تهران – ایرنا – اولین سالگرد خروج غیرمسئولانه آمریکا از افغانستان بعد از ورد غیرمسئولانه تر و استعماری به این کشور آسیای میانه در حالی فرا می رسد که برخی تحلیلگران بین المللی و حتی مقامات و شخصیت های آمریکایی همچنان این دو اقدام را زیر سوال برده و ابهاماتی در این زمینه دارند.

دولت آمریکا که در سال ۲۰۰۱ بعد از واقعه ساختگی ۱۱ سپتامبر (۲۰ شهریور ۱۳۸۰) در برج دو قلوی مرکز تجاری در نیویورک به بهانه انتقام از گروه ترویستی خودساخته "القاعده" نیروهایش را به همراه متحدان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) وارد افغانستان کرد، به مدت ۲۱ سال همه ساختارهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی این کشور را ویران و سرانجام در ۲۴ مرداد ۱۴۰۰ (۱۵ ماه اوت ۲۰۲۱) مفتضحانه از آن خارج شد.

آمریکایی ها که به اعتراف "هیلاری کلینتون" وزیر خارجه پیشین آمریکا خود موجد گروه سیاسی طالبان در افغانستان برای جلوگیری از نفوذ بیشتر اتحاد جماهیر شوروی (سابق) به این کشور بودند و بعدها برای مقطعی آنها را از صحنه سیاسی کنار زدند، سال گذشته در چنین روزهایی بعد از چند دور مذاکره با این گروه مورد حمایت برخی کشورهای منطقه و کشورهای عربی خاورمیانه تلاش کردند بار دیگر آنها را بر تخت قدرت در کابل بنشانند.

اقدامی که قرار بود در دوره "دونالد ترامپ" رئیس جمهوری سابق آمریکا با خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان عملی شود، اما سرانجام در دوره "جو بایدن" رئیس جمهوری فعلی این کشور عملی شد (البته هنوز همه نیروهای ناتو از افغانستان خارج نشدند).

از آنجایی که واشنگتن از میان همه گروه های سیاسی و قومی افغانستان همچنان بر گروه طالبان تمرکز داشت، در حالی که هنوز یک دولت قانونی در کابل مستقر بود در ظاهر با برگزاری چندین دور مذاکره به اصطلاح صلح افغانستان در چند کشور با این گروه، سرانجام در ۲۹ فوریه ۲۰۲۰ (۱۰ اسفند ۱۳۹۸) توافق صلحی را با آنها در دوحه قطر امضاء کرد و با کنار زدن دولت قبلی قدرت را به آنها سپرد بدون آنکه خواسته باشد همه ابعاد موضوع و عواقبی را که می توانست این نوع ورود و خروج برای مردم افغانستان داشته باشد، بررسی و مسئولیت های آنها را بپذیرد.

دوشنبه گذشته بود که بایدن با ادعای اینکه کشورش تحت تعقیب ترین تروریست خود یعنی "ایمن الظواهری" رهبر القاعده را که در خانه ای در کابل افغانستان زندگی می کرد، ردیابی کرده و کشت، چهره حق به جانب به خود گرفت و این اقدام را یک پیروزی برای دولتش تلقی کرد.

خبرگزاری رویترز یکشنبه گذشته به نقل از دو مقام آمریکایی از حمله پهپادی این کشور در افغانستان به مقر گروه تروریستی القاعده در کابل خبر داده بود و نوشت: این حمله به خانه مسکونی در ناحیه "شیرپور" و محل اقامت "ایمن الظواهری" بود و رهبر القاعده در جریان آن جان باخت.

البته این در حالی است که هنوز ابهاماتی درباره ادعای کشتن سرکرده القاعده در کابل وجود داشته و دارد. به طور مثال هفته گذشته بود که سخنگوی شورای امنیت ملی آمریکا گفته بود که کاخ سفید برای کشتن «ایمن الظواهری» در حمله پهپادی در کابل تأیید بصری دارد و به دی‌ان‌ای الظواهری دسترسی ندارد.

حتی روز پنجشنبه "ایوان نچایف" معاون سخنگوی وزارت خارجه روسیه در یک نشست خبری با ابراز تردید و ایجاد تشکیک در ادعای کشته شدن رهبر القاعده در کابل توسط امریکایی ها، گفت" "ما مطمئن نیستیم، چون امریکا هیچ مدرکی که نشان دهنده کشته شدن الظواهری باشد، ارائه نکرده است. "

با این وجود، کابل و واشنگتن، پس از حمله هواپیمای بدون سرنشین آمریکا به این ساختمان محل سکونت مقامات ارشد طالبان در کابل که پیشتر یک آمریکایی نیز در آن زندگی می کرده و گفته می شود الظواهری در آن اقامت داشته، یکدیگر را به نقض توافق دوحه متهم می کنند."

دولت آمریکا طی روزهای گذشته با انتقادات زیادی رو به رو است. مثلا هفته قبل بعد از آنکه رئیس جمهوری آمریکا ترور احتمالی الظواهری را یک پیروزی در آستانه سالگرد خروج نیروهای آمریکایی و متحدان غربی از افغانستان تلقی کرد، روزنامه نیویورک تایمز به نقد این رویداد پرداخت و نوشت، رئیس‌جمهوری امریکا اکنون با این سوال مواجه است که با طالبان که دوباره به یکی از رهبران القاعده پناه داده‌اند، چه کند.
"بروس ریدل" مشاور چندین رئیس‌جمهوری پیشین امریکا به این روزنامه گفت:"از این پس وضعیت به قبل از ۱۱ سپتامبر برگشته و طالبان و القاعده دوباره با هم هستند."

به اعتقاد تحلیلگران اگر حتی بپذیریم که آمریکا در آستانه یکسالگی خروج نیروهایش موفق شد رهبر القاعده را در کابل ترور کند که به ادعای بایدن یک پیروزی برای نابودی تروریست ها توسط آمریکا برای پرداختن به موضوع رقابت با چین است، اما این اقدام سوالات زیادی را در مورد آینده تروریسم و ‌مبارزه با آن هم ایجاد کرده است.

اول اینکه حضور الظواهری در کابل تحت حاکمیت موقت طالبان تأیید می کند که افغانستان همچنان پناهگاه امن برای گروه های تروریستی است، ولو جو بایدن امضای توافق صلح با طالبان در دوحه را یک پیروزی برای نابودی تروریسم تلقی کرده باشد.

نکته دوم اینکه آیا کشته شدن رئیس القاعده، قدرت القاعده را کاهش داده است یا خیر؟"

برخی دیگر از تحلیلگران حتی در ادعای آمریکا برای خروج از افغانستان نیز تشکیک وارد می کنند. "ولی نصر" از استادان دانشگاه جان هاپکینز آمریکا در این خصوص می گوید: "سوال اینجاست که اطلاعات مربوط به موقعیت مکانی ظواهری از کجا آمده است؟ آیا طالبان یا هر کس دیگری اطلاعات مربوط به او را فاش کرده است و یا سازمان سیا در افغانستان هنوز هم، همه کاره است؟ در حالی که طبق توافق صلح می بایست آن کشور را ترک می کرده است. "

با این وجود، بسیاری از سیاستمدارن و تحلیلگران اولین سالگرد خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان را که به طولانی ترین جنگ در تاریخ آمریکا پایان داد، یک پیروزی حتی برای خود آمریکا نمی دانند. بنابراین هر گونه ارزیابی واقع بینانه از آن اقدام نشان می دهد که این خروج برای مدت طولانی به عنوان یک شکست به جای پیروزی تلقی می شود و احتمالاً هیچ کس مسئولیت این تصمیم را برعهده نخواهد گرفت.

حتی کارشناسان سیاسی امریکایی بارها به خروج نیروهای آمریکایی از آمریکا اعتراض کرده و می پرسند چرا بایدن به طرح عقب نشینی که از ترامپ به ارث برده بود، عمل کرد و هنوز هم این اقدام چیزی شبیه به یک معما است، زیرا هیچ زمینه ای در حزب دموکرات وجود نداشت که خواستار خروج کامل امریکا از افغانستان باشد و مشاوران ارشد نظامی بایدن به وضوح نسبت به خطرات انجام این کار هشدار داده بودند.

به اعتقاد آنان این اقدام نسنجیده نه تنها در میان سیاستمدارن افغان، بلکه در سطح جهانی و حتی در خود آمریکا نیز بازتاب بسیار منفی داشته و هنوز هم دارد. به طور مشخص انتقادات خود آمریکایی ها نسبت به این موضوع قابل توجه تر است.

از جمله "دیوید پترائوس" رئیس سابق نیروهای آمریکایی و ناتو در افغانستان و رئیس سابق سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سی. آی. ای) به تازگی در این خصوص گفت: "توافق امضا شده بین گروه طالبان و امریکا در دوحه را باید در زمره بدترین توافقنامه های دیپلماتیک در نظر گرفت که دولت های آمریکا تاکنون انجام داده اند."

وی افزود، فقدان تعهد کافی برای پذیرش مسئولیت ها در طول سال‌ها حضور آمریکا در افغانستان موجب شد تا جامعه افغانستان متحمل آسیب های جدی زیادی شود. این اقدام ضربه های بی‌شماری داشته است.

"اسدالله ندیم" یک تحلیلگر سیاسی افغان هم در این خصوص گفت: «توافق دوحه گامی موقت برای مشکلاتی بود که آمریکا باید بر آنها غلبه کند."

البته "بلال کریمی" معاون سخنگوی دولت سرپرست افغانسان (طالبان) دیروز به این سخنان پترائوس واکنش نشان داد و با موثر توصیف کردن توافق دوحه ادعا کرد که "دولت طالبان به مذاکره و تعامل اعتقاد دارد. "

ژنرال "فرانک مک‌کنزی" فرمانده پیشین ستاد مرکزی آمریکا در خاورمیانه نیز روز پنجشنبه در مصاحبه با رادیو "ان‌پی‌آر" کشورش در این خصوص گفت که امریکا در زمان حضور در افغانستان از ماموریت اصلی خود که جلوگیری از حمله القاعده بود، غافل شد و به جای آن برای تحمیل شکلی از حکومت در این کشور تلاش کرد که بتواند آن را به رسمیت بشناسد. "

وی به مواردی اعتراف کرده است که پیش از این مطرح نشده بود. به گفته او، طالبان در مذاکرات دوحه نیت خیر نداشتند و اساس سقوط افغانستان نیز توافقنامه دوحه است. او در مورد سقوط کابل و دلایل آن گفته است که خروج کامل نیروهای امریکایی از افغانستان یک اشتباه بود.

در اعترافات ژنرال مک‌کنزی آمده است که او خواستار حفظ ۲ هزار و ۵۰۰ نظامی امریکا در افغانستان بوده اما کاخ سفید به این پیشنهاد گوش نداده است. او همچنین گفته است که می‌دانستیم طالبان با القاعده قطع رابطه نمی‌کند و تاکید کرده است که طالبان در مذاکرات دوحه نیت خیر نداشتند.

از آنجایی که امریکا بعد از کشته شدن (احتمالی) هفته گذشته الظواهری گفته بود که اکنون می‌توانند بدون حضور میدانی با تروریست ها مقابله کند، اما مک‌کنزی اعتراف کرده است که اکنون دسترسی آمریکا به اطلاعات در افغانستان ۱ تا ۳ درصد است."

در این بین "ژنرال مارک میلی" رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا به همراه ژنرال مک کنزی در شهادت علنی در مقابل کمیته نیروهای مسلح سنای آمریکا گفته اند که به دولت بایدن توصیه کرده اند که اگر امریکا حدود ۲ هزار و ۵۰۰ سرباز را در افغانستان نگه ندارد، ارتش افغانستان سقوط خواهد کرد. چیزی که اتفاق افتاد."

شبکه سی ان ان آمریکا هم روز دوشنبه (۱۷ مرداد) در گزارشی با اشاره به اظهارات این دو مقام ارشد نظامی و با اعلام اینکه "یکسال پس از تصمیم بایدن برای خروج از افغانستان وضعیت در آن کشور بدتر شده است، نوشت: "زمانی که بایدن در ۳۱ اوت ۲۰۲۱، همزمان با خروج آخرین سربازان آمریکایی از افغانستان، با مردم آمریکا صحبت کرد، خروج از این کشور را راهی برای موقعیت دادن به واشنگتن برای رقابت بهتر با رقبای قدرت های بزرگ توصیف کرد. وی گفت: "ما درگیر رقابت جدی با چین هستیم"، آن اظهارات یک منطق پوچ بود، چون برای سال‌ها، هم چین و هم روسیه امیدوار بودند که نیروهای آمریکایی را از افغانستان بیرون برانند، زیرا افغانستان هم با چین و هم با جمهوری‌های اتحاد جماهیر شوروی سابق هم مرز است".
این گزارش با مفتضحانه توصیف کردن خروج آمریکایی ها از افغانستان نوشت: "بایدن به طالبان اجازه داد تا کشور را به دست بگیرند. پس از فروپاشی افغانستان، رتبه‌های مطلوب بایدن به پایین‌ترین سطح دوران ریاست‌جمهوری او کاهش یافت و به ۴۶ درصد رسید. این آمارها هرگز بهبود نیافته اند. لذا این دولت اکنون با یک معضل سیاستی که خودش ساخته، مواجه است. از آنجایی که میلیون ها افغان در آستانه قحطی هستند، مقامات بایدن نمی توانند به طور کامل به افغانستان پشت کنند."
تحلیلگر سی ان ان، کمک به افغان ها بدون حمایت از طالبان را به نحوی دشوار خواند و نوشت: "در واقع هر کمکی که دولت آمریکا به افغانستان می‌فرستد به طالبان کمک می‌کند تا در قدرت باقی بمانند، پس این مطمئناً یکی از تماشایی ترین گل ها به خودی است که امریکا تاکنون به ثمر رسانده است."

برخی تحلیلگران، اشتباه بزرگ دولت آمریکا را صرفا محدود به خروج غیرمنتظره، آشفته و مفتضانه و فاجعه بار از افغانستان نمی دانند، بلکه پوشش رسانه ای «بسیار منفی» این اقدام را نیز یک اقدام فضاحت بار دیگر از سوی کاخ سفید می دانند و معتقدند همین خروج آشفته نیز خود نقطه شروع کاهش محبوبیت بایدن بود.

به تازگی چندین مقام آمریکایی به شبکه سی ان ان گفتند که به دلیل ماهیت عقب نشینی از فرودگاه بین المللی کابل، جایی که بیش از ۱۰۰ هزار نفر به شکل دیوانه وار تخلیه شده و ۱۳ نظامی آمریکایی در یک حمله بمب گذاری کشته شدند، امسال دولت بایدن باید مراسم سالگرد خروج نیروهای غربی از افغانستان را بسیار محتاطانه برگزار کند تا در قالب یک جشن پیروزی جلوه نکند.
به همین دلیل آنها در نظر دارند به جای برگزاری جشن، در برنامه های خود از مقامات دولتی و پرسنل نظامی کشور بخواهند در مورد خدمات و فداکاری هایی که در افغانستان انجام شده ، صحبت کنند.
به اعتقاد آنها این نوع خروج از افغانستان نه تنها کمکی به رئیس جمهوری آمریکا نکرد، بلکه تصاویر دلخراش افغان‌هایی که به جت‌های نظامی آمریکایی در حال خروج چسبیده‌ بودند و برخی از آنها پس از برخاستن جان خود را از دست دادند، یک بی آبرویی تاریخی بزرگ را برای بایدن رقم زد.

دولت بایدن در حالی به سالگرد خروج آشفته خود از افغانستان در ماه اوت ۲۰۲۱ نزدیک می شود که با توجه به افتضاحاتی که طی یکسال اخیر توسط واشنگتن در افغانستان به وجود آمده، این امکان نیز وجود دارد که در سالگرد این خروج برخی اقدامات احمقانه دیگر نیز انجام شود.

شبکه "ان بی سی" امریکا چندی پیش در گزارشی به نقد اقدامات کاخ سفید در دوره های مختلف در افغانستان پرداخت و اعلام کرد که دولت بایدن سخت مشغول کار روی برداشت عمومی از خود در آستانه یک سالگی خروج از افغانستان است.

ظاهرا منابعی از شورای امنیت ملی آمریکا به این رسانه گفتند که هدف دولت این است که از انجام هر کار "احمقانه"ای قبل، در طول و بعد از سالگرد خروج از افغانستان اجتناب کند تا اوضاع از آنچه هست بدتر نشود.

ان‌بی‌سی نیوز خاطرنشان کرد که مقامات دولت همچنین می‌گویند که تیم بایدن به‌ویژه نگران این است که اگر این مناسبت به درستی برگزار نشود، به مردم آمریکا یادآوری می‌شود که خروج از این کشور چقدر فاجعه‌بار بوده است و در نتیجه با نزدیک شدن به انتخابات میان دوره ای به رئیس‌جمهوری و حزبش آسیب می‌زند.

به عقیده کارشناسان و منتقدان این ایام یکی از بدترین لحظات ریاست جمهوری آمریکا است، به همین دلیل مقامات کاخ سفید در سراسر دولت، تقویم‌های همه مقامات ارشد را جست وجو و فیلتر کرده‌اند تا هرگونه رویداد یا تعاملی را که ممکن است نشان دهنده استراتژی نامطلوب سیاست خارجی دولت بایدن شود، حذف کنند.

براساس این گزارش، در فوریه (بهمن ماه) گذشته بود که سناتور "جیم ریش" عضو ارشد کمیته روابط خارجی سنا از حزب جمهوریخواه گزارشی را در مورد تحقیقات خود در مورد خروج از افغانستان منتشر کرد. بر اساس این گزارش سطوح بالای دولت بایدن در کاخ سفید، وزارت دفاع و وزارت امور خارجه، مسئول شکست‌های متعدد در طول عملیات خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان بوده که آبروریزی های زیادی را برای کاخ سفید به بار آورده است.

در این بین برخی تحلیلگران سیاسی حتی از بعد دیگر خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان را زیر سوال برده و اصرار بایدن برای عدم اعلام دقیق آمار نیروهای آمریکایی خارج شده از افغانستان را هم مورد انتقاد قرار می دهند.

به اعتقاد این دسته از منتقدان، ناتوانی یا عدم تمایل دولت بایدن در بیان اینکه چه تعداد آمریکایی تخلیه شده اند و چه تعداد از آنها در افغانستان مانده اند، می تواند موجب فراهم شدن زمینه برای استیضاح بایدن باشد.

گروهی دیگر از منتقدان حتی نحوه رها کردن افغان هایی را که به جنگ کمک کردند، زیر سوال برده و نحوه برخورد دولت آمریکا با مترجمان افغان برای اعطای شهروندی آمریکا را نیز به شدت به باد انتقاد گرفته اند.
برخی دیگر از تحلیلگران بعد از حوادث اوکراین، حتی معتقدند شاید بایدن به دلیل افتضاحی که در افغانستان به بار آورده است در بحران آفرینی در اوکراین نقش دارد و سعی می کند خود را پشت این بحران پنهان کرده تا از رسوایی بیشتر چند سال اخیر در افغانستان بکاهد.

به طور خلاصه می توان گفت که سفرهای اخیر بایدن به کشورهای مختلف نشان می دهد که ایالات متحده خوب واقف است که جایگاه و اعتبار بین المللی این کشور روز به روز در جهان تضعیف می شود. در همین حال این بی اعتباری با عقب نشینی ناگهانی و غیرمسئولانه از افغانستان، تخریب آن کشور و رها کردن متحدان افغان و سپس ورود به موضوع اوکراین اوضاع را برای مقام های آمریکایی بدتر از همیشه کرده است.

برچسب‌ها