به گزارش خبرنگار سینمایی ایرنا، هاشمی، در نیمه دوم دهه ۴۰، با داریوش فرهنگ آشنا میشود. این آشنایی به تاسیس گروه تئاتر پیاده در سال ۴۷ میانجامد. گروهی که تا پس از انقلاب، موفق شد بیش از ۱۵ نمایش را به روی صحنه ببرد.
در بحبوحه این سالها، هاشمی در رشته هنرهای نمایشی از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران فارغالتحصیل میشود. این دوره، برای هاشمی، فارغ از تمام آوردههای آکادمیک، سبب آشنایی وی با نسل نواندیش و تازهنفس آن سالیان و تحکیم پایههای دوستی با داریوش فرهنگ میشود.
این دوستیها سبب میشود تا پس از انقلاب، گستره کارهای هاشمی، وسیعتر شود. هاشمی پس از پیروزی انقلاب، فعالیت در تئاتر را با یکی از این چهرهها ادامه میدهد و میتواند بازیگر تئاتر درخشان مرگ یزدگرد بهرام بیضایی شود. اتفاقی که سبب شد تا هاشمی، ۲ سال بعد، در نسخه سینمایی این فیلم نیز بازی کند. اما نخستین تجربه حرفهای سینمایی هاشمی، با فیلم زندهباد خسرو سینایی در سال ۵۸ رقم خورد.
یک افتتاحیه شکوهمند سینمایی برای بازیگری که تا آن زمان، بیش از ۱۲ سال تجربه تئاتری داشت و حالا توانسته بود با چهرهای ممتازی، به سینما ورود کند. این افتتاحیه شکوهمند، در تلویزیون نیز به سراغ او آمد و سبب شد تا وی در نخستین نقشآفرینی تلویزیونی خود، در سریال افسانه سلطان و شبان داریوش فرهنگ، عهدهدار نقش اصلی باشد. سریالی که فیلمنامه آن توسط این دو رفیق نوشته شد. داریوش فرهنگ پشت دوربین کارگردانی ایستاد و رفیقش هم عهدهدار نقش اصلی آن شد.
این سریال که پخش آن از سال ۶۳ آغاز شد، با استقبال گستردهای از سوی مخاطبان مواجه گشت. در آن سالها، کشور درگیر جنگ بود و تلویزیون، تقریبا اصلیترین سرگرمی مردم بود که سبب شد تا از میان معدود انتخابهای موجود، به تماشای این سریال نشسته و آن را به یکی از آثار کالت تاریخ جعبه جادویی تبدیل کنند.
پس از اتمام بازی در این سریال، هاشمی بلافاصله بازی در سریال کوچک جنگلی به کارگردانی بهروز افخمی را آغاز میکند. سریالی که باز مورد توجه قرار گرفته و استقبال خوبی از آن به عمل آمد.
بازیگر مورد وثوق جریان حرفهای فیلمسازی در دهه ۶۰
هاشمی که تا نیمه دهه ۶۰، بازی در ۲ سریال پرمخاطب را در کارنامه داشت، در نیمه دوم این دهه، به بازی در آثار سینمایی معطوف شد. بگذار زندگی کنم، خارج از محدوده، غریبه، تفنگها سحرگاه، زرد قناری، شکار خاموش، علی و غول جنگل و دو فیلم با یک بلیت، از فعالیتهای سینمایی هاشمی در این سالها محسوب میشود.
حضور در ۸ فیلم طی ۵ سال، دربردارنده نشانههایی بود: نخست آنکه تجربه حضور در کارهای کارگردانانی چون بهرام بیضایی، شاپور قریب، رخشان بنیاعتماد، کیومرث پوراحمد و بهروز افخمی نشان میداد که هاشمی دیگر به بازیگر مورد وثوق جریان حرفهای فیلمسازی در کشور تبدیل شده است و ثانیا، تنوع گونه در این آثار که از کار تاریخی و کودک گرفته تا درامهای خانودگی و اجتماعی و البته کمدی را شامل میشد، هاشمی را بازیگری با توانمندیهای بالا نشان میداد که ظرفیتهای وجودی بسیاری در ارائه نقشهای مختلف داشت؛ شاخصهای که در معدود بازیگران آن عصر دیده شد.
مهدی هاشمی، بازیگر پراکتی نبود. بازی او بیشتر دایرمدار احساسات درونی بود که با تکنیکی بالا، این حس را به مخاطب منتقل میکرد. چهره فتوژنیک او، اجازه پرورش هیجانات مختلف را میداد و با ممارستی که وی در حوزه فنبیان انجام داد، به بازیگر کاملی تبدیل شد که کارگردانان بسیاری، خواهان همکاری با او بودند. دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد برای بازی در فیلم دو فیلم با یک بلیت، درجه این اعتبار را بیشتر کرد.
دهه ۷۰؛ گردش به سمت کمدی
در دهه ۷۰، هاشمی که بهواسطه مشغلههای فراوان سینمایی و تلویزیونی دهه ۶۰، فرصت حضور بر روی صحنه را نیافته بود، به تئاتر برگشت و موفق شد در چند کار ازجمله پیروزی در شیکاگو داوود رشیدی و کارنامه بُندارِ بیدَخش بهرام بیضایی به ایفای نقش بپردازد.
این دهه برای هاشمی، گردش به سمت کمدیهای سینمایی بود چرا که از میان ۸ فیلمی که وی در دهه ۷۰ بازی کرد، بیش از نیمی از آن، کمدی بود. اقبالی که مخاطبان نسبت به فیلمهایی چون ناصرالدین شاه آکتور سینما، همسر و معجزه خنده نشان دادند، سبب شد تا هاشمی، برخلاف آن جریانی که تا پیش از آن، وی را بازیگر آثار جدی نشان میداد، به چهره مورد اعتماد کارگردانان کمدیساز تبدیل کند؛ رویهای که البته در دهههای بعد، غلظت آن بیشتر هم شد.
دهه ۷۰، اگرچه برای هاشمی در سینما و تئاتر، خوشیمن بود، در تلویزیون، رهاورد چندانی به همراه نداشت و تقریبا هر ۴ سریالی که این بازیگر در آنها به ایفای نقش پرداخت، با استقبال چندانی مواجه نشد.
دهه ۸۰؛ درخشش در تلویزیون و پرکاری هدفمند در سینما
این روند اما در دهه ۸۰ جبران شد و هاشمی توانست بهواسطه حضور در سریالهایی چون چراغ جادو همایون اسعدیان، هزاران چشم و دکتر قریب کیانوش عیاری، طلسمشدگان و راه شب داریوش فرهنگ و البته کارآگاهان حمید لبخنده، یک دهه درخشان را در شبکههای مختلف تلویزیون سپری کند.
هاشمی در این دهه، در سینما، فعالیتی دگرگونه داشت و گویا با آگاهی تصمیم گرفت تا از کمدی فاصله بگیرد و اگر هم پذیرای نقشی کمدی بود، تلاش داشت تا جنس آن کمدی، از نوع باسمههایی که در دهه ۸۰ به اوج خود رسیده بود، فاصلهدار باشد. به همین جهت کارنامه سینمایی هاشمی در دهه ۸۰، به آثاری چون روز کارنامه، مصائب چارلی، هیچ، آقا یوسف، آلزایمر و خانه پدری ختم شد. آثاری که بار دیگر توانمندیهای تکنیکی هاشمی را در مقیاسی دیگر نشانه گرفتند و سبب شدند تا وی برای بار دوم و بهخاطر نقشآفرینی در فیلمهای آلزایمر و آقا یوسف، برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد شود.
این دهه که با مشعلههای سینمایی و تلویزیونی بسیاری برای هاشمی همراه بود، سبب شد تا وی در تنها یک کار نمایشی که حکم آخرین اجرای او تا به امروز را داشت، بر روی صحنه تئاتر کرگدن به کارگردانی فرهاد آئیش برود.
دهه ۹۰ و افزایش راندمان کمدیهای بدنه
در دهه ۹۰، بیشترین توان هاشمی صرف حضور در پروژههای سینمایی شد بهطوریکه وی در این دهه، با حضور در ۱۴ فیلم سینمایی، یکی از پرکارترین بازیگران سینمای ایران شناخته شد.
مهدی هاشمی، بازیگر پراکتی نبود. بازی او بیشتر دایرمدار احساسات درونی بود که با تکنیکی بالا، این حس را به مخاطب منتقل میکرد. هاشمی، دهه ۹۰ را با نقشآفرینی در ۳ فیلم مهم آغاز کرد. قصههای رخشان بنیاعتماد، تلفن همراه آقای رئیسجمهور علی عطشانی و ضدگلوله مصطفی کیایی، ۳ فیلمی بودند که هم در جشنواره فجر و هم در اکران عمومی، به خوبی درخشیدند. این دهه، در مقایسه با دهههای گذشته کارنامه هاشمی، دربردارنده آثار مهم کمتری بود و از غلظت نامهای بزرگی که وی در مقام کارگردان با آنها همکاری داشت نیز کاسته شد.
هاشمی در این دهه، بیشتر در آثار کمدی بدنه ظاهر شد و توانست با فیلمهایی چون رژیم طلایی، یک دزدی عاشقانه، تگزاس ۲، انفرادی و طبقه یکونیم، بیشترین راندمان کمدی را در حضور یکدههای خود ثبت کند.
این روند، در کارنامه تلویزیونی دهه ۹۰ هاشمی نیز به وضوح دیده میشود؛ جایی که وی آغاز آن را با آثاری چون دو قسمت از سریال دردسرهای عظیم شروع کرد و با کامیون به انتها رساند.
بازیگری که هیچ گونهای نتوانست وی را مصادره کند
و اکنون در آغاز قرن جدید، هاشمی این روزها سریال شبکه مخفی زنان را در پلتفرمهای اینترنتی و طبقه یکونیم را به روی پرده سینماها دارد. فیلم یقهسفیدها نیز هماکنون در نوبت نمایش قرار دارد.
نتیجه ۵۵ سال ممارست هاشمی در ۴ مدیوم سینما، تلویزیون، تئاتر و شبکه نمایش خانگی، به حدود ۴۰ فیلم، ۲۵ نمایش و ۳۰ سریال ختم شد. آثاری که تقریبا تمامی گونهها را در بر گرفته و هاشمی را به جایگاهی رساند که برخی از فعالان سینما، از وی بهعنوان کاملترین بازیگر مرد آن دوره نام بردند.
هوشمندی هاشمی در انتخاب آثار به اندازهای بود که وی تلاش کرد تا هیچگاه توسط گونهای مصادره نشود و به همین دلیل، وی در هر دهه، حضور در گونههای مختلف از جریان فکری متنوع را تجربه کرد که همین عامل سبب شد تا وی امروز به اتفاق بزرگ یک پروژه تبدیل شود که بتواند مخاطب خود را پس از ۵ دهه، همچنان به پیگیری کارهایش ترغیب کند.