محمدرضا مصباح در گفت وگو با خبرنگار سینمایی ایرنا و در توضیح تازهترین آثار سینمایی خود که در مرحله اکران قرار دارند، گفت: فیلم سینمایی سینما شهر قصه (کیوان علیمحمدی ۱۳۹۷) را داریم که برای بعد از محرم و صفر در تدارک اکرانش هستیم و به نظرم فیلم خوب و سرپایی است. ضمن این که فیلم بی مادر (سید مرتضی فاطمی ۱۴۰۰) را هم داریم که سال قبل در جشنواره فیلم فجر بود و امیدواریم به فضل الهی کارهایش انجام و بهزودی اکران شود.
وی در توضیح داستان فیلم سینمایی بیمادر اظهار داشت: این فیلم ادای دینی به ساحت محترم مادران ایرانی است و نگاهی جدید به مقوله رحم اجارهای دارد؛ منتها این موضوع حاشیه است و بیشتر به فضای عاطفی و انسانی موضوع پرداخته است.
مصابح در پاسخ به این پرسش که چرا رحم اجارهای به موضوعی پرتکرار در آثار متاخر سینمایی بدل شده است، گفت: رحم اجارهای موضوعی بسیار حاشیهای در این فیلم است و بیشتر به روابط بین انسانها پرداختهایم.
تهیهکننده فیلم سینمایی بیمادر افزود: قصه بی مادر اتفاقاتی است که بین آدمها رقم میخورد. آدمهایی که در این ماجرا نقش دارند و اتفاقاتی بین آنها رقم میخورد؛ یعنی بین زن و مرد، کسی که رحم را در اختیار قرار داده است و حس مادرانهای که این فرد دارد، روابط خانوادههای این آدمها. در نهایت این فیلم نگاهی نو به این مقوله دارد.
«سینما شهر قصه» مرور ۵ دهه سینمای ایران بود
مصباح در توضیح ماهیت فیلم سینمایی سینما شهرقصه گفت: سینما شهر قصه ادای دینی به سینما و مرور ۵ دههای بر سینمای ایران بود؛ همه آثار سینما این مشکل را دارند که به دلیل ظرفیت پایین اکران و کمبود صندلیهای سالنهای سینما مجبورند ملاحظاتی را برای فیلمهایشان در نظر بگیرند.
تهیه کننده سینما شهرقصه در پاسخ به این پرسش که آیا ممیزی دلیل تاخیر طولانی مدت در عدم اکران این فیلم بوده است، گفت: نه مشکل ممیزی نداشتیم؛ این فیلم تاریخ سینماست و بههرحال مجبور است که در قالب بیان مسائل تاریخی قصهاش را روایت کند ولی مشکل ممیزی نداشتیم.
وی افزود: بحث اصلی کرونا بود و ما دنبال شرایط ایدئال بودیم چراکه احساس کردیم فیلم ظرفیت خوب دیدهشدن را دارد و خصوصاً نسلهایی میتوانند خیلی خوب با آن ارتباط برقرار کنند و نوستالژیهایی در قصه هست که به نظرم خوب است؛ به همین دلیل نمیخواستیم فیلم در شرایطی اکران شود که به قول عامیانهاش حرام شود.
ظرفیت سینما تماماً سرگرمی نیست و گنجایشی وسیعتر از سرگرمی دارد
تهیه کننده فیلم سینمایی یدو (مهدی جعفری ۱۳۹۹) در پاسخ به این پرسش که دلیل انتخاب یک فیلم برای تهیهکنندگی از سوی وی چیست، گفت: این که قصه را دوست داشته باشم.
وی افزود: کارهای انسانی انجام میدهم. تصورم این است که ظرفیت سینما تماماً سرگرمی نیست و گنجایشی وسیعتر از سرگرمی دارد و اگر فرصتی را بهعنوان فیلمساز در اختیار داشته باشیم باید مسئولیتهای خودمان را بهصورت شخصی و اجتماعی انجام دهیم.
مصباح با اشاره به تمایل شخصیاش برای ساخت فیلمها بیان کرد: فیلمهای احساسی، عاطفی و انسانی که میتواند با حس من و مخاطب ارتباط برقرار کند؛ همانند فیلم در آغوش درخت که این روزها در حال اتمام فیلمبرداری آن هستیم و یک فیلم اولی است.
این تهیه کننده یادآور شد: خداوند به من لطف کرده است و تقریباً سالی یک فیلم اولی دارم و امسال هم یک فیلم اولی دارم.
«در آغوش درخت» پایان مشخص و امیدبخشی دارد
تهیه کننده فیلم درحال تولید در آغوش درخت خاطرنشان کرد: در آغوش درخت یک فیلم انسانی است؛ فیلمی در حوزه نقد جدایی و طلاق که یک قصه عاطفیِ انسانیِ لطیف را در فضایی محلی روایت میکند.
مصباح اضافه کرد: این فیلم در ارومیه ضبط میشود و زبانش فارسی، ترکی و بعضاً کردی است. تصورم این است که این فیلم اگر باعث شود که حتی یک جدایی و یک طلاق اتفاق نیفتد ما بار خودمان را برداشتهایم و به هدف خودمان رسیدهایم.
وی افزود: نویسنده و کارگردان در آغوش درخت بابک خواجهپاشاست که اگرچه این فیلم اول ایشان است اما سالها دستیار کارگردانانی چون مجید مجیدی و رضا میرکریمی بوده است. فکر میکنم در آغوش درخت امسال جزو فیلمهای مورد توجه در جشنواره فیلم فجر باشد.
این تهیه کننده سینما در پاسخ به این سوال که آیا فضای تولید فیلم در آغوش درخت از فیلم سینمایی پوست (برادران ارک ۱۳۹۷) متاثر بوده است، اظهار داشت: تجربه پوست بیتأثیر نبود اما موضوع اصلی که برای من بسیار مهم است فیلمنامه است؛ اصطلاحی دارم که «فیلمنامه باید یقه من را بگیرد» همچنان که بعضی از فیلمنامهها یقهام را میگیرد و هر کاری میکنم رهایم نمیکند و در آغوش درخت هم از همان فیلمهاست.
تهیه کننده فیلم سینمایی پیلوت (ابراهیم ابراهیمیان ۱۳۹۶) در توضیح قصه و بازیگران فیلم سینمایی درآغوش درخت بیان کرد: جواد قامتی نقش اول بازیگر مرد و مارال بنیآدم نقش اول زن است.قامتی و بنیآدم هردو بازیگران این فیلم هستند که از تهران آمدهاند. باقی عوامل تقریباً محلی هستند؛ البته قامتی اصالتا تبریزی است.
مصباح در پاسخ به این پرسش که هماهنگی زبانی این فیلم چگونه بوده است، گفت: کار سختی نبود چون نقش اول زن و مرد قصه از دو فرهنگ مختلف هستند و در واقع چون مرد با زنی اهل تهران و خارج از منطقه آذربایجان وصلت کرده، با هم فارسی حرف میزنند و قامتی با دیگر بازیگران ترکی صحبت میکند. ضمن این که کارگردان هم ترکزبان بود.
وی افزود: اتمام فیلمبرداری در آغوش درخت در روزهای آینده اعلام میشود و انشاءالله در جشنواره فیلم فجر امسال اکران خواهد شد. این فیلم پایان مشخص و امیدبخشی دارد.
باید در فیلمسازی دنبال بدعت، نوآوری و حرف تازه باشیم
تهیه کننده فیلم سینمایی پوست (برادران ارک ۱۳۹۷) در پاسخ به این پرسش که تجربهای از ساخت این فیلم چه بوده است، یادآور شد: پوست تجربهای متفاوت در سینماست که شاید بسیار سخت بشود نمونه آن را پیشازاین پیدا کرد و نمیدانم در آینده چه اتفاقی میافتد و میشود مثل آن را پیدا کرد؟
وی افزود: همواره ورود به عرصههای نو ترسناک است و جسارت می طلبد؛ من اول فیلمساز را محک میزنم و انتخاب میکنم و بعد فیلم را؛ در پوست هم اول این دو برادر را دیدم با آنها گپ زدم البته من اصلاً ترکی بلد نیستم اما انرژی بین ما ردوبدل شد و احساس کردم این ظرفیت در آنها وجود دارد.
این تهیه کننده گفت: اتفاقات بزرگ در مواردی میافتد که خرق عادت کنید و اتفاقی خاص را رقم بزنید وگرنه تکرار مکررات و تکرار یک سری ژانرهای معمول و مرسوم سینمایی کار دشواری نیست. ما در قامت سینماگر باید از فضای اپراتوری خارج شویم و نباید راه و مسیری که همه رفتهاند را برویم.
مصباح تاکید کرد: به دلیل همین تکرارهاست که میبینیم مدل فیلمسازی یک فیلمساز جریان پیدا میکند و تا ده سال همه آنگونه میسازند، تا دور بعدی و نفر بعدی؛ این چیز خوبی نیست. باید در فیلمسازی دنبال بدعت، نوآوری و حرف تازه باشیم.
تهیه کننده فیلم سینمایی دابلند (ابراهیم ابراهیمیان ۱۳۹۸) در پاسخ به این پرسش که آیا جمع کردن سرمایه برای کارهای تازه ریسک زیادی ندارد، گفت: بههرحال کسی باید صف شکنی کند و نمیتوانیم دائم بایستیم و نگاه کنیم. ضمن این که شاید در مورد پوست کسی نداند اما پوست به سوددهی رسید؛ آن هم بدون هیچ بازیگر مطرحی.
وی افزود: دلیلش به نظرم این است که پوست حرفی نو را زد و ژانر و فضای جدیدی را به سینما عرضه کرد؛ به همین دلیل ضرر هم نکرد و به پولش هم رسید. در نتیجه این فضا برای موفقیت وجود دارد و اگر این ریسک را بپذیریم و جسارت به خرج بدهیم و وارد شویم انشاءالله میشود اتفاقاتی تازه را فراهم کرد.
ساحت هنر ساحت اغماض و تساهل و تسامح است
تهیه کننده فیلم سینمایی طلاقم بده به خاطر گربهها (محمدعلی سجادی ۱۳۹۶) با اشاره به مشکلاتی که اخیرا به دلیل ممیزیهای ساترا در حوزه نمایش خانگی مطرح شده است، گفت: بهشخصه در سینمای خانگی کار نکردهام و حوزه علاقهام حداقل تا به امروز نبوده است چراکه نمایش خانگی دوز تجاریاش بالاست و شرایط متفاوتی دارد و رسالت و وظیفهام را کار در حوزه سینما میدانم؛ اما عقیده دارم در تمام بخشها و حوزههایی که کار فرهنگی و سینمایی انجام میشود، کلیدواژه اصلی و کلید حل تمام مشکلات تعامل است.
وی ادامه داد: ما نمیتوانیم با دعوا چیزی را حل کنیم. همچنان که در این چهل و چند سال تجربیات متعددی را پشت سر گذاشتهایم، به این موضوع رسیدهایم که نتیجه داد و دعوا و به نفع سینما و مردم نبوده است. باید یاد بگیریم تعامل کنیم و با هم کنار بیاییم و نقاط مشترک را پیدا و با اغماض رفتار کنیم.
مصباح تصریح کرد: ساحت هنر ساحت اغماض و تساهل و تسامح است و نمیتوانید متقن و چهارچوبمند در باره هنر صحبت کنید. این کار جلوی خلاقیت را میگیرد. وقتی فیلمساز را محدود به یکسری قوانین و خطقرمزها میکنید او دیگر خلاقیت نخواهد داشت و تبدیل به ماشینی میشود که در فضایی که میخواهید حرکت میکند؛ اما هنر در خلاقیت رشد میکند و این نیازمند بازگذاشتن دست هنرمند و کمکردن از دغدغه اوست.
این تهیه کننده یادآور شد: در نتیجه این موضع با تعامل اتفاق میافتد و کلید نجات این کشتی طوفانزده تعامل، رفاقت و دوستی است.
نویسنده فیلم سینمایی برمودا (رهبر قنبری ۱۳۹۶) اظهار داشت: مشکل اصلی ما در حوزه سینما مشکل اکران است، وقتی که فیلمهایی را میسازید که نمیتوانید اکران کنید و صرفنظر از محتوا (که فیلمها باید به چه سمتی حرکت کنند) از نظر زیرساختی و سختافزاری کمبود ظرفیت در سینماهای ماست.
وی تاکید کرد: سرانه صندلی ما در مقایسه با همه کشورها کمتر است و به نسبت جمعیت ۸۰ میلیونی ۲ میلیون سینمارو داریم که رقمی بسیار پایین است. مسئولان ما باید تدابیری بیندیشند؛ باید امکانات سختافزاری و سینمایی و فضای نمایش کشور را توسعه دهیم که فیلمها آسیبندیده و پشت صف اکران نمانند.
به گزارش ایرنا، محمدرضا مصباح دانشآموخته رشته حقوق خصوصی در مقطع دکترا است. وی فعالیتهای آموزشی، فرهنگی و هنری خود را از سال ۱۳۷۵ با فیلمنامهنویسی و تدریس آغاز نمود و در سال ۱۳۹۱ به عنوان مجری طرح و سرمایهگذار اولین سری مجموعه رالی ایرانی به کارگردانی آرش معیریان شناخته شد. تهیه کنندگی آثاری در سینمای ایران نظیر برمودا، پیلوت، دابلند، سینما شهرقصه، پوست، پروا، یدو و بی مادر از جمله فعالیتهای وی محسوب میشود.
مصباح در چهار دوره پیاپی با تهیه کنندگی فیلمهای سینمایی سینما شهرقصه به کارگردانی کیوان علیمحمدی و علی اکبر حیدری، پوست به کارگردانی بهمن و بهرام ارک، یدو به کارگردانی مهدی جعفری و بی مادر به کارگردانی مرتضی فاطمی در بخش مسابقه سی و هشتمین، سی و نهمین و چهلمین دوره جشنواره فیلم فجر حضور داشت.
فیلمهایی که مجموعاً موفق به کسب ۲۶ نامزدی، یک دیپلم افتخار و هفت سیمرغ بلورین از جمله سیمرغ بلورین بهترین فیلم برای یدو و بهترین فیلم هنر و تجربه برای پوست شدند.
محمدرضا مصباح همچنین با کارگردانی فیلم کوچه نامزد دریافت سیمرغ بلورین بهترین فیلم کوتاه در جشنواره سی و هشتم فجر شد.