به گزارش روز یکشنبه ایرنا، هزاران مهاجر در مسیر مهاجرت به اروپا خود را به فرانسه میرسانند تا از آنجا به انگلیس و دیگر کشورهای اروپایی بروند. همین امر در کنار انفعال دولت برای رسیدگی به وضعیت این مهاجران، مناطق شمالی فرانسه را به اردوگاههای نامناسبی تبدیل کرده است. هر سال، دهها مهاجر ساکن این اردوگاهها در اثر تصادف با خودرو، غرق شدن و یا خودکشی جان خود را از دست می دهند. این در حالی است که موسسه های فعال حقوق بشر و خیریه کمک به مهاجران معتقدند که یک سازوکار آبرومند برای پذیرش و اسکان مهاجران میتوانسته مانع از این حوادث شود.
پیشینه خبر
پایگاه اطلاعرسانی فرانسوی اخبار مهاجران در گزارشی به ماجرای حسن، یکی از مهاجران این اردوگاهها اشاره کرده است. این جوان ۲۲ ساله روز ۱۰ اوت (۱۹ مرداد) حین شستوشوی خود درون یک کانال آب سقوط کرد و غرق شد. هرچند دوستانش او را از کانال بیرون کشیدند اما برای احیا دیر شده بود.
فرمانداری شمال فرانسه در گفتوگو با خبرگزاری فرانسه تایید کرد که این جوان به دلیل سقوط اتفاقی جان باخته است.
ماری شپل از فعالان امداد بشردوستانه به مهاجران اظهار تاسف کرد: در هر صورت این حادثه قابل پیشگیری بود. اگر امکانات مناسبی در دسترس بود و اگر حسن امکان برخوداری از حمام را داشت، در کانال آب کثیف و خطرناکی که محل عبور کشتیهای باری است، جان نمی سپرد.
شمال فرانسه سالها منطقه ترانزیت هزاران مهاجری بوده که قصد رفتن به انگلیس را دارند. علاه بر اینکه بسیاری از مهاجران در حین عبور از دریا و گذشتن از اورو تونل (Eurotunnel) جان خود را از دست می دهند، سالانه تعدادی نیز در همین سوی کانال مانش میمیرند. در ۳۰ ژوئن (۹ تیر)، مهاجری به نام عثمان در اثر جراحت های ناشی از تصادف دو روز قبلش در جاده ۶۰۱ به سمت لون پلاژ (Loon-Plage) جان داد. این جوان ۲۵ ساله سومالیایی چند هفته ای بود که در اردوگاه کنار این جاده در نزدیکی دانکرک (Dunkerque ) زندگی می کرد. پلیس پس از چند روز تحقیق، دلیل مرگ را خودکشی اعلام کرد.
یک ماه پیش از آن، در ۲۹ مه، مرتسه، یک اتیوپیایی ۲۸ ساله، بر اثر برخورد قطار باری در منطقه کاله (Calais) کشته شد. مرد جوان نزدیک ریل و در کیسه خوابش خوابیده بود. او که از سالها سرگردانی در منطقه خسته شده بود، اقداماتی را برای بازگشت به کشورش از طریق روش ارائه شده توسط اداره مهاجرت و ادغام فرانسه انجام داده بود. در ۱۰ مارس (۲۰ اسفند)، عمر اسماعیل سودانی بر اثر برخورد یک وسیله نقلیه در بزرگراه آ۱۶، در نزدیکی کاله جان باخت.
اهمیت مساله
ماری شپل معتقد است که دلیل اصلی این مرگها در هر صورتی که رخ دهد؛ چه سانحه و تصادف باشد و چه خودکشی، «سیاست عدم پذیرش فرانسه»، «سرگردانی تحمیلی» و «رفتار غیرانسانی» است که مهاجران با آن مواجه هستند.
هم اکنون ۳۰۰ تا ۴۰۰ نفر در اردوگاه گراند سنت (Grande-Synthe) در نزدیکی دانکرک ساکن هستند و میخواهند خود را به انگلیس برسانند.
مائل گالیسون (Maël Galisson) عضو انجمن ژیستی (Gisti)، که پایگاه داده مهمی را در مورد مهاجران جان باخته در اختیار دارد، ابراز تأسف می کند: اگر این افراد به درستی پذیرفته می شدند، اگر این فشار دائمی پلیس بر آنها نبود، ما اینجا نبودیم. فشار پلیس مهاجرانی را که نمی دانند چه چیزی بخورند، بنوشند و یا چگونه خود را بشویند و زیر نظر پلیس قرار دارند، مهاجران را به سمت مناطق پرخطر سوق می دهد.
وی سیاست فعلی را «غیرسازنده» میخواند و معتقد است: هر چقدر هم که شمال فرانسه را به جهنم مهاجران تبدیل کنیم، هیچ چیز تغییر نخواهد کرد.
سیاست «رهایشان کنید تا بمیرند» مساله تازه ای نیست و دستکم از ۲۰ سال پیش در این مسیر مهاجرتی اعمال میشود. پیشتر در اوایل سال ۲۰۰۰ میلادی نیز مهاجران در سرزمینی که هیچ کاری برای پذیرش آنان نمی کرد، جان می سپردند.
در سپتامبر (شهریور) ۲۰۰۱، جوان ۱۹ ساله عراقی به نام صابر در اردوگاه سانگات (Sangatte) با خودرویی سنگین تصادف کرد و جان باخت. این اردوگاه که دولت آن را در سال ۱۹۹۹ میلادی ایجاد کرده بود تا سال ۲۰۰۲، ۶۳ هزار پناهجو را با شرایط تاسف بار در خود جای داد.
در سال ۲۰۰۳ در مقالهای که در نشریه «حق کامل» به چاپ رسید، از این اردوگاه به عنوان «سولهای از ورقههای فلزی» یاد شد. در این مطلب آمده بود: در فضایی وسیع و بسیار بلند جایی که صداها در هم میآمیزد، ۸۰۰ تا ۱۵۰۰ مرد جوان بیکار و منتظر برای استحمام و یا استفاده از مراقبتهای درمانی در صف های طویل انتظار می کشند.
به گفته کمیساریای عالی پناهجویان، این اردوگاه روزانه یک هزار و ۷۰۰ مهاجر را در خود جای می داده است و در برخی مواقع سال این تعداد به سه هزار نفر از حدود ۵۰ کشور می رسیده است.
یک جوان عراقی به نام محمد در آوریل (فروردین) سال ۲۰۰۲ در همین اردوگاه با چاقو مورد حمله قرار گرفت و کشته شد. این اردوگاه در نوامبر همان سال تعطیل شد و در عوض چادرهایی برای اقامت ساکنان آن در نظر گرفته شد.
ارزیابی
از دو دهه پیش تاکنون، گورستانهای مناطق اطراف از قبر مهاجران پر شده است. روی بسیاری از سنگها تنها تاریخ تولد یا نام کوچک و یا نام مستعار به چشم می خورد زیرا جستجوی اطلاعات در مورد فرد متوفی و تلاش برای یافتن بستگان وی در کشور مبدأ مسیری دشوار است.
به گفته مائل گالیسون، این کار تا حد زیادی به انجمنهای فعال در حوزه مهاجران واگذار شده است که « لزوماً زمان یا ابزار لازم برای تحقیقات را ندارند».
به گفته این فعال امور مهاجران، مقام های فرانسه در تلاش هستند تا این مهاجران را نامرئی کنند و می کوشند تا مرگ آنان را هم نادیده بگیرند. همین امر مسائل و مشکلات مهاجران را بزرگتر و دشوارتر می کند.
بسیاری از این مهاجران قربانی سیاست «رهایشان کنید تا بمیرند» جان خود را از دست میدهند و در گورهایی بی نام و نشان به خاک سپرده میشوند بی آنکه خانواده و بستگانشان از این مرگ مطلع باشند.