عصر دیروز سهشنبه ۸ شهریور ۱۴۰۱، «حسین امیرعبداللهیان» وزیر امور خارجه کشورمان عازم مسکو شد.
وی در خصوص اهدافش از سفر به روسیه اظهار کرد: هدف اصلی از این سفر تلاش برای حل بحران اوکراین براساس درخواست به عمل آمده از تهران است. برخی طرفهای غربی خواهان نقشآفرینی فعال ایران در این موضوع هستند.
یک روز قبل از این اظهارات، وزارت خارجه روسیه اعلام کرده بود که امیرعبداللهیان در جریان این سفر با سرگئی لاوروف همتای روس خود پیرامون «آخرین تحولات برجام و همچنین همکاریهای ایران و روسیه در زمینه انرژی و حمل و نقل، تحولات در اوکراین، سوریه و افغانستان» گفتوگو خواهد کرد.
در توضیحی درباره این سفر، «محمد جمشیدی»، معاون سیاسی دفتر رئیسجمهوری اسلامی ایران در توییتر نوشت: یکی از روسای ارشد اروپای غربی از آیت الله رئیسی درخواست کرده بود که برای میانجیگری جنگ در اروپا کمک کند. پس از مجموعه ای از رایزنی ها، یک ابتکار صلح در کنار یک پیام مهم توسط وزیر خارجه آقای امیرعبداللهیان به مسکو ارسال شد.
برخی منابع خبری روز چهارشنبه خبر دادند که طرفی که این درخواست را مطرح کرده بود، فرانسه بوده است.
تکاپوی دیپلماتیک ایران و نیاز غرب به حل بحران
مقامات ایران همواره برای حل و فصل بحران ها چه در سطوح منطقه و چه فرامنطقه و بین المللی، دیپلماسی را راهگشا می دانند. با نگاهی به مواضع اعلانی جمهوری اسلامی از همان آغاز بحران اوکراین در اسفند ماه ۱۴۰۰، رویکرد تهران در این زمینه مشخص می شود.
تیر ماه امسال، وزیر امور خارجه کشورمان در گفتوگو با روزنامه ایتالیایی «لا رپوبلیکا» بر تلاش تهران برای متوقف شدن جنگ اوکراین تاکید کرد.
همچنین اردیبهشت ماه نیز وی در گفتوگوی تلفنی با همتای روس آمادگی ایران برای میانجیگری بین روسیه و اوکراین را اعلام کرد.
البته ایران کارنامه قابل قبولی در حوزه میانجیگری دارد که تلاش برای میانجیگری در اختلاف ارمنستان و جمهوری آذربایجان، تکاپوی دیپلماتیک با هدف برون رفت یمن، سوریه و افغانستان از بحران و نظایر آن تنها چند مورد از این قبیل تلاش ها است.
اینکه غرب اکنون دست به دامان ایران برای میانجیگری شده در ۲ محور کلیدی قابل بحث و بررسی است؛ نخست هراس و درماندگی غرب از تداوم بحران در آستانه فصل سرد و دوم، وزن بالای ایران در حل مسائل منطقه ای و بین المللی.
الف. هراس غرب از تبعات تداوم بحران
آمریکا و اروپا در بحران اوکراین دچار خطای محاسباتی شدید شدند و از تبعات تحریم روسیه ای که به انرژی آن به شدت وابسته اند، غافل ماندند چرا که اورپا نزدیک به ۴۰ درصد از واردات گاز طبیعی و یک چهارم نفت خود را از روسیه تامین میکند.
به باور کارشناسان، جایگزین کردن منابع انرژی روسیه در کوتاه مدت کاری بسیار دشوار و حتی غیرممکن خواهد بود؛ به ویژه با توجه به اقداماتی که در سالهای اخیر توسط کشورهای بزرگی مانند آلمان برای حذف تدریجی انرژی هستهای و زغالسنگ انجام شده، سوختهایی که هر دو میتواند جایگزینی برای سوخت روسیه باشد.
نشریه «فارین پالیسی» در گزارشی در همین رابطه با عنوان «اروپا هیچگاه نمیتواند انرژی روسیه را نادیده بگیرد» در این پیوند نوشت: برای هفتهها، رهبران اروپایی با وجود اینکه از حمله روسیه به اوکراین ناراضی هستند اما انرژی مسکو را از تحریمهای گسترده در امان نگاه داشتهاند تا کشورهای خود را که بسیاری از آنها بهشدت به تامین انرژی از این کشور وابستهاند، در تنگنای انرژی قرار ندهند.
حال تورمی که می بایست گریبانگیر روسیه شود، دامن خود اروپایی ها گرفته تا جایی که تورم در بخش مواد غذایی به حدود ۱۰ درصد و در بخش انرژی به حدود ۴۰ درصد رسیده است؛ شرایطی که برای آمریکا نیز به همین منوال پیش می رود و تورم در ایالات متحده رکورد چهار دهه قبل را شکسته است.
در مجموع، ناتوانی غرب در تامین انرژی و عدم همراهی کشورهای عربی منطقه با آمریکا و اروپا برای افزایش صادرات، به افزایش بهای نفت و گاز در جهان انجامید؛ رخدادی که نشان داد تحریمها نتیجه معکوس بر ایالات متحده و متحدان اروپایی داشته، رشد تورم را تسریع کرده و همچنین استانداردهای زندگی آنها را پایین آورده است.
پایگاه شبکه «فرانس ۲۴» نیز به تازگی در گزارشی به ادامه پیامدهای عملیات نظامی روسیه در اوکراین بر اروپا و تنگنای اقتصادی قاره سبز اشاره کرد که بهای برق را در اروپا به بالاترین سطح رساند.
این پایگاه افزود، «قیمت معاملات یک سال آتی برق آلمان به ۹۹۵ یورو به ازای هر مگاوات ساعت رسید و این رقم در فرانسه از یک هزار و ۱۰۰ یورو عبور و نسبت به سال گذشته، در هر دو کشور افزایشی ۱۰ برابری را تجربه کرد.»
اداره نظارت بر بازارهای گاز و برق در انگلیس (اوفگِم) هم اعلام کرد که سقف قیمت برق و گاز را از اول اکتبر، به ازای هر سال به طور متوسط به ۳ هزار و ۵۴۹ پوند (۴ هزار و ۱۹۷ دلار) افزایش خواهد داد.
اوفگم دلیل این افزایش را، برداشتهشدن محدودیتهای کووید -۱۹ و همچنین تحریمهای اعمال شده بر عرضه محصولات انرژی از روسیه عنوان کرد.
بهای گاز در اروپا نیز به تازگی به ۳۴۱ یورو به ازای هر مگاوات ساعت افزایش یافته است. قیمت گاز در اروپا در ماه مارس به ازای هر مگاوات ساعت به ۳۴۵ یورو رسید و رکورد شکست.
یافتههای تحقیق اخیر اندیشکده «بروگل» حاکی از آن است که کشورهای اروپایی از سپتامبر ۲۰۲۱ تا آگوست ۲۰۲۲، حدود ۲۳۶ میلیارد یورو برای محافظت از خانوادهها و شرکتها برابر افزایش بهای انرژی اختصاص دادهاند.
«جیوانی اسگاراواتی» محقق این اندیشکده درباره افزایش قیمتها به فرانس ۲۴ گفت که «زمستان برای همه کشورهای اروپایی، سخت خواهد بود. قیمتها همچنان بالا خواهد ماند و احتمالاً حتی بالاتر هم خواهد رفت»؛ همین واقعیت ها باعث شده مقامات و رسانه های غربی زبان به اعتراف بگشایند و آشکارا سیاست تحریمی علیه روسیه را ناکام و شکست خورد معرفی کنند.
در همین پیرامون بی دلیل نیست که این روزها اخبار و تصاویری در ارتباط با جمع آوری هیزم از سوی برخی خانواده های اروپایی برای پشت سر گذاشتن زمستان سرد در رسانه های مختلف منتشر می شود.
ب. جایگاه منطقه ای غیرقابل انکار ایران
حال این پرسش به ذهن می رسد که «چرا غرب دست به دامن ایران شده است!؟» پیشتر آمریکا تلاش کرد که با سفر به عربستان و متقاعد کردن آل سعود برای افزایش صادرات، از بهای انرژی در جهان بکاهد که راه به جایی نبرد و دستاورد آن چند عکس یادگاری با بن سلمان بود. در حالی که تنها چند روز پس از تور خاورمیانه ای بایدن، تهران میزبان روسای جمهوری ترکیه و روسیه بود که از وزن بالای سیاسی کشورمان در مناسبات منطقه ای و جهانی پرده برمی داشت.
اینک اروپا دست یاری به سوی ایران دراز کرده که از یک سو در حال مذاکره با غرب برای حل و فصل اختلافات هسته ای است و از سوی دیگر مناسبات حسنه ای با روسیه دارد؛ مناسباتی که به توافق استراتژیک ۲۰ ساله بین تهران- مسکو منتهی شد و یکی از محورها و اهداف سفر وزیر خارجه نیز همین توافق است.
افزون بر توافق راهبردی با روسیه، تهران توافقی استراتژیک ۲۵ ساله با چین دارد و آغوش باز ۲ پیمان بزرگ «بریکس» «شانگهای» از نقش تعیین کننده ایران در جهان با وجود ۴۰ سال تحریم های همه جانبه واشنگتن دارد.
در ارتباط با بریکس لازم به ذکر است که موقعیت جغرافیایی منحصر به فرد ایران و قابلیت ها و ظرفیت های بی نظیر آن در حوزه انرژی، تزانزیت و فعالیت های تجاری و اقتصادی به گونهای است که اعضای بریکس نگاهی ویژه به تهران دارند و ایران از جذابیت بالایی برای کشورهای قدرت و قدرتهای نوظهور این گروه برخوردار است.
کشورهای عضو بریکس از آن جهت مهم تلقی میشوند که این سازمان از جهات مختلف در جهان رکوردزنی کرده است؛ برخورداری از بزرگترین و پرجمعیتترین کشورهای دنیا گرفته تا متنوعترین منابع و قدرتمندترین ارتشهای جهان.
کشورهای عضو بریکس ۴۲ درصد جمعیت، ۳۰ درصد سرزمینها، ۲۶ درصد تولید ناخالص داخلی و ۲۰ درصد تجارت کالایی جهان را در اختیار دارند.
تغییر وضعیت ایران از عضو ناظر به دائم شانگهای نیز نشان از افزایش جایگاه سیاسی و اقتصادی تهران دارد.
کشورهای عضو و ناظر سازمان همکاری شانگهای مجموعا بیشترین تولیدکننده و مصرفکننده انرژی در جهان هستند که با مساحتی در حدود یک چهارم سطح خشکیهای زمین و حدود نیمی از جمعیت جهان، عملا موجب بر هم خوردن جهان تک قطبی مطلوب آمریکا و ایجاد توازن قدرت در جهان چند قطبی شدهاند؛ مواردی که به وزن سیاسی تهران در جهان خواهد افزود.
در مجموع، اگر چه فشار اقتصادی و تورم افسارگسیخته در اروپا باعث شد که سران بروکسل دست یاری به سمت ایران دراز کنند اما آنچه که در این میان تعیین کننده است، توان بازیگری، وزن سیاسی و جایگاه ایران در معادلات منطقه ای و بین المللی است.
بنابراین درخواست اروپا از ایران برای میانجیگری با هدف حل و فصل بحران اوکراین و به ویژه طرفی که روزی در مذاکرات وین نقش پلیس بد را بازی می کرد، از این واقعیت پرده برمی دارد که جایگاه کنونی ایران در منطقه و جهان کجاست.