تهران- ایرنا- ریشه گلایه‌های سرمربی تیم فوتبال امید از عدم همکاری باشگاه‌ها برای بازیکن دادن به تیم را باید در مدیریت فدراسیون فوتبال جستجو کرد. مدیریتی که نگاهی درجه دو به تیم امید دارد و شاید حسرت دوباره حضور در المپیک را به همراه داشته باشد.

به گزارش ایرنا، مصائب تیم امید فوتبال تمامی ندارد، مصائبی که گویا ربطی به دوره‌‎ای خاص ندارد و در ۳ دهه اخیر در دوره مدیران مختلف فدراسیون تکرار شده و انگار تبدیل به جزئی جدایی‌ناپذیر از پیکره تیم شده است. شرایطی که سبب شد دیروز مهدی مهدوی‌کیا هم سفره دلش را باز کند و از بی توجهی‌ها و تنها بودنش در مسیری که قرار است تیم را به پاریس برساند، گلایه کند و بگوید با شرایطی که الان وجود دارد« فوتبال حتی تا فرودگاه مهرآباد هم نمی‌تواند برود چه برسد به اینکه به پاریس برسد.»

 گلایه‌های کیا از همان جنس مربیان قبلی تیم امید است و واضح و روشن مشخص می‌کند که چرا در بیش از ۴ دهه است که پشت درهای المپیک باقی مانده‌ایم و هر المپیک که می‌رسد و برگزار می‌شود، ما اینجا در فوتبال ایران تنها حسرت می‌خوریم.

با صحبت‌های دیروز سرمربی تیم فوتبال امید بار دیگر این واقعیت جلوی چشمان رژه می‌رود که رسیدن فوتبال به المپیک با تمام تاکیدهایی که می‌شود و حرف‌هایی که از سوی مسئولان فدراسیون فوتبال و کمیته ملی المپیک زده می‌شود، اولویت نیست. از رئیس فدراسیون گرفته تا رئیس کمیته ملی المپیک همواره دم از توجه به تیم امید می‌زنند و تاکید می‌کنند که برای شکسته‌شدن طلسم فوتبال در المپیک برای امیدها چیزی کم نمی‌گذارند.وقتی پای عمل برسد اما بیشتر آن حرف‌ها و عده‌ها پوچ و توخالی در می‌آید و سرمربی تیم در برابر انبوهی از مشکلات زیادی که جلوی پای تیم قرار گرفته، تنها می‌ماند.

شرایطی که امروز مهدوی‌کیا دارد دقیقا همان شرایطی است که پیش از این حمید استیلی یا قبل‌تر از آن غلام پیروانی و دیگر مربیانی که روی نیمکت امیدها نشسته‌اند، تجربه کرده‌اند و گویا اراده‌ای برای اینکه تیم امید در یک مسیر درست شانسش را برای رسیدن به المپیک بالا ببرد، وجود ندارد.

دو سال تا المپیک بیشتر باقی نمانده و تا همین جای کار فوتبال ایران دو سال طلایی را برای آماده‌سازی امیدها از دست داده است و از سال آینده نیز رقابت‌های انتخابی آغاز می‌شود اما در فاصله کمتر از یک سالی که تا شروع کار رسمی شاگردان کیا در انتخابی المپیک پاریس مانده، این تیم حتی برای برگزاری یک اردو آن هم در زمانی که هنوز رقابت‌های باشگاهی شروع نشده است، نمی‌تواند همه بازیکنانش را در اختیار داشته باشد و برخی باشگاه‌ها از دادن بازیکن به تیم امید امتناع کرده‌اند.چنین شرایطی سبب شده مهدوی‌کیا که تیمش را آماده حضور در بازی های کشورهای اسلامی می‌کند، نتواند با ترکیب کامل تمرین بدهد.

البته ریشه عدم همکاری باشگاه‌ها با تیم امید دغدغه تازه‌ای نیست و در دوره‌های گذشته هم تیم‌ها برای فرستادن بازیکنان‌شان به تیم امید مقاومت می‌کردند تا دست سرمربی تیم امید برای اینکه برنامه آماده‌سازی تیم را به صورت کامل اجرا کند بسته باشد.

ریشه مشکل تکراری تیم امید به مدیریت فدراسیون فوتبال برمی‌گردد، مدیریتی که همان طور که اشاره شد راهیابی به المپیک برایشان اولویت ندارد و شاید تنها در حرف‌ها و وعده‌هاست که صعود به المپیک اولویت پیدا می‌کند. چه علی کفاشیان و چه مهدی تاج رئیس باشند و چه مانند امروز میرشاد ماجدی سرپرست فدراسیون باشد، همواره نگاه درجه دویی به تیم امید وجود داشته است.

با در پیش گرفتن چنین شرایطی به نظر می‌رسد رسیدن به المپیک همچنان یک ماموریت غیرممکن باقی بماند و با روشن‌شدن مشعل المپیک پاریس، ۴ سال دیگر به شماره سال‌هایی که حسرت حضور در المپیک را خورده‌ایم اضافه شود.

شکسته شدن طلسم المپیک را باید ابتدا در اتاق مدیریت فدراسیون فوتبال و کمیته ملی المپیک جستجو کرد، به خصوص که اگر در نگاه مدیران به تیم امید تغییری صورت نگیرد، حتی آوردن بزرگترین مربی جهان هم نمی‌تواند فوتبال را به المپیک برساند.

برای صعود به المپیک باید تیم امید به اولویت مدیران فدراسیون در میدان عمل و نه حرف تبدیل شود و نگاه درجه‌دویی که به این تیم می‌شود تغییر کند، آن وقت است که مصائب مربیانی مانند کیا هم کمتر می‌شود و راه صعود به المپیک هموارتر خواهد شد.