تالاب بینالمللی هامون سومین دریاچه بزرگ ایران پس از دریای خزر و دریاچه ارومیه، هفتمین تالاب بینالمللی جهان و یکی از ذخیرهگاههای زیستکره در ایران است. البته به نظر می رسد که دیگر باید برای این تالاب ارزشمند از فعل «بود» استفاده کرد چون دیگر حتی یک قطره آب هم ندارد و به طور کامل خشک شده است؛ هامون تالابی تاریخی است به طوری که تیمور لنگ از این دریاچه چنین یاد میکند: "امیر سیستان مرا سوار بر کشتی کرد و روی دریاچه هامون گردش داد و به من گفت که در دوره رستم وسعت این دریا بیش از این بود که میبینی" ، البته الان دیگر جز دشتی خشک از آن عظمت باقی نمانده است.
وسعت تالاب هامون در زمان پرآبی ۵٬۶۶۰ کیلومتر مربع است که از این مقدار ۳٬۸۲۰ کیلومتر مربع متعلق به ایران و بقیه متعلق به افغانستان است. حیات هامون به رودخانه هیرمند وابسته است از این رو نوسان آب در آن بر هامون تاثیر مستقیم به جای می گذارد که البته این تاثیر را در چند سال اخیر دیده ایم به طوری که دیگر آبی از هیرمند روانه هامون نمی شود این در حالی است که بر اساس قرارداد میان ایران و افغانستان در سال ۱۳۵۱ باید سالانه ۸۵۰ میلیون متر مکعب و به عبارتی ۲۱ مترمکعب آب در هر ثانیه به عنوان حقابه از هیرمند وارد هامون شود، در چند سال اول این اتفاق افتاد اما به مرور کم و کمتر شد تا اینکه در این سالها دیگر کامل قطع شد و فاجعه خشک شدن را برای هامون و اهالی اطراف آن رقم زد.
در این مدت دولت ایران تلاش زیادی کرد تا حقابه خود را از هیرمند بگیرد، در روزهای ۲۵ تا ۲۷ خرداد ماه امسال در بیست و پنجمین اجلاس کمیته مشترک کمیساران آب هیرمند که در تهران برگزار شد وزارت نیرو با جدیت معاهده ۱۳۵۱ که همان حقابه ایران از هیرمند است را از شرکت کنندگان افغانستانی حاضر در نشست پیگیری کرد اما چندی پیش علی سلاجقه معاون رییس جمهوری و رییس سازمان حفاظت محیط زیست اعلام کرد که مسئولان افغانستان زیر بار اعداد و ارقام ایران در خصوص حقابه هیرمند نمیروند.
معمولا حقابه هامون از هیرمند سالانه از طریق سیلاب ها تامین می شد اما با احداث سد انحرافی کمال خان در ۷۰ کیلومتری مرز ایران بر روی بستر اصلی رودخانه هیرمند در ولایت نیمروز این حق هم از هامون گرفته شد و جاری نشدن آن به سمت ایران شدت گرفت، در کنار آن اما یکی دیگر از اقدامات عجیب افغانستان منحرف کردن حجم زیادی آب از هیرمند به سمت شوره زاری به نام «گودزره» است که این حجم آب به تلخاب تبدیل شد و هدر رفت که البته مورد اعتراض ایران هم قرار گرفت.
سیلاب ها هم از هیرمند به سمت ایران می آمد و تالاب هامون آبگیری می شد اما با تکمیل شدن بند کمال خان در افغانستان امسال این حقابه به دست ما نرسیدقطعا این اقدام افغانستان تبعات اقتصادی و اجتماعی زیادی را برای کشور ما به ویژه در استان های همجوار با تالاب رقم زد که یکی از آن از بین رفتن فرصت های شغلی مردم منطقه و دیگری افزایش مهاجرت ساکنان سیستان است که خطر خالی شدن یکی از مهمترین مرزهای کشور را به همراه دارد.
داود میرشکار مدیر کل محیطزیست استان سیستان و بلوچستان دراین باره به خبرنگار محیط زیست ایرنا گفت: در سال ۱۳۵۱ پروتکلی میان ایران و افغانستان امضا شد که بر اساس آن حقابه ایران را از هیرمند به میزان ۸۲۰ میلیون متر مکعب در سال معادل ۲۱ متر مکعب بر ثانیه مصوب کردند، در سال های گذشته این حقابه تامین می شد، به هر حال چون سیلاب بود سیلاب ها هم از هیرمند به سمت ایران می آمد و تالاب هامون آبگیری می شد اما با تکمیل شدن بند کمال خان در افغانستان امسال این حقابه به دست ما نرسید.
وی افزود: علاوه بر اینکه این میزان حقابه به ایران نیامد، یک انحراف آبی هم در افغانستان رخ داد در واقع خارج از سیر عادی مسیر آب، آب را از هیرمند برای منطقه گودزره در افغانستان ارسال کردند این منطقه دشتی عمیق و شوره زار است و هیچ کاربردی هم ندارد اما حجم زیادی آب را با ارسال به این منطقه هدر دادند و به تلخاب تبدیل شد و آبی به تالاب هامون نرسید؛ در واقع ایران حقابه خود را دریافت نکرد.
وی ادامه داد: ظرفیت آبی هامون، بر اساس نیاز آبی هیدرولوژیکی آن چیزی حدود ۱۷ میلیارد متر مکعب است، نیاز اکولوژیکی آن حدود ۷ میلیارد متر مکعب است بنابراین به صورت متوسط حدود ۱۲ میلیارد متر مکعب آب ظرفیت تالاب هامون است اما الان هیچ آبی به تالاب نمی رسد و امسال هامون هیچ حقابه ای دریافت نکرده و کاملا خشک است، حتی بخشی از هامون صابوری که حدود ۲۰۰ کیلومتر مربع آب داشته آنهم خشک شده است، یعنی الان بخش ایرانی تالاب هامون کاملا خشک شده است.
مشکلات عمده منطقه از خشک شدن تالاب
میرشکار گفت: خشک شدن تالاب مشکلات اکوسیستمی زیادی ایجاد می کند که یکی از آنها تخریب و از بین رفتن پوشش گیاهی آن است، وقتی پوشش گیاهی از بین می رود می تواند به منبع گرد و غبار تبدیل شود، در چند سال اخیر به علت خشکسالی این شرایط بدتر شده و از طرفی زمانی که دام های سبک، سنگین و شترها برای چرا وارد بستر خشک شده تالاب می شوند بافت منسجم و صله بسته خاک زیر پای این حیوانات سست و با کوچکترین باد به هوا بلند می شود که مشکلات گرد و غبار را تشدید می کند.
وی اظهارداشت: علوفه مورد نیاز دام های سبک در حاشیه تالاب به علف هایی است که در تالاب رشد می کنند و زمانی که آنها خشک شود و از بین برود تامین علوفه این دام ها هم به خطر می افتد حتی رزق و روزی و معیشت اهالی منطقه هم دچار اختلال می شود و مردم شغلشان را از دست می دهند.
مدیر کل محیط زیست استان سیستان و بلوچستان افزود: یکی دیگر از مشاغلی که در اطراف تالاب هامون رواج داشت آبزی پروری و صیادی بود که آنهم با خشک شدن تالاب از بین رفت، مساله بعدی بحث گردشگری در منطقه است، هامون یکی از مکان های گردشگری بود که از نقاط مختلف کشور وارد آن می شدند که این صنعت یک گردش مالی خوبی برای مردم سیستان به همراه داشت که متاسفانه این فرصت هم از بین رفت و دیگر این شغل وجود ندارد.
وی گفت: تالاب هامون تا زمانی که آبدار بود موجب تلطیف هوا در منطقه می شد اما اکنون با گرم شدن هوا و خشک بودن تالاب دما گاهی روزها به بالای ۴۶ درجه می رسد که این گرما تاب مردم را کم و مشکلات را چند برابر کرده است چون تالاب در دمای هوا تعادل ایجاد می کرد.
میرشکار افزود: همچنین تالاب در مهار شن های روان نقش بسزایی داشت و به نوعی بادشکن بود، پوشش گیاهی اجازه نمی داد که بادها سرعت لازم را داشته باشند تا بتوانند شن ها را جابجا کنند این وضعیت همراه با خشکسالی واقعا مردم را در بخش سیستان که به گفته رهبری تنگه احد نظام است گرفتار کرده است.
وی درباره جمعیت اطراف تالاب هامون گفت: ۵ شهرستان هیرمند، نیمروز، زابل، هامون و زهک در اطراف تالاب بیش از ۴۰۰ هزار نفر جمعیت را در خود جای داده است که زندگی تمام آنها متاثر از این تالاب است، همه آنها در بخش های کشاورزی، دامداری، گردشگری و صیادی مشغول به کار بودند که همه تحت تاثیر خشک شدن تالاب قرار گرفته است.
وی تاکید کرد: یکی از اقدامات اساسی که باید در این زمینه انجام دهیم تقویت دیپلماسی آب است تا بتوانیم حقابه هامون را از افغانستان بگیریم، افغانستان با احداث سدهای متعدد بر روی رودخانه های منتهی به ایران مانع ورود سیلاب به کشور شده از این رو مشکلات زیادی را به وجود آورده است بنابراین تقویت دیپلماسی آب با هدف گرفتن حقابه از هیرمند بسیار مهم است.
مدیر کل محیط زیست استان سیستان و بلوچستان ادامه داد: موضوعات دیگری که باید پیگیری شود مساله معیشت جایگزین برای مردم سیستان و بلوچستان، تامین آب شرب و کشاورزی، ایجاد فضایی برای صیادان و آبزی پروری و اجرای پروژه های قرق برای تامین علوفه است که باید جدی گرفته شود.
وی اظهار داشت: یک سری اقدامات دیگری هم وجود دارد که باید دولت به آنها توجه کند یکی بحث تثبیت ریزگردها است که باید در برنامه دو سازمان حفاظت محیط زیست و منابع طبیعی گنجانده شود؛ با بودجه هایی که استان ها دارند این کار امکان پذیر نیست باید به عنوان یک پروژه ملی این موضوع دیده و پیگیری شود و سپس راهکارها در قالب کارگروه های تخصصی ملی که ایجاد می شود مورد بررسی قرار گیرد و با قید فوریت هزینه شود تا فشار از سوی ریزگردها بر روی مردم کم شود.
میرشکار ادامه داد: بحث معیشت جایگزین هم باید در دستور کار قرار گیرد، حوزه های گردشگری و تولیدات خانگی فعال شود تا اشتغال زایی خرد را برای این مردم ایجاد کنیم، البته پروژه سیستان در این حوزه ها فعال است و درحال اجرای اقداماتی در این زمینه از جانب سازمان حفاظت محیط زیست و برنامه پیشرفت و توسعه ملل متحد یا برنامه عمران ملل متحد (UNDP) است اما با توجه به شرایط منطقه باید به این کارها سرعت بخشید چون مردم شرایط خیلی سختی را سپری می کنند و برای اینکه از مهاجرت مردم بومی جلوگیری شود و یکی از مهمترین مرزهای کشور از جمعیت تخلیه نشود، باید این اقدامات را سریع انجام دهیم تا مشکلات رفع شود.
وی درباره اینکه آیا قانونی در زمینه آبهای مرزی و مشترک میان کشورها وجود ندارد گفت: اگر چنین قوانینی وجود داشت مثلا کشور ترکیه با احداث سد آب را به روی عراق و سوریه نمی بست، البته شرایط ما در مرز سیستان ویژه تر است چون طالبان حضور پیدا کردند به دلیل نبود دولت منسجم، متاسفانه تصمیمات کوتاه مدت حوزه ای گرفته می شود که ما را در استان سیستان و بلوچستان با مشکلات زیادی روبرو کرده است.
برخی اقدامات نشان می دهد که دشمنان در مرزها فعالند و کشورهای ابرقدرتی که دوست دارند مرزهای ما را خالی کنند و ناامنی را به کشور ما بیاورند بیکار ننشستهاندمدیر کل محیط زیست سیستان و بلوچستان افزود: بنابراین قانونی برای مرزها وجود ندارد اگر هم باشد در قالب تفاهم میان کشورها است مگر اینکه از سطوح بالاتر در حوزه های بین المللی قانونی در نظر بگیرند و حقابه پایین دست رودخانه ها دیده شود.
وی اظهار داشت: یک مساله دیگر در زمینه هامون این است؛ برای اینکه بتوانیم حمایت بین المللی داشته باشیم در سال ۱۳۹۵ این تالاب به عنوان ذخیره گاه زیستکره به ثبت جهانی رسید و تحت حمایت حوزه بین المللی درآمد اما آنطور که انتظار می رفت حوزه بین الملل و حوزه هایی که باید از این ذخیره گاه با اهمیت حمایت کنند، متاسفانه وجود ندارد.
میرشکار گفت: برخی اقداماتی که در منطقه رخ می دهد به نظر می رسد غرض ورزانه است، مثلا یک زمانی می گویند آب کم داریم ما هم می پذیریم که واقعا آب نیست و خودشان برای نیازهای داخلی به همان مقدار آب نیاز دارند اما وقتی می بینیم که میلیاردها متر مکعب آب را منحرف می کنند و می فرستند جایی که هیچ حیاتی وجود ندارد و حدود ۳۰ سال آبی آنجا نرفته و این حجم آب به تلخاب تبدیل می شود، این نشان می دهد که دشمنان در مرزها فعالند و کشورهای ابرقدرتی که دوست دارند مرزهای ما را خالی کنند و ناامنی را به کشور ما بیاورند، بیکار ننشستهاند.
تشکیل قرارگاه سیستان
وی افزود: البته وزیر کشور دستور تشکیل قرارگاه سیستان را در قالب طرح رزاق با هدف حمایت از مردم سیستان صادر کرده است، که در قالب آن یک سری اقدامات حمایتی از مردم سیستان در دولت سیزدهم انجام می شود، در واقع با هدف معیشت مردم ایجاد می شود تا تصمیمات درستی در این مسیر گرفته شود تا گشایشی برای مردم آن منطقه شود چون مردم آنجا واقعا در تنگنای بیش از حد هستند.
میرشکار گفت: استانداری در حال انجام اقدامات این قرارگاه است و اعضای آن را نیز استانداری، ارگان های نظامی، انتظامی، دولتی، برخی نهادهای انقلابی و حاکمیتی مانند بنیاد مستعضفان، بنیاد علوی، برکت، کمیته امداد امام تشکیل می دهد.9014