درگذشت و فقدان بابک برزویه برای من و همه کسانی که زندهنام بابک برزویه را میشناختند، سخت؛ تلخ و بسیار ناراحت کننده است . آشنایی ما با بابک برزویه از زمان بیماری آقای داوود رشیدی شروع شد و این آشنایی و رابطه هر روز نزدیکتر و همراهتر میشد. نمیتوانم خاطرش را فراموش کنم. همیشه همراه؛ یار و یاورمان بود و کنارمان حضور داشت. هر وقت به کمکی نیاز داشتیم و از او کاری میخواستیم؛ به عنوان یک دوست با کمال میل و مهربانی انجام میداد و کنارمان بود.
پیش از اینها نیز در حضور آقای رشیدی باز هم بابک برزویه مهربان در همه دیدارها و یادها مانند دوستی خوب حضور داشت. متاسفم در این مدت فرصت نشد با توجه به شرایط کرونا به دیدارش بروم. برزویه قبل از این حادثه اخیر نیز تجربه عارضه مغزی را داشت و به سلامت از آن گذشته بود. به همین خاطر همه ما انتظار داشتیم که اینبار هم خبر سلامتی او را بشنویم؛ اما متاسفانه خبر فقدان و جدا شدندش از میان ما منتشر شد و به دستمان رسید.
زندهنام برزویه را جدا از مسئله کار نیز دوستی همراه میدانستیم با لبخندی همیشگی که در جشنهای تولد یا دورهمیهای خانوادگی که داشتیم؛ مهمترین تصویری که از او در یاد همگان میماند محبت بیدریغ و مهربانی خالصانهاش بود.
در آخرین جشن تولد داوود رشیدی حضور داشت و صبح زود عکس زیبایی از آقای رشیدی در کنار کیک تولد برای مجله بانی فیلم فرستاد و این عکس روی جلد مجله چاپ شد و بسیار برای من دوست داشتنی بود. من و خانواده رشیدی این اتفاق را به همسر عزیزش، فرزندانش و مخصوصاً پدر بزرگوارش تسلیت میگویم و از خداوند برای آنها طلب بردباری و صبر دارم.