تهران - ایرنا - خبرگزاری صدای افغان در مقاله ای تحلیلی نوشت: مهمترین پیام سفر اردوغان و پوتین به تهران ، تحکیم بیشتر سیاست‌های منطقه‌ای جمهوری اسلامی ایران و تثبیت جایگاه این کشور در سیاست بین‌الملل و تقویت محور مقاومت و در نهایت زانو زدن رقبای منطقه‌ای جمهوری اسلامی در مقابل تهران است.

به گزارش روز چهارشنبه ایرنا خبرگزاری صدای افغان(آوا)، با اشاره به میزبانی جمهوری اسلامی ایران از «رجب طیب اردوغان» و «ولادمیر پوتین» رئیسان جمهور روسیه و ترکیه نوشت: این میزبانی با توجه به تحولات جهانی از جمله بحران اوکراین، افزایش قیمت انرژی در جهان و رابطه بشدت تنش‌آلود چند ماه اخیر میان شرق و غرب به ویژه امریکا و روسیه حایز اهمیت است.

در ادامه آمده است: رئیس جمهور روسیه در پی تهاجم به اوکراین شدیداً مورد غضب و تهدید امریکا و اروپا قرار گرفته است.اردوغان هم که با توجه به شکست در موضوع جنگ سوریه و تنش با متحدان غربی خود به ویژه امریکا ناگزیر به کرنش در مقابل رقیب منطقه‌اش (جمهوری اسلامی ایران) شده است. در شرایطی که هر دو کشور (روسیه و ترکیه) دل خوشی از رابطه‌ نزدیک با امریکا و غرب ندارند، سفر آنها به تهران که همواره در مقابل استکبار و استحمار غربی و امریکا ایستاده قابل از چند نگاه قابل توجه است.

اول: دو کشور ایران و روسیه در بسیاری از مسایل جهانی به ویژه تحولات در خاورمیانه دیدگاه نزدیک بهم داشته و دارند. آنچه این دو کشور را بیشتر از پیش در کنار هم قرار داد، مسأله سوریه و در نهایت ایجاد و تقویت گروه‌های تروریستی توسط کشورهای عرب منطقه و امریکا بوده است. همه‌ی این مسایل و موارد سبب شد که ایران و روسیه در حمایت از دولت سوریه مصمم در کنار هم قرار بگیرند که حاصل آن نابودی و شکست گروه‌های جنگی افراطی و تروریستی در خاک سوریه است.

سفر پوتین هم به تهران در کنار موارد و مسایل دیگر، به محوریت موضوع سوریه صورت گرفت که در کنار مسایل دیگر از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.البته در کنار مسئله سوریه، نگرش ضد غربی ایران و روسیه در بسیاری از مسایل جهانی و منطقه‌ای سبب شده است تا دو کشور بیشتر از پیش در همکاری نزدیک کار کنند.

دوم: از طرف دیگر ترکیه هم در سال‌های اخیر و بعد از جنگ سوریه و شکست تلخ این کشور و مزدوران تروریست آن در میدان‌های جنگی سوریه، ناگزیر به کنار آمدن و عقب‌نشینی از مواضع حمایتی خود از گروه‌های مخالف دولت سوریه شد. البته آنچه ترکیه را که عضو پیمان ناتو و متحد نظامی آمریکا و غرب در کنار ایران و روسیه قرار داده، محوریت این دو کشور در مقابل زیاده‌خواهی‌های غرب و خنثی کردن توطئه‌های غرب علیه ملت‌ها و دولت‌های اسلامی و شرقی و مهمتر از آن شکست ترکیه در سیاست‌های کلان منطقه‌ای بوده است.

در عین حال رابطه تنش‌آلود ترکیه با کشورهای غربی به ویژه آمریکا بر بسیاری از مسایل، ترکیه را به دامان ایران و روسیه و چین نزدیک کرده است.


تمامی این مسایل در کنار هم سبب شده که ترکیه با وجود اختلافات عمیق با ایران و روسیه اما به عنوان کشوری شکست خورده در قضایای 10 سال گذشته جهان اسلام و عرب، خود را به ایران و ترکیه نزدیک کند تا با این سیاست و رویکرد و در همراهی با ایران و روسیه، به غرب نشان دهد که این کشور با تغییر رویکرد سیاسی‌اش می‌تواند از حمایت کشورهای مقتدر شرقی به ویژه ایران برخوردار شود و پیمان نظامی این کشور با غرب فقط روی کاغذ باقی باشد.

بنابراین آنچه اردوغان را به تهران کشانده است از یک طرف طرد شدن این کشور به گونه غیر رسمی از پیمان‌های سیاسی و جامعه غربی است و از طرفی هم شکست سیاست‌های توسعه‌طلبانه اردوغان در مقابل پیروزی‌های چشمگیر جمهوری اسلامی ایران در منطقه و جهان اسلام بوده است.

سوم: سفر امروز اردوغان و پوتین به تهران در مقابل سفر بایدن به اسرائیل و کشورهای منطقه از اهمیت ویژه و خاص برخوردار است.

بایدن در سفر به خاورمیانه دو هدف اصلی را دنبال می‌کرد. یکی مسئله حمایت از رژیم صهیونیستی و چشم‌پوشی از جنایات این رژیم در سرزمین‌های اشغالی و هدف دیگر متقاعد کردن کشورهای عرب حشیه خلیج فارس به ویژه سران سعودی برای افزایش تولید نفت بود که به هیچ کدام از اهداف مورد نظرش دست نیافت و سرافکنده از منطقه رفت. در حالی که سفر پوتین و اردوغان به تهران در  حالی صورت می‌گیرد که سیاست‌های منطقه‌ای جمهوری اسلامی در کشورهای منطقه به ویژه محور مقامت محقق شده است.

خبرگزاری "جمهور" افغانستانی نیز در گزارشی تحلیلی با عنوان "پایان بایدن، آغاز پوتین" نوشت: با پایان سفر بایدن به خاورمیانه، سفر پوتین آغاز شد؛ رخدادی نمادین حاکی از یک تحول آرام و راهبردی که طی آن، امریکا به تدریج، سلطه، نفوذ و اقتدار خود را در خاورمیانه از دست می دهد و بازیگران تازه تحت رهبری روسیه وارد صحنه می شوند.

دیپلمات های ایرانی با اشاره به حضور رهبران روسیه و ترکیه در تهران می گویند که تهران به «پایتخت دیپلماسی» در منطقه تبدیل شده است و این بی تردید به تهران کمک می کند تا بخشی از تهدیدها و فشارهای امریکا و رژیم های سرسپرده آن در خاور میانه را خنثی کند و در برابر آن، قدرت، نفوذ و تاثیرگذاری تعیین کننده خود بر معادلات سیاسی و امنیتی منطقه را به رخ همسایگان عرب خویش بکشد.


 
پوتین نیز در جنگ اوکراین، عملا با کل جبهه غرب می جنگد و تاکنون توانسته تحریم های همه جانبه اروپا و امریکا را نه تنها بی اثر سازد؛ بلکه نتایج و پیامدهای آن را معکوس کند و با بالا بردن قیمت جهانی انرژی، مواد غذایی، شکستن رکوردهای چند ده ساله تورم در اروپا و امریکا و تشدید فشار بر اروپا درباره قطع یا کاهش نفت و گاز صادراتی خود، با سفر به تهران این پیام را به بایدن منتقل می کند که پاسخ ائتلاف را با ائتلاف می دهد و آماده است که برای حفظ نفوذ و قدرت خود در منطقه حساس و راهبردی خاورمیانه، با امریکا مقابله کند.

بنابراین سفر پوتین به تهران، کاملا حساب شده است و تنها به نشست سه جانبه و غالبا بی نتیجه سران سه کشور درگیر در جنگ سوریه، محدود نمی شود. این سفر به طرز معناداری، حامل این پیام مهم است که با پایان سفر بایدن به خاور میانه، سفر پوتین آغاز می شود؛ رخدادی نمادین حاکی از یک تحول آرام و راهبردی که طی آن، امریکا به تدریج، سلطه، نفوذ و اقتدار خود را در خاور میانه از دست می دهد و بازیگران تازه تحت رهبری روسیه وارد صحنه می شوند.

در این میان، در صورتی که رهبران ایران، روسیه و ترکیه در نشست تهران به یک توافق تاریخی درباره بحران سوریه نیز دست پیدا کنند، این امر، ابعاد اثرگذاری این دیدارها برای تضعیف موقعیت امریکا در خاورمیانه و بی اثر کردن نتایج و پیامدهای سفر اخیر بایدن به منطقه را دوچندان خواهد کرد؛ زیرا در آن صورت، امریکا و رژیم های سرسپرده آن در خاور میانه، همان گونه که نبرد نظامی را در سوریه به ایران و روسیه واگذار کرده اند، این بار نبرد دیپلماتیک را نیز خواهند باخت و ترکیه هم بیش از پیش، به محور روسیه و ایران نزدیک تر خواهد شد.