تاریخ انتشار: ۱۸ مرداد ۱۴۰۱ - ۱۲:۴۸

تهران- ایرنا- ۱۷ مرداد در تقویم رسمی کشور به نام روز خبرنگار نامگذاری شده است. در هفدهم مرداد ماه سال ۱۳۷۷، محمود صارمی خبرنگار خبرگزاری جمهوری اسلامی(ایرنا)، به همراه هشت نفر از اعضای کنسولگری ایران در مزار شریف افغانستان به دست طالبان به شهادت رسید.

هر سال به مناسب روز خبرنگار و البته به طور کلی در کشور ما در مورد رسانه و خبرنگار و جایگاه این دو بسیار سخن گفته می‌شود. به عنوان نمونه پیام‌های تبریک و تهنیت به مناسب روز خبرنگار  مملو از این تبیین و تاکیدهاست.

اما با وجود همه این سخن گفتن‌ها به نظر می‌رسد رسانه همچنان در کشور ما در حاشیه قرار دارد و نتوانسته وارد متن تحولات جامعه شود. اگر این سخن به درستی توضیح داده نشود سخنی گزاف به نظر خواهد آمد که با وضعیت تعدد و تکثر رسانه‌ها در کشور ما همخوانی نخواهد داشت. پس ناگزیر در ادامه توضیح داده خواهد شد که چرا با وجود این همه رسانه و خبرنگار در کشور ما که برخی نهادها هم به تاسیس روزنامه و خبرگزاری مبادرت ورزیده‌اند، مدعای این متن در حاشیه بودن رسانه ایرانی است. توضیح این نکته هم ضروری است که رسانه در این متن به معنی رسانه‌های رسمی هستند و شبکه‌های اجتماعی مدنظر نیستند و این حوزه بحثی مستقل می‌طلبد.

براساس برخی آمارهای غیررسمی تعداد رسانه‌ها و خبرگزاری‌های فعال در ایران بیش از همه رسانه‌های اتحادیه اروپا است. از سوی دیگر رسانه‌های فعال در کشور تنها بخشی از مجوزهای صادر شده در این زمینه است. در ایران کم نیستند رسانه‌ها و روزنامه‌هایی که خبرنگاران حرفه‌ای و شناخته شده کشورما کمتر نامی از آن ها شنیده‌اند.

طنز تلخ ماجرا اینجاست که  با وجود این تعدد و تکثر گلایه همگان بلند است که رسانه‌های ایرانی نتوانسته کنشگری موثر و فعال داشته باشند و زمین بازی را در داخل و خارج به رقبا واگذار کرده‌اند و در داخل به شکلی و در عرصه بین‌المللی به شکلی دیگر از خود ضعف نشان می‌دهند. رهبر معظم انقلاب اسلامی در سال ۱۴۰۰ حداقل سه مرتبه نسبت به ضعف رسانه‌ای کشور انتقاد کرده و فرمان جهاد تبیین تلاشی برای رفع این ضعف‌ها است.

پاسخ پرسش‌های پیش گفته و ده‌ها پرسش همانند را باید در این گزاره جستجو کرد که رسانه در ایران همچنان در حاشیه است. در حاشیه است به این معنا که تا به امروز در ذهنیت سیاستگذار، سیاستمدار، نخبه و عامه مردم رسانه در جایگاه خود که یکی از عناصر اصلی پیش برنده و توسعه دهنده هر جامعه‌‎ای است قرار ندارد. به عبارت دیگر رسانه به عنوان یکی از ارکان توسعه در ایران فهم نشده و همانند بسیاری از پدیده‌های وارداتی از فرنگ، فهمی غلط از رسانه در اذهان ایرانی شکل گرفته است.

شاید مخاطب تیز هوش و فهیم این مطلب ادعا کنند که این گزاره صحیح نیست و تعداد زیادی رسانه در کشور ما فعال است و سیاست گذار و نظام سیاسی بشدت در این زمینه سرمایه گذاری کرده و همین اقدام نشان دهنده جدی گرفتن رسانه در کشور ما است. اما اگر این گزاره را قبول کنیم آنگاه با ده‌ها پرسش بی پاسخ مواجه خواهیم شد؛ اگر رسانه در کشور ما جدی گرفته شده است اقتصاد رسانه چرا شکل نمی‌گیرد؟ منزلت و اعتیار اجتماعی خبرنگار، نظام صنفی حرفه‌ای خبرنگاری و رسانه‌ای، خبرنگاران تخصصی، رسانه‌های تخصصی، رسانه‌های بین المللی موثر و ده‌ها عامل دیگر چرا از سپهر رسانه ای کشورمان غایب هستند. سوال مهم‌تر چرا روزنامه و مجله در کشور حدود ۹۰ میلیونی ایران به زحمت نفس می‌کشند و شمارگانشان افسوس برانگیز است.

خلاصه آنکه رسانه ایرانی و خبرنگار فعال در این رسانه برای ایفای نقش خود باید در ابتدا در جایگاه خویش از لحاظ ذهنی در بین مردم، نخبگان و سیاستمداران بازیابی شود تا بعد بتوان به حوزه سخت افزاز رسید. در واقع مشکل فعلی و اولویت دار رسانه ایرانی حوزه ذهنی و نرم است و دنبال حل مسئله در حوزه سخت افزار گشتن به بی راهه رفتن است که هیچگاه وافی به مقصود نخواهد شد.

 روز خبرنگار باید فرصت مغتنی برای تاکید بر جایگاه نرم و توسعه دهنده رسانه و خبرنگار باشد تا در نتیجه این طرح موضوع و ایجاد دیالوگ ذهنیتی عمومی در مورد این جایگاه شگل بگیرد که بدون رسانه توسعه ممکن نیست. اگر این جایگاه و نقش پذیرفته شود در آنصورت می‌توان به موارد بعدی پرداخت تا رسانه‌های کشور به سمت رسانه‌های حرفه‌ای، موثر و عامل توسعه حرکت کنند.

در نهایت اگر بازهم کسی در مورد گزاره مدعای این متن تردید دارد به این سوال بیندیشد که چه تعداد از رسانه‌های ایرانی بدون شیر نفت امکان حیات خواهند داشت.