راهبرد شکست خورده ۲ دههای آمریکا در افغانستان
۲۴ مرداد ماه ۱۴۰۱ (۱۵ اوت ۲۰۲۲) سالروز خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان پس از ۲۰ سال اشغالگری بود؛ رخدادی که به دستور «جو بایدن» صورت گرفت؛ این خروج که غیرمسئولانه قلمداد شد، حملات شدید مخالفان را به دنبال داشت.
یکی از عمده دلایل انتقادها به دولتهای مختلف آمریکا، به جنگهای بیرون از خانه به ویژه در افغانستان و هزینههای تریلیون دلاری آن است.
در ارتباط با هزینههای آمریکا در افغانستان چندی پیش «دانشگاه براون» در یک بررسی همهجانبه، برآورد کرد این کشور در ۲۰ سال گذشته که از ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ میلادی آغاز شده، در مجموع ۲.۲۶ تریلیون دلار برای جنگ در افغانستان هزینه کرده است. به این معنا که این جنگ روزانه ۳۰۰ میلیون دلار برای آمریکا خرج داشته و سرانه آن به ازای هر فرد افغانستانی معادل ۵۰ هزار دلار بودهاست.
در ادامه این بررسی آمده: «۲.۲۶ هزار میلیارد دلار هزینه در افغانستان شامل بیش از ۸۰۰ میلیارد دلار هزینههای مستقیم جنگ و افزون بر ۸۵ میلیارد دلار صرف آموزش ارتش افغانستان شده است.»
تورم در آمریکا در ماه ژوئن(تیر) به ۹.۱ درصد افزایش یافت و در همان ماه، تورم در بخش انرژی به ۴۱.۶ رسید. این میزان تورم در چهار دهه گذشته این کشور بیسابقه بودهاستاز نظر تلفات انسانی نیز جنگ افغانستان موجب جان باختن ۲ هزار و ۵۰۰ سرباز آمریکایی و نزدیک به چهار هزار پیمانکار غیرنظامی آمریکایی شده است. همچنین «اداره بازرس ویژه آمریکا در امور افغانستان» یا «سیگار» چندی پیش در گزارشی اعلام کرد «در جنگ ۲۰ ساله ایالات متحده در افغانستان ۶۶ هزار نظامی و ۴۸ هزار غیرنظامی افغان کشته شده و ۷۵ هزار غیرنظامی دیگر این کشور نیز زخمی شدهاند.»
با توجه به این تلفات جانی و هزینههای مالی، آمریکا در نهایت شکست را پذیرفت و خاک افغانستان را برای همیشه ترک کرد اما همین خروج غیرمسئولانه نیز به وخامت اوضاع افغانستان افزود و از سوی دیگر، بیاعتمادی متحدان آمریکا به سیاستهای کاخ سفید را رقم زد.
در فضای پسابحران اوکراین نیز آمریکا با مشکلات اقتصادی چشمگیری مواجه شدهاست. تورم در این کشور در ماه ژوئن به ۹.۱ درصد افزایش یافت و در همان ماه تورم در بخش انرژی به ۴۱.۶ رسید که این میزان تورم در چهار دهه گذشته این کشور بیسابقه بودهاست.
خروج نیروهای شکست خورده آمریکا از سومالی
حدود ۲ دهه پیش از حضور نظامی فرانسه در مالی، سومالی در شرق آفریقا هدف نیروهای آمریکایی درآمده بود. به دنبال سرنگونی دولت «محمد زیادباره» دیکتاتور وابسته سومالی توسط گروههای مخالف در سال ۱۹۹۱، نیروهای آمریکایی به بهانه پایان دادن به شورشهای سومالی و در واقع برای روی کار آوردن دولتی دست نشانده، در سال ۱۹۹۲ وارد این کشور شدند.
در حالی که گروههای فاتح در مورد تشکیل یک دولت ائتلافی به توافق نرسیده و این خود منجر به جنگ داخلی شده بود، حضور سربازان آمریکایی در قالب نیروهای پاسدار صلح سازمان ملل نیز با مقاومت نیروهای سومالیایی مواجه شد.
استدلال وزارت دفاع آمریکا موسوم به پنتاگون و سازمان جاسوسی این کشور (سیا)، این بود که در مدت زمان کوتاهی، حکومت مطلوب آمریکا را بر سومالی حاکم خواهند ساخت اما شبهنظامیان سومالی علیه نیروهای نظامی آمریکا وارد جنگ شدند و این درگیریها، خسارات بیشتری به کشور وارد آورد.
آمریکا در طول اشغال نظامی سومالی و مبارزه با مردم و نیروهای شبهنظامی این کشور، متحمل تلفات زیادی شد که این امر مخالفت افکار عمومی ایالات متحده را به همراه داشت و سبب درخواست کنگره از کاخ سفید برای خروج از سومالی شداز آن طرف، اشغالگران آمریکایی در طول اشغال نظامی سومالی و مبارزه با مردم و نیروهای شبهنظامی این کشور، متحمل تلفات زیادی شدند که این امر با مخالفت افکار عمومی آمریکا مواجه شد و در نتیجه کنگره آمریکا از کاخ سفید خواست ارتش ایالات متحده را از سومالی خارج کند.
سرانجام «بیل کلینتون» رئیسجمهوری وقت ایالات متحده، ۲۵ مارس ۱۹۹۴(۵ فروردین ۱۳۷۳) فرمان خروج نیروهای آمریکایی از این کشور آفریقایی را صادر و واشنگتن بدون به دست آوردن نتیجه مطلوب، با ناکامی خاک سومالی را ترک کرد.
پس از حملات ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ بار دیگر آمریکا به بهانه مقابله با تروریسم همواره در این کشور دست به خشونت زد. این در حالی است که ۲۵ درصد از تروریستهای خارجی که برای «الشباب» در سومالی میجنگند، اتباع انگلیسی هستند.
در مجموع، دخالت نظامی و اشغال سومالی از سوی ارتش آمریکا نه تنها به برقراری امنیت و ایمنی در آن کشور کمکی نکرد بلکه مردم بیش از پیش در معرض خطر قرار گرفته و فقیرتر شدند.
موسسه بروکینگز در پژوهشی اعلام کرد: «در سال ۲۰۱۰ میلادی فقط ۵۰ گروه مسلح در سومالی فعالیت داشتند اما شمار این گروهها، پنج سال بعد یعنی در سال ۲۰۱۵ با افزایش سه برابری به بیش از ۱۵۰ گروه مسلح رسید.» همچنانکه دامنه تجاوز و اشغالگری ارتش آمریکا از عراق به سوریه و از افغانستان به پاکستان گسترش پیدا کرد، جنگ در سومالی هم به این کشور محدود نشد و کنیا را هم درگیر ساخت.
نوبت فرار مجدد از عراق
نیروهای اشغالگر آمریکایی از سال ۲۰۰۳ میلادی به بهانه انهدام سلاحهای شیمیایی و کشتار جمعی عراق را اشغال کردند اما در سال ۲۰۱۱ ناگزیر به خروج کامل از این کشور شدند. ظهور داعش بار دیگر بهانه حضور آنها را در این کشور جنگزده فراهم کرد و بزرگترین پایگاه آنها «عین الاسد» در استان «الانبار» در غرب این کشور است. آمریکاییها همچنین شماری از نیروهای نظامی و سامانههای پدافندی را در سفارت خود در منطقه تحت تدابیر شدید امنیتی سبز در قلب بغداد مستقر کردهاند.
دولت آمریکا پیشتر اعلام کرد که تعداد نیروهای خود در عراق را به میزان ۵۰۰ نفر کاهش میدهد و درپی آن، ستاد عملیات مشترک عراق اعلام کرد خروج نخستین گروه نظامیان آمریکایی از این کشور در چارچوب توافق اخیر بین بغداد و واشنگتن آغاز شده است.
ائتلاف بینالمللی موسوم به ضد «داعش» بهتازگی شمار کل نیروهای آمریکایی در خاک عراق را سه هزار نفر اعلام کرد؛ با این حال، برخی منابع سیاسی و امنیتی این کشور شمار واقعی این نیروها در کشورشان را بیش از رقم اعلام شده دانسته و خواهان شفاف شدن موضوع هستند.
از نگاه ناظران، خروج نیروهای آمریکایی از عراق به مهمترین بحرانهای خاورمیانه پایان خواهد داد و مانع از آن خواهد شد که عراق عرصه رویارویی و از دست دادن بسیاری از افراد بیگناه شود
مسئولان و مردم عراق در مناسبتهای مختلف بر لزوم خروج نیروهای آمریکایی از کشورشان در راستای اجرای مصوبه پارلمان در این زمینه تاکید کردهاند. بسیاری از مخالفان حضور نظامی آمریکا معتقدند دولت عراق باید در اجرای مصوبه پارلمان عراق مبنی بر اخراج این نیروها پیش از برگزاری انتخابات پارلمانی ژوئن آینده(خرداد ۱۴۰۲) شتاب کند.
از نگاه ناظران، خروج نیروهای آمریکایی از عراق به مهمترین بحرانهای خاورمیانه پایان خواهد داد و مانع از آن خواهد شد که عراق عرصه رویارویی و از دست دادن بسیاری از افراد بیگناه شود. در مجموع، نظامیگری آمریکا همواره در دهههای اخیر با ناکامی و شکست همراه بودهاست که مهمترین دلیل آن در فرهنگ آمریکایی ریشه دارد.
پایگاه تحلیلی آمریکایی «دیلی بیست» چندی پیش در گزارشی با مرور شکستهای آمریکا از جنگ کره و ویتنام گرفته تا جنگهای افغانستان و عراق این پرسش را مطرح کرد «چرا مرگبارترین تشکیلات نظامی تاریخ، نمیتواند در جنگهایش پیروز شود؟»