به گزارش ایرنا، در حالی کمتر از ۴ ماه تا آغاز رقابتهای جامجهانی قطر باقی مانده، حواشی شکلگرفته در اطراف تیم ملی که باعث آشکار شدن اختلاف بازیکنان و سرمربی شده، در کنار عدم هماهنگی بازیهای تدارکاتی مناسب جهت حضور در قطر، سبب نگرانیهای زیادی شده است. در این رابطه با مجید جلالی مربی و کارشناس برجسته فوتبال کشورمان گفتوگو کردهایم.
در فاصله کوتاهی که تا جامجهانی باقی مانده است، تیم ملی فوتبال شرایط امیدوارکنندهای ندارد، حواشی زیادی اطراف تیم وجود دارد و اسکوچیچ در حالی پس از حرف و حدیثهای زیاد ابقا شد که با توجه به آشکارشدن اختلاف برخی بازیکنان تاثیرگذار تیم ملی با این مربی، چشم انداز روشنی پیش روی تیم ملی نیست. میخواهیم در ابتدا صحبتهایتان را از وضعیتی که تیم ملی دارد، شروع کنید.
وضعیت تیم ملی نیاز به ارزیابی و کارشناسی ندارد و الان هر بچه مدرسهای میداند که شرایط خوبی نداریم و دغدغه اصلی باید این باشد که در فاصلهای که تا جامجهانی باقی مانده است چطور میتوان این شرایط را ترمیم کرد و موضوع اصلی اقداماتی است که باید انجام شود. یکسری اقدامات حمایتی است که از بیرون فوتبال و توسط دولت، حاکمیت، مردم و رسانهها باید انجام شود. یکسری حمایتهای درونی است که باید توسط فدراسیون و افرادی که در کنار تیم ملی هستند، صورت بگیرد.
اما یک ماه تا انتخابات فوتبال بیشتر نمانده و به نظر میرسد اولویت اصلی مسئولان به جای تیم ملی، انتخابات است و ماجرای جامجهانی به حاشیه رفته است.
قطعا همینطور است. متاسفانه کسانی که تاریخ انتخابات را ۸ شهریور تعیین کردهاند یا باید این انتخابات را خیلی زودتر برگزار یا آن را به بعد از جامجهانی موکول میکردند. الان فضای فوتبال انتخاباتی شده است و همه در فکر این هستند که چطور رقابت کنند و پیروز شوند و فعلا تیم ملی در برنامه فدراسیون جایی ندارد و این نگرانکننده است.البته موضوعات نگران کننده کم نداریم و همه برداشتشان این است که با توجه به اینکه جامجهانی میدان بزرگی است، وقتی این مسابقات نزدیک شود، همه متحد میشوند.
ولی این خیلی دیر است و ما زمان آمادهسازی را از دست دادهایم!
بله، خیلی سادهانگارانه است، اگر اینطور بود همه دنیا تیمهایشان را رها میکردند و در فاصله کوتاه تا مسابقات برای حضور در جامجهانی برنامهریزی میکردند و موفق هم میشدند.
علاوه بر اینکه گویا تیم ملی اولویت فدراسیون نیست، به وجود آمدن اختلاف و دودستگی بین بازیکنان بر سر ماجرای ماندن یا رفتن اسکوچیچ، نگرانیها را بیشتر هم کرده است. ریشه این حواشی را در کجا میبینید؟
این اختلافات به طور آشکار از مشکلات مدیریتی سرچشمه میگیرد. به عنوان نمونه در یک باشگاه، وقتی بین مدیر و سرمربی و اعضای هئیت مدیره اختلاف باشد، بازیکنان هم خودشان را وارد این اختلافات میکنند. در تیم ملی هم کار بهدرستی مدیریت نشده و بازیکنان احساس میکنند که باید وارد مسائلی شوند که در حوزه وظایفشان نیست. این دخالت اصلا نباید صورت میگرفت و بازیکنان کار اشتباهی کردند و باید تمرکزشان روی کار خودشان باشد و از این ماجراها و اختلافاتی که وجود دارد، کنار بکشند. اگر انتخاب مربی دست بازیکنان باشد، شما نمیتوانید به آنها یک تیم مقتدر بگوئید.
علاوه بر بحث مدیریتی که اشاره کردید به نظر میرسد، نمیتوان از نقش اسکوچیچ هم گذشت که نتوانسته کاریزمای لازم را برای نشستن روی نیمکت تیم ملی فوتبال در جامجهانی داشته باشد.
بله، انتخاب آقای اسکوچیچ، اقبال عمومی نداشت. حتی اگر شما به عنوان سرمربی به یک باشگاه بروید که اقبال هواداران را نداشته باشید، تا جایی کارتان پیش میرود که پیروز میشوید. اقبال عمومی یعنی عموم شما را قبول دارند یا نه؛ وقتی شما را قبول نداشته باشند تا موقعی که میبرید، همه چیز آرام است و با اولین باخت حملهها شروع میشود و میتواند همه چیز را زیر و رو کند. در ماجرای آقای اسکوچیچ هم همین اتفاق افتاد و پیامد تصمیم اولیه فدراسیون در انتخاب این مربی بود.
با توجه به فقدان اقبال عمومی، شرایط اسکوچیچ سخت و پیچیده شده، درباره چالشهای پیش روی اسکوچیچ بیشتر صحبت میکنید؟
در این شرایط کار آقای اسکوچیچ را میتوان از سه جهت بررسی کرد؛ در درجه اول از نظر من او به لحاظ فنی توانست خودش را اثبات کند که میتواند در این پست باشد و از نظر فنی توجیهی نداشت که بخواهند اسکوچیچ را عوض کنند. بخش دوم از نظر مدیریتی است؛ شما میخواهید در یک میدان بزرگ مانند جامجهانی حضور پیدا کنید و آنجا باید از نظر اتحاد، همدلی و دوستی، واقعا یک تیم منحصربهفرد باشید. تمام تیمهایی که در جامجهانی موفق میشوند، تیمهایی هستند که برای این بخش برنامهریزی میکنند. به عنوان مثال برزیلیها وقتی وارد زمین میشوند برای اینکه اتحادشان را نشان دهند دست همدیگر را میگیرند یا کشورهای دیگر هم به هر طریق به دنیا ثابت میکنند که چقدر با هم متحد هستند. در بهوجود آوردن این اتحاد، مدیریت مربی نقش مهمی دارد، البته درباره این مسئله با توجه به اینکه ما از فضای تیم دور هستیم نمیتوانیم قضاوت کنیم و کسانی که به تیم نزدیک هستند باید در این رابطه اظهارنظر کنند. بخش سوم اقبال عمومی است که آقای اسکوچیچ از اول این ویژگی را نداشت و همواره با این موضوع درگیر بوده است. همین الان هم، تیم ملی در یک بازی تدارکاتی ببازد، باز هم چالشهایش شروع میشود.
با توجه به همین چالشها نگرانیها درباره نتایج تیم ملی در قطر بیشتر شده است، به خصوص که دو بازی با آمریکا و انگلیس حساسیتهای بیشتری هم دارد. با توجه به همین نگرانیها برخی اعتقاد داشتند که برای اینکه امیدواری بیشتری در جامجهانی داشته باشیم، باید به جای اسکوچیچ یک سرمربی بزرگ روی نیمکت ایران در جامجهانی بنشیند.
الان اصلا چنین بحثهایی نباید صورت بگیرد؛ البته درباره آقای اسکوچیچ، اعضای کمیته فنی که فقط نگاه فوتبالی دارند، از اول یک موضع را اعلام کردند و الان هم سر حرفشان هستند و چیزی که فکر میکردند از نظر فوتبالی درست است را انجام دادند. آدمهای فوتبالی همینطور هستند اما در بین مسئولان فدراسیون چنین رویهای را شاهد نیستیم و در چند وقت اخیر از زبان اعضای هئیت رئیسه و سایر مدیران فدراسیون، حرفهای ضد و نقیض زیادی شنیدهاید، این مسائل بود که مشکل ایجاد کرد. اگر یک روز فوتبال دست فوتبالیها بیفتد، چنین اتفاقاتی را شاهد نخواهیم بود.
با این تفاسیر شما موافق ابقای اسکوچیچ بودید؟
اگر سمتی داشتم و میخواستم برای تیم ملی سرمربی انتخاب کنم، مربی مانند اسکوچیچ انتخاب نمیکردم اما الان از نظر فنی تغییر سرمربی توجیهی ندارد.
با توجه به این حواشی، در فاصله ۴ تا ۵ ماه تا جامجهانی، اگر بخواهیم همین طور پیش برویم و اتفاقی نیفتد، باید منتظر کسب چه نتایجی باشیم؟
برای کسب نتیجه خوب در جام جهانی، باید منتظر رخ دادن یک اتفاق یا حادثه باشیم. برای عملکرد قابل قبول در جامجهانی، برنامهای نداشتهایم و بنابراین نباید انتظاری برای موفقیت تیم در قطر داشته باشیم، مگر اینکه حادثه یا اتفاق یا خلاقیت و غیرت بازیکنان سبب شود نتیجه خوبی بگیریم. در فوتبال اگر میخواهید متوسط پاسهایتان را ۵۰درصد بالا ببرید، باید ۱۰۰ ساعت روی آن کار کنید و راه پیشرفت و موفقیت در فوتبال کاملا مشخص است. اگر در جامجهانی میخواهید جلوی انگلیس و ولز و آمریکا بازی موفقی داشته باشید، باید در تمامی زمینهها برنامهریزی داشته باشید. اما چنین کاری انجام نشده است، پس احتمال شکست خیلی بیشتر است. البته فوتبال اینطور نیست که قطعا بگوئیم میبازیم و ما هم پارامترهایی داریم که میتوانیم به آن امیدوار باشیم. تیم خوبی داریم و بازیکنان ما از نظر تجربه بینالمللی در سطح خوبی هستند. بازیها در قطر و نزدیک به ما برگزار میشود و شرایط آب و هوایی برای ما نسبت به بقیه تیمها بهتر است و همه اینها امتیازاتی است که ما را به تیم ملی امیدوار نگه میدارد.