یکی از عوامل اصلی تاثیرگذار بر جایگاه هر کشور در جهان، جمعیت آن است. بنابراین در زمینه بررسی میزان قدرت یک کشور، عامل جمعیت در کنار شاخصههایی همچون منابع، موقعیت راهبردی، وسعت جغرافیایی، توان نظامی و غیره حائز اهمیت است.
افزون بر آن، میزان قدرت و امنیت ملی هر کشوری به مسائل جمعیتی پیوند میخورد. امنیت ملی به شاخههای مختلفی نظیر امنیت نظامی، اقتصادی، امنیت محیطی و موضوعاتی از این دست دستهبندی میشود. عوامل اجتماعی به خصوص جمعیت، در بین عوامل قدرت ملی، مهمترین نقش را در بخش امنیت ملی ایفا میکند. به عبارت دقیقتر، روندهای رشد جمعیت بر قدرت و امنیت ملی تاثیرگذار است.
ورود جمعیت جهان به فاز پیری
سالهاست که در مورد تبعات سالخوردگی جمعیت جهان مقالات زیادی نوشته و هشدارهای جدی داده میشود اما طبق آمار هر روز بر سرعت این قطار افزوده میشود.
براساس اطلاعات سازمان ملل، جمعیت جهان به دلیل افزایش امید به زندگی و کاهش نرخ زاد و ولد بیشتر در حال پیر شدن است. در سال ۲۰۲۰، بیش از ۱۴۷ میلیون نفر در سراسر جهان بین ۸۰ تا ۹۹ سال سن داشتند که ۱.۹ درصد از جمعیت جهان را تشکیل میدادندبراساس اطلاعات سازمان ملل، جمعیت جهان به دلیل افزایش امید به زندگی و کاهش نرخ زاد و ولد بیشتر در حال پیر شدن است. در سال ۲۰۲۰، بیش از ۱۴۷ میلیون نفر در سراسر جهان بین ۸۰ تا ۹۹ سال سن داشتند که ۱.۹ درصد از جمعیت جهان را تشکیل میدادند.
سازمان ملل از جمله نهادهایی است که تحقیقات وسیع و مسترمی در این زمینه ارائه میدهد که آمار ذیل در مورد ترکیب سنی جمعیت جهان در سال ۲۰۲۰ از آن جمله به شمار میرود و بر اساس تازهترین اطلاعات این نهاد بینالمللی است.
این آمار نشان میدهد که جمعیت زیر ۲۰ سال که در سال ۱۹۵۰ حدود ۴۴ درصد تخمین زده میشد در سال ۲۰۲۰ به ۳۳ درصد تنزل یافته است. همچنین نزدیک به ۲۵ درصد از مردم آمریکا ۶۰ سال یا بیشتر سن دارند.
بر پایه این آمار، جمعیت جهان به دلیل افزایش امید به زندگی و کاهش نرخ زاد و ولد بیشتر در حال پیر شدن است. در سال ۲۰۲۰، بیش از ۱۴۷ میلیون نفر در سراسر جهان بین ۸۰ تا ۹۹ سال سن داشتند که ۱.۹ درصد از جمعیت جهان را تشکیل میدادند.
براساس آمار سازمان ملل بیشترین گروه سنی در جهان در سال ۲۰۲۰ شامل رده سنی ۲۰ تا ۳۹ سال است که تعداد ۲ میلیارد و ۳۰۰ میلیون یا به عبارتی ۲۹.۹ درصد از جمعیت جهان را به خود اختصاص داده بود.
در نمودار زیر که درصد جمعیت سالمند در جهان را طی سالهای ۱۹۵۰ و ۲۰۵۰ نشان میدهد به خوبی روند پیری جمعیت به تصویر کشیده است.
در سطح جهانی، تعداد افراد مسنتر بیشتر از افراد در تمام گروههای سنی جوانتر در حال افزایش هستند. در سال ۱۹۸۰، تعداد کودکان ۰-۹ ساله به میزان قابل توجهی از افراد ۶۰ ساله یا ۶۰ سال به بالا بیشتر بود. بیش از (۱.۱ میلیارد در مقابل ۰.۴ میلیارد) اما انتظار میرود تا سال ۲۰۳۰ جمعیت جهانی افراد مسن از کودکان زیر ۱۰ سال (۱.۴۱ میلیارد در مقابل ۱.۳۵ میلیارد) فراتر رود.
پیشبینی کارشناسان سازمان ملل حاکی است: در سال ۲۰۵۰ تعداد افراد مسن ۶۰ سال یا بالاتر از تعداد نوجوانان و جوانان در سنین ۱۰ تا ۲۴ سال بیشتر خواهد بود (۲.۱ میلیارد در مقابل ۲.۰ میلیارد). همچنین در سال ۲۰۵۰، پیشبینی میشود که از هر پنج نفر یک نفر در سراسر جهان از سالمندان تشکیل شود.
انتظار می رود در سال ۲۰۵۰، افراد مسن ۳۵ درصد از جمعیت اروپا، ۲۸ درصد آمریکای شمالی، ۲۵ درصد آمریکای لاتین و حوزه کارائیب، ۲۴ درصد آسیا، ۲۳ درصد اقیانوسیه و نیز ۹ درصد آفریقا را تشکیل دهند.
در سال ۱۹۸۰، از هر ۱۰ نفر افراد مسن در جهان، یک نفر آن در اروپا بود و سهم جمعیت ۶۰ ساله یا بالاتر در هیچ کشور یا منطقهای هنوز به ۲۵ درصد نمیرسید. در سال ۲۰۱۷، سهم افراد مسن در هر ۱۰ کشور با جمعیت سالمند از ۲۵ درصد فراتر رفت و در سال ۲۰۵۰، سالمندان بیش از ۳۹ درصد از جمعیت هر یک از ۱۰ کشور یا منطقه سالمند را تشکیل خواهند داد.
لازم به ذکر است که ژاپن در سال ۲۰۱۷ مسنترین جمعیت جهان بود (۳۳ درصد ۶۰ سال یا بیشتر) و پیشبینی میشود که این کشور در بحران پیری جمعیت باقی بماند و تا سال ۲۰۵۰ (۴۲ درصد ۶۰ سال یا بیشتر) مردم این کشور را تشکیل دهند. همچنین انتظار می رود که اروپا در سال ۲۰۵۰ عضو ۵ کشور از ۱۰ کشور یا منطقه مسن جهان باشد.
جمعیت ایران حدود ۱۰ سال پیرتر شده است
در سالهای اول انقلاب، نرخ رشد جمعیت کشور حدود سه درصد بود؛ به این معنا که جمعیت سالانه حدود سه درصد نسبت به سال قبل افزایش مییافت، اما از اواخر دهه ۶۰ از این درصد کاسته شد و این رقم در ابتدای ورود به دهه ۸۰ به حدود ۱.۵ درصد رسید و در سال ۱۳۹۸ رشد جمعیت کشور برای اولین بار به کمتر از یک درصد تنزل یافت. نرخ رشد جمعیت در سال ۹۹ به ۶ دهم درصد رسید و این امر حاکی از آن بود که ایران در حال افول جمعیتی قرار دارد.
بر اساس آمارهای رسمی در سال ۱۳۹۸ در کشور ۱۷۰ هزار نوزاد کمتر از سال ۱۳۹۷ به دنیا آمده و در سال ۹۹ هم نسبت به ۹۸، حدود ۸۰ هزار نوزاد کمتر متولد شد. همچنین «نرخ باروری کلی» (TFR) در کشورمان در سال ۹۸ حدود ۱.۶ اعلام شد و در ۹۹ نیز به میزان پایینتری رسید؛ این مقدار نزدیک به ۶۵ درصد نرخ باروری مورد نیاز برای حفظ جمعیت کشور است که نشان میدهد به طور حتم شاهد تغییرات جدی در ساختار جمعیتی خواهیم بود.
بسیاری از صاحبنظران با تکیه بر مستندات عملی و آمار رسمی انتشار یافته به این نتیجه رسیدهاند که سالمندی در ۲۰ سال آینده به ۲ برابر میرسد که جای بسی تامل و تدبیر دارد. بنابراین ایران که از سال ۱۳۹۵ بیشتر پای به سنین سالخوردگی گذاشته، شوربختانه برآورد میشود که تا سال ۱۴۳۰ سالخورده و پیر شود.
از نگاه ناظران، مؤلفهها و ویژگیهای ساختار جمعیتی کشور در حال تغییر است و چند سالی است که روند پیر شدن جمعیت ایران آغاز شده و با سرعت به این سمت درحرکت است. از این رو درواقع در حال از دست دادن جوانیِ جمعیت هستیم.
در سال ۱۳۳۵ میانه سنی جمعیت ۲۰.۲ سال بوده و در سال ۹۵، میانه سنی حدود ۳۰ سال محاسبه شده که نشان میدهد جمعیت ایران قریب به ۱۰ سال پیرتر شدهاست.
با توجه به نرخ رشد جمعیت در ایران و کاهش نرخ زاد و ولد، کارشناسان معتقدند تا دو دهه آینده، پیری جمعیت ایران به صورت کاملا ملموس رخ نشان خواهد داد. طبق آمار، جمعیت ایران در پایان چشم انداز ۲۰ ساله کشور، ۱۰۷ میلیون نفر خواهد بود که از این تعداد، بیش از ۱۵ میلیون و پانصد هزار نفر (۱۴/۷ درصد) سالمندان خواهند بود. یعنی جمعیت سالمند کشور از سال ۱۳۸۵ تا ۱۴۰۵ نزدیک سه برابر خواهد شد.
اکنون بیش از دو سوم جمعیت در سن کار و فعالیت هستند. جوانی جمعیت از اواخر دهه ۱۳۸۰ در ایران شروع می شود و در دهه ۱۴۲۰ پایان مییابد. طبق آمار، در سالهای ۱۳۹۰ تا ۱۴۲۰ افراد در سن کار بیشترین سهم را در جمعیت کشور دارند اما پس از ۱۴۲۰ رشد سریع سالمندی در کشور سبب میشود فقط حدود نیمی از جمعیت کشور در سن کار و فعالیت باشند؛ در حالی که ۳۲ درصد افراد جامعه را سالمندان تشکیل میدهند.
جمعیت ایران در پایان چشم انداز ۲۰ ساله کشور، ۱۰۷ میلیون نفر خواهد بود که از این تعداد، بیش از ۱۵ میلیون و پانصد هزار نفر (۱۴/۷ درصد) سالمندان خواهند بود. یعنی جمعیت سالمند کشور از سال ۱۳۸۵ تا ۱۴۰۵ نزدیک سه برابر خواهد شد
تبعات و پیامدهای پیری جمعیت
این پرسش به ذهن میرسد که پیری جمعیت ایران چه پیامدهایی دارد؟ آن گونه که پیشتر اشاره شد، میتوان اثرات و نتایج حاصل از پیری جمعیت ایران را در پنج دسته اصلی اقتصادی، اجتماعی، دفاعی-امنیتی، سیاسی و جمعیتی مطرح کرد که در ادامه شرح داده شده است. همه این عوامل و شاخصها بر سطح اقتدار و امنیت ملی تاثیر میگذارند.
اقتصادی: کاهش نیروی کار، کاهش سطح درآمد خانوار، کاهش سطح نوآوری، کاهش سطح تولید، افزایش بار مالی، کاهش سرعت توسعه، افزایش سلطه اقتصادی، کاهش سطح تولید و نیازمندی به داروهای خاص.
اجتماعی: تغییر سن کار، کاهش تعداد جمعیت نخبگان، کاهش نیروی کار فعال جامعه، نیاز به نگهداری و مراقبت، نیازمندی به خدمات بهداشتی و سلامت در سطح بالا، فشار زیاد به بیمههای اجتماعی، تغییر سبک زندگی خانوارها.
دفاعی – امنیتی: کاهش تعداد افراد در محدوده سنی مشمول سربازی، افزایش زمان خدمت سربازی، کاهش نشاط و پویایی نیروهای نظامی، کاهش نخبگان نظامی، ضعیف شدن بنیه دفاعی کشور، کاهش تولیدات نظامی، کاهش سطح خودکفایی تولیدات نظامی، مجبور به استفاده از نیروهای امنیتی اجارهای.
سیاسی: کاهش توان اقتصادی بینالمللی، کاهش قدرت بینالمللی، کاهش رابطه و همکاری با کشورهای همسایه، کاهش قدرت چانهزنی خارجی.
جمعیتی: ایجاد شکاف نسلی، بالا رفتن سن ازدواج، تغییر نظام تربیتی خانوار.
جمع بندی
علت روند پیری جمعیت ایران را میتوان به سیاستهای انقباضی کنترل جمعیت در دهه ۷۰ ارتباط داد یا همان شعار معروف «فرزند کمتر، زندگی بهتر». از طرفی سن ازدواج در کشور به دلایلی نظیر اوضاع اقتصادی، بیکاری، کاهش درآمد و افزایش هزینهها و تغییر الگوی زندگی بالا رفته است. در نتیجه باید از برنامهریزیها و اقدامات مناسب برای تعادل بخشیدن به این پدیده استقبال شود زیرا با افزایش تعداد سالمندان، تعداد نیروی کار جوان و نیز نخبگان کاهش مییابد که موجب ضربه به رشد اقتصادی کشور خواهد شد.
علت روند پیری جمعیت ایران را میتوان به سیاستهای انقباضی کنترل جمعیت در دهه ۷۰ ارتباط داد یا همان شعار معروف «فرزند کمتر، زندگی بهتر»افزون بر آن، با افزایش روند سالخوردگی و سالمندی، جمعیت کشور نیاز به مراقبت و صرف هزینههای بیشتری دارد و باید برنامههای اساسی برای حمایت از جمعیت سالمندان در کشور نیز در نظر گرفت. ذکر این نکته لازم است که هنگامی که جامعه به سمت تک فرزندی پیش میرود،خانههای سالمندان بیشتر افزایش مییابد. علاوه براین نگهداری از سالمندان مستلزم برخورداری از خدمات دارویی و بهداشتی، هزینه، زمان و نیروی کار است که خود به خود بخشی از نیروی کار موجود در چرخه تولید را به این سمت سوق میدهد.