تهران-ایرنا- همزمان با زیرسوال رفتن حقوق و قواعد بین‌الملل از سوی غرب و آمریکا، عرصه برای ماجراجویی سیاستمداران «جوگیرِ» اقلیم‌های تازه استقلال یافته هم باز شده است و رویدادها درحالی از سوی آنها وارونه روایت می‌شود که گویی تاریخ منطقه از ۳۰ اوت ۱۹۹۱ و زمان استقلال اقلیم‌های آن‌ها آغاز شده است!

به گزارش خبرنگار سیاست خارجی ایرنا، نهمین نشست سران کشورهای ترک؛ جایی برای ابراز عقیده هنرپیشه جدید خیمه‌شب بازی غرب، جایی که قرار است رئیس‌جمهور ماجراجوی جمهوری آذربایجان صحنه تازه‌ای از سناریوی این خیمه‌شب بازی را به اجرا درآورد و درحالی که سخت‌ترین زندگی را برای مردمان ترک زبان خود ایجاد کرده، نگران ترک‌زبانان ایران شود! سناریو گرچه در ژانر کمدی نوشته شده است اما با اظهارات مقام نخست یک سرزمینی می‌توان آن را درامی توصیف کرد که معادلات قفقاز و غرب آسیا را در عین پیچیدگی مضحک جلوه می‌دهد.

واقعیت‌های نشست ترک‌زبانان  

سازمان دولت‌های ترک، نامی است که «رجب طیب اردوغان» رئیس‌جمهور ترکیه، سال گذشته در چنین روزهایی (۱۲ نوامبر۲۰۲۱) بر شورای همکاری کشورهای ترک، نهاد تا این شورا معتبر شود. شورایی که ۳ اکتبر سال ۲۰۰۹ میلادی در شهر «نخجوان» تاسیس شد و اکنون جمهوری آذربایجان، قزاقستان، قرقیزستان، ترکیه و ازبکستان اعضای اصلی آن و مجارستان و ترکمنستان ناظر  هستند.

نزدیکی سیاسی و اقتصادی کشورهای این سازمان در حالی بند اصلی بیانیه‌های نشست‌هاست که اساس تشکیل آن، اشتراکات فرهنگی و زبانی است که آن‌هم چندان منطقی به نظر نمی‌رسد وقتی که بدانیم زبان ترکی مورد تاکید این شورا، به قدری در سران کشورهای عضو، با لهجه‌ها و گویش‌های متفاوت مورد استفاده است  که برای انتقال مفهوم در نشست‌ها و دیدارهای دوجانبه معمولا از مترجم استفاده می‌شود. شورای سرانِ دولت‌های عضو شورا، شورای وزرای امور خارجه، شورای ریش‌سفیدها و دبیرخانه ارکان این نهاد است و دبیرخانه دائمی آن در شهر استانبول قرار داشته و هزینه‌های آن از سوی دولت ترکیه تامین می‌شود.  

نهمین دوره نشست سران از روز پنجشنبه ۱۹ آبان در سمرقند پایتخت ازبکستان با حضور «شوکت میرضیایف» رئیس‌جمهور ازبکستان، «قربان‌قلی بردی‌محمداف» رئیس مجلس خلق مصلحتی ترکمنستان، «رجب طیب اردوغان» رئیس جمهور ترکیه، «الهام علی‌اف» رئیس‌جمهور آذربایجان، «قاسم ژامرت تاکایف» رئیس‌جمهور قزاقستان، «سادیر جباراف» رئیس‌جمهور قرقیزستان و «ویکتور اوربان» نخست وزیر مجارستان و همچنین «بغداد امرییف» دبیرکل سازمان کشورهای ترک برگزار شد.

«الهام علی‌اف» رئیس‌جمهور آذربایجان، در سخنرانی خود در این نشست گرچه سعی کرد اشاره مستقیمی به ایران نداشته باشد اما خود را نگران اندیشه آذربایجانی‌گری و ملت‌هایی دانست که از آذربایجان جدا شده‌اند! تحریف آشکار تاریخ از سوی  رئیس‌جمهور جمهوری آذربایجان با واکنش نمایندگان مجلس و بسیاری از فعالان سیاسی و اجتماعی روبرو و سفیر این کشور به وزارت خارجه اظهار شد.

«ناصر کنعانی» سخنگوی وزارت خارجه در نشست خبری خود درباره اظهارات رئیس‌جمهور آذربایجان گفت: موضع رسمی دستگاه دیپلماسی اعلام شد و سفیر آذربایجان هم به وزارت خارجه احضار شد و سیاست ایران مبتنی بر گسترش روابط با همسایگان است و آذربایجان هم مستثنی نیست اما کسی حق ندارد از این سیاست ایران سوء برداشت کند. ایران با بادها و نسیم ها دچار رفتارهای هیجانی و احساسی نمی‌شود لذا کسی سکوت و صبر ایران را به ضعف ایران تعبیر نکند و سیاست ما با همسایگان مبتنی بر حفظ همسایگی است، اعلام مواضع و گلایه ها در پشت رسانه کمک کننده نیست.

«سید البرز حسینی» نماینده مجلس در اخطاری با استناد به اصل ۱۵۲ قانون اساسی خطاب به وزارت امور خارجه گفت: رئیس جمهور آذربایجان اظهارنظری درخصوص ممالک ترک نشین کرده که پیشنهاد من این است که وی عهدنامه گلستان را بخواند تا بفهمد کجا از کجا جدا شده است! لذا این اظهارنظرها درخصوص تمامیت ارضی کشورهای همسایه در شأن رئیس جمهور آذربایجان نیست.

«علی نیکزاد» نایب رئیس مجلس هم تصریح کرد: نوه نمی‌تواند منکر پدربزرگ شود، بنابراین اظهارات رئیس‌جمهور آذربایجان مبنایی ندارد.

«محمدرضا میرتاج‌الدینی» نماینده مردم تبریز با اشاره به عدم اطلاع رئیس‌جمهور آذربایجان از تاریخ، تصریح کرد: «دقت کنید آذربایجان از ایران جدا شد و این طور نیست که شما می گویید. این نکته را یادآور می شوم  و به خوبی به خاطر بسپارید با این لفاظی‌ها مشکلی در همسایگی ما ایجاد نکنید اگر نیاز باشد تنها لشکر عاشورا جواب شما را می دهد و اگر بنا باشد کسی ملحق شود باید نخجوان به ایران ملحق شود».

«محمود احمدی بیغش» نماینده شازند هم با تصریح این مهم که مقامات و مسئولان آذربایجانی پا را از گلیم خود فراتر گذاشتند، گفت: «ضمن احترام به مردم صبور و دوست داشتنی آذربایجان که همه آنها را بخشی از وجود ابدی خود می‌دانیم به برخی مسئولان این کشور به ویژه آقای الهام علی اف تذکر می‌دهم دست از بازی‌های دیکته شده بردارد و برای مردم ستمدیده خود ارزش قائل شود و این را بداند که تمام آذری‌ها خواهان بازگشت هموطنان تحت ستمدیده به آغوش ایران هستند».

پایان جنگ دوم قره‌باغ، آغاز بلندپروازی‌های باکو

همزمان با پایان یافتن جنگ جمهوری آذربایجان و ارمنستان بر سر منطقه قره‌باغ و پیروزی نسبی باکو در آن، موضع‌گیری‌های این کشور برخلاف تمام گمانه‌زنی‌ها آغاز شد. اقدامات عجیب باکو درحالی بود که تهران در این نبرد از نظر سیاسی و لجستیک و نیز از بازگشت قره‌باغ به جمهوری آذربایجان کرد. پیش از این نیز ایران به بخش جداشده خود همواره نگاه پدرانه و حمایتی داشت و انتظار آن بود که پس از این پیروزی‌ها، الهام علی‌اف هم به سیاق پدر خود «حیدر علی‌اف» قدردان این نگاه تهران باشد اما در عمل این اتفاق نیافتاد.

باکو سال گذشته و پس از پایان جنگ با ایروان، مواضع تندی علیه ایران گرفت و از برگزاری مانور نظامی در مرزهای مشترک با ایران انتقاد کرد. همین موضع در پاییز سال جاری و همزمان با برگزاری رزمایش ارس در شمال‌غرب ایران تکرار شد و علی‌اف در اظهاراتی عجیب به این رزمایش واکنش نشان داد. همزمان با حضور نیکول پاشینیان نخست‌وزیر ارمنستان، باکو در بیانیه‌ای مدعی دستگیری تیم خرابکار ایرانی در باکو شد.

واکنش نه چندان منطقی باکو به رزمایش ایران و حضور پاشینیان، در حالی بود که جمهوری اسلامی ایران در راستای نقش میانجیگرانه خود در منطقه قفقاز، از رئیس‌جمهور آذربایجان هم برای گفت‌وگوهای سه‌جانبه دعوت کرد اما علی‌اف در فضایی متفاوت‌تر از همتای ارمنی خود سیر می‌کرد و تمایلی به گفت‌وگوهای ثبات‌بخش نشان نداد.

نُت‌های غرب در اپرای باکو

برای ناظر بیرونی، چرخش باکو به سمت کشورهای فرامنطقه‌ای و عبور از همسایگان منطقه‌ای عجیب جلوه می‌کند اما بررسی اقدامات غرب از یک‌سو و وسوسه‌های رژیم صهیونیستی از سوی دیگر، حکایت از آن دارد که باکو و علی‌اف تازه‌ترین قربانی زیاده‌خواهی‌های آمریکا در منطقه است. به نظر می‌رسد رئیس‌جمهور باکو در راستای تامین منافع واشنگتن، برخی کشورهای اروپایی و تل‌آویو، تن به نقشه‌هایی داده است که هدف آن‌ها جز تضعیف جمهوری اسلامی ایران نیست.

این واقعیت که تهران به عنوان مرکز فرهنگی قفقاز که بیشترین اشتراکات فرهنگی را با کشورهای این حوزه داراست، می‌تواند برای تهران مسیر تازه‌ای در ارتباطاتی کهن فراهم کند. این اشتراکات در جمهوری آذربایجان با توجه به اشتراکات مذهبی پررنگ‌تر هم است، بیشینه مردم آذربایجان مسلمان و شیعه هستند و این عُلقه‌ای متفاوت و پررنگ میان دو ملت ایجاد کرده است. از سوی دیگر حس تعلق همیشگی باکو، نخجوان، گنجه، شیران و دیگر بخش‌های جمهوری آذربایجان به ایران به عنوان سرزمین مادری چنان انکارناپذیر است که با هیچ تحریفی از میان نخواهد رفت.

این قدرت تمدنی ایران و هژمونی نرم جمهوری اسلامی، در منطقه برای آمریکا و رژیم صهیونیستی که ایران را جز در حالت ضعف و آشوب نمی‌خواهند، بسیار آزاردهنده و هشدارآمیز بوده و است. از این رو تمرکز بر نابودی این قدرت هدف اصلی تمام سناریوها و بازیگران است.

جولان پررنگ افسران موساد در باکو، تقلای ساخت دالان‌های موهومی چون زنگزور، تن دادن به سیاست‌های «پان محور» غرب در منطقه و در نهایت ایده‌های نافرجامی چون ایده امپراطوری تورانی در یک دهه گذشته از اقدامات و سیاست‌های دیکته شده از سوی سرویس‌های اطلاعاتی به علی‌اف و باکوست.

آداب زیستن در جامعه بین‌الملل

اظهارات و اقدامات جمهوری آذربایجان به ویژه در یک سال گذشته را نه می‌توان در راستای حسن همجواری و همسایگی ارزیابی کرد و نه در راستای قواعد بین‌الملل و از این روست که جمهوری اسلامی ایران، حق برخورد حقوقی و قانونی را درباره این اقدامات و اظهارات برای خود محفوظ می‌داند. به ویژه آنکه در حال حاضر باکو به مامنی امن برای گروهک‌های تروریستی تبدیل شده است که اهداف خود را در ایران پی می‌گیرند. حادثه تروریستی شاه‌چراغ شیراز تازه‌ترین نمونه آن است. براساس بیانیه وزارت اطلاعات ۲۶ تروریست تکفیری در جریان حمله به شاه‌چراغ دستگیر شده‌اند که عنصر اصلی هدایت و هماهنگ‌کننده‌ عملیات در داخل کشور، تبعه‌ جمهوری آذربایجان بوده و از فرودگاه بین‌المللی حیدرعلی‌اف در باکو پرواز و از مرز هوایی فرودگاه امام خمینی‌ (ره) وارد کشور شده است».

پس از این حادثه تروریستی، جمهوری آذربایجان نه تنها در مقام پاسخگویی نبوده بلکه رئیس جمهور این کشور با زیرپا گذاشتن تمام قوانین بین‌المللی نگران آموزش و امنیت و اقتصاد بخشی از مردم ایران شده است. به نظر می‌رسد همزمان با زیرپا گذاشته شدن قواعد بین‌المللی از سوی کشورهای غربی و رژیم صهیونیستی، باکو هم به شیوه آنها در پی ابراز وجود در جهان است بی آنکه بداند زیست مسالمت‌آمیز در منطقه آدابی دارد که برای نجات سرزمین خود باید آنها را رعایت کرد.

توهم‌سازی از قدرت‌های کوچک، سناریو غرب برای شرق

یکی از برجسته‌ترین سناریوهایی که غرب در منطقه آسیا و اوراسیا آن را به جد پیگیری می‌کند، ایجاد توهم قدرت در حاکمان کشورهای تازه استقلال یافته است. در این سناریو، همزمان با ارائه برخی سلاح‌های نظامی و البته به قیمت گزاف به این کشورها در مکالمه‌ها ودیدارها و نشست به رهبران این کشورها، احساس قدرتی پوشالی ترزیق می‌کنند و آن‌ها را در مسیر اجرای نقشه‌های خود به کار می‌گیرند. به همین دلیل است که «ند پرایس» سخنگوی وزارت خارجه آمریکا بلافاصله پس از اظهارات علی‌اف، در موضعی علنی از باکو در تنش‌ها با تهران حمایت کرد.  یک هفته پیش از این اعلام حمایت هم «آنتونی بلینکن» وزیرخارجه آمریکا با «جیحون بایراموف» همتای آذربایجانی‌ خود دیدار کرده بود.  

پرایس درباره جزئیات این دیدار گفته است که ما به‌وضوح گفته‌ایم که ایران تهدیدی برای منطقه است. ما به ایستادن کنار شرکای خود، حمایت از آنها و در نهایت ایستادگی برابر نوع نفوذ بی‌ثبات‌کننده ایران در منطقه و شاید فراتر از آن ادامه خواهیم داد.» بلینکن در ماه‌های شهریور و مهر سال جاری نیز گفت‌وگوی تلفنی با الهام علی‌اف داشت.

تشویق جمهوری آذربایجان به اقدامات و سخنان خصمانه علیه جمهوری اسلامی درحالی است که باکو نه از منظر نظامی و تسلیحاتی و نه از منظر ژئوپلتیک و لجستیک، توان ایستادن حتی موقت و محدود را هم علیه جمهوری اسلامی ندارد اما آنچه در این سناریو اهمیتی ندارد، همین واقعیت است! برای واشنگتن چندان اهمیتی ندارد که باکو در برابر گردانی از ایران هم توان ایستادگی ندارد و تنها موضوع مهم برای کاخ سفید برهم زدن نظم  و آرامش منطقه و به میدان کشاندن و درگیر کردن جمهوری اسلامی در مرزهای شمال غربی است. سناریویی که مشابه آن را سال گذشته در اوکراین پیاده و زلسنکی را قربانی توهم قدرت خودش و حمایت خود کردند.

تاریخ منطقه را از ۳۰ سال پیش ننوشته‌اند!

سخنان علی‌اف در کنار ضرورت برخورد حقوقی و در صورت ایجاب برخورد سخت، نیازمند یادآوری از وقایع و رویدادهای تاریخی نیز است. شاید لازم است که علی‌اف پسر بار دیگر سخنان و خاطرات علی‌اف پدر را مرور کرده و بخواند که دیدگاه وی زمانی که گروهی برای دست‌درازی به آذربایجان ایران وسوسه‌اش کردند، چه بود. حیدرعلی‌اف در پاسخ به درخواست یکی از سران ارتش خود و توهم ایجاد آذربایجان بزرگ داشت؛ گفته بود: «آقایان بدانید جزء به کل می پیوندد، کودک به دامان مادر می‌رود، اگر هم ادعای الحاق باشد، این ما هستیم که باید به ایران بپیوندیم نه بالعکس».

اظهارات علی‌اف اگر از روی بی‌اطلاعی از تاریخ باشد باید یادآور که شد تاریخ  منطقه و جهان از اوت ۱۹۹۱ و همزمان با استقلال جمهوری آذربایجان از شوروی سابق به وجود نیامده و بسیاری از کسانی که این استقلال را دیده‌اند؛ هنوز زنده هستند و تحریف تاریخ تنها مضحکه اظهارات را در پی خواهد داشت. به نظر می‌رسد اما داستان تنها محدود به بی‌اطلاعی نیست و علی‌اف به نقش تازه خود خو کرده است و باید درباره تبعات آن هوشیار باشد.