۱۴ تالاب در سطح استان فارس وجود دارد که ۵ تالاب ثبت رامسر هستند یعنی مشمول کنوانسیون رامسر هستند ، این تالاب ها شامل مجموعه طشک، کمجان و بختگان و پریشان و ارژن میشود. خشک سالیهای اخیر در کنار حفر چاههای مجاز و غیرمجاز و برداشت بی رویه آب از سفرههای زیرزمینی سبب شده که هر ۵ تالاب بین المللی استان فارس امروز خشک و برهوت شوند و تاثیرات منفی بر زندگی مردم بگذارند در همه مقالات می بینیم که تعداد تالابهای استان را ۱۳ تالاب نام برده اند ولی در شمال استان فارس تالابی زنده وجود دارد به نام تالاب آسپاس که در هیچ کجا دیده نشده است، اما این تالاب با وسعت ۸۰۰ هکتار در زمره تالابهای پیت لندی قرار می گیرد که اگر به این تالاب توجه نشود بالطبع دچار سرنوشتی همانند دیگر تالابهای استان قرار می گیرد.
ولی برای بهبود وضعیت تالابها به راستی چه می توان کرد ؟
این سوالی است که ذهن همه دغدغه مندان و طبیعت دوستان را درگیر خود کرده است ، برخی از افراد از سر دلسوزی و گاها نا امیدی، تقصیر را بر گردن عوامل مختلفی می اندازند ، افرادی می گویند دلیل خشکی تالابها خشک سالی های اخیر است ولی واقعا اینگونه است ؟
تحقیقات و پژوهش ها نشان می دهد سهم خشک سالی ها در خشک شدن تالابها تنها ۱۰ تا ۱۵درصد است و عوامل دیگر که بیشتر آنها بخاطر دخالت های انسانی در طبیعت است که باعث خشک شدن تالابها شده است و سهم ۸۵ تا ۹۰ درصدی را دارد ، بنا بر این به زبان ساده می توان گفت اگر انسانها بتوانند طبیعت را به حالت اولیه خود برگردانند قطعا وضعیت تالابها هم رو به بهبودی می رود، ولی آیا می توان کشاورزانی که معیشت خانواده اشان به کشاورزی وابسته شده است را بگوییم از این تاریخ کشاورزی نکند تا تالاب آبگیری شود ؟
قطعا چنین کاری در کوتاه مدت محال است ، آیا دولت می تواند در بالادست و یا اینکه در حاشیه تالابها چاه های غیر مجاز را پر کند ، می بینیم که اینکار نیز امری محال است و دولتها بخاطر تنش های اجتماعی که پیش می آید حاضر به چنین کاری نمی شوند ، و یا اینکه دولت ها حاضرند سدهای بیشماری که در بالادست تالابها ساخته اند را تخریب نمایند و یا سدهای در حال اجرا را متوقف کنند ، می بینیم که این کار هم عملی نیست و حاضر نیستند بنا به دلایلی که برای خودشان ترسیم کرده اند تن به چنین کاری بدهند.
چه باید کرد؟
در استان فارس سازمانهای مردم نهاد که از توانمندی هایی ارزشمندی برخوردار هستند اخیرا در تالابهای طشک ، بختگان ، پریشان و کافتر دست به اقداماتی در دو حوزه طرح تنوع بخشی به معیشت های سازگار با منابع تالابی، توان افزایی و فرهنگ سازی زده اند.
این طرح ها که با مدیریت دفتر تالابهای کشور و با حمایت برنامه عمران ملل متحد (UNDP) برگزار می شود با هدف تنوع دادن به معیشت های روستایی، برای جامعه هدف در روستاهای بسترم، جزین و جهان آباد از توابع شهرستان بختگان، غدیرگه و حاجی آباد از توابع شهرستان نی ریز، شرق آباد و سَنْکَر و چهار قلات از توابع شهرستان ارسنجان، دستجرد و محمد آباد از توابع شهرستان استهبان توسط سازمانهای مردم نهاد در حال اجرا است.
این طرح ها، معرفی و ایجاد شیوه های معیشتی غیر وابسته به منابع آبی با مشارکت جامعه محلی می باشد که این اقدام کمک به کم کردن فشار بر منابع آبی است و امیدواریم نتیجه نهایی منجر به بهبود وضعیت تالاب بختگان و طشک در یک پروسه چند ساله گردد.
منتها تا زمانی که جامعه برای فراهم آوردن نیازهای اولیه خود به منابع طبیعی محیط اطراف خود متکی باشد سخت بتوان سیاستهای حفاظت از محیط زیست را اجرایی کرد.
یکی از اهداف پروژه الگوسازی مشارکت مردم در "ارتقای مدیریت محیط زیستی و معیشت پایدار در تالاب بختگان" شناسایی و ترویج روشهای معیشتی پایدار و سازگار با منابع تالابی در حوضه ی آبریز تالاب بختگان" است. این فعالیت به عنوان مکمل دیگر فعالیت های طرح به اجرا درمی آید.
طی این فعالیت، سعی بر آن است تا نشان داده شود که می توان با تنوع بخشی به منابع کسب درآمد خانوارهای جامعه هدف از فعالیت هایی که بر منابع آب و خاک فشار می آورد کاست و فعالیت های درآمدزای دیگر را آزمود.
هدف نهایی از این اقدام ها آن است که تکیه خانوارهای جامعه هدف به منابع آب و خاک کاهش یابد و شرایط مناسب برای بهبود وضعیت تالاب بختگان فراهم گردد.
از سوی دیگر، تنوع بخشی به منابع درآمد خانوارهای روستایی، جدای از کاهش فشار بر منابع آب و خاک، موجب افزایش مقاومت جامعه ی محلی در برابر نوسانات بازار محصولات کشاورزی و تغییرات اقلیمی (خشکسالی و دیگر پدیده های طبیعی نامنتظر) می شود.
تسهیل گران خبره این سمن ها، جوامع محلی را به سمت و سویی سوق می دهند که به کاهش مصرف آب منجر شود و همچنین به توسعه پایدار روستا از طریق ارتقا سطح معیشت جوامع محلی کمک می کنند.
در روستاهای حوزه تالاب بختگان سعی شده با استفاده از تکنیک های مختلف مشارکتی و همکاری جامعه محلی در شناسایی منابع و پتانسیل های موجود در روستا، مشکلات و موانع، نیازسنجی، برنامه ریزی برای رفع مشکلات و ارائه راه حل ها برای رسیدن به هدف جلب شود، تا آنجایی که تاکنون سازمانهای مردم نهاد توانسته اند بیش از ۱۲ حرفه خانگی و غیر خانگی برای اهالی با مشارکت جوامع محلی، ریل گذاری کرده و به آموزشهای لازم برا فراگیری همه جانبه اقدام کنند.
در این روش با توجه به وابستگی جوامع محلی به کشاورزی و باغداری که هم اکنون به دلیل شور شدن آب، از دسته رفته محسوب می گردد مشاغلی همچون قالی بافی، شابلون بافی ، عروسک سازی ، مینا کاری ، نقاشی ، بافتنی، کار با چوب ، بسته بندی پسته و تولید رب انار و همینطور پرورش طیور و مرغ ، مشاغل مبتنی بر گردشگری با رویکرد حفظ محیط زیست و ... شناسایی و جوامع محلی در حال آموزشهای لازم می باشند که امیدواریم مسئولین شهرستانها خصوصا صندوق های کار آفرینی همکاری لازم را داشته باشند و برای توسعه این مشاغل که می تواند جایگزین مناسبی برای مشاغل فعلی که وابستگی فراوانی به منابع آبی دارند تسهیلات لازم را درنظر بگیرند.
همانطور که می دانیم در شناسائی و اولویت بندی کسب و کارهای دوستدار محیط زیست و معیشت جایگزین می بایست چند نکته اساسی بعنوان چارچوب هر فعالیت تحقیقاتی و اجرائی مد نظر قرار گیرد:
اول اینکه پیاده سازی(اجرا) و حتی شناسائی طرح های سرمایه گذاری و مشاغل جدید و به عبارتی دیگر معیشت جایگزین، می بایست با مشارکت مردم محلی و نیز ارتقاء سطح آگاهی آنها صورت گیرد.
این فعالیت به طور دستوری و از بالا به پائین(با اعمال قانون ویا فشار دولتی) امکان پذیر نیست.
به طور کلی زمینه سازی برای رشد و توسعه هماهنگ و متعادل منطقه ای نیازمند مشارکت عمومی است که تسهیلگران ما سعی و تلاش خود را در این زمینه معطوف کرده اند.
دوم اینکه، بررسی، شناخت و اجرای طرح های معیشت جایگزین می بایست در مقیاس منطقه ای( و نه در یک روستا یا یک شهر کوچک مبتنی بر معیشت کشاورزی به طور منفرد) انجام شود.
در واقعیت و در مقیاس منطقه ای اجزای عینی یک نظام اقتصادی به طور کلی عبارتند از شهرها و روستاهای بزرگ و کوچک و متعلقات آنها، روابط موجود میان این اجزا(شهر ها و روستا ها) و به طور کلی پیوندهای اقتصادی و اجتماعی ای که آنها را به یکدیگر مرتبط ساخته است، بعبارت ساده تر امکانات و توانمندی های شهرهای مجاور روستاها(همانند بازارهای محلی، نیازهای این شهرها و تقاضای آن برای کالاها مختلف و غیره) می تواند ظرفیتی در ایجاد مشاغل و کسب و کارهای جدید بشمار آید که در حوزه تالاب بختگان می بینیم که این مهم در نظر گرفته شده و در فاز اول ۱۲ روستا که بیشتر در معرض آسیب قرار داشتند مد نظر قرار گرفته اند که شامل ۴ شهرستان اطراف تالاب بختگان می شود.
سوم اینکه،طرح های پیشنهادی برای معیشت می بایست حتی الامکان مبتنی بر توانمندی ها، علائق و نیز پیشینه تاریخی جوامع و افراد محلی باشد و همچنین مبتنی بر منابع تالابی در راستای احیای تالاب و کم کردن فشار بر منابع آبی باشد تا ضریب پذیرش آن افزایش یابد. بنابراین بررسی های روانشناختی و جامعه شناختی جوامع محلی(روستاهای نوعی) از اهمیت زیادی برخوردار است.
و چهارم اینکه به منظور توسعه معیشت های سازگار با زیست بومهای تالابی باید در عین حال فضایی در جامعه روستایی ایجاد شود که حامی نوآوری هم باشد. بدین منظور افزایش مهارت های اعضاء جامعه در مدیریت سرمایه و نیروی کار مورد هدف قرار می گیرد. رویکردی که برای حمایت از معیشت های سازگار با زیست بومهای تالابی اتخاذ می شود بهره برداران را در مرکز فعالیت های خود قرار می دهد.
بنا به این رویکرد بهره برداران آگاه ترین افراد به شرایط خود هستند و اگر مورد پشتیبانی های فنی و تخصصی قرار گیرند، می توانند تصمیمات درستی در خصوص روش امرار معاش خود بگیرند. از این رو، لازم است فضایی ایجاد شود تا جامعه محلی با به اشتراک گذاشتن دانسته های خود و تحلیل داده ها به صورت جمعی به راه کارهایی متناسب با خصوصیات فرهنگی و منابع در دسترس خود زمینه هایی برای درآمدزایی از راه هایی متناسب با کاهش مصرف آب کشاورزی برسند.
هم افزایی دیدگاه های بهره برداران با تسهیلگران و کارشناسان فنی طی چنین گردهمایی هایی موجب کاهش ضریب اشتباه در تصمیم گیریها معیشتی می گردد.
و در نهایت، طرح های شناسائی شده و پیشنهادی می بایست کم آب بر(به منظور تامین هدف پروژه که همان بهبود وضعیت تالاب بختگان می باشد) باشند. بعلاوه با توجه به افزایش قیمت حامل های انرژی که به شدت توجیه اقتصادی طرح ها را تحت تاثیر قرار می دهد، می بایست کم انرژی بر باشند.
از این رو شبکه تشکل های محیط زیست و منابع طبیعی استان فارس از فعالین این حوزه می خواهد با در نظر گرفتن همه شرایط پا به میدان گذاشته و برای برون رفت از این معضل محیط زیستی در چارچوب های مشخص شده که تجارب سازمانهای مردم نهاد این حوزه را در پی دارد گام برداشته تا فشار بر منابع آبی کم و کمتر شود.
در حوزه فرهنگ سازی نیز سازمانهای مردم نهاد در تالاب های مذکور نیز دست بالا را داشته اند در این حوزه جلسات مستمری با رویکرد حفاظت و احیای تالاب برداشته شده است در این زمینه نیز سازمانهای مردم نهاد با رویکرد بهرهبرداری خردمندانه از منابع پیرامونی در جهت منافع انسانی و حفاظت از ارزش های طبیعی به منظور دستیابی به استفاده خردمندانه از تالاب ها در راه به تعــادل رسیدن در بخش آب و تالاب و همچنین بهرهبرداری خردمندانه از منابع طبیعی ایجاب می کند تا روستاییان ساکن در پیرامون تالاب ها تشویق شوند به راههای دیگری به جز کشاورزی برای گذران زندگی رو بیاورند که سمن های استان در این زمینه با فعالیت های فرهنگی در جوامع محلی گامهای موثری را برداشته اند و اینجا نوبت متولیان کشور، استان و مسئولین منابع آبی در سطح سازمان آب ، محیط زیست و منابع طبیعی است که همراه با مردم سهم خود را برای احیای تالابهای استان اعمال کنند.
مجید تقی خانی دبیر شبکه تشکلهای محیط زیست و منابع طبیعی استان فارس