اداره کل پژوهش و بررسیهای خبری ایرنا در تلاش است تا در سلسله مطالبی یاد و اثر استادان و پژوهشگران ایران اسلامی را که بر اثر بیماری کرونا از دنیا رفتند، زنده کند.
تولد و تحصیلات
احمد گلمحمدی در ۱۳۴۷ در ارسباران (استان آذربایجان شرقی) به دنیا آمد. وی پس از گذراندن تحصیلات مقاطع ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان، در رشته علوم سیاسی دانشگاه تهران پذیرفته شد و تحصیلات خود را تا دوره دکتری در این دانشگاه به اتمام رساند.
فعالیتهای علمی
گلمحمدی بعد از اتمام تحصیل به عنوان عضو هیات علمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی پذیرفته شد. وی در این دانشگاه عضو کمیته علمی بررسی وحدت و هویت ملی بود و فعالیتهایی همچون همکاری در تنظیم آییننامه وظایف اعضای هیئت علمی پژوهشی، ویراستاری علمی مجموعه سخنرانیهای هفته پژوهش، عضویت در شورای برنامهریزی و کمیته شورای انتشارات دانشکده علوم سیاسی و عضویت در کمیته همایش تاریخ و علوم سیاسی و … را نیز داشت.
تالیفات و ترجمهها
-کتاب جهانی شدن، فرهنگ، هویت: گلمحمدی در این کتاب با تمرکز بر بعد فرهنگی جهانی شدن، به رابطه آن با فرهنگها و هویتهای بومی میپردازد. فرضیه اصلی مباحث کتاب آن است که «فرآیند جهانی شدن، خاصگراییهای فرهنگی را تقویت میکند». گلمحمدی در این کتاب معتقد است که «فرایند جهانیشدن از طریق بازسازی فضا و زمان، نفوذپذیر ساختن مرزها و گسترش چشمگیر فضای اجتماعی، منابع و شرایط لازم برای هویتسازی و معنایابی سنتی را تا حدودی بسیار زیاد از بین میبرد. درنتیجه نوعی بحران هویت و معنا پدید میآید و بازسازی هویت گریزناپذیر میشود. برخی افراد چیره شدن بر بحران را صرفا در گرو توسل به منابع و شیوههای سنتی هویتسازی میدانند و بدینترتیب بستر اجتماعی مناسبی برای خاصگراییها یا بنیادگراییهای فرهنگی فراهم میشود. درواقع ویژگیها و عناصر ایدئولوژیک اینگونه بنیادگراییهای فرهنگی بازتاب نیازهای روانی اینگونه افراد است. آیا این بنیادگراییهای فرهنگی گریزناپذیرند؟»[۱]
-اسناد فداییان اسلام: گلمحمدی این کتاب در دو جلد تالیف کرد که انتشار آن، برخی اتفاقات پشت پرده و نقش چهرههای سیاسی را در برکشاندن این گروه افراطی نمایان کرد.
-چیستی، تحول و چشمانداز دولت: یکی دیگر آثار مهم احمد گلمحمدی است که در آن نه تنها به پرسش از چیستی و اهمیت دولت پاسخهای روشن و معتبری میدهد، بلکه تصویری از تحول تاریخ دولت ترسیم میکند تا نشان دهد که «در سالهای آغازین هزاره سوم، دولت چه وضعیتی دارد و چه چشماندازی میتوان برای آن تصور کرد».
گلمحمدی علاوه بر تالیف کتابهایی در زمینه تاریخ و سیاست ایران، در زمینه ترجمه نیز فعال بود و آثاری همچون «ایران بین دو انقلاب اثر یرواند آبراهامیان؛ درآمدی انتقادی بر تحلیل سیاسی اثر کالین های؛ درآمدی بر فلسفه تاریخ اثر مایکل استنفورد؛ معنا، فرهنگ و زندگی اجتماعی اثر استوارت هال و...» حاصل تلاشهای دلسوزانه او است.
دیدگاهها راجع به تاریخ، دولت و قدرت سیاسی
گلمحمدی دیدگاهش در مورد تاریخ، دولت، قدرت سیاسی، فرهنگ و ... را در قالب کتاب، مقاله، مصاحبه و ... در اختیار علاقمندان به این حوزه گذاشت. وی معتقد بود که «نقطه تلاقی همه علوم با تاریخ این است که تاریخ امکان و عرصهای را در راستای اصلاح، ارتقا و بهبود این علوم فراهم میکند. به عبارت دیگر تاریخ دادهها، یا بستر یا آزمایشگاهی را برای سایر علوم فراهم میکند تا علوم بتوانند داراییهای مفهومی و نظری خودشان را نقد کنند و محک بزنند، به ویژه در حوزه علوم انسانی زیرا هستیهای انسانی و اجتماعی به معنای متعارف آزمایشپذیر نیستند»
او بر این باور بود که «تاریخ شرایط آزمایشگاهی فراهم میکند که بر اساس آن علوم ادعاهای شناختی خودشان را بسنجند. در مورد علوم تجربی امکانهایی برای آزمایش فرضیه ها وجود دارد اما در مورد علوم انسانی و علوم سیاسی این امکان فراهم نیست»
این استاد دانشگاه تاریخ را آزمایشگاه علوم سیاسی میدانست که «شرایطی را فراهم میکند که عالمان سیاست به واسطه آنها بتوانند نظامهای مفهومی و تئوریهای خودشان را محک بزنند و اعتبارشان را بسنجند»
گلمحمدی در خصوص نسبت تاریخ و علوم سیاسی معتقد بود که «تاریخ به عنوان علم شناخت گذشته، عالمان سیاسی را توانا میسازد که داراییهای مفهومی خودشان را محک بزنند وگرنه باید صبر کنند و ببینند در آینده این اتفاق میافتد یا خیر. اتفاقاً مفهومسازیهای صورت گرفته در علم سیاست نیز بر اساس تاریخ است؛ یعنی این مفهومها بر اساس تاریخ ساخته میشود و ریشه در شناخت تاریخی دارد»[۲]
وی دولت را مهمترین نهاد زندگی اجتماعی میدانست و معتقد بود که «تعریفی که ماکس وبر از دولت تنها تعریفی است که حداکثر اجماع بر سر آن وجود دارد. در این تعریف دولت یعنی نهاد مدعی انحصار اعمال زور مشروع در قلمروی معین. بنابراین دولت آن نوع اعمال زوری است که اولاً انحصاری است، ثانیاً مشروع است و ثالثاً قلمرومند است. وقتی این عناصر مجتمع شوند دولت تاسیس شده است»
گلمحمدی تفاوت دولت مدرن با دولت در دوران پیشامدرن را صرفاً به بوروکراسی دقیق و الگوی مشروعیتش که بروکراتیک است، مربوط میدانست و گفته بود که «باید بین دولت و حکومت و رژیم و نظام تفاوت قائل شد. دولت نهادی است که همه این نهادها را در بر میگیرد. حکومت به اعتبار دولت هویت پیدا میکند، حتی ملیت (Nationality) به اعتبار دولت معنادار میشود و ملت ایران یعنی ملت دولت ایران. به لحاظ منطقی تاسیس دولت مقدم بر ملیت به معنای نشنالیتی است؛ یعنی مجموعه افرادی که به اعتبار قرار گرفتن در قلمروی معین، هویت مییابد. بر این اساس است که دولت ناچار از ساختن یک هویت و مسلط کردن بخشیدن آن بر سایر هویتها hست. ممکن است که ادعا شود پیش از تاسیس دولت نیز ملت بوده است اما منظور ما ملت به عنوان Nationality است، یعنی انسانهایی که در قلمروی مشخصی که دولت به نحو انحصاری اعمال زور مشروع میکند، زندگی میکنند. به این معناست که دولت مقدم بر ملت است».[۳]
درگذشت
سرانجام این چهره نخبه و فرهنگی در دورهای که مرزهای پختگی را طی کرده بود و با برنامهریزی برای زندگی شخصی و فرهنگی خود، هنوز کارهای انجامنشده و نیمهکاره فراوانی در پیش داشت در۳۰ مرداد ۱۴۰۰ بر اثر بیماری کرونا درگذشت.
پینوشت
[۱] گلمحمدی، احمد(۱۳۸۶). جهانی شدن، فرهنگ، هویت، تهران: نشر نی.