تهران-ایرنا- برخی روانشناسان می‌گویند: استرس و اضطراب روند یادگیری را با اختلال مواجه می‌کند، از سوی دیگر کرونا تاب‌آوری نوجوانان را کاهش داده است. بنابراین مربیان، متولیان و دست اندرکاران آموزش این واقعیت را در اداره امور آموزشی و کلاس‌ها در نظر داشته باشند.

در تاریخ ۳۰ بهمن ۱۳۹۸ بود که به طور رسمی از سوی وزارت بهداشت اعلام شد ویروس کرونا در ایران نیز مانند بسیاری از جوامع دیگر شایع شده است. به مرور به منظور مقابله با این ویروس و پیامدهای آن، تمهیدات مختلفی از سوی وزارت بهداشت اتخاذ شد که یکی از آنها تعطیلاتی مدارس و جایگزین شدن شبکه شاد (آموزش مجازی) بود. پس از گذشت تقریبا ۲ سال با بهبود یافتن وضعیت، مسئولان خواستار بازگشایی مدارس با رعایت پروتکل‌های بهداشتی خصوصا در فروردین سال ۱۴۰۱ بودند. اینک با فروکش کردن کرونا و پیامدهای آن، در مهرماه سال ۱۴۰۱ تمام دانش آموزان در تمام مقاطع تحصیلی به صورت حضوری، در مدارس حاضر خواهند شد.

کارشناسان می‌گویند: یکی از مسایلی که ممکن است پس از دوره کرونا بروز کند، وجود استرس و اضطراب در دانش آموزان است. استرس به چند دلیل ممکن است رخ دهد، از یک سو ممکن است به دلیل کناره‌گیری از فضای واقعی مدرسه و عادت کردن به گذراندن دروس به شکل مجازی باشد و یا به دلیل ترس‌ها و استرس‌های ناشی از ابتلا به بیماری کرونا باشد که معمولا از سوی والدین به دانش‌آموزان منتقل می‌شود.

با توجه به اینکه استرس و اضطراب همواره می‌تواند روند یادگیری را با اختلال رو به رو کند، در این گزارش به منظور ارائه راهکارهایی، پژوهشگر ایرنا با دو تن از روانشناسان «معصومه تدریس تبریزی» و «علیرضا مرتضوی» به گفت و گو نشست.

مشروح این گفت و گو را در ذیل می‌خوانید:

رشد همه جانبه مستلزم توجه به تمام ابعاد سلامت است

«تدریس تبریزی» در مورد اهمیت توجه به ابعاد سلامت می‌گوید: طبق گزارشات سازمان بهداشت جهانی و مقالات منتشر شده در سال‌های ۲۰۲۰، ۲۰۲۱ و ۲۰۲۲، سلامت فرد را به طور مطلق نمی‌توانیم تنها به یک عامل محدود کنیم،زیرا سلامت فرد در حداقل‌ترین حالت با سه عامل زیستی، اجتماعی و رفتاری بررسی می‌شود. یعنی به عبارتی در وضعیت بیماری افراد قطعا دو عامل ژن و محیط یا اجتماع اهمیت دارد.

وی می‌افزاید: بنابراین هنگامی که در مورد سلامت فرد صحبت می‌کنیم، باید در نظر بگیریم سلامت روان فرد هم در زیر مجموعه سلامت فرد قرار می‌گیرد که متاسفانه به نظر می‌رسد والدین و مسئولان مدرسه نسبت به این مساله بی‌اعتنا هستند. برای مثال بسیاری از دانش‌آموزان بازگشایی مدارس را با نوعی استرس، هشدار و چراغ قرمز شروع می‌کنند.

وی در ادامه می‌گوید: باید بپذیریم که این ویروس آمده و جهانی شده و از بین نرفته و ممکن است مانند بسیاری از ویروس‌های دیگر سالیان سال با ما باشد. پس نباید ذهنیت کودکان را آلوده کنیم که همراه با مدرسه رفتن، ممکن است بیمار هم شوند. ما به عنوان والدین یا مسئولان مدرسه باید مواظب رفتار و کلام‌مان باشیم.

«علیرضا مرتضوی» نیز در این باره می‌گوید: ابعاد روانشناختی کودک و نوجوان چند بعد اصلی دارد که یکی از آنها بعد هیجانی است. در این بعد، هم خانواده و هم اولیای مدرسه موظف هستند فضا را به شیوه‌ای مهیا کنند که کودک و یا نوجوان بتواند انرژی خود را در حوزه درونی و روانی به درستی آزاد کند.
بعد دیگر اجتماعی است که در حوزه ارتباطات گروهی بسیار مهم است. بعد دیگر بعد احساسی و عاطفی است که در اموری نظیر دوست داشته‌شدن، در دسترس بودن و پذیرش احساسات تجلی می‌یابد. پذیرش احساسات مختلف کودکان و نوجوانان در دوره پسا کرونا که تکانه‌های پرخاشگری و خشم را به صورت معنادار در میان آنها شاهد هستیم، بسیار اهمیت دارد. بعد شناختی که در حوزه درک مطلب، مفاهیم، قانون پذیری و فرمان پذیری است نیز اهمیت دارد. القای مفاهیم مثبت نظیر تعهد و مسئولیت‌پذیری ذیل این بعد قرار می‌گیرد. وی می‌افزاید: آنچه در مورد کودکان و نوجوانان توصیه می‌شود، تجربه یک رشد همه جانبه است که در آن هم به ابعاد جسمانی و هم به ابعاد روانی توجه می‌شود.                            
آنچه در مورد کودکان و نوجوانان توصیه می‌شود، تجربه یک رشد همه جانبه است که در آن هم به ابعاد جسمانی و هم به ابعاد روانی توجه می‌شود

نقش آموزگاران در زمان بازگشایی مدارس

«تدریس تبریزی» درباره نقش آموزگاران در زمان بازگشایی مدارس می‌گوید: دوره دبستان دوره طلایی از ورود دانش‌آموز به اجتماع و آغاز فرایند جامعه‌پذیری است، اما متاسفانه این فرایند در چند سال اخیر به دلیل کرونا مختل شد و به نوعی دانش آموزان این فرصت را از دست دادند.

وی می‌افزاید: بنابراین نباید انتظار داشته باشیم که کودکانی که اکنون وارد مدرسه می‌شوند، از نظر روابط اجتماعی بسیار قوی و از نظر نظم، قانون مدار باشند. زیرا آنها مدرسه را ندیده‌اند و قوانین آن را به طور دقیق نمی‌شناسند. در این شرایط از معلمان انتظار می‌رود که بیش از هر چیز صبور باشند و فراگیری موارد تربیتی و پرورشی را در اولویت خود قرار دهند و این امر میسر نخواهد شد جز با حفظ طیب خاطر، آرامش و مهربانی.

مرتضوی نیز در این خصوص می‌گوید: آموزگار باید آمادگی لازم را داشته باشند. باید توجه داشته باشند که در دوران کرونا حوزه اضطرابی، نافرمانی و انباشتگی هیجانی در کودکان بالا رفته، در برخی کودکان اضطراب اجتماعی و جدایی تشدید شده و یا وابستگی منفی به والدین افزایش چشمگیری داشته است. همچنین حوزه اختلالات یادگیری به صورت معناداری رشد کرده و با تکانه‌های رفتاری و جریان‌های خلقی و هیجانی رو به رو خواهند بود.همچنین آنها باید توجه داشته باشند که در نوجوانان میزان ناکامی افزایش یافته و رفتارهای پرخطر آنها به دلیل انباشتگی هیجانی و عدم ارضای نیازهای روانی افزایش یافته‌است.
آموزگاران و مربیان تعلیم و تربیت باید توجه داشته باشند که در دوران کرونا میزان تاب‌آوری نوجوانان کاهش یافته اما این امر نباید به عنوان یک بیماری روانی تلقی شود. باید به کودکان و نوجوانان فرصت دهند تا با محیط تطبیق پیدا کنند، صحبت‌های آنها را بشنوند و با آنها همدلی لازم را داشته باشند.

وی می‌افزاید: ناکامی‌ها و رفتارهای خارج از محدوده نرمال که از کودک و یا نوجوان سر می‌زند، نباید برچسب بخورد. زیرا چنین عملی تبعات روانی چشمگیرتری خواهد داشت. در عوض، می‌توان آنها را به یک متخصص روانشناس ارجاع داد.

ناکامی‌ها و رفتارهای خارج از محدوده نرمال که از کودک و یا نوجوان سر می‌زند، نباید برچسب بخورد. زیرا چنین عملی تبعات روانی چشمگیرتری خواهد داشت. در عوض، می‌توان آنها را به یک متخصص روانشناس ارجاع داد                      

نقش خانواده‌ها در دوران بازگشایی مدارس

تدریس تبریزی در خصوص نقش خانواده‌ها در دوران بازگشایی مدارس می‌گوید: خانواده‌ها هم نباید فرزندان را با ترس و استرس راهی مدارس کنند. ضمن اینکه از فرزندان انتظار همکاری در امور مربوط به مدرسه را دارند، می‌توانند از آنها انتظار مراقبت از خود را هم داشته باشند.

تبریزی ادامه می‌دهد: در پژوهشی  در دوران کرونا انجام دادیم به این نتیجه رسیدیم که بسیاری از دانش‌آموزان درک درستی از ویروس کرونا و آثار و پیامدهای آن ندارند و آنچه در حقیقت آنها را رنج می‌دهد، اضطرابی است که از سوی والدین بر آنها وارد می‌شود.

وی می‌افزاید: بنابراین ما به عنوان والدین باید هوشیار باشیم که اگر خودمان به لحاظ روان دچار آسیب شده‌ایم، حتما به دنبال کمک‌های حرفه‌ای از سوی روانشناسان و متخصصان باشیم. این نکته از این روی اهمیت دارد کهاکثر فرزندان ما بار ترس والدین خود را به دوش می‌کشند و خودشان هیچ ترسی به مفهومی که از اجتماع دوری کنند، ندارند.

مرتضوی نیز در این باره می‌گوید: یکی از معضلاتی که ما در دوران کرونا داشتیم این بود که آموزش بر عهده خانواده قرار گرفت و این مشکلات بسیار بزرگی ایجاد کرد. تنش‌های روابط بین والد و کودک به ویژه در دوره دبستان به طور قابل ملاحظه‌ای افزایش یافت و به مراتب اضطراب‌های جدی برای کودکان ایجاد کرد، زیرا در واقعیت نه مادر معلم است و نه اینکه خانه، مدرسه است. به همبن دلیل در دوره پسا کرونا پیشنهاد من این است که در انتخاب مدرسه دقت کنیم و بحث آموزش را تا جایی که می‌شود به معلم متخصص و فضای اجتماعی مدرسه بسپاریم که قطعا برآیند بهتری هم خواهد داشت. در خانه نیز می‌توانیم بازی‌هایی پیرامون قانون‌پذیری و آموزش‌پذیری ترتیب دهیم.

رسانه باید این نکته را به مردم تفهیم کند که بیشترین چیزی که در واقع از نظر جسمی آدمی را تهدید می‌کند و سیستم ایمنی آنها را تضعیف می‌کند، ترس روانی است.  یعنی اگر بتوانیم از نظر روانی آرامش داشته باشیم، قطعا می‌توانیم سلامت جسمی بهتری هم داشته باشیم. پس رسانه می‌تواند سواد سلامت افراد را ارتقا دهد

نقش رسانه در دوران بازگشایی مدارس

تدریس تبریزی درباره نقش رسانه در دوران بازگشایی مدارس می‌گوید: در تمام دنیا رسانه و تبلیغات از عناصر بسیار موثر در انتقال اطلاعات و آگاهی هستند و کسی نمی‌تواند نقش آنها را نادیده بگیرد. بنابراین اینکه ما یادآوری کنیم که از پیک‌های کرونا عبور کرده‌ایم و لذا نباید همانند سابق و به شیوه وسواس‌گونه به آن نگاه کنیم از طریق رسانه امکانپذیر است.

وی ادامه می‌دهد: رسانه باید این نکته را به مردم تفهیم کند که بیشترین چیزی که در واقع از نظر جسمی آدمی را تهدید می‌کند و سیستم ایمنی آنها را تضعیف می‌کند، ترس روانی است. وقتی ما از لحاظ روانی دچار مشکل هستیم به طبع ایمنی بدن هم پایین می‌آید. بطوریکه در هر بیماری جسمی، حداقل ۵۰ درصد روان افراد مداخله‌کننده است. یعنی اگر بتوانیم از نظر روانی آرامش داشته باشیم، قطعا می‌توانیم سلامت جسمی بهتری هم داشته باشیم. پس رسانه می‌تواند سواد سلامت افراد را ارتقا دهد.

مرتضوی نیز به نقش رسانه اشاره کرده و می‌گوید: رسانه اصلی‌ترین راه برای افزایش آگاهی و ساختن باورهای فکری و رفتاری است. حتما آموزش‌های موثری که در رسانه‌های دیداری، شنیداری و مکتوب انجام می‌شود، بسیار می‌تواند موثر در آگاهی‌بخشی به والدین، کودکان، نوجوانان و آموزگاران اثرگذار باشد. بدون شک این آموزش‌های هدفمند می‌تواند در ارتقای آگاهی تمام ابعاد آموزش که سه بعد اصلی را والد، دانش آموز و مدرسه را شامل می‌شود، بسیار موثر باشد.