به گزارش ایرنا، تیم ملی والیبال ایران که با بازیکنانی عمدتا کمتجربه در رقابتهای قهرمانی جهان شرکت کرد با ۲ پیروزی و یک شکست موفق به صعود از گروهش شد. شاگردان عطایی در مرحله یکهشتم نهایی مقابل تیم قدرتمند برزیل مغلوب شدند و در ردهبندی نهایی این رقابتها در جایگاه سیزدهم قرار گرفتند.
با وجود اینکه نتیجه کسب شده تیم ملی والیبال مطابق با ظرفیت والیبال ایران بود اما باز هم افکار عمومی سیزدهمی تیم ملی والیبال را یک ناکامی قلمداد کرد. در ادامه این موضوع از جهات مختلف مورد بررسی قرار گرفته تا مشخص شود باید از والیبال ایران در میادین معتبر جهانی چه انتظاری داشت.
تفاوت نسل جدید و نسل طلایی
یکی از مهمترین اتفاقاتی که در یکسال گذشته در تیم ملی والیبال رخ داد استفاده از بازیکنان شایستهای بود که در گذشته یا به آنها بها داده نشده بود یا اینکه جزو بازیکنان جوان والیبال ایران بودند و بر خلاف دورههای پیشین این بار شانس حضور در اردوهای تیم ملی و حتی بازی در لیگ ملتها و مسابقات جهانی را پیدا کردند.
پیش از این تغییر نسل و در طول سالهایی که مربیان خارجی در والیبال ایران فعالیت میکردند و صدها هزار دلار هزینه دستمزد آنها میشد بسیاری از بازیکنان به دلایل مختلف که بخشی از این دلایل، غیرفنی بود پشت درهای تیم ملی میماندند و در نهایت هم دوران حرفهایشان بدون انجام بازی برای تیم ملی به پایان رسید.
در طول ۱۰ سال گذشته همیشه این واهمه وجود داشته که جایگزین نسلی که به نسل طلایی نامیده میشد کاری محال است؛ اما عملکرد بازیکنان در رقابتهای قهرمانی آسیا، لیگ ملتها و قهرمانی جهان نشان داد که شاید میشد خیلی زودتر این بازیکنان جایگزین بازیکنان مسن تیم ملی شوند. با وجود اینکه آنها از کمترین تجربه بینالمللی برخوردار هستند اما در همین مسابقات قهرمانی جهان نتایجی کسب کردند که مشابه نتایج نسل پیشین تیم ملی بود.
با این حال سخت است که این بازیکنان کمتجربه را با بازیکنان بزرگ دنیا مقایسه کرد. امین اسماعیلنژاد که ستاره تیم ملی در لیگ ملتها بود به راحتی مهار شد تا عطایی مجبور به تعویضش شود. به همین خاطر باید پذیرفت که بزرگنمایی بیش از حد از عملکرد خوب بازیکنان و در ادامه ستارهسازیهای نابجا میتواند عواقب زیادی در پی داشته باشد.
مسیر سخت بازی در لیگهای مطرح دنیا
یکی از مواردی که میتواند به بازیکنان والیبال ایران کمک کند تا سطح فنیشان بالا برود بازی در لیگهای مطرح دنیا است. در حال حاضر به جز میلاد عبادیپور، هیچ بازیکن دیگری در تیمهای مطرح دنیا بازی نمیکند. البته سعید معروف در تیم فنرباغچه ترکیه بازی میکند؛ اما نمیتوان لیگ ترکیه را با لیگهای ایتالیا و لهستان و روسیه مقایسه کرد.
یکی از دلایل این موضوع که باعث شده بازیکنان ایرانی در لیگهای معتبر دنیا بازی نکنند سطح بالای این لیگها است و بازیکنان ایرانی ترجیح میدهند در لیگ سطح پایینی همچون لیگ ایران بازی کنند. از طرفی دستمزدهایی که در دنیا برای بازیکنان پرداخت میشود فاصله چندانی با دستمزد بازیکنان در ایران ندارد و این موضوع هم یکی دیگر از دلایلی است که بازیکنان تمایلی به حضور در لیگهای خارجی نداشته باشند.
اتفاق عجیبی که در لیگ ایران رخ داده ریختوپاش های عجیبی است که برخی تیمها برای جذب بازیکنان انجام دادند. گفته میشود برای فصل آتی یکی از تیمهای شهرستانی برای جذب یک بازیکن ۳۱ ساله مبلغی در حدود ۴ و نیم میلیارد تومان هزینه کرده است. این بازیکن که سابقه لژیونر شدن هم دارد در شرایطی به این تیم شهرستانی پیوسته که بعید است در لیگهای خارجی میتوانست این مبلغ را دریافت کند. در چنین شرایطی چگونه میتوان انتظار داشت بازیکنان مشتاق به بازی در لیگهای خارجی باشند.
لیگ برتر والیبال ایران و هزاران مشکل
واقعیتی که در مورد لیگ برتر والیبال ایران وجود دارد این است که این رقابتها نه در برنامهریزی و نه در ساختار شباهتی حتی به یک لیگ آماتور ندارد. تیمهایی که یکشبه تشکیل میشوند چند سالی در لیگ حضور دارند و در نهایت هم خیلی راحت تصمیم میگیرند دیگر تیمداری نکنند. فدراسیون والیبال هم نشان داده که هیچگاه برگزاری لیگ با حداقل استانداردها اهمیتی برایش ندارد. همین که در طول سالهای گذشته لیگ برتر والیبال با تعداد تیمهای مختلف برگزار شده مصداق همین موضوع است.
سطح فنی لیگ هم به خصوص در مرحله گروهی آنقدر نازل است که به گفته کارشناسان و حتی مربیان شاغل در لیگ نمیتوان با این سطح فنی با لیگهای درجه دوم دنیا هم رقابت کرد. فراموش نشود تیم ملی والیبال باید با بازیکنانی در مسابقات بزرگ و معتبر جهانی برود که بیشتر آنها در لیگ ایران بازی میکنند. لیگی که فدراسیون والیبال حتی در انجام یک قرعهکشی استاندارد برای آن هم عاجز است.
پیروزیهایی که همیشگی نیستند
در چنین شرایطی بارها پیش آمده که تیم ملی والیبال مقابل تیمهای بزرگ دنیا پیروز شده است؛پیروزیهایی که سرپوشی روی واقعیتهای والیبال ایران بوده است و نباید آنها را معیاری برای قدرت والیبال ایران در نظر گرفت. چرا که قدرت والیبال ایران قابل مقایسه با قدرت والیبال کشورهایی همگون برزیل، ایتالیا، لهستان، صربستان و روسیه نیست و شکست مقابل این تیمها را نباید ناکامی قلمداد کرد.
البته در بین ورزشهای تیمی، والیبال موفقترین رشته ورزشی ایران است. این موضوع هم به خاطر بازیکنسازیهایی است که در ردههای پایه صورت گرفته است و به جز ولاسکو سایر مربیان خارجی که به ایران آمدند هیچ تاثیری در پیشرفت والیبال ایران نداشتند و فدراسیون والیبال میتوانست به جای جذب مربیان خارجی برای تیمهای پایه هزینههای بیشتری انجام دهد.
بالا رفتن توقعات با صحبتهای داورزنی
پیش از المپیک توکیو بود که رئیس فدراسیون والیبال از آرمان والیبال ایران رونمایی کرد. آرمانی که مبتنی بر حضور تیم ملی والیبال روی یکی از سکوهای اول تا سوم المپیک توکیو بود. در آن زمان انتقادهای زیادی به این مسئله شد؛ اما داورزنی از موضع خود عقب نشینی نکرد. همین مسئله هم یکی دیگر از بالا رفتن غیرمنطقی توقعات از تیم ملی والیبال بود. جایگاه ایران در والیبال در بهترین حالت هشتمی تا دهمی در دنیا است و باید به دور از شعارزدگیها واقعیتها عنوان شود تا پس از پایان هر رقابتی مردم از نتایج تیم ملی سرخورده نشوند.