نیویورک – ایرنا- دو دهه پس از حادثه ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱  "خالد شیخ محمد" طراح کلیدی و مغز متفکر این حملات تروریستی، همچنان در آمریکا در انتظار محاکمه است.

دستگیری خالد شیخ محمد در اول مارس ۲۰۰۳ اگر چه در آمریکا بعنوان یکی از پیروزی‌ ها در برابر عاملان حملات ۱۱ سپتامبر یاد شد اما تلاش برای محاکمه قانونی او بسیار طولانی شده و به گفته منتقدان به یکی از بزرگترین شکست های جنگ علیه تروریسم تبدیل شده است.

در بیست و یکمین سالگرد حملات ۱۱ سپتامبر، بازداشتگاه گوانتانامو همچنان میزبان خالد شیخ محمد و چهار متهم دیگر این پرونده بوده و روند دادرسی در دادگاه نظامی هر بار به تعویق افتاده است.

بازداشتگاه گوانتانامو در جنوب شرقی کوبا، ژانویه ۲۰۰۲ تاسیس شد. این زندان در مجموع ۷۸۰ زندانی را در خود جای داد و بنا بر اعلام سازمان عفو بین المللی، به نماد شکنجه و بازداشت نامحدود زندانیان بدون محاکمه و اتهام تبدیل شد.

۳۶ زندانی تا ژوئیه ۲۰۲۲ در گوانتانامو مستقر بودند. کاخ سفید اعلام کرده که قصد دارد این تاسیسات را برچیند، اما مدافعان حقوق بشر از این مساله که این زندان همچنان باز و فعال است، به تنگ آمده اند.

خبرگزاری آمریکایی آسوشیتدپرس درباره محاکمه خالد شیخ محمد می نویسد، قرار بود جلسه های دادرسی پاییز امسال از سر گرفته شود، اما گویا تعویق های محاکمه مغز متفکر حملات ۱۱ سپتامبر و همدستانش پایان ندارد.

طبق قوانین ایالات متحده آمریکا، چنانچه خالد شیخ محمد در دادگاه مجرم شناخته شود، ممکن است با مجازات اعدام روبرو شود.

اگر چه تعویق و تاخیرهای مکرر محاکمه شیخ محمد به گفته برخی از مقامات سابق قضایی آمریکا، تراژدی وحشتناکی برای خانواده های قربانیان حملات است، اما تیم حقوقی متهمان تأیید کرده که دو طرف تلاش می کنند به یک توافق پیش از محاکمه دست یابند.

 نتیجه این توافق می تواند حکم احتمالی را به حبس ابد تبدیل کند.

آسوشیتدپرس می گوید، مشکل در جای دیگری است. خالد شیخ محمد و همدستانش بیش از دو سال در بازداشتگاه‌های پنهانی سیا در نقاط مختلف جهان تحت بازداشت بودند. ماموران سیا برای کسب اطلاعات از روش‌های پیشرفته بازجویی نظیر ضرب و شتم، فشار روحی و شیوه موسوم به القای حس غرق شدن استفاده کرده‌اند که تمامی آنها طبق قوانین جدید آمریکا شکنجه محسوب شده و در نتیجه غیرقانونی هستند.

گفته می شود خالد شیخ محمد ۱۸۳ بار تحت القای حس غرق شدن قرار گرفته‌ است.

اگر چه تحقیقات سنا حاکی از آن بود که این بازجویی‌ها  اطلاعات ارزشمندی نداشته است، اما این موضوع جرقه یک دعوای حقوقی بی پایان را زده است.

 احتمال شکنجه شدن مغز متفکر حملات ۱۱ سپتامبر شاید برای همیشه فرصت محاکمه او  در یک دادگاه غیرنظامی را از آمریکا گرفته باشد.

دیوید کلی، دادستان سابق نیویورک می گوید: با گذشت زمان، امکان محاکمه شیخ محمد در یک دادگاه بسیار دشوارتر خواهد شد چرا که شواهد از اعتبار ساقط می‌شوند و خاطرات شاهدان رنگ می بازند.

با این وجود، گذشت زمان خاطرات خانواده‌های قربانیان را کم‌ رنگ نکرده و آنها همچنان در انتظار اجرای عدالت به سر می برند.

طراح حملات ۱۱ سپتامبر کیست؟

خالد شیخ محمد طراح کلیدی حملات ۱۱سپتامبر در کویت به دنیا آمد. او شخصاً داوطلب عملیاتی در راستای آموزش خلبانانی شد که باید هواپیماها را به ساختمان‌های آمریکا می‌کوبیدند. او معروف به کا اس ام بود.

شیخ محمد در ملاقات با بن لادن، فهرستی از طرح‌های عملیات تروریستی به او ارائه کرد. برادرزاده شیخ محمد، یوسف بود، همان کسی که در سال ۱۹۹۳ طراح اصلی نخستین حمله به مرکز تجارت جهانی بود.

شیخ محمد می‌دانست که کوبیدن به ساختمان‌ها در ایالات متحده نیاز به افراد، پول و پشتیبانی تدارکاتی است و تنها سازمان گسترده و دارای بنیه قوی مالی نظیر القاعده است که می‌تواند این امکانات را فراهم آورد.

شیخ محمد دعوت بن لادن برای کوچ به قندهار  و کار مستقیم با بن لادن را پذیرفت. اما از بیعت رسمی با بن لادن خودداری کرد زیرا به گفته خود نشانه‌هایی از خودکامگی را در او مشاهده کرده بود.

 از اواخر سال ۱۹۹۸ تا اوایل سال ۱۹۹۹ برنامه‌ریزی جدی برای عملیات ۱۱ سپتامبر آغاز شد.

۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ چه گذشت؟

در ۱۱ سپتامبر سال ۲۰۰۱ میلادی، ۱۹ تروریست، چهار هواپیمای مسافری را که از فرودگاه نیوآرک نیوجرسی، بوستون و واشنگتن عازم سانفرانسیسکو و لس‌آنجلس بودند، ربودند.

هواپیمایی که عازم لس‌آنجلس بود در ساعت ۸.۴۶ دقیقه صبح به وقت محلی به یکی از برج‌های دو قلوی نیویورک برخورد کرد.۱۷ دقیقه بعد، دومین هواپیمای ربوده شده متعلق به "یونایتد ایرلاینز" به برج جنوبی خورد و سومین هواپیما هم به ساختمان وزارت دفاع آمریکا (پنتاگون) اصابت کرد. چهارمین هواپیما اما در پنسیلوانیا سرنگون شد.

حملات ۱۱ سپتامبر، جهان را برای روزهای متمادی در شوک فرو برد و تحلیلگران آن را با حملاتی مانند، بمباران بندر پرل هاربر توسط ژاپنی‌ها در جنگ جهانی دوم مقایسه کردند.

در این حمله بزرگ تروریستی ۱۵ تبعه سعودی، دو تبعه اماراتی، یک تبعه مصری و یک لبنانی شرکت داشتند؛ همگی عضو شبکه تروریستی القاعده، گروهی که از مبداء و کانون پرورش تروریسم یعنی عربستان تغذیه فکری و روانی شده بودند.

کشته‌شدگان این دو حمله، دو هزار و ۹۷۴ تن بودند که با در نظر گرفتن ۱۹ هواپیماربا، شمار کشته‌های این حملات به دو هزار و ۹۹۳ نفر رسید.

احتمال دخالت دولت عربستان در این حملات تنها اندکی پس از این حادثه قوت گرفت، چراکه خیلی زود مشخص شد ۱۵ نفر از ۱۹ مهاجم این حادثه، سعودی بودند. «اسامه بن لادن» رهبر القاعده و مظنون اصلی این حملات در آن زمان از خانواده های برجسته در عربستان بود. حتی بر اساس اسنادی که اکنون دیگر محرمانه نیستند، ایالات متحده در پی این حادثه از برخی دیپلمات های سعودی و افراد دیگری که با دولت عربستان سعودی ارتباط داشتند، تحقیق کرده بود.

با این وجود، گزارش کمیسیون ۱۱ سپتامبر "هیچ مدرکی مبنی بر اینکه دولت عربستان بودجه" حملات القاعده را تامین نموده، پیدا نکرد. هرچند این کمیسیون در عین حال به دخالت احتمالی خیریه های تحت حمایت دولت عربستان اشاره کرده است.

اما تحقیقات ویژه ای در مورد دو هواپیما ربایی که به ایالات متحده آمدند، یعنی «نواف الحزمی» و «خالد المهذار» صورت گرفته است. در فوریه ۲۰۰۰ (یک سال و نیم پیش از این حملات)، این دو هواپیما ربا اندکی پس از ورودشان به جنوب کالیفرنیا، در یک رستوران حلال با یک شهروند سعودی به نام «عمر البیومی» ملاقات کردند که به آنها در پیدا کردن و اجاره یک آپارتمان در "سن دیه گو" کمک کرد. البیومی از جمله کسانی بود که با دولت عربستان ارتباط داشت و پیشتر توجه "اف.بی.آی" را جلب کرده بود.

حمله به برج‌های نمادین قدرت آمریکا - برج های دوقلو که نماد قدرت اقتصادی و پنتاگون که سمبل قدرت نظامی آمریکا بود- تبعات سنگینی داشت که نه تنها مردم این کشور بلکه جامعه جهانی و بسیاری از کشورهای دیگر را متاثر کرد.

حوادث فاجعه بار ۲۰۰۱ باعث شد که جورج دبلیو بوش رئیس جمهوری وقت آمریکا از حکم بحث برانگیز مبارزه علیه تروریسم به عنوان دستاویزی برای توجیه مداخلات واشنگتن در افغانستان و عراق استفاده کند.

آمریکا به بهانه حمله ۱۱ سپتامبر و جنگ با تروریسم حضور نظامی خود در افغانستان را تقویت کرد؛ حضوری که با گذشت ۲۰ سال نتوانست دستاورد مطلوبی داشته باشد و در نهایت با خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان شکست بزرگی را برای واشنگتن و متحدان غربی اش و برای مردم افغانستان انبوهی از مشکلات، درد و رنج و آوارگی بر جای گذاشت.

یک تحقیق دانشگاه براون می گوید که ارتش آمریکا از زمان وقوع حملات تروریستی ۱۱ سپتامبر، تاکنون ۱۴ تریلیون دلار برای طرح موسوم به "مبارزه با تروریسم جهانی" هزینه کرده که ۴.۴ تریلیون دلار آن عاید شرکت‌های اسلحه‌سازی این کشور شده است.

به گزارش بیزینس اینسایدر، در تحقیق موسسه امور عمومی و بین المللی واتسون از دانشگاه براون، مشخص شده است که نیمی از مجموع بودجه وزارت دفاع آمریکا (پنتاگون) بین سال‌های ۲۰۰۱ تا ۲۰۲۰ که به ۱۴ تریلیون دلار می‌رسد، به شرکت‌های تسلیحاتی این کشور رسیده است.

این موسسه در گزارش خود افزود: دولت آمریکا پس از وقوع حملات تروریستی ۱۱ سپتامبر، به بهانه "جنگ جهانی با تروریسم" و همچنین تامین مالی اشغال افغانستان، هزینه‌های نظامی خود را بشدت افزایش داده است.