به گزارش ایرنا، دولت قبل در مورد بورس هم با فریب دادن مردم برای ورود انبوه به بورس و سپس فروش سهام دولتی و رفع کسری بودجه و سپس رها کردن بازار سهام به دست شرکتهای بزرگ حقوقی، آنچنان ضربهای به اعتماد مردم وارد کرده که سالیان سال زمان خواهد برد تا دوباره مردم ایران به بورس اعتماد کنند.
نکته جالب توجه در ماجرای بورس در سالهای ۹۸ و ۹۹، دخالتهای بیحد و اندازه دولت دوازدهم در بورس بوده است. جایی که مردم بعضاً تا ۷۰ درصد ضرر را تحمل کردند تا دولت گذشته بتواند کسریهای خود را جبران کند. البته در این بین در صورتی که ورود مجلس و قوه قضائیه نبود، شاید بازار سرمایه همچنان در آتش میسوخت و مردم نیز باید در این میان میسوختند.
دولت گذشته در اقدامی دیگر باقیمانده سهام خود در برخی شرکتها را در قالب صندوقهای ETF به مردم واگذار کرد و پس از فروش، آن را به حال خود رها کرد به طوری که مردم بیش از ۵۰ درصد زیان کردند.
وزیر اقتصاد دولت گذشته واگذاری سهام دولت در قالب صندوقهای ETF را توزیع ثروت میان مردم میدانست؛ اما زمانی که قیمت این سهم به ۵۰ درصد کاهش پیدا کرد، وی تا روز آخر دولت حرفی درباره آن به زبان نیاورد.
بیبرنامگی دولت گذشته برای سهام عدالت از روزهای اول تشکیل دولت یازدهم مشخص بود؛ اما در روزهایی که بازار با سرعت تمام به سمت قلههای تاریخی حرکت میکرد، دولت گذشته بحث آزادسازی این سهام را مطرح و مجوزهای لازم جهت این اقدام را نیز دریافت کرد؛ اما بیتدبیریها ادامه داشت و از نیمه مردادماه ۱۳۹۹ حدود ۶۰ درصد ارزش سهام عدالت کاهش یافته است.
آزادسازی ۶۰ درصدی سهام عدالت در فاصله کوتاه، مشخص نبودن روند فروش سهامهای موجود در پورتفوی افراد و عرضههای آبشاری بانکها و کارگزاریها در مواقع حساس از علت کاهش قیمت سهام عدالت بود. البته برخی افراد، سهام عدالت را دلیل ریزش بازار میدانند که بازهم میتوان ردپای تصمیمات اشتباه سازمان بورس و دولت گذشته را در این ماجرا نیز مشاهده کرد.
حسن روحانی در ۱۶ مرداد ۹۹ درست ۳ روز پیش از ورود بورس به فاز اصلاح، در جلسه هماهنگی اقتصادی دولت، گفت: با شرایطی که بورس نشان میدهد اوضاع بهتر خواهد شد؛ مردم باید همهچیز را به بورس بسپارند.
این بیان دولتمردان که در ماههای قبل از آن هم توسط برخی دیگر از دولتمردان تکرار شده بود، ورود پول به بورس را سرعت بیشتری داد؛ اما سهامداران نمیدانستند چه آیندهای در انتظار آنها خواهد بود.
دخالتهای دولت گذشته تا جایی ادامه داشت که محمود واعظی، رئیس دفتر رئیس دولت دوازدهم، در زمان افت شاخص کل در شهریورماه در گفتوگوی ویژه خبری اعلام کرد، شاخص در بازه یک میلیون و پانصد هزار واحدی تا یک میلیون و ششصد هزار واحدی حمایت جدی دارد و بیشتر از این دیگر ریزش نخواهد داشت.
این سیگنالدهی واعظی در آن برهه موجب انتقادات جدی به نحوه مدیریت بازار سرمایه شد. در آن زمان برخی کارشناسان ریزش بورس را دستوری میدانستند؛ اما همین مسئله باعث واکنش منفی بورس شد و این ریزش ادامهدار تا شاخص یک میلیون و دویست هزار واحدی نیز ادامه داشت.
واعظی در اظهارنظر دیگری گفته بود: «دولت در بورس دخالت نمیکند، ولی وظیفه دارد از بورس صیانت و مراقبت کند تا حقوقیها و افرادی که در آنجا نفوذ دارند، نتوانند حرکتی انجام دهند که باعث شود مردمی که سهام خرد و کوچک دارند، متضرر شوند». در همین میان، سهامداران خرد معتقد بودند، دولت مردم را به سرمایهگذاری در بورس و سهامداری دعوت کرد، اما حالا پشتشان را خالی کرده است.
در زمانی که بازار سرمایه وارد فاز اصلاحی شده بود، گاهی شاخص کل روند مثبت به خود میگرفت، اما شاخص هموزن همچنان منفی بود. این اتفاق در برهههایی رخ میداد که دولت، شرکتهای حقوقی را وادار به حمایت از بورس میکرد؛ اما این حمایتها تنها در تعدادی از نمادها که به شاخص ساز معروف بوده و اتفاقاً نمادهای دولتی نیز بودند، رخ میداد. این سبک حمایت از بازار به دلیل اینکه نمیتوانست سهامداران خرد را با خود همراه کند، اثر یک یا دو روزه داشت و بازار بازهم به همان سبک قدیم مدیریت میشد.
در پایان باید گفت، دخالتهای دولت گذشته در بورس تنها منجر به گسترش بیاعتمادی در بازار شده است و شاید رشدهای مقطعی فرصتی برای خروج عدهای باشد. مشخص است که مدت زیادی طول میکشد تا اعتماد مردم به بورس دوباره جلب شود.