تاریخ انتشار: ۶ شهریور ۱۴۰۱ - ۱۲:۵۳

یزد - ایرنا - هوشنگ ابتهاج هم به جریان جاودانه‌ی حیات پیوست و پیکرش را بعد از چند روز انتظار برای دفن به موطن و مولدش انتقال دادند، روانش شاد.

از روز درگذشتِ این شاعر نامی تا هم اینک، فضای رسانه‌ای کشور، مملوِّ از کلیپ‌ها، پادکست‌ها و مطالبِ مختلفی است که در فقدان این شاعر معاصر تهیّه یا نگاشته شده است، این واکنش‌های کاربران که تقریباً عمومِ مردم را شامل می شود، اتفاقی نیست، چراکه مردم با این همه مسائل و مشکلات بیکار نیستند که وقت خود را صرفِ یک مسئله‌ی پیش پا افتاده و کم اهمیّت کنند بلکه بی‌شک همراهی و همدلی عموم مردم با مرگِ یک شاعر ۹۴ ساله می‌تواند، دلایل مختلفی داشته باشد:
نخست اینکه سایه، شاعری جامعه گرا، مردمی و متعهد  بود، شاعری که در سنین مختلف، موضع گیری های خاصی داشت و به عنوانِ کنشگر سیاسی، جایگاهِ ویژه ای در میان مردم پیدا کرده بود.
دویم اینکه: این شاعر آثار ارزشمندی از خود به جا گذاشت. آثاری که همواره مورد توجه اقشار مختلف مردم، از افراد بیسواد تا استادان دانشگاه قرار گرفت، معمولاً عموم علاقه مندان به شعر و ادبیات، دستِ کم، چند بیت از اشعار سایه را از بر داشته و دارند.
سویم: تعداد زیادی از اشعار سایه را خنیاگران و خوانندگان معروفی همچون شجریان و دیگر خوانندگان هم دوره او، در قالب آواز و تصنیف اجرا کردند و این خود باعثِ محبوبیت و شهرتِ مضاعف سایه شد.
 درگذشت سایه و حضورِ مردم و رسانه‌ها در گرامی داشتِ این شاعر، حقایقی را روشن کرد که در نوشته‌های منتشر شده‌ی اخیر، کمتر به آن پرداخته شده است:
چند دهه‌ای است که پژوهشگران حوزه‌ی شعر و ادبیات و حتی برخی شاعران، به این باور رسیده‌اند که رسانه‌ی شعر، با بحران مخاطب مواجه شده است، به نظر می رسد که چنین اظهارِ نظری، خیلی هم دور از واقعیت نیست؛ ولیکن  شعر داریم تا شعر و شاعر داریم تا شاعر.
اگر منظور از شعر و شاعر، شعر و شاعرِ پُست مدرن و جیغ بنفش و جریان‌هایی از این دست باشد، چنین ادعایی، پُربیراه نیست اما با وجود شاعرانی در طراز سایه، بی‌گمان، چنین اظهار نظری خیلی نزدیکِ واقعیت نیست. به این دلیل که زندگی و مرگِ سایه، همه‌ی استدلال‌های چنین صاحب‌نظرانی را از حیّزِ انتفاع ساقط کرد.

شعر سایه در ذهن و ضمیر اقشار مختلف مردم رسوب کرده است و مردم همچون شاعران بزرگ زبان فارسی، سایه و شعرش را می‌پسندند و می ستایند، با این وصف، می‌توان ادعا کرد که مردم همچنان به شعر، به عنوانِ یک هنر فاخر گرایش دارند، منتهی مهم، نوع شعری است که در اختیار مردم قرار می گیرد نه هر چه نام شعر بر آن می‌گذارند. یقیناً امروز نیز همچون گذشته شعری مورد اقبال قرار می‌گیرد که ضمن دارا بودنِ ارزشِ هنری، با زمینه‌ی اجتماعی و فرهنگی آنان همخوانی و قرابت داشته باشد؛ آن گونه که شعر سایه و منزوی و شفیعی و تعداد کثیری از شاعران بزرگ معاصر، قرابت و همخوانی دارد.

... زمان بیکرانه را تو با شمار عمر ما مسنج/
به پای او دمی ست این درنگ درد و رنج/
بسان رود که در نشیب دره/
سر به سنگ می‌زند، رونده باش/
امید هیچ معجزی ز مرده نیست/
زنده باش../

مدرس دانشگاه دکترای ادبیات فارسی