تهران - ایرنا - چند سالی است کشور با کمبود آب دست و پنجه نرم می‌کند، قطعا بخش‌های زیادی باید مراقب مصرف خود باشند اما مساله این است که به محض کم شدن ذخایر آبی، به مردم گفته می‌شود صرفه جویی کنند در حالی که بخش های دیگری مانند کشاورزی، صنعت و خشکسالی را نباید فراموش کرد.

در مصرف آب صرفه جویی کنیم؛ جمله ای است که در سال های اخیر زیاد شنیده ایم و اگر خشکسالی به همان شدت دو سال گذشته ادامه یابد قطعا بیشتر هم خواهیم شنید، اما نکته مهم در این جمله این است که مخاطب اصلی آن مردم اند، یعنی همیشه از شهروندان خواسته می شود که مراقب مصرف آب باشند، این در حالی است که بخش های دیگر مانند کشاورزی و صنعت هم آب مصرف می کنند آنهم به میزان بسیار بیشتر از بخش خانگی که همان مردم هستند.

آمارها نشان می دهد بیشترین میزان مصرف آب در بخش کشاورزی است البته در این آمار میان وزارت جهاد کشاورزی و نیرو اختلاف نظر وجود دارد، وزارت کشاورزی می گوید ما حدود ۷۵ تا ۸۰ درصد مصرف آب داریم در حالی که وزارت نیرو این عدد را حدود ۹۳ درصد اعلام می کند، حال جالب تر اینکه مصرف آب در بخش خانگی کمتر از ۵ درصد است اما می بینم وقتی صحبت از صرفه جویی می شود بلافاصله نوک پیکان به سمت مردم و مصرف خانگی گرفته می شود، البته عده ای بخشی از تقصیر را به گردن خشکسالی می اندازند که سهم خشکسالی در کم آبی را ۱۰ درصد می دانند که قطعا این عدد هم مانند تمام اعداد دیگر نیاز به بررسی های دقیق تری دارد اما نقش این مولفه در کم شدن منابع آبی قطعا غیر قابل انکار است.

در این گذر البته نباید فرسوده بودن شبکه آبرسانی را هم فراموش کنیم، بخش زیادی از شبکه آبرسانی شهری و روستایی کشور فرسوده است که موجب هدر رفت سالانه میلیاردها متر مکعب آب می شود، در واقع هدر رفت آب در ایران از بسیاری کشورهای جهان بیشتر است در کشورهای پیشرفته میزان هدر رفت آب در شبکه­ های توزیع و لوله ­ها حدود ۱۰ درصد است اما در ایران ۲۵ درصد است، این آب در حالی پِرت می رود که بخش های زیادی از کشور حتی برای تهیه آب شرب هم مشکل دارند، بیش از ۱۰ استان از جمله خوزستان، کرمان، سیستان و بلوچستان، هرمزگان، یزد و حتی مازندران درگیر کم آبی هستند؛ باید توجه داشته باشیم زمانی که استان مازندران به عنوان یک استان پرآب در شمال کشور در این فهرست جای گرفته پس شرایط بحرانی است و شوخی بردار نیست، بنابراین برای گذر از این مرحله نباید به دنبال مقصر بگردیم بلکه باید با در کنار هم قرار دادن مولفه ها با کمترین خسارت از این مرحله عبور کنیم.

واقعیتی که می تواند به اجرای راه حل ها برای عبور از شرایط کم آبی کمک کند پذیرش حقیقت است، اینکه ایران کشوری خشک و کم آب است شکی در آن نیست و نیاکان ما هم با قبول کردن این واقعیت توانستند تمدن بزرگ ایران را حفظ کنند، اما امروزه می بینیم که شرایط تغییر کرده ، افزایش جمعیت موجب شده تا دولت ها به فکر تامین مواد غذایی بیشتر بیفتند و بر این اساس هر دولتی در تلاش برای اعلام آماری از عملکرد خود در این زمینه است، یک روز جشن خودکفایی گندم می گیریم و به خود می بالیم که از واردات این محصول بی نیاز شدیم اما اگر یک قدم عقب تر بایستیم واقعیت را به وضوح خواهیم داد، اینکه این خودکفایی به چه قیمتی به دست می آید؛ به قیمت از بین رفتن منابع آبی که دیگر نمی توان آنرا جایگزین کرد اما گندم را می توان از جای دیگری وارد کرد، یا اینکه کشاورزان اقدام به کشت محصولات آب بری مانند هندوانه می کنند این در حالی است که یک کیلو هندوانه حداقل به ۱۰ تا ۱۵ لیتر آب نیاز دارد که گاها آنرا در قالب آب مجازی صادر می کنیم.

غلامحسین شافعی، رئیس اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی ایران نیز گفته بود در دهه ۵۰ در مجموع ۴۷ هزار چاه در کشور وجود داشت، اما در سال ۱۳۹۸، حدود ۸۵۰ هزار حلقه چاه در کشور برآورد شد، با این شرایط اگر به همین صورت پیش رویم و اقدام جدی نکنیم تا ۲۰ سال آینده تصور وجود موجود زنده در بخشی از نقاط ایران تصور اشتباهی است، فقط ۱۰ سال فرصت داریم تا از چالش آب جلوگیری کنیم که در حوزه کشاورزی می توان با تغییر الگوی کشت، توسعه روش نوین آبیاری و کشت گلخانه‌ای اقدامات خوبی در این زمینه انجام داد، وقتی از امنیت غذایی و کشاورزی صحبت می‌کنیم موضوعی مهم‌تر از آب برای کشور وجود ندارد.

در ادامه باید گذری هم به مصرف آب در صنعت بزنیم، هر چند سهم صنعت عددی حدود ۲ درصد اعلام شده اما مساله این است که پراکندگی صنایع در کشور بر اساس مکان سنجی، توان اکولوژیک و منابع آبی آن محدوده نبوده است، مثلا صنعت فولاد که صنعتی آب بر است را در دل کویر بنا کردند و بعد از آن آب مورد نیاز را با صرف هزینه تامین کردند در حالی که باید این گونه صنایع در کنار منابع آبی احداث شوند، البته چند سال پیش این طرح تصویب شد و دیگر به صنعت آب بری که کنار منابع آبی ( دریایی ) جانمایی نشده باشد مجوز احداث داده نمی شود.

با نگاهی حتی اجمالی به این مطالب و اعداد و رقم می توان متوجه شد که کشاورزی و نوع کشت بیشترین تاثیر را در حفظ و یا هدررفت آب دارد، بنابراین نباید به محض کم بارشی و کم شدن آب پشت سدها به مردم بچسبیم، درست است که نحوه صحیح مصرف نقش بسزایی دارد اما ۵ درصد در مقابل ۸۰ درصد ( همان عددی که وزارت جهاد اعلام می کند) عددی نیست، این در حالی است که چندی پیش سخنگوی صنعت آب اعلام کرده بود که تهران فقط برای ۳ ماه ذخیره آب آشامیدنی دارد حال برای گذر از این شرایط بحرانی نقش کدام بخش پررنگ تر است؟

یک کارشناس امور منابع آب دراین باره به خبرنگار محیط زیست ایرنا گفت: فکر می کنم دیگر نیاز نباشد بگوییم که ایران کشوری خشک و کم آب است و از این رو باید حواسمان به منابع آبی باشد چون قطعا بارها و بارها این جمله را شنیده اید اما مساله این است که با وجود دانستن این موضوع باز هم مدیریت صحیحی در نحوه مصرف منابع آبی خود نداریم که باعث شده تا بخش های زیادی از کشور با مشکل بحران آب مواجه شود.

یوسف خلج امیر حسینی افزود: زمانی که با کم بارشی و پایین رفتن آب پشت سدها مواجه می شویم دولت ها بلافاصله از مردم می خواهند که صرفه جویی کنند در حالی که عوامل دیگری نقش پررنگ تری دارند از جمله کشاورزی که بیشترین سهم را در مصرف و یا بهتر بگویم بیشترین هدر رفت آب دارد، در واقع همیشه میان وزارت جهاد کشاورزی و نیرو در آمار مصرف آب در بخش کشاورزی اختلاف نظر وجود داشته، وزارت جهاد می گوید حدود ۷۵ تا ۸۰ درصد مصرف آب دارد در حالی که وزارت نیرو این عدد را حدود ۹۳ درصد اعلام می کند این در حالی است که مصرف آب در بخش خانگی فقط پنج درصد و شاید هم کمتر از آن است.

وی تاکید کرد: این مشکلی است که نشان می دهد راه را اشتباه می رویم، حال اگر همان ۸۰ درصد مصرف آب در کشاورزی را در نظر بگیریم باز هم عدد زیادی است، اگر فقط ۱۰ درصد در کشاورزی صرفه جویی شود آب شرب بخش زیادی از کشور تامین خواهد شد اما ما بخش اصلی را رها کردیم و فقط بر روی صرفه جویی مردم در بخش خانگی و شرب اصرار داریم، البته تاکید می کنم که نحوه مصرف در بخش شرب هم بسیار مهم است و در مواردی باید اصلاح شود اما اثری که بخش کشاورزی دارد قطعا بخش خانگی ندارد، با اصلاح الگوی کشت و آبیاری، فرهنگ سازی مصرف آب در روستاها و کشت جایگزین در کشاورزی می توان تا حد زیادی در مصرف آب صرفه جویی کرد این کار در جاهای زیادی انجام شده و موفق بوده است.

وی ادامه داد: باید اصلاح کشت داشته باشیم و با توجه به شرایط منابع آبی محصولات را برای کشت انتخاب کنیم، باید در این زمینه کشاورزان آموزش ببینند، مثلا یک کیلو هنداونه حداقل به ۱۰ تا ۱۵ لیتر آب نیاز دارد که در بهترین حالت کشاورز می تواند آنرا کیلویی ۵ تا ۶ هزار تومان بفروشد، اینجا مساله آب مجازی مطرح می شود ، با این قیمت قطعا میزان آبی که مصرف شده جبران نمی شود، دولت باید برای این مساله برنامه ریزی کند.

وزارت جهاد می گوید حدود ۷۵ تا ۸۰ درصد مصرف آب دارد در حالی که وزارت نیرو این عدد را حدود ۹۳ درصد اعلام می کند این در حالی است که مصرف آب در بخش خانگی فقط پنج درصد و شاید هم کمتر از آن است.خلج امیر حسینی تاکید کرد: چطور میلیاردها تومان برای شیرین کردن آب شور خلیج فارس و یا دریای عمان سرمایه گذاری و بیش از هزاران کیلومتر آن آب را منتقل می کنیم تا مثلا به استان های خراسان، کرمان و یا رفسنجان برسانیم در حالی که در همین مناطق رویه مصرف آب اشتباه است که به مراتب هزینه برتر از این کار است، در حالی که می توان با اصلاح روش های غلط از هزینه کرد بسیار زیاد برای تامین آب جلوگیری کرد.

وی گفت: در سال ۱۳۸۸ بود طرح کشت فراسرزمینی تصویب شد که بر اساس آن قرار شد یک سری محصولات در کشورهای همسایه مانند گرجستان کاشته و بعد به کشور منتقل شود اما اجرای این طرح مورد حمایت قرار نگرفت، این نشان می دهد که قوانین موجود درباره آب در کشور نقص دارد و صاحبان قدرتی که مجوز وارد کردن مثلا گندم و یا علوفه دستشان است توان این را دارند که مانع اجرای طرحی که به نفع منابع آب و در نهایت کشور است، بشوند.

وی افزود: طرح کشت فراسرزمینی با هدف حفظ منابع آبی داخل کشور تصویب شده بود که اگر اجرا می شد قطعا منابع موجود فرصت نفس کشیدن و بعضا ترمیم را پیدا می کردند، اما چون اجرا نشد نباید دست روی دست بگذاریم، روش های زیاد دیگری وجود دارد تا بتوان منابع آبی را حفظ کرد، که یکی از مهمترین و موثرترین آنها درست مصرف کردن است که البته در این مسیر نقش دولت و جهاد کشاورزی به عنوان متولی کشاورزی کشور بسیار پررنگ است، باید با تغییر الگوی کشت و به روز کردن آبیاری بتوانیم از این مرحله کم آبی عبور کنیم.

کارشناس امور منابع آب تاکید کرد: یک مشکل جدی دیگری که نه تنها در بخش آب بلکه در تمام امور داریم، جزیره ای عمل کردن است، مثلا در بحث آب جدا از اینکه آب داریم یا نداریم و یا فردا چه اتفاقی بر سر منابع آبی ما می آید؛ وزارت جهاد کشاورزی مدام دنبال آمار دادن است که امسال این میزان گندم تولید کردیم و در یک قدمی خودکفایی هستیم، یا امسال این حجم علوفه تولید شده است، روی دیگر این مساله همان میزان مصرف آب است که توجه نمی کنیم در این شرایط کم آبی از کجا تامین شده، چون بخش عمده ای از وظیفه جهاد کشاورزی تامین و امنیت مواد غذایی است از این رو فقط می کارد و زمین به زیر کشت می برد، بعد به وزارت نیرو فشار می آورد که مثلا مجوز حفر چاه بدهد تا آب مورد نیازش تامین شود، اما به این بخش توجه نمی کند که مثلا تا ۱۰ سال دیگر آبی نخواهد بود، آن زمین از بین می رود و جماعتی که مشغول کشت بر روی آن زمین بودند نیز بیکار می شوند، در واقع تعامل لازم بین بخش های مختلف وجود ندارد.

دو وزارتخانه نیرو و جهاد کشاورزی هیچ وقت با همدیگر به تعامل نرسیدند هر کدام از نگاه خودشان پیش رفتند و همواره به برنامه خودشان نگاه می کنند در حالی که توسعه پایدار در واقع همان تعامل دستگاه ها است.

وی اظهارداشت: این همان توسعه پایدار است که در عمل به آن پرداخته نمی شود و فقط درباره آن حرف به میان می آید، معنی توسعه پایدار چیست؟ اینکه برای اجرای یک کار برنامه ای همه جانبه و جامع داشته باشیم اما وقتی جزیره ای برخورد می شود، مثلا وزارت جهاد می گوید وظیفه من تولید نیازهای مواد غذایی است، وزارت نیرو هم وظیفه اش تامین آب مورد نیاز است، حال اگر این میان برنامه جامع دیده نشود مشکل ساز می شود، این دو وزارتخانه هیچ وقت با همدیگر به تعامل نرسیدند هر کدام از نگاه خودشان پیش رفتند و به برنامه خودشان نگاه می کنند در حالی که توسعه پایدار در واقع همان تعامل دستگاه ها است.

خلج امیر حسینی گفت: این مساله درباره تامین حقابه های محیط زیستی هم صدق می کند، مثلا وزارت نیرو می گوید آب را برای تامین شرب پشت سدها نگه داشته ام حالا آنرا رها کنم که مثلا وارد یک تالاب شود چه فایده ای دارد؛ مثلا ممکن است این موضوع در دهنش نقش ببندد که مردم مهمترند یا گونه های زیستی آن تالاب؟ متاسفانه این طرز تفکر به مرور هزینه سنگین تری را به بار می آورد که همان خشک شدن تالاب ها و توفان های گرد و غبار است، همه دستگاه ها به دنبال بخشی کار کردن هستند دنبال این هستند که گلیم خودشان را از آب بیرون بکشند، در حالی که تمام این مسائل مانند زنجیر به هم متصلند وقتی یک حلقه زنجیر باز شود همه از هم می پاشد، این قانون طبیعت است انسان نمی تواند جلوی طبیعت بایستد، شاید با ابزار یک مدتی بتوان بر بخشی از طبیعت غلبه کرد اما در نهایت طبیعت حق خودش را می گیرد و به بدترین شکل ضربه خود را می زند.

وی تاکید کرد: متاسفانه مشکل مدیریتی، نبود هماهنگی بین دستگاه ها، خودمحوری و جزیره ای برخورد کردن مسائلی است که با آن مواجه هستیم و تا این روند اصلاح نشود شرایط ما حداقل رو به بهبود نخواهد رفت.

۹۰۱۴