تقاضا دارم در ممیزی ها و صدور پروانه ساخت و نمایش متعادلتر رفتار شود. باید اعتماد بیشتری به هنرمندان بشود و همچنین به نیاز مردم بیشتر توجه کنند. توصیه می کنم که دولت به مسائل بخش خصوصی و اصناف ورود نداشته باشد. تعامل خیلی خوب است ولی دخالت کمتر مسئولیت پاسخگویی کمتری را برای دولت به وجود خواهد آورد.
یک سالی که از استقرار دولت سیزدهم گذشته زمان زیادی نیست که بتوانیم بگوییم محصول عملکرد این دولت را میتوانیم ببینیم. ضمن این که در بخش سینمایی با آمد و رفت دولت ها تغییر آنچنانی ایجاد نمی شود.
آقای خزایی، معاون سینمایی و مدیران اطرافشان همگی مورد وثوق و مورد تایید هستند. من به لحاظ منش این افراد را قبول دارم و باید درباره روشهایشان بحث کنم. در مجموع خاستگاه سازمان سینمایی را از نظر نیت و هدف و برنامه ریزی که دارند مثبت ارزیابی می کنم.
نحوه اکران و چینش فیلم ها و آیین نامه های نمایش بهتر است بر اساس تجربه کسانی که خودشان در دل کار هستند صورت بگیرد. اگر جایی چالش و اختلافی بود باید دولت به عنوان یک بزرگتر وارد شود.
دولت در بخش محتوایی باید با دید بازتر و با اعتماد به فیلمسازان کار را جلو ببرد. نتیجه بیاعتمادی به فیلمساز ساخته شدن برخی سوژهها در خارج از کشور است. اگر اجازه ندهیم بچهای در خانواده حرف بزند، غریبهای زودتر حرفهای او را میشنود و سو استفاده میکند. به هنرمندان باید آزادی بیشتری بدهند. اگر دولتمردان ارتباط شان را با فیلمسازان قوی کنند، آنها هم در عملکرد خودشان ملاحظات را در نظر می گیرند.
جشنواره فیلم فجر نشان دهنده عملکرد دولت نیست و برآیند عملکرد هنرمندان ماست. مدیریت دولت را در جشنواره فجر میبینیم و این مدیریت به معنای عملکرد سینمایی دولت نیست. فیلم های حاضر در جشنواره عملکرد دولت محسوب نمیشوند.
فیلمهای حمایتی فارابی هم تا سقف ۵۰ درصد مربوط به دولت هستند. برآیند مدیریت و عملکرد یک سیستم دولتی رابطه اش با بخش خصوصی و مردم و ارباب رجوع است. در هر حوزه ای از صنعت گرفته تا کشاورزی و تولید ملی و معماری عملکرد دولت شامل میزان و شکل ارتباطش با مردم و متخصصان امر است. در جشنواره فجر هم باید دنبال روابط شکل گرفته باشیم.