به گزارش خبرنگار تئاتر ایرنا، تعزیه با ماه محرم دو یار جدانشدنی از یکدیگر در سیر تطور و تحول تاریخ رخدادهای آیینی و مذهبی ایرانیان بوده است، بهویژه از عهد صفویه و رسمی شدن مذهب تشیع بهعنوان مذهب رسمی کشور؛ شکل و شیوه اجرای تعزیت و سوگواری بر سید و سالار شهیدان حضرت اباعبداللهالحسین(ع) و یاران باوفایش در دشت کربلا در راستای زنده نگهداشتن و پاسداشت نهضت و مکتب حسینی و تبلور و تجلی مفاهیمی چون عشق، ایثار، فداکاری، نوعدوستی، صلح، خانوادهمداری، ایمان و نظایری از این دست را به شکلی تام و تمام در اجرای شبیهخوانان و تعزیهسرایان کشور شاهد بودهایم.
بر همین اساس در دهه نخست ماه محرم بر آن شدیم تا به فراخور این ایام؛ نقب و نظر و روایتی بر مهمترین تعزیههای این دهه که در این ایام پیشاروی مخاطبان قرار میگیرد و فصل مهمی از همراهی و همدلی آنها با ائمه اطهار(ع) بهویژه سید و سالار شهیدان حضرت امام حسین(ع) را با خود بههمراه دارد را با شما در میان بگذاریم.
در چهارمین گزارش از سلسله گزارشهای معرفی درخشانترین تعزیههای دهه نخست ماه محرم به سراغ تعزیه «شهادت طفلان زینب(س)» میرویم.
محمد و عون دو یادگارِ شهید حضرت زینب کبری(س) در دشت کربلا
«محمد» و «عون» دو فرزند حضرت زینب کبری(س) و عبدالله بن جعفر بن ابیطالب (نوادگان جعفر طیار) بودند.
عون بن عبدالله بن جعفر و محمد بن عبدالله بن جعفر از یاران امام حسین(ع) که در واقعه کربلا شهید شدند. آن دو نامه پدرشان(عبدالله بن جعفر) را به امام حسین(ع) رساندند و همراه او به کربلا رفتند و در روز عاشورا در رکاب حضرت به شهادت رسید.
شرح تعزیه؛ از نگارش نامه تا وعده احسان
وقتی حضرت اباعبدالله(ع) از مکه به قصد شهر کوفه خارج شد، عبدالله بن جعفر نامهای به این مضمون به حضرت نوشت: شما را به خدای متعال سوگند میدهم که از این سفر منصرف شوید زیرا من میترسم که به واسطه این سفر شما را به شهادت رسانیده و اهل بیت شما آواره شوند. اگر کشته شوید، نور اهل زمین خاموش خواهد شد. شما امروز پناهگاه و پیشوای مومنان و مقتدای هدایت یافتگان هستید. من هم به دنبال نامهام به شما خواهم پیوست.
این نامه را به وسیله دو پسر خود «محمد» و «عون» به خدمت آن حضرت فرستاد و خود به نزد عمروبن سعید فرماندار مدینه رفت و از او خواست که اماننامهای برای اباعبدالله(ع) بنویسد و از او بخواهد که از این سفر باز گردد. عمروبن سعید امان نامهای برای آن حضرت نوشت و وعده احسان داد.
تسلیم نامه و قول اباعبدالله از خوابی که در آن حضرت رسول را دیده
حضرت نپذیرفت و فرمود: من پیغمبر خدا را در خواب دیدم و به من دستور داد تا به سفر خود ادامه دهم
عبدالله بن جعفر امان نامه را به همراه برادر خود یحیی بن سعید برداشته و به سوی امام به راه افتاده و در میان راه به حضور امام رسیدند وامان نامه را تقدیم داشت. حضرت نپذیرفت و فرمود: من پیغمبر خدا را در خواب دیدم و به من دستور داد تا به سفر خود ادامه دهم.
سپس حضرت جواب نامه عمرو بن سعید را نوشت و به عبدالله بن جعفر داد. عبدالله چون از انصراف امام مایوس شد به فرزندان خود عون و محمد سفارش کرد که در طول سفر و جهاد در رکاب آن حضرت باشند و خود با یحیی بن سعید بازگشت.
شکوه عظمت نام مادر در کفنپوش کردن فرزندان
در روز عاشورا، وقتی نوبت به جوانان هاشمی رسید. فرزندان زینب کبری(س) نیز خود را آماده قتال کردند.
در روایت راوی تعزیه شهادت طفلان زینب از مهیا شدن عون و محمد -فرزندان حضرت زینب(س)- برای حضور در میدان جنگ و در شرح آمده شدن فرزندان توسط مادرشان چنین آمده است: او عقیله بنی هاشم است. او نایب الامام است. اصلاً او شریک کربلای حسین(ع) است.
نه از این رو که بنابر نقل، فرزندان خود را با دست خود کفن پوش و فدیه راه امام حسین(ع) کرده، که از لحظهای که از دامن زهرای مرضیه(س) پا به عرصه وجود گذاشت، دیده به دیدار حسین(ع) باز کرده است. برای همین است که اهل دل، آفرینش او را برای کربلا معنا کردهاند
سفارش مادر به فرزندان و قسم به حضرت فاطمه(س)
اگر با امتناع آن حضرت مواجه شدید؛ دائی خود -امام حسین(ع)- را به مادرش فاطمه(س) قسم دهید تا اجازه میدان رفتن بگیرید
راوی تعزیه همچنین نقل کرده است: زینب کبری(س)، دو فرزند خود را مهیای نبرد کرد و به آنها تعلیم داد که اگر با امتناع آن حضرت مواجه شدید -کما اینکه آن مظلوم حتی غلام سیاه را از قتال بر حذر داشت- دائی خود -امام حسین(ع)- را به مادرش فاطمه(س) قسم دهید تا اجازه میدان رفتن بگیرید.
شگفت از این پیوستگی خواهر و برادری بین حسین و زینب
امام راضی نشد و مخالفت میکند. عقیله بنی هاشم زینب کبری(س) بیدرنگ عرض میکند: برادر به حق مادرم، اذن میدان به فرزندان خواهرت بده... پسران نیز این درخواست و سوگند را مؤثر یافته و میگویند: دایی جان، به حق مادرت فاطمه زهرا(س) اجازه بده.
امام صورت خواهرزادههای خود را می بوسد و اجازه نبرد به آن دو میدهد. آن دو پیاده به میدان نبرد رهسپار میشوند. ابن سعد آنها را شناخته و با فریاد میگوید: «عَجَبا لِلرَحِمِ»؛ شگفت از این پیوستگی خواهر و برادری بین حسین و زینب(علیهما السلام).
نحوه نبرد «محمد» و «عون» با سپاه کفر
پس، ابتدا محمد بن عبدالله بن جعفر به میدان آمد و این رجز را سر داد: به خداوند شکایت میکنم از دشمنی دشمنان، قوم ستمگری که کورکورانه به جنگ با ما برخاستهاند. نشانههای قرآنی را که محکم و مبیّن و آشکار کننده کفر و طغیان است را ترک کردند... و پس از نبردی نمایان، به شهادت رسید.
پس از او، برادرش عون بن عبدالله جعفر راهی نبرد شد و خود را اینگونه معرفی کرد: اگر مرا نمیشناسید من نوه جعفر طیار هستم که از سر صدق به شهادت رسید و در بهشت نورانی با بالهای سبز پرواز میکند. برای من از حیث شرافت در محشر همین کافی است.
عون پس از نبردی دلیرانه به دست عبدالله بن قُطنَه در راه رسالت حق دائی خود -امام حسین(ع)- به شهادت میرسد.
سیدالشهدا (ع) برجسد این دو برادر حضور یافته و آنها را به سینه چسبانیده و به خیمه شهدا میرساند
بارگاه طفلان زینب(س) کجاست؟
شهدای کربلا، در پایین پای حضرت امام حسین(ع) مدفون هستند و بنا به اقوال متعدد این دو دلداده حضرت زینب(س) نیز در همانجا به خاک سپرده شدهاند. البته در ۱۲ کیلومتری کربلا بارگاهی کوچک منصوب به عون ابن عبدالله وجود دارد که ملجأ زائرین است. همچنین برخی را عقیده بر این است که این مرقد یکی از نوادگان امام حسن مجتبی(ع) به نام عون است.