایی که برای طرح چنین مسائلی باز شده و بعضی تابوهای بی اساس شکسته شد.

در حال حاضر هم با آقای نجاتی تیم خودمان را داریم و همچنان تهیه‌کنندگی مشترک را انجام می‌دهیم. البته من به دلیل علاقه به کار پژوهش و همچنین تدریس در دانشگاه و نوشتن فیلمنامه، بخش اعظمی از وقتم صرف این کارها می‌شود.