به گزارش خبرنگار ایرنا ، امروز( جمعه) در سی و چهارمین سالروز شهادت مظلومان و لب تشنگانی از لشکر روح الله در قطعه ۴۰ گلزار شهدای بهشت زهرا سلام الله علیها تهران، جوانهایی ناب و دلسوخته و رزمندگانی جامانده از شهادت در کنار خانواده معظم شهدا دور هم بر سر مزار شهیدان عملیات تنگه ابوقریب به محوریت شهید مسعود ملا جمع شدند تا ارادت خود را به شهدایی که در روزهای پایانی دوران دفاع مقدس با ایثار و رشادت مقابل لشکر تا دندان مسلح بعث در تنگه ابوقریب ایستادگی کردند تا اجازه ندهند دشمن بعثی و خطرناک بار دیگر وجبی از خاک مطهر و متبرک کشورمان را تسخیر کند.
امروز دوباره جوانان دهه ۶۰ و ۷۰ و ۸۰ و۹۰ با همراه شدن با بازماندگان جهاد ایثار و شهادت بر سر یک سفره که از روضه حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام متبرک و دلنواز شده نشستند و باز هم با استماع خاطرات شهدا و رزمندگان آن ایام ،قدر و منزلت شهدا و جانبازان را درک کردند.
شهید مسعود ملا عارفی صاحبدل و جوانی شاعر
شهید مسعود ملا عارفی صاحبدل و جوانی شاعر مسلک بود. شوخ طبعی و معرفت او سبب میشد، زبانزد همگان باشد. یگانگی نابی میان شهید «مسعود ملا» و شهید «علیرضا افتخاریپور» شکل گرفته بود، به نحویکه پس از شهادت علیرضا، شوخیهای مسعود روز به روز کمرنگتر شد و بیتابی او برای وصال به دوستانش بیشتر. هیچگاه هق هق گریههای نیمه شب و نمازهای عاشقانه او از خاطر همرزمانش نمی رود.
وی ارادت بسیاری به حضرت رقیه (س) داشت و در مداحی و مناجاتهای خود، روضه دُردانه امام حسین (ع) را میخواند.
مسعود را همه میشناختند. او همچون کتابی بود که هرکدام از دوستان و رفقایش بخشی از این کتاب میشدند؛ برخی یک فصل، برخی یک صفحه و بعضی حتی برای یک خط از مسعود در این کتاب حرفی برای گفتن داشتند. مجموعهای که حاصلش کتابی به نام شهید مسعود ملا میشد.
برخورد خوب و روابط اجتماعی بالای او سبب میشد، همه شیفتهاش باشند. هرچند که از دور با مشاهده ظاهر مسعود گمان میکردی با فرد عبوسی رو به رو هستی، اما پس از مراوده از قلب مهربان و سیمای گشاده مسعود شگفتزده میشدی. وی تمام اعمالش حساب شده بود، شوخطبعی و شیطنتهایش، عبادت و معنویاتش همه به موقع بودند. مسعود یک عارف حقیقی بود.
مسعود فرزند ششم خانواده ملا فروردین ماه ۱۳۴۴ در یک خانواده پرجمعیت متولد شد. او پسری خوش اخلاق، صبور و دوست داشتنی بود که قلب تکتک همرزمان و دوستان خود را فتح کرد. این مداح شهید به شدت بیقرار پیوستن به رفقای شهیدش بود. ارادت خود به اهل بیت (ع) و به خصوص حضرت زهرا (س) و حضرت رقیه (س) را با مداحیهای ماندگار خود نشان میداد و مجروح شدن او از ناحیه پهلو مهر تاییدی بر این علاقه و ارادت بود.
او مزد سالها حضور خود در جنگ را سرانجام بامداد ۲۲ تیر ۱۳۶۷ با شهادت در یکی از آخرین و شجاعانهترین عملیاتها، در تنگه ابوقریب کسب کرد، جایی که اگر مسعود و همرزمانش قهرمانانه با لبهای تشنه و دستهای خالی مقاومت نمیکردند، سرنوشت جنگ به نفع دشمن بعثی تغییر پیدا میکرد.
ایستادگی با لبان تشنه در تنگه ابو قریب
تیرماه ۱۳۶۷ بود که در عملیات مقابله رزمندگان ایرانی با عراق در تنگه ابوقریب بچه های گردان عمار مقابل لشکر زرهی عراقی ایستادندو عده ای از این بچه ها لب تشنه به فیض شهادت نائل آمدند .
سردار شهید غلامرضا صالحی جانشین لشکر ۲۷ محمد رسول الله(ص) و رزمندگان شهید خسرو خدابندهلو، بهمن مهدیپور بناب، محمود نیکوصرف، امیرحسین خلیق، مظفر حسینموردی، قدرتالله ابوالحسنی، محمدرضا همتی ریختهگر، مسعود احمدلو، سیدعباس سیمایی، علی تکانصفت، علیرضا مخلصآبادی فراهانی، مهدی محبی، محمود کبیر، ماشاءالله صالحی موفر، داود محمدی قیداری، محمد غنمی جابر، محمد نجفی، محمدمهدی صدیقی نوری، نقی مرادی، رسول عربسرخی، مصطفی محمدینیا، سیدحسن بزرگنیا طبری، حسین کریمزاده لچهگورابی، جبرئیل ملتی، حمیدرضا فراهانیها، سعید سیدیفر فضلاللهی، حسین ابوالحسنی، هوشنگ هادیپور، حمیدرضا مهیا، مسعود حاجحسینی، اصغر کلانتری، علی حیدری، مسعود ملا، امیر ابراهیم، قاسم هونجانی در این عملیات به شهادت رسیدند.
روز ۲۱ تیرماه ۶۷ اعلام شد که نیروهای بعثی عراق به تنگه ابوقریب که تنگه ای بسیار استراتژیک در شمالغرب خوزستان است حمله کرده و رزمندگان اسلام هیچ نیرویی را ندارند که مقابل آنها بایستد. از طرف فرماندهی جنگ هم ابلاغ میشود که گردان عمار برای مقابله با عراق اعزام شود، اطلاع میدهند که گردان عمار آماده شدهاند که بروند مرخصی، دستور میدهند که گردان عمار را برگردانید به تنگه ابوقریب.