تهران- ایرنا- آخرین سال سده چهاردهم خورشیدی با فقدان پدر والامقام «رئالیسم ایرانی» همزمان شد؛ دانشمندی که اگر چه مانند همکارانش آثار مکتوب چندانی به یادگار نگذاشت، اما کیست که نداند همان تک‌نگاشت «رژیم‌های بین‌المللی» از بسیاری جهات ماندگارتر از آثار متعدد بسیاری دیگر است.

اداره کل پژوهش و بررسی‌های خبری ایرنا در تلاش است تا در سلسله مطالبی یاد و اثر استادان و پژوهشگران ایران اسلامی را که بر اثر بیماری کرونا از دنیا رفتند، زنده کند. 

در همین ارتباط در گزارشی پژوهشی با عنوان «نظریه‌پردازی که رژیم‌های بین‌المللی را می‌شناخت» و یادداشت‌هایی با عناوین «استادی که در حوزه روابط ‌بین‌الملل دغدغه‌مند بود» و «مردی از جنس رئالیسم ایرانی» به بررسی حیات علمی و آثار دکتر ابومحمد عسگرخانی پرداخته شد.

دکتر «جواد حق‌گو» ‌متخصص روابط بین‌الملل و عضو هیات علمی دانشگاه تهران مطلب ذیل را در مورد دکتر عسگرخانی نوشته است:

آخرین سال سده چهاردهم خورشیدی با فقدان پدر والامقام «رئالیسم ایرانی» دکتر ابومحمد عسگرخانی عزیز همزمان شد؛ دانشمندی که اگرچه شاید به مانند همکارانش از خود آثار مکتوب چندانی به یادگار نگذاشت، اما کیست که نداند همان تک‌نگاشت «رژیم‌های بین‌المللی» به عنوان تنها کتاب به جای مانده از او از بسیاری جهات ماندگارتر از آثار متعدد بسیاری دیگر است.

در رثای استاد و درباره درجه ابعاد شخصیتی و علمی ایشان که یک سال از درگذشتش می‌گذرد تاکنون صحبت‌های گوناگونی شده است؛ استادی که خیلی زود دست تقدیر او را از میان ما برد و به واقع جامعه علمی ایران به خصوص در حوزه روابط بین الملل از وجودش محروم شد.

از ابعاد شخصیتی والای وی که شاید مهمترینشان «تواضع ذاتی»، «مهربانی و دلرحمی»، «خوش‌رویی» و «تپیدن همه وجودش برای ایران» باشد که بگذریم، به لحاظ علمی او را باید یکی از تاثیرگذارترین استادان روابط بین الملل ایران به شمار آورد.

او استادی بود که با پراکندن بذر افکار مستعد خود در میان شاگردانش اسباب ساخت نسلی نو از متخصصان و دانشمندان روابط بین‌الملل مهیا ساخت که همچو او بسیار خوب مختصات دشمنی دشمن را می‌شناسند؛ استادی که به صورت عملی و عینی لزوم داشتن این نوع از شناخت در نظام جنگل‌وار بین‌الملل را برای مخاطبانش تبیین می‌کرد. هرچند بسیاری از خوش‌بینان خیلی از این نوع ادبیات سخت و خشن خوششان نمی‌آمد و او و همچو او را به جنگ‌طلبی و خشونت متهم کرده و می‌کنند، اما تاریخ که نه، همین اتفاقات اخیر جهان درستی حرف‌هایش را لااقل برای حق‌طلبان و حق‌گویان اثبات کرده است.

زمانی که دروس ارائه‌شده از سوی ایشان در دوره کارشناسی ارشد و دکتری روابط بین‌الملل در دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران را با خود مرور می‌کنم، می‌بینم که واقعا او را باید موثرترین و مهمترین استاد تمام سال‌های تلمذ خود در گروه روابط بین‌الملل دانشکده حقوق دانشگاه تهران بنامم؛ فردی که به واقع به دلیل «اصالت علمی‌» و از آن مهمتر «عشق بی‌مثال و بی‌منتش به ایران و ایرانی» به‌واقع تاثیری بی‌مانند بر دل دیگر عشاق ایران گذاشت و همین شاخصه نام، یاد و اندیشه او را برای همیشه در ایران ماندگار کرد.

شاید برخی از گزاره‌هایی که او  درباره «لزوم داشتن بمب اتم» و نظایر آن به کار می‌برد، برای بسیاری خوشایند نبود، اما هر آن کس که حداقل آشنایی با ذات خشن سیاست بین‌الملل و تجویزهای برخاسته از آموزه‌هایی چون «بازدارندگی» و «موازنه قوا» داشته باشد، بدون ذره‌ای تردید به افکار بلند استاد درود می‌فرستد؛ بزرگ‌مردی که خیلی تلخ و خیلی زود ارتباطش با دانشگاه قطع شد و به راستی قدرش آن‌گونه که باید پاس داشته نشد.  

او اگرچه یک سال است دیگر در میان ما نیست اما بدون تردید شاگردان مکتب فکری‌اش یاد و نامش را ادامه خواهند داد.

روحش شاد و یادش گرامی

* متخصص روابط بین‌الملل و عضو هیات علمی دانشگاه تهران