به گزارش ایرنا، «سید حسن نصرالله» در برنامهای تلویزیونی با عنوان «او با ما بود»، گفت: بعد از آزادی جنوب لبنان در ۵ خرداد ۱۳۷۹ دیداری داشتیم، در این دیدار در شورای جهادی و با حضور حاج قاسم بود. در این برآورد مطرح بود که پیروزی در سال ۲۰۰۰ یک پیروزی تاریخی محسوب میشد و سران رژیم صهیونیستی از این دستاورد مقاومت لبنان و حزب الله چشم پوشی نخواهند کرد و یک روز به حزب الله حمله خواهند کرد تا حزب الله را نابود کنند. زمان این جنگ معلوم نبود آیا در سال ۲۰۰۰ بوده یا چند سال دیگر، مشخص نبود اما همیشه در حال آماده باش بودیم.
وی افزود: از طرف دیگر، وظیفه بسیار مهمی داشتیم که آزادی تمامی اسرا در زندانهای رژیم صهیونیستی بوده است و ما در حال برنامه ریزی برای اجرای عملیات اسیرگیری برای آزادی اسرایمان بودیم. اسرائیل به لبنان یعنی در واقع به زمین و آب لبنان طمع داشت و این نیاز به قدرتی بیش از آنکه در سال ۲۰۰۰ یا پیش از آن بوده است، داشت تا با ایجاد بازدارندگی به دشمن بفهمانیم که هرگونه تجاوز با پاسخ مواجه خواهد شد.
دبیرکل حزب الله در ادامه گفت: بنابراین با موارد مطرح شده باید به زیرساختهای قدرتمندی نسبت به قبل برسیم. باید به سلاحهای جدید و امکانات جدید دست یابیم. همه این مسائل با حضور حاج قاسم مطرح شده بود و در خلق این چشم انداز سهیم بود و باور و اعتقاد ایشان به این چشم انداز بسیار مهم بود.
نصرالله افزود: اگر حمایت ایران و تلاشهای حاج قاسم نبود تمامی اینها نوشتهای بر روی کاغذ باقی میماند. حاج قاسم این موارد را به گوش مقامهای جمهوری اسلامی رساند. این مسائل نیاز به امکانات زیادی داشت و به صورت دقیق این موضوعات را پیگیری میکرد. می بایست تحولی در قدرت موشکی، پهپادی و تسلیحاتی حزب الله صورت میگرفت.
وی اضافه کرد: اقدام ویژهای که حاج قاسم انجام داد این بود که از از برادران و حاج عماد مغنیه خواست که برنامهای سالیانه داشته باشند. تا پیش از سال ۲۰۰۰ برنامه سالیانه نداشتیم اما پس از این تاریخ برنامه سالیانه داشتیم و حاج قاسم گفت من امکانات را فراهم میکنم اما باید برنامه ریزی روزانه را کنار گذاشته و برنامه سالانه داشته باشیم و بگوییم در این یک سال چه کاری بکنیم. دورههای آموزشی، تاسیس پادگان و ... برنامه ریزی شود. سال دوم هم یک برنامه سالانه داشتیم و بعد از آن حاج قاسم گفت که یک برنامه سه ساله داشته باشیم و این برای نخستین بار بود که برنامه سه ساله داشتیم.
دبیرکل حزب الله همچنین گفت: نقش حاج قاسم مشارکت در ایده پردازی، همفکری و طراحی بود. بعد با دستور کار جدید موافقت کرد و همچنین متعهد شد که تمامی پشتیبانیهای لجستیکی را تامین کند و مهم تر از همه پیگیریهای پیاپی وی بوده است.
نصرالله افزود: حاج قاسم در سطح تصمیم گیری مشارکت داشت و امکانات و مقدمات را فراهم و به صورت روزانه پیگیری میکرد.
وی اضافه کرد: ایشان هر دو سه هفته یک بار به لبنان میآمد. او برای پیگیری موضوعات میآمد و کارها را از نیروهای قدس و به صورت همزمان از حزب الله پیگیری میکرد تا جایی که برخی برادران خسته میشدند و از وی میخواستند که به آنها فرصت بدهد. این ویژگی بعدها در حوادث سوریه و عراق بسیار بروز یافت.
دبیرکل حزب الله در ادامه گفت: حاج قاسم در تعیین حاج عماد مغنیه [از فرماندهان نظامی فقید حزب الله لبنان] نقش داشت.
نصرالله افزود: پیش از عماد مغنیه سه مسئول داشتیم، یکی در زمینه نظامی وظیفه داشت و یکی مسئول بسیج کردن و یکی هم مسئولیت امنیت را بر عهده داشت و به یک نتیجه رسیدیم که یک فرد تمامی مسئولیتهای نظامی و امنیتی را مدیریت کند. من با ایشان درباره حاج عماد برای تعیین به عنوان معاون جهادی صحبت کردم.
وی اضافه کرد: حاج عماد و حاج قاسم از ابتدا رابطه عاطفی با یکدیگر داشتند؛ اما تعصب و قاطعیت حاج عماد سبب شده بود تا حاج قاسم وی را مورد تائید قرار دهد و تائید حاج قاسم عامل مهمی در انتخاب حاج عماد تا زمان شهادت وی بود.
دبیرکل حزب الله همچنین گفت: بنابراین ما وارد مرحله جدیدی شدیم و این موضوع مطرح شد که ما نیازمند توان موشکی هستیم و دیگر به کاتیوشا با برد ۲۰ کلیومتری نمیتوان اکتفا کرد.
نصرالله افزود: باید موشکهایی با برد و قدرت بیشتری داشته باشیم. باید این موشکها ارسال و برای استفاده از آنها آموزش داده میشد. پس تحول مهم اول شروع در ایجاد توانمندی موشکی واقعی بود و این نیازمند تلاش زیادی بود.
وی اضافه کرد: انتقال این موشکها به لبنان کار بسیار سختی بود و پنهان، انبار کردن و استفاده از آنها در زمان جنگ نیز مهم بود. همه اینها نیازمند دقت، بردباری، صبر و آرامش بود و این هنر حاج قاسم و حاج عماد بوده است. در مرحله نخست ما باید پنهان میکردیم که توان موشکی داریم تا بتوانیم دشمن را غافلگیر کنیم.
سید حسن نصرالله در ادامه به ویژگیهای کاری و حرفهای شهید سلیمانی اشاره کرد و گفت: اهمیت حاج قاسم این بود که برادران را تشویق میکرد که ایده جدید مطرح کنند و سپس این ایده را قبول میکرد. تمام هم و غم حاج قاسم قدرتمند شدن مقاومت بود.
وی در ادامه صحبتهایش درباره توان پهپادی مقاومت لبنان افزود: پهپادهای حزب الله قبل از جنگ سال ۲۰۰۶ بوده و بین سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۶ توسعه یافته و پس از ۲۰۰۶ نیز توسعه بیشتری یافت و توانایی جمع آوری اطلاعاتی ما نیز بهبود یافت.
دبیرکل حزب الله همچنین گفت: جبهه دیگر در حوزه تقابل دریایی بود. ما در حوزه دریایی تجهیزات متنوعی داشتیم. به موشکهای دریایی دست یافتیم که برد آن ۱۵۰ کیلومتر بوده است.
نصرالله افزود: تمامی این موضوعات نیازمند نیروی انسانی بود، یعنی افرادی که تمام وقت در خدمت باشند. ما منابع انسانی را هم توسعه و ارتقا دادیم و البته تمایل به عضویت در بسیج حزب الله بین سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۶ نیز گسترده بود.
وی اضافه کرد: تشکیل گردانها و گروهها پس از سال ۲۰۰۰ بود و در تمامی این تصمیم گیریها حاج قاسم نقش داشته است. در فاصله سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۶ نیاز بود که نیروهایی به ایران اعزام شده تا آموزش ببینند.
دبیرکل حزب الله گفت: در زمینه موشک زمینی، موشک «کورنت» وارد شد که در این باره حاج قاسم و حاج عماد نقش بسزایی داشتند. این موشکها به تمامی بخشهای جبهه ارسال نشد؛ بلکه ۵۰ نفر انتخاب شدند و به آنها آموزش استفاده از آنها داده شد.
نصرالله ادامه داد: کسی نمی دانست که حزب الله دارای موشک کورنت است و اسرائیل در جنگ ۳۳ روزه زمانی که با موشک کورنت مواجه شد، غافلگیر شد.
وی گفت: تصمیم برای اسیر گرفتن نظامیان اسرائیلی تصمیمی کاملا لبنانی بوده و ایران نقشی در آن نداشته و هیچ دیکتهای از سوی ایران نبوده است.
سید حسن نصرالله در ادامه با بیان اینکه شیوه عملیات مشخص بود و آموزشها و رزمایشهای آن نیز انجام شده بود، افزود: حاج قاسم در جریان عملیات بود و جزئیات مکان عملیات را میدانست و پیش بینی میکرد که هر لحظه امکان انجام عملیات وجود دارد. چند روز قبل از عملیات، ایشان در اینجا بود و پرسید که چه شده و گفتیم که هنوز منتظریم.
وی در ادامه گفت: در جنگ [سال ۲۰۰۶] ما به مغز متفکر حاج قاسم نیاز داشتیم؛ بنابراین هر روز جلسه داشتیم و همیشه در حال بحث و بررسی بودیم چون در یک مکان بودیم و هر تحول جدیدی روی میداد، تصمیم میگرفتیم و به برادران در جبهه ابلاغ میکردیم.
نصرالله ادامه داد: هفته اول با هم بودیم؛ اما بعد به چند گروه تقسیم شدیم. صحبت من درباره فرماندهان نظامی بود. در مرحله اول که با هم بودیم مدام با هم رایزنی میکردیم. در تمامی این دیدارها حاج قاسم حاضر بود و پیشنهادات را بررسی میکرد.
دبیرکل حزب الله اضافه کرد: مساله دیگر حلقه وصل حاج قاسم با مسئولان جمهوری اسلامی بود بنابراین ایشان ارتباط با نیروی قدس در ایران را از لبنان انجام میداد.
وی همچنین گفت: در روزهای پایان جنگ ۳۳ روزه داشتیم بحث میکردیم که خب جنگ تمام شود که ان شالله تمام میشود. بدیهی است که تسلیم دشمن نخواهیم شد. دهها هزار خانه داریم که به صورت کامل یا جزئی ویران شدهاند یا قسمتهایی از آن آسیب دیدند، همچنین این را هم میدانستیم که بعضی از مسئولان لبنان میخواستند ارسال کمکهای مالی مردم را به تاخیر بیاندازند تا آنها را علیه مقاومت بشورانند. اینها طی جنگ نقش بسیار بد و بسیار منفی را ایفا میکردند.
وی افزود: حاج قاسم هر وقت که به لبنان میآمدند پیگیر پرونده بازسازی بودند و ما موضوع بازسازی جنوب بیروت در جنگ ۳۳ روزه را با موفقیت انجام دادیم.
دبیرکل حزب الله در پایان گفت: حاج قاسم با شادی ما شاد و باغم ما غمگین میشد. وقتی گریه میکردیم گریه میکرد؛ یعنی همراه ما گریه میکرد. پا به پای ما متاثر میشد یا شادی می کرد و این واقعیت ماجرا بود.