ارومیه - ایرنا - روزهای پایانی مرداد از سه دهه پیش، همواره یادآور روزهای شیرینی برای مردم ایران اسلامی بوده و خاطره ورود آزادگان به میهن اسلامی را تداعی می‌کند، روزهایی که فرزندان ملت پس از سال‌ها رنج و تلاش به آغوش پدران و مادران خود بازگشتند تا رنجی طولانی به پایانی خوش برسد.

به گزارش ایرنا، چند روزی از نیمه مرداد نگذشته بود که خبری خوشحال کننده در رسانه‌های آن زمان که انگشت شمار هم بودند، منعکس شد و چشم‌ها را به خود خیره کرد؛ «آزادگان به میهن باز می‌گردند».

این خبر به سرعت برق و باد در بین مردم ایران بویژه خانواده‌های چشم انتظار فرزندان و برادران و شوهران، چرخید و خوشحالی زایدالوصف همراه با نگرانی و اضطراب در همه این خانواده‌ها و حتی همه ملت ایران رخ نمود.

در آن روزها، ساعت‌ها و حتی دقایق رسیدن به جگر گوشه‌های خانواده‌ها، به کندی می‌گذشت و انگار که ساعت‌ها از حرکت ایستاده بودند و توانی برای حرکت به سمت روز موعود نداشتند.

کوچه‌ها و خیابان‌ها برای میزبانی از آزادگان سرافراز میهن اسلامی، آذین بندی شد، چراغ‌های رنگی به همراه پرچم‌های ایران اسلامی و همچنین شعارهایی در وصف آزادگان سرافراز و پلاکاردهایی منقش به فرمایشات امام راحل و مقام معظم رهبری در خصوص دفاع مقدس و آزادگان سرافراز همه معابر و کوچه‌ها را پر از نقش و نگار کرده بود.

بسیاری از خانواده‌ها، برای دیدن حتی یکی دو ساعت زودتر جگر گوشه‌های خود، به مرز ایران و عراق سرازیر شدند و آنجا صف‌های طولانی از مردم منتظر دیده می‌شد.

اما آنسوی مرزها هم نه تنها دست کمی از ایران نداشت، بلکه اشتیاق حضور در جمع خانواده‌ها و جدا شدن از رنج‌های بی حد و حصر اسارت در چنگال رژیم بعث، موجب شده بود تا شوق رسیدن به خاک وطن لحظه به لحظه و ساعت به ساعت در بین آزادگان بیشتر و بیشتر شود.

بالاخره روز موعود فرا رسید و آزادگان و خانواده‌هایشان، دیده در دیده هم، چشم‌شان از دیدن یکدیگر روشن و سراسر ایران اسلامی غرق در شادی و شور و شوق بازگشت فرزندان ملت به آغوش ملت شد.

چه بسیار فرزندانی که تا ساعت‌ها در آغوش پدر و مادر خود آرام گرفتند و چه بسیار جوانانی که به محض رسیدن به خاک وطن، سر از پا نشناخته و خاک میهن را غرق در بوسه کرده و تا ساعت‌ها سجده شکر بر درگاه معبود به جای آوردند.

این روزها، برای هیچ یک از ملت ایران، فراموش نشدنی نیست؛ چه آنان که سفر کرده‌ای برای دفاع از ایران داشتند که در چنگال دشمن اسیر شده بود و چه آنان که نداشتند ولی غم و غصه دوست، همسایه، رفیق، آشنا، همشهری و هم میهنی خود را می‌خوردند و آه حسرت می‌کشیدند.

آری ۲ هزار خانواده آزادگان سرافراز در آذربایجان غربی و ده‌ها هزار خانواده در سراسر ایران اسلامی، ۲۶ مرداد را آغازین روز زندگی خود می‌دانند و هر سال، آن را به عنوان نوروزی که تازه در آن متولد شده‌اند، جشن می‌گیرند.

اما هنوز با وجود بیش از ۳۰ سال، زمان برای کسانی که در آن روزهای پر از شادی و خوشی، جگو گوشه‌هایشان را نیافتند به کُندی و کُندی و کُندی می‌گذرد و حسرت دیدار فرزندان، پدران، برادران و شوهرانشان هنوز بر قلب آنان سنگینی می‌کند؛ آنان هنوز هم چشم به راه هستند تا شاید فرجی شود و فرزند خود را یک بار، فقط یک بار دیگر بر آغوش کشند و تا جان دارند، گریه کنند.