سردار شهید پروانه، پیروی از ولایت فقیه را عامل نجات انقلاب اسلامی از فتنه و نفاق می دانست و تا پای جان از مبانی و آرمانهای انقلاب دفاع کرد. وی همواره داوطلب حضور در مناطقی سخت با حجم درگیری های بیشتر بود و پیکر پاک این سردار شهید پس از ۳۶ سال مفقودی، شناسایی و در بهار سال ۹۸ پس از تشییعی باشکوه در گلزار شهیدان زادگاهش سبزوار آرام گرفت.
غلامرضا در سال ۱۳۳۸ در روستای "حسین آباد" از توابع بخش "شامکان"، (تابعه شهرستان سبزوار آن روزگار و شهرستان ششتمد کنونی) از پدری به نام سبحان و مادری به نام ماندگار دیده به جهان گشود. وی چند سال نخست زندگی اش را در همین روستا گذراند و پس از آن به همراه خانواده اش به شهر سبزوار کوچید. شهید پروانه تا پایان دوره راهنمایی درس خواند و در سال ۱۳۶۰ به عضویت سپاه پاسداران درآمده و در جبهه حضور یافت.
این شهید والامقام پس از پیوستن به بسیج و سپاه در ابتدای جنگ به منطقه کردستان اعزام شد، آنجا که فعالیت های ضد انقلاب به ویژه حزب دمکرات و گروهک کومله همپیمان با رژیم بعث عراق، هدف سرنگونی نظام جمهوری اسلامی را در سر می پروراندند و با وجود اینکه رژیم بعث امکاناتی را در اختیار این گروهکها گذاشت اما مجاهدت هموطنان غرب کشور و رشادت رزمندگان اسلام مانع اجرای توطئه های از پیش تعیین شده آنها شد.
سردار شهید پروانه در سال ۱۳۶۱ به همراه دیگر رزمندگان اسلام نقش موثری در آزادسازی مناطق روستایی سروآباد و مریوان کردستان از دست کومله داشت. وی که گفته بود تا پایان جنگ برای دفاع از مرز و بوم و آرمانهای انقلاب اسلامی در جبهه می ماند، سرانجام در نهم اسفندماه ۱۳۶۲ در عملیات خیبر، در حالی که فرماندهی گردان رعد تیپ ۲۱ امام رضا(ع) را بر عهده داشت در جزیره مجنون به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
راز گمنامی
همسر معظم شهید پروانه، راز گمنامی پیکر همسر شهیدش را در وصیتنامه این شهید والامقام سراغ می گیرد؛ جایی که نوشته است: «معبودا، سرورا، به علت تعهدی که دارم به تو متوسل میشوم و به حرمت قرآن، به تو تکیه میزنم و به محمد مصطفی(ص) از تو شفاعت میطلبم و آرزو دارم اگر شهید شدم، همانند شهیدان گمنام، پیکرم در بیابانها بماند و در میدان جنگ به خاک سپرده شود. خداوندا! میخواهم غریب شهـید شوم و میخواهم که در این بیابان بمانم تا به کربلا نزدیکتر باشم».
خانم ارشادی درباره آخرین وداع و دیدار با همسر شهیدش، اظهار کرد: قبل از رفتن به جبهه، عکاسی رفته بود و چند عکس کوچک و بزرگ از خودش گرفته بود، وقتی علت را سؤال کردم، برایم توضیح داد؛ «من که بروم برنمیگردم و شهید خواهم شد، این عکس بزرگ را درون اتاق بگذار تا هر وقت از در وارد شدی مرا نگاه کنی!». او رفت و عکسهای کوچکی را هم که گرفته بود در جیبش گذاشت و با خود برد.
داوطلب عملیات های سخت
همرزم سردار شهید پروانه و مربی پیشین آموزشی سپاه امام رضا(ع) گفت: آغاز آشنایی بنده با سردار شهید پروانه به سال ۱۳۵۸ در سبزوار برمی گردد، زمانی که حضرت امام خمینی(ره) در پنجم آذرماه سال ۱۳۵۸ فرمان تشکیل بسیج مستضعفان را صادر کردند و همه را به تشکیل ارتش ۲۰ میلیونی فراخواندند و پشتبند آن، سردار شهید فرومندی گفته بود که تا ۲۲ بهمن نخستین سالروز پیروزی انقلاب اسلامی باید ۲۲ گروه و پایگاه بسیج در سطح شهر سبزوار تشکیل شود.
مرتضی صادقی افزود: بنده مسوول بسیج پایگاه ذوالفقار در محله پمپ بنزین سبزوار بودم که این پایگاه پس از شهادت برادرم به نام پایگاه شهید صادقی تغییر نام یافت و پس از مدتی وارد سپاه سبزوار شدم، غلامرضا پروانه نیز مسوول بسیج سپاه سبزوار شد و بنده هم از سوی وی به عنوان معاون بسیج سپاه شهرستان انتخاب شدم.
وی تصریح کرد: در ۳۱ شهریور سال ۱۳۵۹ رژیم بعث عراق با حمله به ایران اسلامی جنگ ناخواسته ای را به کشور ما تحمیل کرد که آغازی بر خلق حماسه دفاع مقدس از سوی ملت و رزمندگان غیور ایران شد.
این آزاده سرافراز اظهار داشت: با آغاز جنگ تحمیلی، ماموریت کردستان مطرح شد و در سال ۶۱ سردار شهید فرومندی نیاز به ۲ فرمانده برای اعزام به کردستان داشت که بنده با شهید پروانه راهی کردستان شدیم ابتدا به منطقه کرمانشاه رفتیم آنجا شهید بروجردی را دیدیم که رضا پروانه به او گفت "مکانی می خواهم بروم که عملیات باشد" و وی (شهید بروجردی) گفت شما را به منطقه ای می فرستم که همواره عملیات، درگیری و کمینگاه باشد و برای ماموریت به یکی از پایگاه های سروآباد مریوان اعزام شدیم.
همرزم سردار شهید پروانه گفت: کردستان از مراکز اصلی رشادت های رزمندگان اسلام در جنگ تحمیلی بود و پیشمرگان کرد با ازخودگذشتگی ها در کنار رزمندگان اسلام برای حفظ مرز و بوم از جان و مال خود می گذشتند تا مانع پیشروی دشمن شوند.
صادقی افزود: در منطقه کردستان بنده معاون شهید پروانه بودم آنجا یکبار کمین خوردیم که توانستیم از کمین خارج شویم و چندین عملیات برای آزادسازی روستاهای محدوه سروآباد داشتیم چون آن طرف این منطقه دست کومله بود که بالای کوهها تیربار گذاشته بودند که مشرف بر ما بود و یک عملیات بزرگ با رمز یامهدی (عج ) انجام شد که این عملیات برای آزادسازی جاده کامیاران - مریوان بود که باید ۲۰ روستا را آزاد می کردیم و با یک هزار رزمنده و همکاری با پیشمرگ ها توانستیم با دور زدن منطقه آنجا را از بند کومله و بعثی ها آزاد کنیم.
مربی پیشین آموزشی سپاه امام رضا(ع) افزود: پس از چهار ماه عملیات در منطقه کردستان به سبزوار برگشتیم که بنده به عنوان مربی آموزشی سپاه امام رضا (ع) به مشهد منتقل شدم و پس از مدتی از وقایع سپاه سبزوار، رضا پروانه نامه نوشت که می خواهم به جبهه بروم و تا آخر جنگ در جبهه ها باشم، اگر می آیی بسم الله! و در این مرحله مسوولیت آموزش مربیان مانعی برای اعزام من به جبهه بود اما پس از چندی راهی جبهه شدم و در عملیات خیبر به پیشنهاد وی با پیوستن به گردان به عنوان معاون گروهان رعد مشغول به کار شدم.
عملیات خیبر عملیاتی ویژه که هدف پیروزی داشتیم
همرزم سردار شهید پروانه گفت: عملیات خیبر یکی از عملیاتهای رزمندگان اسلام در جنگ تحمیلی هشت ساله بود که با هدف دستیابی به جاده بصره - العماره و تصرف جزایر شمالی و جنوبی مجنون با رمز مقدس "یارسول الله" آغاز شد، این عملیات با هدف پیشروی در خاک دشمن و شکست رژیم بعث عراق صورت گرفت.
صادقی افزود: از آنجا که عملیات خیبر سرنوشت ساز بود به رزمندگان گفته شده بود وصیت نامه های خود را بنویسند که در هنگام عملیات سردار پروانه نزد بنده آمده و گفت آسمان را طور دیگری می بینم، گفتم رزمندگان اسلام با تقوا و آموزش دیده هستند، انشالله با پیروزی بر می گردیم.
همرزم سردار شهید پروانه گفت: در عملیات خیبر به همراه سردار پروانه و رزمندگان وارد منطقه القرنه عراق شدیم، هواپیماهای شناسایی دشمن نمایان شدند و با آتش زیاد هوایی و زمینی و تانک ها ما را غافلگیر کردند و نزدیک عصر بود که دستور اسارت داده شد اما سردار پروانه با شجاعت و رشادت تمام قامت برافراشته و تانک های دشمن را یکی یکی می زد و جلو می آمد، به ما که رسید گفت دستور اسارت آمده باید به وظیفه خود عمل کنیم و در حالی که پرچم سبز در دستش بود به درجه رفیع شهادت نائل آمد و ما نیز به اسارت دشمن درآمدیم.
این آزاده سرافراز در ادامه با اشاره به ویژگی های بارز اخلاقی شهید پروانه، افزود: وی فردی ولایی و مطیع فرمان امام خمینی (ره) بود، همواره تصویری از امام (ره) را همراه خود داشت و از ویژگی های دیگر این شهید انس وی با دعای کمیل بود، چنانکه تصویری از امام و دعای کمیل را همراه با دستخط خود به من هدیه کرده بود.
صادقی با اشاره به اینکه شاخص شهدا، ولایت بود که سبب شد در جبهه مانده و دچار شبهه نشوند، اظهار داشت: نقطه پررنگ وصیت شهدا ولایت فقیه بود، در وصیت شهدا به پیروی از ولایت فقیه تاکید شده است و پس از دوران دفاع مقدس آنها که از مسیر ولایت زاویه گرفتند دچار شبهه و فتنه شدند.
شهرستان سبزوار حدود هزار شهید تقدیم انقلاب اسلامی کرده و چهار هزار جانباز و ایثارگر دارد.این شهرستان در ۲۳۰ کیلومتری غرب مشهد واقع است.