تهران- ایرنا- استاد حوزه علمیه اصفهان از روش حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) برای عرضه دین به امام معصوم به عنوان کنترل کیفی در منظومه دینداری یاد کرد که ضرورت آن در این روزگار بسیار محسوس است.

امروز هشتم آبان مصادف با چهارم ربیع الثانی به روایتی سالروز ولادت حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) است؛ آن حضرت بنا بر نقلی در سال ۱۷۳ هجری قمری در مدینه منوره دیده به جهان گشودند. کنیه آن حضرت، ابوالقاسم بود و نسبش با چهار واسطه به امام حسن مجتبی (ع) می رسید و به همین دلیل او را عبدالعظیم حسنی نامیدند. این دانشمند بزرگ شیعه در طول حیات خود؛ یعنی در عمر ۷۹ ساله خود توانست محضر امام هشتم تا امام هادی (ع) را درک کند و بهره های علمی و معنوی از آن بزرگواران برچیند و احادیث بسیاری را از آنان برای شیعیان و پیروان راستین ائمه معصومان روایت کند.

در شخصیت علمی حضرت عبدالعظیم همین بس که گاهی امام هادی (ع) شیعیان را راهنمایی می کردند تا سوالات و مشکلات خود را از این دانشمند بپرسند. یکی از امتیازات این دانشمند متقی، تواضع و فروتنی نسبت به ائمه معصومین (ع) بود، به گونه ای که یک بار خدمت امام هادی (ع) رسید و عقاید دینی خود را بر آن حضرت عرضه کرد و امام نیز او را تایید کردند. در روایتی آمده است که حضرت عبدالعظیم می‏ گوید: به خدمت آقایم امام هادی(ع) رسیدم. پس چون چشمش به من افتاد، فرمود آفرین بر تو ای ابوالقاسم! تو به درستی دوست ما هستی.
حضرت عبدالعظیم سپس از امام خواست تا دینش را بر آن حضرت عرضه کند تا اگر مورد رضایت آن حضرت است، تا زمانی که خدا را ملاقات کند یعنی تا هنگام مرگ بر آن ثابت قدم بماند و امام از او خواست تا دینش را بیان کند.
آنگاه این دانشمند به بیان اصول اعتقادی خود و مسائلی در باب توحید، نبوت، امامت و معاد پرداخت و امام هادی(ع) خطاب به او فرمود: ای اباالقاسم! قسم به خدا، مطالبی که گفتی، دین خدا است که برای بندگانش برگزیده است، پس بر آن پایدار باش! خداوند تو را بر اعتقاد ثابت در دنیا و آخرت پایدار کند.

این برخورد و رفتار حضرت عبدالعظیم حسنی با امام هادی(ع) محکی برای هر مسلمان است تا دین و اصول اعتقادی خود را مرور کرده و تلاش کند تا آخر بر این اصول پایدار بماند و برخی معتقدند حدیث عرض دین باعث عظمت بیشتر و شخصیت حضرت عبدالعظیم شد.

جایگاه دین در معارف الهی

حجت الاسلام محمدمهدی زارعی گلپایگانی به مناسبت سالروز ولادت حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) با اشاره به حدیث عرضه دین گفت: حضرت عبدالعظیم (ع) با ارائه دین خود به امام هادی (ع) الگویی برای همه مومنان هستند. چون آن حضرت عرضه دین به حجت خدا را به ما یاد دادند ولی برای فهم این الگو باید به نکاتی توجه کرد.

وی از دین به عنوان یکی از مهمترین ثروت ها و دارایی های انسان یاد کرد و گفت: دین یعنی تضمین سعادت دنیا و آخرت انسان و یعنی این که باورهای من منطبق با حقایق بزرگ عالم باشد و اسیر هیچ یک از خرافات قدیمی و جدید نباشد و پیراسته از هرگونه انحراف و خرافات باشد.

زارعی گلپایگانی تاکید کرد: دین، انسان را از خرافات و باورهای غلط نجات می دهد، اندیشه ما را از تعصبات کور می رهاند، عقل و وجدان و فطرت را در وجود انسان فعال می کند و عملکرد انسان را به سمت یک عملکرد صحیح پیش می برد اما توجه داشته باشیم ممکن است انسان گرفتار برداشتی اشتباه از برخی مفاهیم دینی شود که گاهی این سوء تفاهم با دین خدا آسیب های فراوانی را به دنبال دارد.

وی ادامه داد: گاهی انسان مساله ای را نمی فهمد که این یک ایراد است ولی باید توجه کنیم که بدفهمیدن بدتر از ندانستن است. لذا باید حساس باشیم تا مبادا در گذر زمان برخی تمایلات شخصی، تعصبات قومی و قبیله ای یا ترس، دلهره، تردید و منفعت طلبی به مرور زمان ذهن ما را تحت تاثیر خود قرار دهد و در گذر زمان باورهایی پیدا کنیم که به تصور خودمان جزو باورها دینی است درحالی که ترکیبی از باورهای دینی با بعضی منفعت طلبی های ماست که از یک فهم و برداشت اشتباه شکل گرفته است.

وزن دین ما چقدر است؟

این استاد حوزه با اشاره به آیه نهم سوره رحمن افزود: حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) الگویی را در مقابل ما قرار داده و آن این است که انسان باورها و فهم دین خود را به حجت خدا عرضه کند. برای فهم دین نیز باید ترازو را به کار گرفت تا ببینیم وزن دین مان چقدر است و حضرت عبدالعظیم نیز دین خود را به حجت خدا عرضه کرد و امام آن را تایید کردند. این روش حضرت عبدالعظیم درسی برای نسل جوان به ویژه در روزگار کنونی است. چون برخی افراد اهمیت دینداری خود را دست کم می گیرند. یعنی در حالی که هیچوقت غذا را از افراد دوره گرد خریداری نمی کنند ولی دینشان را از دست فروشان دوره گرد و افراد ناشناس یا مجموعه های غیرقابل اعتماد دریافت می کنند.  

اسلام‌سرایی یا اسلام شناسی

وی افزود: گاهی شنیده ها و باورهایی در طول سال ها به ذهن انسان وارد می شود و رسوب می کند که هر کدام از آنها ممکن است اشتباه باشد و باورهای غلطی را در ذهن تثبیت کند. به همین دلیل در روزگار ما مساله عرضه دین و مراجعه مکرر به کسی که با معارف اهل بیت آشناست، یک ضرورت است. در روزگاری به سر می بریم که در هم آمیختگی عجیبی میان دیدگاه ها و نظرات اتفاق می افتد. گاهی کسی به صورت التقاطی معارف اسلامی را با سخنانی دیگر مطرح می کند که ظاهری زیبا دارد و به قول استاد شهید مرتضی مطهری دستاورد بعضی افراد، اسلام سرایی است نه اسلام شناسی. یعنی به دور از عمق و استحکام است که گاهی مردم نیز آن را می پسندند. لذا در چنین مواردی باید به یک دین شناس مراجعه مکرر داشت.

زارعی گلپایگانی تاکید کرد: باید از این که مطالبی در ذهن و جانمان تل انبار و بعد به بحران فکری تبدیل شود، واهمه داشت. نمونه هایی از جوانان را دیده ایم که سال های عمر خود را با شرکت در جلسات و مطالعه کتاب ها و جزوه های کسانی گذراندند که ذهنشان به گونه ای در یک حصار قرار گرفته و یک بازداشتگاه ذهنی برای خود ساختند و در نهایت به یک فهم های غلطی رسیدند که بسیار آسیب زا بوده است. گروه فرقان یا گروه های تکفیری نمونه هایی از این افراد هستند که با برداشت های کاملا خطا از قرآن کریم به کشتن انسان ها و رفتارهایی دست می زنند که در راستای قدرت های شیطانی است.

امام معصوم کجا و دانشمند دینی کجا؟

وی افزود: روزگار ما روزگار انفجار اطلاعات و فضای مجازی است و دائما اطلاعاتی بدون عمق و پرحجم به ذهن و جانمان سرازیر می شود و گاهی فرصت دقت نظر بر این حجم از اطلاعات وجود ندارد تا ببینیم چه اندازه از این اطلاعات صحیح است یا غلط و همین مساله انسان را نسبت به معارف دینی، سهل انگار می کند. بر همین اساس یک ارتباط مستمر با انسان هایی ضرورت دارد که هم علمشان و هم تقوا و پاکی سیرت آنان مورد تایید است. ممکن است برخی بگویند مگر فلان دانشمند، معصوم است درحالی که حضرت عبدالعظیم، اعتقادات خود را به امام معصوم عرضه کرد. اگرچه دانشمند دین، معصوم نیست ولی انس مستمر فراوان با قرآن و روایات علما باعث شده تا بسیاری از انحرافات و لغزش گاه ها را به خوبی بشناسند و به ما معرفی کنند. 

این پژوهشگر مذهبی ادامه داد: این ارتباط مستمر در دانشگاه ها و دبیرستانها ضروری است؛ به ویژه با توجه به شبهاتی که در جامعه مطرح می شود که ممکن است به تحریف نیز منجر و حتی بدعت هایی ایجاد شود و آن چیزهایی که جزو دین نیست، جزو دین محسوب شود یا مسائلی که در حاشیه دین قرار دارد، برای برخی جزو اصول دین محسوب شود. تحریف نیز همینگونه ایجاد می شود. گاهی ممکن است تصور کنیم به آیه ای از قرآن عمل می کنیم در حالی که آیه را در جایی دیگر به کار می بریم و به آن چیزهایی که اولویت دین است اهمیت نمی دهیم و اینگونه است که منظومه دینداری انسان دچار آسیب می شود.

زارعی گلپایگانی با بیان این که منظور از مراجعه به علما همان کسانی هستند که طبق روایات افرادی دانشمند و با تقوا هستند، افزود: حجت در زندگی انسان به عنوان یک دیدگاه دینی، مهم محسوب می شود. یعنی باید بین خودمان و خدا حجت داشته باشیم و نمی توان بر اساس برخی احتمالات و شایدها و سردرگمی ها زندگی کرد. در عصر غیبت که روزگار فتنه ها و آفت هاست، همانگونه که در روایات آمده باید به راویان اهل بیت مراجعه کرد. یعنی کسانی که احادیث را به خوبی می فهمند و می توانند تعارض حدیث را حل کرده و جایگاه حدیث را در منظومه معرفت دینی تشخیص دهند. این افراد حجت هستند و لذا مساله تقلید مطرح می شود که باید به کسی رجوع کرد که امام او را حجت قرار داده و نمی توان فهم افرادی را که مطالعات متوسطی دارند ملاک قرار داد.

وی تاکید کرد: در مسائل اعتقادی نیز اگر دچار شبهه شدیم باید بدانیم گاهی یک شبهه به اندازه ۱۰ سطر باشد و ما نمی توانیم به آن پاسخ دهیم ولی باید بدانیم کسانی هستند که درباره همین ۱۰ سطر که ما سردرگم آن شده ایم، گاهی هزار صفحه مطلب خوانده اند تا به آن پاسخ دهند.

زارعی گلپایگانی گفت: از این الگوی ارزشمند عبدالعظیم در عرضه دین به حجت و ولی خدا نباید غافل شویم. گاهی می گویند یک محصول هنگام خروج از کارخانه نیازمند کنترل کیفیت از سوی یک کارشناس است. ما نیز نیازمند یک کنترل مستمر هستیم و باورهای دینی خود را که قرار است دنیا و آخرت، ما را همراهی کند و سعادت دنیا و آخرت را برای ما به همراه داشته باشد، کنترل کنیم و به همین دلیل باید با چشمه جوشان علم عالمان دینی در ارتباط باشیم و بهره بگیریم.