به گزارش خبرنگار فرهنگی ایرنا، آنی ارنو، نویسنده سرشناس فرانسوی، بالاخره و پس از آنکه سالها از او به عنوان یکی از اصلیترین نامزدهای دریافت جایزه نوبل ادبیات نام برده میشد، به عنوان برگزیده اعلام شد تا وی، هفدهمین زن برنده جایزه نوبل ادبیات عنوان بگیرد.
ارنو، طی ۵ دهه فعالیت حرفهای نوشتاری خود، همواره به عنوان نویسندهای در خدمت اتوبیوگرافی معروف بوده است. وقتی که در ۳۴ سالگی، داستان سقط غیرقانونی خود را در رمان پاکشده منتشر کرد و موجی از تحسینهای بینالمللی را به خود دید، تصمیم گرفت تا در ادامه مسیر نوشتاری خود، تنها از حقیقت بنویسد و همین پارادایم سبب شد تا وی، خیلی زود، مورد توجه مجامع ادبی اروپا قرار بگیرد.
یک دهه بعد از سونامی پاکشده، ارنو که تا آن زمان (۱۹۸۴) با داستانهای خود، طرفداران بسیاری را در فرانسه و دیگر کشورهای اروپایی دست و پا کرده بود، یک غافلگیری بزرگ برای هوادارانش داشت: یک اتوبیوگرافی از پدرش. رمان جایگاه، با استقبال بسیار زیادی مواجه شد و حتی بزرگترین جایزه ادبی فرانسه که به رنودو معروف است را برای وی به ارمغان آورد. با این میزان استقبال، ارنو به نویسنده معتبری تبدیل شد که برخی از آثار وی در کتابهای درسی مدارس تدریس میشد.
استقبال از جایگاه، ارنو را به سمت نگارش رمانی با محوریت مادرش سوق میدهد تا مخاطب با یک زن، شاهد یک سهگانه از زندگی نویسنده، پدر و حالا مادر خود باشد. یک زن در سال ۱۹۸۷ منتشر شد و طی آن، ارنو، پرترهای از مادر خود را به مخاطب ارائه میدهد که در لوای زندگی کارگری، تلاش میکند تا با فروشندگی، موقعیت اجتماعی خانواده خود را حفظ کند. یک زن، فارغ از توصیف اراده مادر، به اضلاع مختلف زندگی او نظیر نوع رابطه مادر با دخترش (آنی) و تلاش برای حفظ موقعیت فردی و اجتماعی خانواده، پس از فوت پدر میپردازد. داستان سه نسل از زنانگی یک خانواده که ارنو با بیانی سلیس، مخاطب را متوجه جزءنگریهای محیط و تاثیرپذیری از موقعیت اجتماعی فرانسه آن دهه میکند.
در سال ۱۹۹۷، شرم، به نخستین اثری تبدیل میشود که ارنو را در مقام راوی، بیانگر گوشهای از زندگی فرودستان فرانسه تبدیل میکند. کتابی که اگرچه حکایت یک خانواده مصیبتدیده در نرماندی دهه ۵۰ است اما مقدمهای میشود بر آثار بزرگتری که به این تجارب زیستی نویسنده پرداخته است.
در سال ۲۰۰۰، ارنو، به چهره شناختهشدهتری در سپهر ادبی جهان تبدیل میشود. رمان اتفاق میافتد او، در دهها کشور منتشر شده و واکنشهای متفاوتی را به خود میبیند. این رمان در ادامه، پاکشده تعریف میشود با این تفاوت که نویسنده که در پاکشده، خاطرات سقط جنین خود در دهه ۶۰ میلادی را به تصویر کشیده، در این رمان، یک داستان موازی با خود را تعریف کرده و در این میان، آنچه از اهمیت بسزایی برخوردار بود، آسیبشناسیهای رفتاری و اجتماعی بود که ارنو، در قالب کاراکترهای داستانیاش، از سیاستهای فرانسه دهه ۶۰، طبقه کارگر آن دوره و البته جنس مردسالارانه آن فضا ارائه میدهد.
با انتشار این رمان بود که ارنو، به نویسندهای در راستای جامعهشناسی مدنی تبدیل میشود. علیالخصوص اینکه وی فصول مختلف رمان خود را با تصاویری حقیقی و واقعی از فرانسه دهه ۶۰ به مخاطب ارائه میداد. مخاطبانی که در همان سال، به او لقب نویسنده حقیقت دادند.
با انتشار رمان اتفاق میافتد بود که ارنو، به نویسندهای در راستای جامعهشناسی مدنی تبدیل میشود. علیالخصوص اینکه وی فصول مختلف رمان خود را با تصاویری حقیقی و واقعی از فرانسه دهه ۶۰ به مخاطب ارائه میداد. مخاطبانی که در همان سال، به او لقب نویسنده حقیقت دادند.
در راستای بیان جامعهشناختی ارنو بود که وی در سال ۲۰۰۸، دیگر برگ برنده کارنامه ادبی خود را رو میکند؛ رمان سالها، تجربهای جدید برای ارنو محسوب میشود چرا که وی در این کتاب، به یک آسیبشناسی جمعی از فرانسه متجدد رسید. ارنو در این کتاب، تصاویری از ۶۵ سال زندگی خود را منتشر کرد که در قالب هر عکس، نقبی هم به سیاستهای دولت مرکزی و تاثیراتی که این دولت در شکلگیری آن فضا داشت، میزد. ابتکاری جالبتوجه که با بیانی گیرا و نثری دلنشین، فصل دیگری از حیات این نویسنده حرفهای را رقم زد و دگردیسی معناداری در کارنامه او محسوب میشود. این کتاب که یکی از پرفروشترین آثار نویسنده است، توانست جوایزی چون فرانسوا موریاک و مارگریت دوراس را برای او به ارمغان بیاورد.
این قالب نوشتاری البته منتقدانی نیز داشت. برخی از منتقدان ارنو معتقد بودند که نوشتن صرف از سختیها و زمختیهای زندگی، برگ برندهای برای یک نویسنده به حساب نمیآید و اینکه نویسندهای از این طریق، به شهرتی فراگیر برسد، اتفاق عجیبی نیست چرا که هر کسی با نگارش سختیهای زندگی خود میتواند موجی از عواطف انسانی را به خود جلب کند.
البته که این شکل انتقاد، چندان مورد توجه قرار نگرفت. قدرت ترسیمگری ارنو از فضاهای بکری که تا آن زمان چندان برای مخاطب ملموس نبود و البته بهرهمندی از نثری قدرتمند و شیوا که مخاطب را پیگیر مطالعه آن میکرد، سبب شد تا مخاطبان این نویسنده نوظهور فرانسوی، بیشتر شوند.
ارنو در سال ۲۰۱۱، به سراغ تجربهای دیگر میرود و در کتاب دختر دیگر، نامههایی که وی در تمام دورانها به خواهر خود که در ۶ سالگی درگذشته است، منتشر میکند. این نامهها فارغ از تم بیوگرافی، نوعی شناخت را به مخاطب، از فرانسه کارگری دهههای مختلف و جنس سیال احساسی که یک خواهر در نبود یک پشتیبان دارد، ارائه میدهد. یکی از احساسیترین نوشتههای ارنو که نشان داد وی در ۷۶ سالگی نیز همچنان غافلگیریهای فراوانی برای مخاطبان خود دارد. کتابی درباره خواهر آنی که در ۶ سالگی بر اثر دیفتری درگذشته است و آنی با وجودی که هرگز وی را ندیده است، او را مامنی برای بیان احساسات و شرایط خود میبیند.
آخرین کتابی که از این نویسنده منتشر شده، رمان گم شدن است که وی چند ماه پیش به بازار عرضه کرد. کتابی که اطلاعات چندانی از آن در دست نیست اما قدرمسلم کتابی بوده که کمیته ششنفره نوبل ادبیات را مجاب به انتخاب وی به عنوان برگزیده این جایزه در سال ۲۰۲۲ کرده است. کتابی که مطمئنا حاوی تجارب زیستی جدیدی است که نویسنده، در راستای ابتکارهای خود، به مخاطب ارائه میدهد.
کتابهای ارنو برای نسلهای بعدی که شناخت چندانی از زندگی کارگری در فرانسه ندارد، قطعا تکاندهندهتر خواهد بود.