به گزارش ایرنا، هزار سال گذشت و هزار سال دیگر باید چشم به راه بود؟ یا همین فردا می شود صبح ظهورت؟ این صدای دل تمام شعیانی است که امروز پنجشنبه آمدند در میدان امام حسین(ع) پایتخت ایران و صدای العجل العجلشان رنگ آسمان را سبز، زرد، قرمز و سفید کرد.
کدامین کوچه نشانی ات را می توان یافت ای نشان بی نشانان، کدام خیابان به شهر تو می خورد ای مقصد و مقصود تمام راه ها، آمده ایم به جشن امامت، امام آخرین این امت در میدان امام حسین تهران.
امروز مردم آمده اند قسمت دهند به جدت، به پدرت و بگویند که چشم انتظارند نه مانند یعقوب برای یوسف که مانند خود برای امامی غریب.
پرچم های سبز، سفید و سرخ لبیک یا مهدی، از زمین تا آسمان قد کشیده، مردم از اقصی نقاط استان تهران آمده اند از غربی ترین نقطه در شهریار تا جنوبی ترین در وارمین و شمالی ترین در دماوند.
این مردم برای جشنی آمده اند که ابتدای چشم انتظاری است و امیدوارند انتهای بیش از هزار سال انتظار باشد، دعا بخوانند که فرجت زودتر بیاید یا قسمت بدهند؟
کجای تاریخ گم شده ایم که غیبتت شد ثمره مسلمانی مان؟ و ظهورت بدون شک سر منزل مقصود و بندگیمان.
شاید شمار این جمعیت به هزار هزار نفر برسد، شمار که مهم نیست، این تعداد دل آورده اند که دعای ال یاسین بخوانند دست به دامن خداوند شوند که گوشه ای از این همه سال انتظار و غیبت را ببخشد و دری از فرج رحمت خود با ظهور امام زمانش بگشاید.
حاضران فریاد می زنند سلام بر حجت الله، مردم اشک می ریزند و میان دعای آل یاسینی که در ابتدای این مراسم خوانده می شود، با عجز و لابه شهادت می دهند که تو حجت خدایی، تویی که در نبودت شیعه معنای تنهایی و انتظار را تا مغز استخوان چشید.
رضا رائفی پور و حجت الاسلام علیرضا پناهیان سخنرانان این مراسم بودند و از نقش ایرانیان در زمینه سازی برای ظهور و جنگ با دشمنان امامش سخن گفتند.
آفتاب عصر پنجشنبه ۱۴ مهر می رود که به غروب خودش برسد در حالی که می توان صدای جمعیت حاضر را که با وجود گذشت سه ساعت از برگزاری مراسم هنوز سرپا هستند شنید.
صدای "بیعت می کنم همین ساعت همین لحظه، دنیای بدون تو، اصلا نمی ارزه" چنان آسمان میدان امام حسین(ع) تهران را پوشانده بود که گویی مردم حاضر رجز می خوانند برای فراخوانی ظهور.
پرچم های سرخ، سبز، سفید و زرد توی دستان حاضر در این جشن امامت تاب می خورد و می توان هر لحظه با مشاهده آنها تکرار کرد، "لبیک یا مهدی" یا "السلام علی المهدی".مداحان می خوانند یک نفر مانده از این قوم که بر می گردد و صدای سنج و دمام می آید، مردم تکرار می کنند اللهم العجل لولیک الفرج و صدای سنج و دمام هم نوا با حاضران در فضا می پیچد.
اینجا جشن آغاز امامت مردی است که شیعه ندیده عاشقش شده و چشم به راهش دوخته، مردی که نور چشم منتظران و پایان ظلم ستمگران است.
آفتاب می رود تا راه به شبی دیگر بگشاید و مردم تکرار می کنند می نویسم که شب تار سحر می گردد، یک نفر مانده از این قوم که بر می گردد.