تهران- ایرنا- رئیس کمیسیون اقتصاد نوآوری و تحول دیجیتال اتاق بازرگانی تهران می‌گوید با فیلترینگ و محدودیت‌های اینترنتی حداقل یک میلیون شغل از بین رفت.

در تاریخ ۳۰ شهریورماه امسال، اعتراض‌های ادامه‌داری که درگذشت مهسا امینی آغاز شده بود، اوج گرفت و به دنبال آن، نهادهای امنیتی، محدودیت‌هایی را بر ارتباطات اینترنتی اعمال و اپلیکیشن‌هایی مانند اینستاگرام، واتساپ و ... را فیلتر کردند.
این اقدام علاوه بر مختل شدن ارتباطات اجتماعی، بخش زیادی از فعالیت‌های اقتصادی را متوقف کرده و درآمد کم یا زیاد چند میلیون نفر را به خطر انداخته است.

در این زمینه، با «فرزین فردیس» رئیس کمیسیون اقتصاد نوآوری و تحول دیجیتال اتاق بازرگانی تهران گفت‌وگو کردیم. او می‌گوید محدودیت‌های اعمال شده و آثار آن در حوزه‌های مختلف اقتصادی به ویژه در حوزه‌ اشتغال، موضوع بسیار مهمی است و امیدوارم این گفت‌وگو باعث شود کسانی که در مسند تصمیم‌گیری هستند، تصمیم‌های خود را با در نظر قرار دادن این مجموعه نکات و همچنین مباحثی که توسط سایر فعالان اقتصادی مطرح شده، بازنگری کنند.

بخش نخست این گفت‌وگو را در زیر بخوانید:

پیامدهای محدودیت‌های اینترنتی بر صنعت آی‌سی‌تی
ایرنا: اعمال محدودیت‌های اینترنتی، چه پیامدهایی در این مدت برای فعالان اقتصادی داشته و بیشترین آسیب‌ها متوجه کدام بخش‌ها بوده است؟
فردیس: اجازه دهید پیامدهای این تصمیم را به چند دسته تقسیم کنیم؛ بخشی از ماجرا به صنعت فناوری ارتباطات و اطلاعات کشور بر می‌گردد؛ صنعتی که بر اساس آمارهای بانک مرکزی، در سال گذشته نزدیک به چهار درصد از تولید ناخالص کشور را به خود اختصاص داده است.

بر اساس آمارهای بانک مرکزی، صنعت فناوری ارتباطات و اطلاعات کشور (آی‌سی‌تی) در سال گذشته نزدیک به چهار درصد از تولید ناخالص کشور را به خود اختصاص داده استوقتی چنین محدودیت‌های شدیدی به یکباره اعمال می‌شود و اینقدر طولانی مدت ادامه پیدا می‌کند، امکان فعالیت برای فعالان اقتصادی این حوزه به طور کامل سلب می‌شود؛ بخش‌های محدودی از آن مثل تلفن ثابت که در منزل یا شرکت‌ها استفاده می‌کنیم، یا مکالمه روی تلفن همراه قاعدتا اختلالی مواجه نشده‌اند، اما سایر بخش‌ها که بیشتر از دیگران وابسته به اینترنت و دسترسی به ابزارهای بین‌المللی بودند، متاسفانه دچار مشکلات عدیده شدند.
خیلی از شرکت‌های فعال در زمینه فناوری ارتباطات و اطلاعات، سرویس‌هایی ارایه می‌دادند که برای ارایه آن، از ابزارهایی استفاده می‌شد که الان این ابزارها در دسترس نیستند؛ به عنوان نمونه شرکت‌هایی که کار برنامه‌نویسی می‌کردند و فعالیت آنها بر مبنای بستر اینترنت بود.
تخمین ما در اتاق بازرگانی تهران با توجه به اطلاعاتی که از تشکل‌های زیرمجموعه و مشورت‌هایی که با اقتصاددانان جمع آوری کرده‌ایم، خسارت وارد شده به این بخش حدود ۳۰ تا ۳۵ هزار میلیارد تومان است. این عدد بر مبنای تولید ناخالص داخلی، نرخ دلار، تعداد روزهایی که این قطعی به صورت مستمر ادامه داشته، برآورد شده است.
دسته دوم از خسارت‌ها و آسیب‌ها، به سایر فعالان اقتصادی وارد شد که در حوزه‌های دیگر مشغول فعالیت هستند و از فناوری ارتباطات و اطلاعات به عنوان یکی از ابزارهای کاری‌شان استفاده می‌کنند. 
به طور مشخص صادرکننده‌های کشور وقتی می خواهند با طرف تجاری خودشان در کشورهای مقصد ارتباط داشته باشند و صحبت کنند، برای آنها اطلاعات در مورد محصول خود بفرستند، یا مذاکره کنند، یا پیشنهاد قیمت ارایه دهند، یا در مورد شرایط تحویل کالا و مدت زمان آماده شدن کالا و ... صحبت کنند، طبیعتا از پلتفرم‌های ارتباطی بین‌المللی استفاده می‌کنند؛ اصولا نمی‌شود به یک مشتری بین‌المللی گفت که شما بیایید روی پلفترم من با من صحبت کنید؛ ماییم که باید خودمان را با مشتری تطبیق دهیم.

با توقف پیام‌رسان‌های بین‌المللی، عملا دست صادرکننده‌ها که ارزآوران کشور هستند را بستیم. در این بخش، هر چقدر حوزه فعالیت سنتی‌تر می‌شود، یعنی به سمت خشکبار و فرش می‌رویم، شدیدتر می‌شود؛ چون سن و سال این صادرکننده‌ها بیشتر است و وقتی محدودیت اعمال می‌شود، نمی‌توانند روند ارتباط خود را خیلی سریع تغییر دهند.
یا مثلا در حوزه گردشگری، در شرایطی که گردشگر وارد کشور می‌شود اما نمی‌تواند با خانواده خود در ارتباط باشد و خبر از سلامت خود بدهد، چطور انتظار داریم گردشگر وارد کشور شود؟ چطور انتظار داریم که حتی گردشگران داخلی‌ بین شهرها تردد کنند؟

در حوزه گردشگری، در شرایطی که گردشگر وارد کشور می‌شود اما نمی‌تواند با خانواده خود در ارتباط باشد و خبر از سلامت خود بدهد، چطور انتظار داریم گردشگر وارد کشور شود؟ چطور انتظار داریم که حتی گردشگران داخلی‌ بین شهرها تردد کنند؟


ما همه ابزارها را به شکلی محدود کردیم یا از دسترس خارج کردیم، اکنون چطور انتظار داریم این صنعت بخواهد کار کند؟ آن هم در بحبوحه جام جهانی که همه انتظار داشتند ایران به عنوان یکی از کشورهای همسایه قطر بتواند بخشی از درآمدهای جانبی را با امکانات خوبی که در جنوب داریم به دست بیاوریم ولی عملا همه آن تورها کنسل شده و همه برنامه و قرارها و رزرواسیون هتل‌ها کنسل شده و بخش مهمی از آن برمی‌گردد به این که عملا احساسی وجود ندارد که من حتی می توانم با اعضای خانواده خودم یک ارتباط ساده داشته باشم.
خسارت دیگری که معمولا کمتر به آن پرداخته می‌شود، تهدیدهای امنیتی ناشی از استفاده از وی.پی.ان ها است؛ مردم در این شرایط عکس‌العمل نشان می‌دهند و می‌خواهند رویه قبلی زندگی خود را داشته باشند، بنابر این به سراغ ابزارهایی می‌روند که ارتباط را برقرار کنند؛ یک عده‌ای هم ممکن است سوءاستفاده کنند و بدافزارهایی را به رایگان در اختیار مردم قرار دهند؛ شخص استفاده کننده ممکن است کارمند یک شرکت باشد و اطلاعات حیاتی آن شرکت ممکن است روی کامپیوتر یا موبایلش ذخیره شده باشد؛ یا پرسنل یک کارخانه صنعتی است و اطلاعات کارخانه را داشته باشد.
در شرایط ناآرام، این محدودیت‌ها به خاطر حفاظت از حریم شخصی مردم ایجاد می‌شود اما اصلا به این فکر نمی‌کنیم که مسیرهای جایگزینی که مردم به سراغ آنها می‌روند چقدر امنیت دارد و چه ریسکی به داده‌های صنعتی ما وارد می کند.

اقتصاد خرد متحمل خسارت بیشتر
بخش مهم دیگر ماجرا اقتصاد خردی است که بار اصلی اشتغال در کشور در این سالها روی دوش این بخش بوده است؛ ما متاسفانه خیلی نتوانسته‌ایم در اشتغال خرد موفق باشیم اما جور آن را یک سری پلتفرم‌ها از جمله اینستاگرام کشیدند که در فضای بین المللی توسعه پیدا کردند و دانش و تجربه جهانی پشت آنها بود.
من منکر این نیستم که هر ابزاری ممکن است خطرات خود را داشته باشد یا مشکلاتی هم بعضا ایجاد کند؛ هیچ چیزی همه بخش‌هایش سفید یا سیاه نیست اما اگر در مورد خطرات و معایبش می‌گوییم، باید در مورد مزایایش هم حرف بزنیم؛ پلتفرم اینستاگرام که میلیون‌ها نفر روی آن ارتزاق می‌کردند، و آنها قشر ضعیف‌تر جامعه ما بودند، زنان روستایی بودند، افراد کم برخوردار بودند، چیزی در خانه یا کارگاه کوچک خود تولید می‌کردند و آن کالا را به مردم شهرهای دیگر و بعضا ایرانیان خارج از کشور عرضه می‌کردند. متاسفانه این کسب و کار  نابود شده و به یکباره کرکره‌ی مغازه‌شان را بدون هیچ احضار و اطلاع قبلی پایین کشیده‌ایم.

در این زمینه، بر اساس آماری که تشکل‌های مختلف و نهادهای مختلف بخش خصوصی اعلام کردند، حداقل ۵۰۰ هزار کسب و کار روی پلتفرم اینستاگرام وجود دارد؛ وقتی می گوییم کسب و کار صرفا فروشگاه‌ها منظورمان نیست؛ افرادی هستند که از این فضا بعنوان بستر آموزش استفاده می‌کند؛ افرادی که هنر اصیل ایرانی مثل خوشنویسی را آموزش می‌دادند، یا کسانی که آنجا زبان آموزش می‌دادند و یا روانشناس بودند و ارتباط پدرو مادر با کودک را تسهیل می‌کردند.
متاسفانه این افراد، از قشر ضعیف‌تر جامعه هستند که پس‌انداز کمتری دارند؛ قشری هستند که اتکا به حقوق آخر ماه ندارند و بعضا در روز درآمدشان را کسب می‌کنند و همان روز آن را خرج می‌کنند یا نهایتا برای دو سه روز پس‌انداز دارند؛ ما این آدم‌های ضعیف‌تر جامعه که اتفاقا بیشتر از هر کسی مستحق این بودند که مورد حمایت قرار دهیم را رها کردیم و به جای اینکه کمکشان کنیم و بغلشان کنیم و دست نوازش بر سر آنها بکشیم، عملا در بلاتکلیفی مطلق رها کردیم؛ اینها هم ممکن است طاقتشان طاق شود و همین‌ها هم به معترضان بپیوندند و باعث شعله ورتر شدن خشم و ناامنی در کشور شود.

در مورد بخش سوم و پیامدهای محدودیت اینترنت و فیلترینگ پلتفرم‌هایی مانند اینستاگرام، فرض کنید یک پاساژ یا مجتمع تجاری با ۱۰۰ مغازه در یکی از شهرهای بزرگ کشور دو سه روز تعطیل شود؛ نهادهای مختلف وارد عمل می‌شوند که مشکل چیست؟ چرا این اتفاق افتاده؟ چرا ۱۰۰ کسب و کار تعطیل شده‌ است؟ اما در فضایی مثل اینستاگرام، به یکباره چند هزار پاساژ را تعطیل می‌کنیم؛ آنقدر گفتیم فضای مجازی، فضای مجازی، که فکر می‌کنیم همه چیز مجازی است؛ در حالی که اینجا هم یک دنیای واقعی است اینجا هم آدم‌ها در آن روزی کسب می‌کنند و ارزش افزوده خلق می‌کنند.
 


ایرنا: اما تعدادی از این کسب و کارها یک فروشگاه فیزیکی در کنار فروشگاه مجازی‌ بود.
فردیس: بله درست است اما خیلی‌ها هستند که هیچ نداشتند؛ حتی یک مجوز کسب و کار ساده از اتحادیه صنف هم نداشتند چون کسب و کارشان بسیار خرد و درآمدشان بسیار کم است؛ البته رو به رشد هستند، ذره ذره با کیفیت خدمات و کالا مردم به آنها جذب‌ شدند؛ مغازه‌شان انگار پاخور پیدا کرده و مشتری را جلب کرده است؛ اما یک دفعه مغازه‌ی آنها را بستیم و گفتیم این آدم‌ها بروند یک جای دیگر؟ مگر همینقدر راحت است؟ کرکره‌ی مغازه‌ای که اینجا پاخور پیدا کرده و ۵۰ هزار نفر مشتری دارد را پایین می‌کشیم و به او می‌گوییم حالا برو از صفر، یک جای دیگر، یک فروشگاه دیگر بساز.

ایرنا: اعداد و ارقام متفاوتی در خصوص خسارت‌های اقتصادی ناشی از محدودیت اینترنت و فیلترینگ پلتفرم‌هایی مانند اینستاگرام و واتساپ اعلام می‌شود؛ آیا در اتاق بازرگانی محاسبه ای در این زمینه انجام شده است؟
فردیس: ما در کمیسیون‌های مختلف اتاق بازرگانی تهران و ایران در این زمینه صحبت کرده‌ایم، از تشکل‌ها اطلاعات آماری جمع‌آوری کرده‌ایم و اقتصاددانانی که از نزدیک با اتاق کار می‌کنند را دعوت کرده‌ایم تا بتوانیم از میان روش‌هایی که می‌شود محاسبه کرد، به عدد و رقم برسیم. یکی از اعدادی که با قطعیت در مورد آن صحبت کردیم و اعلام کردیم که این خسارت محرز و قطعی است، خسارتی است که در صنعت ارتباطات و فناوری اطلاعات رقم خورده است که بین ۳۰ تا ۳۵ هزار میلیارد تومان برآورد شده است.

خسارات وارد شده به صنعت ارتباطات و فناوری اطلاعات رقمی حدود ۳۰ تا ۳۵ هزار میلیارد تومان برآورد شده استبرای بخش دیگری از این خسارت‌ها که مرتبط با سایر حوزه‌های اقتصادی نظیر صادرکننده‌ها، تولیدکنندگان، صنعت گردشگری، حمل و نقل و ... شاید به طور مشخص و در کوتاه مدت نتوانیم عدد دقیقی برآورد کنیم؛ آنجا سعی کردیم تخمین بزنیم که چه عددی می‌تواند درست‌تر باشد؛ آنجا تا ۴۵ هزار میلیارد تومان ابعاد خسارت را برای بازه زمانی ۳۰ روز کاری تخمین زدیم که در گزارش‌های اتاق اعلام شد و با رئیس جمهوری نامه نگاری کردیم و رییس اتاق این گزارش را به بدنه دولت منتقل کرد.

مهاجرت نخبگان بخش آی‌سی‌تی
ایرنا: براساس یک آمار رسمی فقط سه درصد از فروش کسب و کارها از طریق فضای مجازی انجام می‌شود؟ نظر شما در این مورد چیست؟
فردیس: در برآورد خسارت‌های وارد شده به کسب و کارهای اینترنتی، نباید تنها به گردش مالی بسنده کرد، مهمتر از میزان تراکنش‌ها، بحث اشتغال این کسب و کارهاست.

 این جوان‌ها همان‌هایی هستند که فردا در جنگ‌های فناورانه برای این کشور باید بجنگند؛ در رقابت‌های منطقه‌ای تلاش کنند که شان ایران را حفظ کنند؛ داریم همه را دو دستی تقدیم رقبای منطقه‌ای می‌کنیمصرفا در پلتفرم اینستاگرام، حداقل ۵۰۰ هزار کسب و کار فعالیت دارند؛ فرض کنید در هر کدام از این کسب و کارها تنها دو نفر فعالیت داشته باشند؛ به این ترتیب، دست کم یک میلیون اشتغال مستقیم از بین رفته است. در کنار این افراد، خیل عظیمی از افراد نیز به صورت غیر مستقیم کار می کنند؛ افرادی که به عنوان پیک یا سایر سیستم‌های حمل و نقلی، کالا را جابجا می کنند؛ کسانی که برای صفحه‌ کسب و کارها تولید محتوا می‌کنند؛ و همه کسانی که ممکن است تمام وقت نباشند، اما غیر مستقیم با این کسب و کارها همکاری می‌کردند؛ در این زمینه کمترین میزان تخمینی که وجود دارد حدود ۳ تا ۹ میلیون نفر است. این پیامدها اتفاقا برای کسانی رخ می‌دهد که مستحق حمایت بیشتری هستند.

علاوه براین محدودیت‌های اینترنتی، علاوه بر از بین رفتن اشتغال در کسب و کارهای فعال در اینستاگرام، موج شدیدی از تعدیل‌ نیروی انسانی در بنگاه‌ها و علاقه‌مندی استارتاپ‌ها به مهاجرت را به دنبال داشته است.
در شرایطی که بنگاه‌های اقتصادی سالیان سال به دنبال مسایلی همچون رکود، تورم و تحریم نحیف و لاغر شده‌اند، امروز شاهدیم که نه تنها آن مشکلات برطرف نشده، بلکه محدودیت‌های اینترنتی هم به مسایل قبلی اضافه شده است؛ در این شرایط بنگاه‌های اقتصادی ناگزیر به تعدیل نیروی انسانی می‌شود؛ نیروی انسانی‌ که سال‌ها برای آموزش آن هزینه شده است.
این مساله برای استارتاپ‌ها به گونه‌ای دیگر رخ می‌دهد؛ شما اگر در گذشته سری به فضاهای کار اشتراکی در شتاب دهنده‌ها و مراکز نوآوری کشور می‌زدید، مشاهده می‌کردید که این فضاها پر بود و برای حضور در مراکز خوب، باید در صف می ایستادید؛ اما الان بروید ببینید وضعیت آنها نسبت به سه ماه پیش چگونه است؟ حضور استارتاپ‌ها در این مراکز حداقل ۳۰ تا ۴۰ درصد کاهش پیدا کرده است.

نتیجه‌ این روند چه می‌شود؟ آن افراد به دنبال مسیرهای مهاجرتی می‌روند. ما این نیروهای پرورش‌یافته را عملا از کشور فراری می‌دهیم و کشورهای منطقه – مانند ترکیه، امارات، قطر و گرجستان – که برای اینها فرش قرمز پهن کرده‌اند، این نیروهای فعال و آماده به کار را جذب می‌کنند.
این جوان ها همان‌هایی هستند که فردا در جنگ‌های فناورانه برای این کشور باید بجنگند؛ فردا در رقابت‌های منطقه‌ای تلاش کنند که شان ایران را حفظ کنند؛ داریم همه را دو دستی تقدیم رقبای منطقه‌ای می‌کنیم؛ قبلا می‌گفتیم این افراد به کانادا، آمریکا و کشورهای اروپای غربی مهاجرت می‌کنند اما اکنون شاهدیم که به کشورهای اطراف خودمان مهاجرت می‌کنند؛ همین کشورهایی که از نظر ژئوپلتیکی باید حواسمان به آنها باشد.