تهران- ایرنا- در استان فارس کم نیستند خانواده‌هایی که یکی از عزیزان خود را از دست داده‌اند؛ آنهایی که داغ بر دل دارند و چقدر در حق این مردم مهمان‌نواز جفا می‌شود.

با نگاهی به حوادث منتهی به مرگ و میری که در استان فارس رقم می‌خورد، به راحتی می‌توان این ادعا را مطرح کرد که «این مردم نازنین چقدر راحت می‌میرند». برای اثبات این مدعا لازم نیست تاریخ یک یا چند دهه گذشته این استان را مرور کنیم، بلکه نگاهی به آمار حوادث و مرگ میرهای چند سال اخیر به خوبی نشان می‌دهد مردم این استان چقدر راحت جان خود را از دست می‌دهند.

این گزارش نگاهی دارد به آمار و مرگ و میر در استان فارس در چند سال گذشته؛ مرگ و میرهایی که شاید می‌شد از آنها جلوگیری کرد.

سیل دروازه قرآن

شاید برای عده‌ای غیرقابل باور باشد که در روز روشن در خیابان شهر عده‌ای گرفتار سیل شوند و به راحتی جان خود را از دست بدهند اما باید باور کرد که به همین سادگی در فروردین ۱۳۹۸ در دروازه قرآن شیراز بیش از ۲۰ نفر جان خود را از دست دادند و بیش از یکصد نفر مجروح شدند تا این شهر پر رمز و راز و چهار فصلی که همه ساله با آب و هوای دلنشینش به‌ویژه در فصل بهار مسافران زیادی را می‌پذیرد در بهار ۱۳۹۸ داغی بر دلش بماند که نتوان آن را از یاد برد.

مرگ و میر تصادفات جاده‌ای

جاده‌های فارس روزی نیست که ناقوس مرگش را به صدا در نیاورد و عده‌ای را به کام خود نَکشد. در آمار سال ۱۴۰۰  استان‌ فارس با یک‌هزار و ۳۸۹ فوتی در رتبه نخست کشوری تعداد جان‌باختگان قرار گرفت و یا اینکه از ابتدای سال ۱۴۰۰ تا پایان آبانماه، ۴۲۴ نفر در حوادث ترافیکی استان و به علت شدت حوادث پیش از رسیدن نیروهای اورژانس جان خود را از دست دادند که این رقم نسبت به مدت مشابه سال گذشته آن، ۲۵ درصد افزایش را نشان می‌دهد.

به گفته سرهنگ فرج‌الله موسوی رئیس اداره عملیات ترافیک پلیس راهور فارس، براساس آمارهای هشت ماهه سال ۱۴۰۰، روزانه دو نفر در این استان براثر تصادفات جان خود را از دست داده‌ و ۴۳ نفر مجروح شده‌اند.
 

در آمار سال ۱۴۰۰، استان‌ فارس با یک‌هزار و ۳۸۹ فوتی در رتبه نخست کشوری تصادفات قرار داشت.

همین نگاه هر چند گذرا به خوبی عمق فاجعه در جاده‌های استان فارس را نشان می‌دهد و اگر از خطای انسانی و عدم مراقبت خود رانندگان در برخی از تصادفات بگذریم، به جرات باید مهمترین عامل آن را وضعیت جاده‌ها دانست. برای نمونه مسیر جاده فسا به سمت داراب تا داراب به سمت بندرعباس یکی از خطرناکترین جاده‌هاست که هنوز به صورت کامل دو بانده نشده و طی سال‌های گذشته جان انسان‌های بیگناهی گرفته است.

عروسی، عزا می‌شود

«شلیک به گردن عروس فیروزآبادی در شب عروسی»، «تیراندازی در عروسی جوان مرودشتی را کُشت»، «کشته شدن در مجلس عروسی» و ... از جمله اخباری است که در رسانه‌ها منعکس شده و نشان می‌دهد که به همین راحتی برخی از عروسی ها به عزا تبدیل می‌شود.

در حادثه کشته شدن عروس فیروزآبادی، سه‌شنبه ۲۱ تیرماه ۱۴۰۱ در یک عروسی‌ در یکی از تالارهای عروسی شهرستان فیروزآباد فارس، شوهر خواهر داماد به قصد شادی با اسلحه شکاری تیر شلیک می‌کند که به‌ دلیل شلوغی و ناتوانی در کنترل اسلحه، تیر به عروس و دو فرد دیگر اصابت می‌کند.

در اثر این شلیک عروس به کما رفته و دو نفر دیگر مصدوم می‌شوند، اما مهوش لقایی عروس ۲۴ ساله فوت می‌کند و اعضای بدن این نوعروس ناکام اهدا می‌شود.
 


یا در حادثه‌ای مشابه در مرودشت، فردی ۳۰ ساله در یک مراسم عروسی به هنگام شادی با اسلحه شکاری به صورت سهوی به سمت دوست ۳۳ ساله خود تیراندازی می‌کند که وی بر اثر شدت جراحات وارده در بیمارستان جان خود را از دست می‌دهد.

در یکی از باغ‌های مجالس در اطراف شهرک صدرا شیراز، یک نفر با قصد نمایش شادی با اسلحه ساچمه‌زنی در عروسی و به‌صورت غیرعمد یکی از مهمان‌های حاضر در باغ را مجروح می‌کند که وی به علت شدت جراحات وارده جان خود را از دست می‌دهد.

اینها چند مورد از کشته شدن در عروسی است که به راحتی اتفاق می‌افتد. رسمی غلط و غیرقانونی در این استان که هرساله موجب کشته شدن ده‌ها شهروند می‌شود. البته این رسم غلط تیراندازی فقط مختص استان فارس و این منطقه نیست. در مناطق مختلف کهگیلویه و بویراحمد و خوزستان نیز همواره شاهد تیراندازی هوایی گسترده در مراسمات به نشانه شادی هستیم. این شلیک‌های بی امان کم جان بی‌گناه نگرفته‌اند؛ از کودک خردسال گرفته تا افراد بزرگسال.

کمینگاه مرگ در سلطان شهباز

«سلطان شهباز» منطقه‌ای بین دو شهرستان داراب و استهبان است که به دلیل آب و هوا و رودخانه‌ای که در آنجا واقع شده، محل تفریح شهروندان است و به خصوص در روزهای تعطیل مردم زیادی به ‌آنجا می‌روند.

در یکی از همین روزهای تعطیل یعنی جمعه ۳۰ تیرماه ۱۴۰۱ این منطقه خوش آب و هوا به کمینگاه مرگ تبدیل شد و عده‌ای جان خود را از دست دادند. به این صورت که بارش باران فصلی در شهرستان‌های نی‌ریز و حوالی سلطان شهباز، استهبان و داراب منجر به وقوع سیلاب شد و مردمی که در آنجا مشغول استراحت و تفریح بودند، دچار حادثه شدند.  

تا لحظه تهیه این گزارش، آمار نشان می‌دهد که در حادثه سیلاب در بستر رودخانه رودبال استهبان، ۲۱ نفر جان خود را از دست داده‌اند و عده‌ای نیز مفقود هستند.

البته ناگفته نماند که اگر فریادهای یک مرد موتورسوار نبود، چه بسا آمار کشته‌ها به مراتب بیشتر از این بود. او با فریادهای مستمر خود از مردمی که در دهانه رودخانه نشسته بودند، می‌خواست تا سریع محل را ترک کنند که «سیل در راه است». با اعلام این مرد افراد زیادی سریع محل وقوع حادثه را ترک کردند و نجات پیدا کردند.

پیش‌بینی، اطلاع‌رسانی، فرهنگ‌سازی و آگاهی‌بخشی در عصر ارتباطات، آنی و مؤثر است؛ اگر بخواهیم و کوشش کنیم.

پرسش‌های صریح، پاسخ‌های مبهم

با توجه به این حوادث سؤالاتی پیش می‌آید که نیاز به تامل دارد تا بتوان از این حوادث در این استان به صورت حداقلی جلوگیری کرد.

مدیریت بحران در چنین مواقعی در کجای کار قرار دارد؟ چرا فکر چنین حادثه‌ای نکرده بود؟ چرا با شروع بحران سازمان‌های متولی نتوانستند از کشته شدن عده‌ای بیگناه جلوگیری کنند؟چگونه می‌توان آمار مرگ و میر تصادفات جاده‌ای را پایین آورد؟

پیش‌بینی، اطلاع‌رسانی، فرهنگ‌سازی و آگاهی‌بخشی در عصر ارتباطات، آنی و مؤثر است؛ اگر بخواهیم و کوشش کنیم.

سیلابی که می‌تواند در این شرایط خشکسالی به حفظ منابع آب کمک کند، به دلیل فقدان عملیات‌های آبخیزداری، جان عده‌ای را به راحتی می‌گیرد. مگر می‌توان هر روز شاهد  پَرپَر شدن عده‌ای از مردم خونگرم استان بود اما برای برطرف کردن نقاط حادثه‌خیز جاده‌ای کاری نکرد؟

برای نمونه جاده داراب به زرین‌دشت در بدترین شرایط ممکن قرار دارد و در سال‌های گذشته عده زیادی را به کام مرگ کشانده اما هیچ تلاشی برای کاهش این تصادفات نشده و حتی تعمیر جاده وضعیت را بغرنج‌تر کرده است. 

جوابگوی رسم غلط تیراندازی در عروسی کیست؟ از یک طرف خود مردم باید رعایت کنند که آن نیاز به فرهنگ‌سازی دارد، اما از طرفی دیگر نهادهای مسئول باید مسئولیت آن را برعهده بگیرند. در استانی که اسلحه‌های غیرمجاز بیداد می‌کند و خرید و فروش اسلحه به راحتی اتفاق می‌افتد، نباید چیزی غیر از این گونه حوادث توقع داشت.

چرا از تجربه حادثه سیل دروازه قرآن درس عبرت گرفته نشد؟ چرا ما باز هم شاهد پَرپَر شدن عده‌ای از هم‌میهن‌های خود در مسیر رودخانه سلطان شهباز شدیم؟

چرا سازمان‌های مسئول نتوانستند چنین حادثه‌ای را پیش‌بینی کنند؟ در صورتی که می‌توانستند با استفاده از یک پیامک به مردم استان اعلام کنند که وضعیت بحرانی است. آیا اعلام هواشناسی در مورد امکان وقوع بارش‌های موسمی کافی است؟ صدالبته که خیر.

پاسخگوی این همه پرسش‌های بی‌جواب، کدام مسئول و نهاد در استان فارس است؟