به گزارش ایرنا، مردم گلستان در پیروزی انقلاب اسلامی و هشت سال دفاع مقدس حماسهآفرینی زیادی داشته و دست کم ۴ هزار شهید، افزون بر این ۱۳ هزار جانباز و یک هزار و ۱۷۸ آزاده تقدیم انقلاب اسلامی کرده است و به یقین نوشتن از این شهیدان که مقام و منزلت الهی داشته و در پیشگاه خداوند متعال رزق و روزی میخورند کاری سخت و دشوار بوده اما بیان ویژگیهای شخصیتی این حماسهسازان تاریخ میتواند درس و الگویی برای نسل جوان و آینده کشور باشد.
سردار شهید «حمید رجبلو» از پاسداران شهرستان آزادشهر استان گلستان که در سال ۱۳۴۴ در شهرستان آزادشهر در یک خانواده مذهبی به دنیا آمد و در دفاع از میهن جمعه ۲۸ مرداد ماه سال ۱۳۶۷ یک ماه پس از پایان جنگ ایران و عراق توسط ضد انقلابیون در سردشت و عملیات مرصاد به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
عملیات مرصاد روزهای چهارم و پنجم مردادماه ۶۷ با رمز یا صاحب الزمان (ع) به منظور مقابله با حرکت منافقین و بازپسگیری مناطق اشغال شده از سوی نیروهای بسیج و سپاه با پشتیبانی ارتش در اطراف شهر اسلام آباد غرب در استان کرمانشاه (باختران) انجام گرفت.
برادر شهید حمید رجبلو در گفت و گو با خبرنگار ایرنا گفت: برادرم در نهضت انقلاب اسلامی و هشت سال دفاع مقدس نقش فراوانی داشته و پس از انقلاب وارد سپاه شدند.
فاضل رجبلو افزود: برادرم نقاش و خطاط پارچه نویسی شهدای گلستان بوده و یکی از پاسدارهایی که در شهر به خوشنامی و خوش رفتاری معروف بودند.
وی اظهار داشت : از ویژگی های شاخص شهید حمید برخورد آرام، مهربان، خوش اخلاق، خنده رویی و خوشرویی ایشان بود که در ذهن های همه ما به یادگار مانده است.
وی بیان کرد: شهید حمید رجبلو مربی آموزش نظامی کنگ فو توآ بوده و در زمان جنگ به بسیاری از رزمندگان آموزش های رزمی می دادند.
برادر شهید حمید رجبلو افزود: شهید حمید قبل از آخرین اعزام به جبهه مرخصی آمدند و به مشهد مقدس حرم امام رضا (ع) مشرف شدند و توفیق شهادت را درخواست کردند.
وی اظهار داشت: در عملیات مرصاد منافقین شهید حمید را با تیر زده و پس از آن اسیر می کنند و سعی داشته از ایشان اطلاعات بگیرند ولی به دلیل عدم همکاری شهید حمید او را به سخت ترین شکل ممکن شکنجه می کنند، برادرم تنها شهید مفقود بی سر عملیات مرصاد بوده که پس از شکنجه های فراوان زنده زنده پوست ایشان را کنده و با آب داغ سوزانده بودند و نزدیک روز عاشورا ایشان را به شهادت رساندند.
دوست این شهید گرانقدر در گفت و گو با خبرنگار ایرنا گفت: از دوران طفولیت با شهید حمید بزرگ شدیم و از روز اول مدرسه تا دبیرستان همیشه روی یک میز کنارمی نشستیم حتی اسم هایمان هم در دفتر نمره ها پشت سرهم بود ولی امروز او رفته و من با دنیایی از خاطراتش زنده هستم.
حسن رجبلو افزود: علاقه بسیاری به خوشنویسی، هنر، ورزش و دیوار نویسی شعارهای انقلاب داشت و بخاطر حالت معنوی خود شعرهای قشنگی در خطاطی انتخاب می کرد.
وی اظهار داشت: در زمان قبل از انقلاب و برای راهپیمایی ها و تظاهرات شبانه مادرها سخت گیری می کردند من و شهید حمید که آن زمان حدود ۱۶ سال داشته رمز گذاشته بودیم اگر دوتا سوت می زدیم یعنی همه چی آرومه می توانیم به تظاهرات برویم.
وی با اشاره به تظاهرات دوران قبل از انقلاب بیان کرد: در تظاهرات مسجد جامع آزادشهر محاصره و دور مسجد را بسته بودند و هرکسی که قصد بیرون آمدن را داشت با چوب می زدند شهید حمید با حرکت شجاعانه ای روی دیوار مسجد پرید و دست بچه ها را گرفته و از پشت مسجد فراری می دادند.
رجبلو افزود: نسل ما نسل ساده زیستی بود شهید هم هم مانند ما با ساده ترین شکل ممکن تشکیل زندگی دادند و حتی زمان ازدواج هیچی نداشته و در یک اتاق سه در چهار فصل جدید زندگی خود را با عشق و محبت شروع کردند.
وی بیان کرد: در جریان امر به معروف و نهی از منکر به خصوص در حجاب تاکید داشته که نباید برخورد تند و قهرآمیز داشت چرا که جواب عکس می دهد و تنها با محبت تذکرات باید داده شود و بینشش مانند شهید سلیمانی بود که بارها می گفتند دختر بی حجاب دختر وطن ما بوده و باید جذب و نگه داشته شود و نباید آنها را ترک کرد.
رجبلو افزود: بسیار تاکید داشتند که نباید با عینک بدبینی به مردم نگاه کرد بلکه با عینک خوش بینی در جاذبه و اعتدال امر به معروف و نهی از منکر موفق تر عمل خواهد شد.
وی اظهار داشت: در عملیات کردستان در ارتفاعات نزدیک سلیمانیه ارتباط نزدیکی با مردم روستانشین منطقه داشتند و پس از شهادتش متوجه شدیم که مردم کردنشین آنجا چقدر ارادت ویژه ای به شهید حمید داشتند و از خبر شهادتش خیلی ناراحت شدند.
وی بیان کرد: با توجه به ارادت مردم به رفتار، کردار و منش شهید حمید در معرفی و گزارش کومله های منافق همکاری بسیاری داشتند.
این دوست شهید گفت: کومله ها همانند داعش خیلی بی رحم بودند و راحت سر افراد را پس از شکنجه های مختلف می بریدند و بدن های سپاهیان را تکه تکه می کردند و شهید حمید هم چون اطلاعاتی به آنها نداده بودند اربا اربا کردند.
خواهر شهید در گفت و گو با ایرنا گفت: شهید اخلاق و رفتار خیلی خوبی داشت و همیشه با ایمان قوی اش مردمدار بودند.
فاطمه رجبلو افزود: همیشه به مادرم می گفتند "دوست داری مادر شهید باشی؟ " می گفتیم این حرفها چیه میزنی داداش ولی گویا می دانست و فقط می خواست خانواده را آماده شهادتش کند.
وی اظهار داشت: ازدواج من و همسرم را شهید حمید درست کردند و تاکید داشتند برای ازدواج تنها باید به خانواده پاک، با ایمان و با تقوا توجه داشت و در راه خدا با ایمان و تقوا تلاش کنیم.
وی بیان کرد: خبر شهادت برادرم را شب عاشورا دادند و مانند اربابمان حسین (ع) به شهادت رسیده بود و زمان دفن جای سالمی در بدنشان نبود و مادرم تنها توانست کف پای برادرم را بوس کند.
همسر شهید هم در گفت و گو با ایرنا گفت: مثل شهید حمید دیگر ندیدم و به یقین هرچه بگردم پیدا نمی کنم.
خدیجه رجبلو افزود: خیلی مهربان، باگذشت، خوش اخلاق، خانواده دوست بودند و خیلی بچه ها را دوست داشتند و به آنها احترام می گذاشتند ولی متاسفانه از ایشان فرزندی به یادگار برایم نماند.
وی اظهار داشت: زندگی با شهید حمید را خیلی ساده شروع کردیم حتی اتاق ما فرش هم نداشت که حلقه خود را فروختند و برای آن موکت تهیه شد.
وی بیان کرد: به رعایت کردن حجاب خیلی تاکید داشتند و بسیار ناموس پرست بوند و برای اینکه در زمان پذیرایی کردن هم خودشان از مهمان ها پذیرایی کرده تا حجاب ما دچار اشکال نشود.
خدیجه رجبلو می گوید: همیشه همه اطرافیان با دیدنش شاد و خوشحال می شدند در دیدار اول همه فکر می کردند فردی خشک است ولی بعد از کمی صحبت صدای خنده هایشان شنیده می شد.
وی افزود: انگار همین دیروز بود ۲۰ مردادماه ۱۳۶۲ که خیلی ساده باهم ازدواج کردیم و تنها چیزی که در مدت زندگی از من خواستند این بود که " مادرم را خیلی دوست دارم بی احترامی به ایشان به یقین بی احترامی به من است لطفا در همه شرایط احترام ایشان را حفظ کنید".
وی اظهار داشت: همسر ورزشکارم را وقتی به جبهه های نبرد حق علیه باطل رهسپار می کردم فکر نمی کردم زمان برگشت پیکر مثله مثله شده اش را تحویل بگیرم ولی امیدوارم نسل جوان امروز قدر امثال شهید را بدانند و راه ایشان را ادامه دهند.
به گزارش ایرنا، استان گلستان از تنوع قومی؛ مذهبی و نژادی با آداب و فرهنگ های گوناگون برخوردار است ولی همه آنها به سرزمین خود عشق می ورزند و در اعتلای وطن هم نظرند که جلوه گری آن در هشت سال دفاع مقدس بخوبی نمایان است.
از لحاظ فراوانی شغل بیشترین شهدای گلستان را قشر کشاورز با بیش از ۶۰۰ شهید تشکیل می دهند و پس از آن دانش آموز با ۵۳۱ شهید، کارگر با ۴۰۰ شهید، پاسدار با بیش از ۳۰۰ شهید، ارتشی با ۲۰۰ شهید و کارمند با بیش از ۱۲۵ شهید است.
همچنین بیشترین شهدای اعزامی استان گلستان از یگان ارتش جمهوری اسلامی ایران با یک هزار و ۴۰۰ شهید، بسیج با یک هزار و ۲۰۰ شهید، سپاه پاسداران نزدیک به ۸۰۰ شهید و ژاندارمری حدود ۲۰۰ شهید بوده است.
استان گلستان بیشترین شهدا را سال ۱۳۶۵ با ۸۰۰ شهید داشت و ناگفته پیداست که در این سال عملیات های بزرگی همچون کربلای چهار و پنج صورت گرفت.
محل شهادت شهدای استان گلستان در ۷۷ منطقه جنگی ثبت شده که بیشترین فراوانی با نزدیک به ۴۰۰ شهید در شلمچه، بیش از ۲۵۰ شهید در مریوان، بیش از ۲۰۰ شهید در منطقه فاو عراق و حدود ۲۰۰ شهید در پاسگاه زید عراق بوده است.
شهدای استان گلستان قبل از پیروزی انقلاب اسلامی تاکنون (سال ۱۳۹۸) حدود ۴ هزار شهید است که بیشترین آن با یک هزار و ۴۰۰ شهید از شهرستان گرگان و سپس ۵۰۳ شهید از گنبدکاووس هستند.