تهران - ایرنا - یک کارشناس آموزشی معتقد است که تعطیلی طولانی مدارس به دلیل شیوع ویروس کرونا، حجم بالای کتاب‌های درسی و ورود برخی معلمان بی‌تجربه به عرصه آموزش موانعی بر سر راه بهبود کیفیت آموزشی است.

به گزارش خبرنگار گروه جامعه ایرنا،  مدارس و مراکز آموزشی از ابتدای اسفند سال ۹۸ به دلیل شیوع ویروس کرونا به مدت ۲ سال تعطیل شدند و در این مدت آموزش دانش‌آموزان به صورت مجازی تداوم یافت و همه‌گیری کرونا و اثراتی که روی نظام آموزشی گذاشت، موضوع پژوهش‌های گسترده‌ای در سطح بین‌المللی شد.

کرونا باعث شد تجربه جدیدی در آموزش به دست آید و از روش‌های نوین برای یادگیری استفاده شود اما با این حال پرتاب شدن یکباره به این فضا و نداشتن برنامه برای مدیریت این دوره، پیامدهای منفی نیز به دنبال داشته است.

شناخت آثار مثبت و منفی کرونا موضوع گفت‌وگوی خبرنگار حوزه آموزش ایرنا با رویا ابطحی عضو هیات علمی دانشگاه فرهنگیان است.

 ابطحی در این گفت‌وگو به ظرفیت‌های مثبت آموزش مجازی تأکید دارد و معتقد است معلمان نیز می‌توانند با استفاده از تجربه یکدیگر در این فضا عملکرد خود را بهبود بخشند.  

ایرنا: به نظر شما تاثیر کرونا بر آموزش چه بوده است؟

ابطحی: کرونا تاثیرات مثبت و منفی  به جا گذاشته و نباید از تاثیرات مثبت آن هم عبور کرد. تولید محتوای آموزشی در دوره کرونا بسیار گسترش یافت و تقویت شد. برای آینده نیز ما باید از ظرفیت‌های مثبتی که کرونا در نظام آموزشی ایجاد کرد، استفاده کنیم و نباید آن را کنار بگذاریم.

ایرنا: اما بسیاری معتقدند آموزش مجازی به ویژه برای دوره ابتدایی پیامدهای منفی به دنبال داشته است. نظر شما در این باره چیست؟

ابطحی: نظام آموزشی به آموزش غیرحضوری پرتاب شد. منظورم این است که ما آمادگی لازم را نداشتیم و یک مرتبه با یک تحول بزرگ روبه‌رو شدیم. آموزش مجازی نکات بسیار زیادی دارد؛ به طور مثال آموزش به ویژه از نوع مجازی در دنیا به سمت میکرولرنینگ (یادگیری خرد) رفته است یعنی باید محتوای آموزشی در بسته‌های کوچک ارائه شود. قبلا محتواهایی که ۱۲ دقیقه بودند برای آموزش مناسب بود اما امروز به هشت دقیقه رسیده  یعنی زمان یادگیری خرد کمتر هم شده است.

ما نمی‌توانیم بگوییم که فضای مجازی و کرونا صددرصد آسیب‌زا بود. آسیب اصلی این است که ما هیچ‌گاه برای آینده آمادگی نداریم و وقتی مشکلی پیش می‌آید تازه به فکر حل مساله می‌افتیم. من در یک مجموعه آموزشی فعالیت می کنم که تا ۳۰۰ تا ۴۰۰ نفر پرسنل دارد و هزار و ۲۰۰ دانش‌آموز از پیش دبستانی تا پایه نهم تحت پوشش آن هستند. به عنوان مسئول آموزش مدرسه در شورای معلمان صحبتی داشتم و مطرح کردم که اکنون و با کنترل کرونا هم تدریس آنلاین را کنار نخواهیم گذاشت. به معلمان گفتیم که در درس خود یک یا دو سرفصل را انتخاب کنند، سرفصل‌هایی که یادگیری و تسلط‌یابی فردی و معکوس در آنها بیشتر است و تدریس را به صورت مجازی ادامه دهند. این کار از طریق ضبط فیلم اما به شیوه یادگیری معکوس انجام می‌شود؛ به طوری که مولفه‌های یادگیری معکوس یعنی یادداشت‌برداری، پرسش معلم و تعیین تکلیف در فیلم باشد. فیلم‌ها به صورت یادگیری‌های خرد در مدت زمانی هشت دقیقه‌ تهیه می‌شود. در دنیای امروز گفته می‌شود آموزش باید خرد شود و دانش‌آموزان از خرده‌یادگیری‌ها به یادگیری کلان برسند.

البته در این مسیر، یکی از موانع، حجم کتب درسی است و اگر معلم بخواهد از روش یادگیری خرد استفاده کند، نمی‌تواند درس را در پایان سال تمام کند.

ایرنا: برخی  کارشناسان می گویند برخی دروس مانند تعلیمات دینی و قرآن مفاهیم مشترک دارند که می‌توان آنها را یکی کرد یا در دوران کرونا معلمان برخی از درس‌ها را حذف کردند تا بتوانند روی درس‌های پایه‌ای‌تر تمرکز کنند. یونیسف نیز تأکید دارد که اگر مهارت خواندن و نوشتن در دانش‌آموزان تضعیف شده اولویت باید در یک دوره معقول تقویت خواندن و نوشتن باشد و بعد به دنبال تقویت سایر دروس برویم. پیشنهاد شما برای این مشکل چیست؟

ابطحی: من مخالف این ایده هستم. اگر ما درس‌هایی مثل هدیه‌های آسمان یا هنر را حذف کنیم، فقط چند درس علوم پایه خشک باقی می‌ماند که لذت یادگیری را از کودک می‌گیرد. به جای حذف درس، معلمان باید بتواند تلفیقی کار کند. زمانی که در درس هدیه‌های آسمانی کودک از ارزش‌های خود صحبت می‌کند، زبان‌آموزی کار می‌کند یا  وقتی کودک گزارش درس علوم را می‌نویسد؛ درواقع زبان‌آموزی کار می‌کند. کودک در درس علوم حتی عملیات ریاضی هم انجام می‌دهد. اینها همه آموزش‌های تلفیقی است. دنیا به سمت آموزش تلفیقی رفته است اما ما می‌خواهیم تأکید خود را روی علوم پایه بازگردانیم.  مثلا زمانی که می‌خواهیم به دانش‌آموز مساحت مثلث را یاد دهیم در زنگ هنر هم می‌گوییم مثلث‌های رنگی درست کند و بعد در زنگ ریاضی محیط و مساحت را به او یاد می‌دهیم. دنیا به سمت آموزش با بازی رفته است و حذف دروس یک عقب‌گرد نسبت به روش‌هایی است که در دنیا اتخاذ شده است. دانش‌آموزان ایرانی در علوم پایه سطح پایینی ندارند چون در آموزش دائما روی همین مباحث تأکید می‌شود.

ایرنا: آیا حضور اولیا در کلاس‌های مجازی باعث دیده شدن بیشتر زحمات معلمان شد؟

ابطحی: حضور والدین یک چاقوی دولبه بود. یکی از آسیب‌هایی که ما در دوران کرونا با آن مواجه بودیم این بود که والدین دائما در کلاس مجازی حضور داشتند و حتی مقررات کلاس را رعایت نمی‌کردند و در کار معلم دخالت می‌کردند. برخی والدین که آگاهی بیشتری داشتند و معلم خوبی هم به بچه‌های آنها درس می‌داد، متوجه این موضوع شدند اما اولیایی که کودکان آنها معلمان ضعیف‌تر داشتند هم به ضعف آموزش پی بردند و هم به این نتیجه رسیدند که می‌توانند خودشان آموزش بچه‌ها را به عهده بگیرند. این موضوع در خانواده‌های مرفه و تحصیلکرده بیشتر نمود داشت.

نظام آموزشی در دوران ابتدایی کمبود معلم بسیاری دارد و هرجا که از معلم‌های خرید خدمتی یا حق‌التدریسی استفاده شده که آموزش کمی دیده بودند این مشکل بیشتر دیده می‌شود. در کلاس حضوری ضعف معلم کمتر مشخص می‌شود اما در کلاس مجازی اشتباهات معلمان ضعیف علنی شد. مواردی بود که والدین میکروفون را باز می‌کردند و به معلم می‌گفتند راه حل اشتباهی را آموزش داده است.

ایرنا: یکی از راه‌حل‌های پیشنهادی برای سنجش ضعف تحصیلی در دانش‌آموزان پایه ابتدایی و سایر دوره‌ها برگزاری یک سری آزمون‌های هماهنگ برای کودکان است. آیا به نظر شما برگزاری این آزمون‌ها در سطح منطقه، شهر، استان یا حتی کشور می‌تواند مثبت باشد؟ چه نکاتی برای اجرای آن باید در نظر گرفت؟

ابطحی: استانداردسازی آزمون بسیار اهمیت دارد. آزمون‌هایی مانند تیمز و پرلز استاندارد هستند. جواب‌ها پیش‌بینی شده هستند و حوزه‌های مختلف را مورد سنجش قرار می‌دهند. برای مثال آزمون تیمز دانش، کاربرد و استدلال را می‌سنجد و در پرلز پیشرفت در سطح سواد خواندن بررسی می‌شود.

برای تهیه آزمون استاندارد در ایران، گام نخست این است که چه کسی این سوالات را طرح کند تا دوباره آزمون به سمت حفظیات نرود. سوال درآوردن کار آسانی است اما سوال خوب طراحی کردن و اینکه بتوانیم هر ۶ گام حیطه شناختی بلوم را در سوالات در نظر داشته باشیم، کار بسیار سختی است.  

موضوع دوم تصحیح آزمون است؛ اینکه معلمان تصحیح کننده آزمون چگونه بتوانند سوالات واگرایی که طراحی شده است را دقیق تصحیح کنند حائز اهمیت است. درنتیجه استانداردسازی آزمون و آشنایی با استانداردها و در کنار آن تجزیه و تحلیل اهمیت دارد. من وقتی به معلم‌ها آزمون توصیفی را آموزش می‌دهم می‌گویم شما سوال دانشی، کاربردی و استدلالی بدهید. در تجزیه و تحلیل آزمون هم مانند تیمز و پرلز می‌توان وضعیت دانش‌آموزان را تحلیل کرد و دید در هر بخش (دانش، کاربرد و استدلال) چه میزان قدرت و ضعف وجود دارد. اکنون تجزیه و تحلیل بیشتر روی مفاهیم است. مثلا می‌گوییم چند درصد از کودکان در کسر یا اعشار مشکل دارند که این نوع برآورد کمتر اهمیت دارد. اگر دانش‌آموزی به سطح استدلال و تجزیه و تحلیل رسیده باشد اهمیت ندارد که ببینیم چقدر بر مفاهیم پایه مسلط است. این دانش‌آموز راه خود را پیدا می‌کند.

من برای دوره‌های اول و دوم و سوم مخالف برگزاری آزمون هماهنگ هستم چون کودک هنوز آمادگی آزمون هماهنگ ندارد. در دوره چهارم تا ششم هم باید با احتیاط این کار را انجام داد. گاهی معلم‌ها نیز خودشان این کار را انجام می‌دهند.  

ایرنا: آیا پیشنهادهای اجرایی برای سنجش وضعیت تحصیلی برای دوره ابتدایی با دوره متوسطه اول و دوم تفاوت دارد؟

ابطحی: به نظر من لازم است متفاوت عمل شود. در دوران کرونا بیشترین آسیب را آموزش دوران ابتدایی دیده است.

ایرنا: پیشنهاد شما برای جبران این آسیب چیست؟

ابطحی: پیشنهاد نخست من این است که محتوای کتاب‌ها کمتر شود تا معلم روی مفاهیم پایه که در این دو سال روی آنها ضعف وجود دارد کار کند.

پیشنهاد دیگر من رعایت تقویم سال تحصیلی است. تقویم آموزشی تا پایان خرداد تعریف شده است اما عموما دانش‌آموزان از پایان اردیبهشت به تعطیلات تابستانی می‌روند. امسال باید از ابتدای سال اعلام شود که تا پایان خرداد مدارس دایر است. درنتیجه معلمان با صبر و آرامش بیشتری کار می‌کنند. تصور کنیم که دو سال به دلیل کرونا آموزش مجازی بوده است. یک ماه اول طول می‌کشد بچه‌ها عادت کنند پشت میز و نیمکت‌ها بنشینند. از طرف دیگر می‌خواهیم از آخر اردیبهشت مدارس را تعطیل کنیم که من واقعا فلسفه آن را نمی‌فهمم. اگر مشکل گرمی هواست که می‌توان آن را بومی‌سازی کرد. وقتی زمان کم باشد معلم عجله می‌کند، دانش‌آموز تحت فشار قرار می‌گیرد و محتوا هم کمتر آموزش داده می‌شود. این مشکلات در پایه ششم و نهم بیشتر هم می‌شود زیرا در این دو پایه امتحان تیزهوشان و آزمون ورودی به یک دوره دیگر برگزار می‌شود. به همین دلیل ما می‌بینیم که معلم‌ها اسفند کتاب‌های پایه ششم را تمام می‌کنند و این عجله کردن‌ها کیفیت آموزش را کمتر می‌کند.

ما باید برای کودکی که بعد از دو سال به کلاس آمده است آرامش را فراهم کنیم یا باید حجم کتاب‌ها کم شود یا دوره آموزش طولانی‌تر شود.

در این روند اولیا هم مخل هستند چون دائم بین مدارس مقایسه می‌کنند و می‌گویند فلان مدرسه درس را زودتر تمام کرد.

پیشنهاد دیگرم این است که آموزش معکوس و آموزش مجازی به طور کلی کنار گذاشته نشود. برای مثال در برنامه بوم اجازه داده شد که بخشی از ساعت درسی را به درس‌های مهارتی اختصاص دهیم، به همین شکل می‌توان انتخاب کرد که آموزش برخی درس‌ها به صورت مجازی ادامه پیدا کند.

ایرنا: آیا این پیشنهاد شما را می‌توان این طور هم معنی کرد که در نواحی گرمسیر یا بد آب و هوا که به دلیل مشکلات بیرونی مدارس زودتر تعطیل می‌شوند آموزش به صورت مجازی ادامه یابد؟

ابطحی: این مشکل را باید با تجهیزات و امکانات حل کرد. اگر به خاطر مشکلات آب و هوایی باشد، باید کشورهای نزدیک خط استوا اصلا مدرسه نداشته باشند. کدام کشور چهار ماه تعطیلات آموزشی دارد. وقتی چهار ماه تعطیلی آموزشی وجود دارد کودک خیلی سخت‌تر به فضای مدرسه بازمی‌گردد.

علاوه بر این، باید دوره‌های آموزشی هم برای معلمان گذاشت و این دوره‌ها باید به صورت جدی باشد. آموزش غیرحضوری معلمان باید متوقف شود. دوره آموزش برای معلم حتما باید حضوری باشد. من نمی‌دانم چرا آموزش ضمن خدمت معلم باید غیرحضوری باشد، آیا برای صرفه‌جویی در زمان یا هزینه بوده است اما این روش جواب نمی‌دهد. علاوه بر این دوره‌ها باید کارگاهی و عملیاتی باشد.