به گزارش خبرنگار موسیقی ایرنا، ایران، هماکنون ۱۰۰ روز است که از برگزاری کنسرت موسیقی بیبهره است. ۲ ماه از این مدت، تلاقی با ماههای محرم و صفر و ۴۰ روز دیگر نیز درگیریهای موجود در سطح جامعه، سبب شدند تا هیچ اجرای زندهای برگزار نشود.
شاید صورت ماجرا، این گمان را در ذهنها به وجود بیاورد که حاکمیت، با آگاهی، از برگزاری هرگونه تجمعی ولو کنسرت، خودداری به عمل آورده و این مهم را تا زمان برقراری آرامش عمومی به تعویق انداخته است اما اطلاعات موثقی که به دست ایرنا رسیده، نشان از آن دارد که دفتر موسیقی معاونت هنری و کلیت وزارت ارشاد، پای کار ایستادهاند تا نهایت مساعدت در اعطای مجوز کنسرت را به عمل آورند. حتی در این بین، یک مقام مسئول به ایرنا اعلام کرد که مدیریت موسیقایی کشور درصدد است تا نهایت تخفیف را برای اجاره سالن برگزاری کنسرت اعمال کند اما در شرایط کنونی، درخواست چندانی برای اجرای زنده وجود ندارد.
از سوی دیگر، ایرنا به اطلاعاتی دست پیدا کرده که طی آن، ۲ خواننده موسیقی پاپ به صراحت اعلام کردهاند که از آمادگی لازم برای برگزاری کنسرت برخوردار هستند اما به دلیل واکنش شدید برخی مخاطبنماها، نمیتوانند گروه خود را به روی صحنه ببرند.
در این غائله که هم با نظر مدیریت موسیقی و هم با نظر خوانندگان پاپ آشنا شدیم، بیان چند نکته حائز اهمیت است:
۱. عجیب است که چگونه عدهای قلیل در قامت مصلح اجتماعی، به درون سالنهای کنسرت رخنه کرده و با سر دادن شعار «بیشرف»، خواننده مذکور را از انجام کنسرت بر حذر میدارند. این اتفاق، طی هفته اخیر، لااقل در ۳ کنسرت فارسیزبان خارج از کشور دیده شده است. اینکه عدهای بلیت گرانقیمت کنسرت را خریداری کرده اند و به داخل سالن میروند اما همین که خواننده، قصد اجرای برنامه را دارد، با شعار بیشرف، وی را وادار به ترک سالن میکنند، نکته سادیستی ماجراست. طبیعی است که پشت این جریان، مردم قرار ندارند و کسانی که حاضر هستند تا برای این منظور، هزینه کنند، قطعا از جریان نرمال مردمی نشات نمیگیرند.
۲. عجیبتر آنکه خوانندگان، با این زمره تهدیدها، ترجیح میدهند تا عادیشدن شرایط، صبر پیشه کنند و اجرای زندهای نداشته باشند. درحالیکه اگر طی هفتهها و ماههای آتی، اجرای زندهای صورت بگیرد، آیا این تضمین وجود دارد که آنها با شعارهای «بیشرف» همان عدهای معدود، مورد استقبال قرار نگیرند؟ بنابراین زمان کنونی با چند ماه دیگر، هیچ تفاوتی نخواهد داشت و این عقب نشینی خوانندگان نیز این جسارت را به آن عده قلیل میدهد تا با همین دست فرمان به جلو حرکت و این طور تصور کنند که توانستهاند با قدرت خود، جریان موسیقی کشور را به انزوا بکشانند.
۳. از زمان آغاز درگیریها در کشور، برخی خوانندگان فارسی زبان لس آنجلس نشین، بیشترین همراهی را در تحریک اجتماعی مردم داشتهاند. جالب آنکه طی روزهای گذشته، ۲ تن از این خوانندگان، در شهرهای مختلف، اقدام به برگزاری کنسرت میکنند که هر ۲ خواننده، با شعارهای همان عده قلیل مواجه میشوند. در اینجا، ۲ نکته مهم وجود دارد: نخست آنکه حتی همان خوانندگان مخالف نظام و موافق بینظمی نیز پذیرفتهاند که برگزاری کنسرت، منافاتی با جریان اعتراضی مردم ندارد و به همین دلیل، به اجرای زنده پرداختهاند. دوم هم آنکه، این جماعت ناسزاگو، حتی به لیدرهای خود نیز رحم نکرده و آنها را نیز به باد شماتت گرفته اند بنابراین برای جریانی که هیچ مرزی برای خود تعیین نکرده است و همه برای او در شمایل دشمن هستند، نباید احترام قائل شد و با صلاحدید آنها به روی صحنه نرفت.
۴. زمانی که قرار شد تئاترها و نمایشهای کمدی به روی صحنه بروند، همین جماعت ناسزاگو، به صفحات اجتماعی بازیگران و کارگردانان این آثار رفته و با فحاشی صریح، خواستار آن بودند تا این عده، تئاتر خود را به روی صحنه نبرند. جماعت هنری نیز برای مدتی عقبنشینی کردند و وقتی دیدند برخی گروهها، نمایش خود را بدون هیچ حاشیهای به روی صحنه بردهاند، ترغیب شدند و با این جسارت، قدم در گود مقدس صحنه گذاشتند و امروز که دو، سه هفته از آن روز میگذرد، جریان تئاتر و نمایشهای کمدی، به روال معمول، به اجرای برنامه پرداخته اند و هیچ خللی در پروسه کاری آنها وجود ندارد. بنابراین شرایط مهیاست تا جریان موسیقی نیز برای آغاز دوباره فعالیت هایش به ویژه در زمینه برگزاری کنسرت، با همین رویکرد، به صحنه بیاید و از هیچ تهدید و فحاشی نهراسد. چرا که کاملا واضح است؛ فحاشان جزو مردم نیستند و مردمی فکر نمی کنند.
۵. مردم در شرایط فعلی، نیاز به روحیه دارند تا حال عمومی آنها خوب شود. یک خواننده، اگر با مردم است، باید نهایت تلاش خود را به عمل بیاورد تا حال مردمش را خوب کند. جمعیت معدود فحاش، فقط خواستار تعطیلی هستند. از بازیگران تئاتر میخواهند به روی صحنه نروند، از بازیکنان فوتبال میخواهند در مسابقه رسمی بازی نکنند، از کاسب میخواهند کرکره مغازهاش را پائین بکشد، از جامعه سینمایی میخواهند فیلم جدیدی به روی پرده نفرستد، از دانشآموز و دانشجو میخواهند سر کلاسها حاضر نشود و... این جماعت، تنها در فکر تعطیلی است بیآنکه دردی از مردم دوا شود؛ بلکه بیشتر، آنها را در گرفتاری میاندازد و بنابراین از جامعه موسیقی، این انتظار میرود که به خواست این جماعت تن ندهند و برای مردمشان بخوانند و دل آنها را شاد کنند.
موسیقی دان، همواره یک هنرمند پیشرو است که در تمامی کارهایش، از اوضاع و احوال مردم میگوید. حال روا نیست که حال این روزهای مردم وخیم باشد و هنرمند نتواند با هنر خود، شادی و نشاط را به قلب و روح مردم تزریق کند، یا اینکه مصالحی را به خوشحالی مردم ترجیح دهد. بنابراین یک همت عالی کافی است تا یکی، دو کنسرت راه بیفتد تا دایره کنسرت ها، سیستماتیک شروع به کار و همه چیز به نفع مردم واقعی تغییر کند.