به گزارش ایرنا، با وجود اینکه هنوز فدراسیون فوتبال به صورت رسمی، برکناری اسکوچیچ را تایید نکرده اما باید کارِ سرمربی کرواتِ ۵۳ را تمامشده بدانیم. او دیگر در تیم ملی فوتبال ایران سمتی نخواهد داشت و بعد از ۸۸۶ روز ماموریتش در تیم ملی به اتمام رسید.
اسکوچیچ علیرغم کسب نتایج فوقالعاده و رساندن تیم ملی فوتبال ایران به جام جهانی، نتوانست رضایت عمومی را جلب کند و نهایتا با ایجاد دودستگی در اردوی تیم ملی، به پایان خط رسید تا به عاقبتی مانند سرمربیان کرواتِ قبلیِ تیم ملی دچار شود؛ پایانی تلخ و غمانگیز.
استانکو پوکلهپوویچ:
او اولین سرمربی کرواتی بود که سکاندار تیم ملی شد. اولین سرمربی خارجی پس از انقلاب که با سابقه هدایت تیم ملی کرواسی و چند تیم باشگاهی دیگر روی نیمکت ایران نشست. استانکو ایران را به بازیهای آسیایی ۱۹۹۴ هیروشیما برد. ما در گروهی پنج تیمی با کسب یک برد، ۲ تساوی و یک باخت سوم شدیم و از رسیدن به مرحله بعد بازماندیم. همین کافی بود تا استانکو نتواند به کارش ادامه دهد و خیلی زود برکنار شود. او در ادامه هدایت پرسپولیس، سپاهان و داماش را در فوتبال ایران بر عهده گرفت.
تومیسلاو ایویچ:
سرشناسترین و بزرگترین مربی کرواتی که پا به فوتبال ایران گذاشت، ایویچ بود. او با کارنامهای مملو از افتخار و جام هدایت تیمی را به عهده گرفت که جهانی شده بود اما مشکلات فراوانی داشت. ایویچ در تیم ملی یوگوسلاوی، آژاکس، دیناموزاگرب، پورتو، پاریسنژرمن، اتلتیکومادرید، مارسی، بنفیکا، کرواسی، امارات و ... مربیگری کرده و در چند کشور قهرمانی به دست آورده بود.
او متوجه شد که ملیپوشان برای رسیدن به جام جهانی ۹۸ باید از لحاظ بدنی و ساختار دفاعی بهبود پیدا کنند. اردویی سنگین در بروجرد و سپس اردو در فرانسه و انجام بازیهای دوستانه در دستور کار قرار گرفت. به نوعی آخرین اردوی تیم ملی پیش از اعزام به جام جهانی در ایتالیا به انجام رسید. باخت عجیب هفت بر یک مقابل رم، او را در عین ناباوری برکنار کرد و مجید جلالی هدایت تیم را به دست گرفت. ایویچ که آرزوهای بزرگی برای آن تیم در جام جهانی داشت با بیمهری فراوان کنار گذاشته شد تا بعدا خیلیها از بزرگیاش یاد کنند. ایویچ معتقد بود برکناری او عامدانه و برنامهریزی شده، صورت گرفته است.
میروسلاو بلاژویچ:
دیگر مربی بزرگی که هدایت تیم ملی را به عهده گرفت میروسلاو بلاژویچ بود. سرمربی تیمی که کرواسی را به سومی جام جهانی رسانده بود به ایران آمد تا تیم ملی را راهی جام جهانی ۲۰۰۲ کند. اتفاقی که رخ نداد. ما در گروههمان آن باخت تلخ مقابل بحرین را متحمل شدیم. در ادامه امارات را شکست دادیم ولی به سد ایرلند برخورد کرده و نتوانستیم دومین حضور متوالی را تجربه کنیم. فدراسیون پس از آن مسابقه قصد ادامه همکاری با چیرو را داشت اما خود بلاژ قبول نکرد و از ایران رفت. او چندین سال بعد هدایت مس کرمان را به دست گرفت اما با کهولت سنی که دچارش شده بود، دیگر کارایی و انگیزهی سابق را نداشت.
برانکو ایوانکوویچ:
برانکو، دستیار بلاژویچ در تیم ملی کرواسی بود. ریکا و تیم دسته دومی هانوفر آلمان هم دیگر تجربههای مهمش پیش از سرمربیگری ایران به شمار میرفت. او برای چند مسابقه هدایت تیم ملی را به دست داشت. در گام بعدی تیم امید را قهرمان بازیهای آسیایی کرد و رسما در سال ۲۰۰۳ سرمربی تیم ملی بزرگسالان شد. سومی در جام ملتهای ۲۰۰۴ و قهرمانی در رقابتهای غرب آسیا همراه با برانکو به دست آمد. تیم او صعود آسانی به جام جهانی ۲۰۰۶ داشت ولی در این مسابقات با یک امتیاز در گروهش آخر شد و دیدار با آنگولا آخرین حضور برانکو روی نیمکت ایران بود. او طولانیترین حضور را به عنوان یک کروات روی نیمکت تیم ملی داشت و پس از این تجربه جذاب توانست در کرواسی، چین و عربستان سرمربیگری کند و سالها بعد هدایت پرسپولیس را عهدهدار شود.
دراگان اسکوچیچ:
سرنوشت دراگان تا حدی شبیه به ایویچ است. او آوازه تومیسلاو را ندارد اما در آستانه جام جهانی کنار گذاشته شد. دراگان از لحاظ سبقه به عنوان سرمربی از برانکو ایوانکوویچ چیزی کمتر نداشت. توانسته بود در کرواسی، اسلوونی، کویت و عربستان مربیگری کند و سه جام حذفی و سوپرجام را به ارمغان بیاورد. حالا هم احتمالا بعد از هدایت تیم ملی میتواند دلخوش به پیشنهادهای کرواسی و حاشیه خلیج فارس باشد.
او همانند ویچهای قبلی تیم ملی با ناراحتی و غمانگیز جدا شد و باید دید که آیا سرنوشت، او را مانند استانکو فقید، بلاژ و برانکو دوباره به ایران سنجاق میکند یا مثل ایویچ دیگر در ایران و تیمی ایرانی او را نخواهیم دید.