تاریخ انتشار: ۲۴ آبان ۱۴۰۱ - ۰۸:۲۶

تهران- ایرنا- کارشناسان و اندیشکده های آمریکایی اعتقاد دارند در ریاض و واشنگتن نظرات متضادی در مورد تنظیم دوباره رابطه وجود دارد و حل این موانع داخلی بسیار دشوار است، به همین دلیل دربار سعودی تصمیم دارد اهداف خود را از دریچه رابطه با کاخ کرملین دنبال کند.

روابط میان واشنگتن و ریاض در حادترین شرایط خود به سر می برد به نحوی که برخی آن را با ابتدای سال ۲۰۰۱ و اوج تنش میان جورج بوش و ملک عبدالله مقایسه می کنند. اگرچه دونالد ترامپ اجازه نداد تا پس از حادثه قتل فجیع «جمال خاشقچی» ستون نویس روزنامه واشنگتن پست، روند زوال تدریجی روابط ایالات متحده و عربستان سعودی از کنترل خارج شود اما از همان زمان اتخاذ رویکردهای ضد سعودی در میان چهره های هر دو حزب کنگره مشخص کرد که آینده پرتنشی در انتظار دو طرف قرار دارد.


زوال یک اتحاد


مرکز پژوهشی «نشنال اینترست» اعتقاد دارد دو کشور اکنون بهانه قابل توجهی برای رجوع به یکدیگر ندارند. اگرچه در دوره جورج بوش و در سال های ابتدایی قرن ۲۱ روابط میان رهبران دو کشور همچون الان پرتنش شد اما وقوع حادثه ۱۱ سپتامبر، نیاز آمریکا به نفت خاورمیانه و عقب نشینی بوش و ملک عبدالله از مواضع موجب گشت تا روابط دو کشور در سال ۲۰۰۵ به شدت گرم شود. بازخورد این روابط احیا شده در قراردادهای نظامی و تسلیحات بزرگی خود را نشان داد که برخی از آن ها در دولت باراک اوباما فاش شدند.


طبق این تحلیل، موضع گیری دموکرات ها به ویژه سخنان تند جو بایدن در مورد مرگ روزنامه نگار واشنگتن پست، کینه دربار سعودی را برانگیخت و البته موضوعات دیگری هم در این زمینه مطرح بودند که در نهایت این دلخوری را در توافق خود با روسیه در جهت کاهش تولید نفت اوپک پلاس، آن هم اندکی قبل از انتخابات میاندوره ای کنگره آمریکا نشان دادند و اجازه ندادند تا قیمت نفت در بازار جهانی به نفع دموکرات ها کاهش یابد.
بر اساس این تحلیل، اکنون آمریکا دیگر خود تولیدکننده و صادرکننده نفت شده و تهدید تروریسم نیز وجود ندارد و علاوه بر این رهبران دو کشور نیز علاقه ای به عقب نشینی در برابر یکدیگر ندارند.

در همین حین اما قانونگذاران آمریکایی خواستار رسیدگی قاطع به رفتار و سیاست های دربار سعودی و تنبیه ریاض از سوی کاخ سفید هستند.

با این حال تحلیلگر نشنال اینترست اعتقاد دارد واشنگتن باید در رفتارش با عربستان سنجیده عمل کند زیرا از یک طرف موضوع قدرت فزاینده ایران و نهایی نشدن توافق هسته ای با تهران مطرح است و از طرف دیگر افزایش قدرت روسیه و چین در خاورمیانه و نزدیکی بیشتر آن ها به عربستان ممکن است به ضرر ایالات متحده و شرکای آن تمام شود.

 
دلیل نزدیکی عربستان به روسیه

تحلیلگران دلایل و انگیزه های گوناگونی را برای خانواده بن سلمان در نزدیکی به کرملین بر می شمرند.

اندیشکده «شورای آتلانتیک» در زمینه حمایت عربستان سعودی از مسکو به ویژه در زمینه اجرای طرح اوپک پلاس این احتمال را مطرح کرده است که ریاض با لطف نفتی خود نسبت به روسیه، نیم نگاهی به دیگر خواسته های خود در سطح منطقه و بین الملل دارد.  
این تحلیل مدعی شده که پهپادهای ایرانی استفاده شده در اوکراین یکی از مسائل مورد توجه عربستان هستند. شاید سعودی‌ ها کارت‌ های خود را با مسکو به بازی بگیرند و از سوی دیگر از اسرائیل بخواهند تا این پهپادها را از نزدیک بررسی و داده‌هایی را از عملکرد آن ها در میدان نبرد دریافت کند.

این احتمال نیز مطرح است که عربستان سعودی همچنین علاقه داشته باشد تا با نزدیکی به روسیه مانع از واکنش تند ایران نسبت به خودش شود.

محور دومی که این اتاق فکر آمریکایی بیان داشت به قدرت و نفوذ منطقه ای ایران باز می گردد.

تحلیلگر شورای آتلانتیک اعتقاد دارد عربستان سعودی در نزدیکی به روسیه به تحولات سوریه و روابط نزدیک تهران با حکومت دمشق نظر دارد. اکنون ریاض پذیرفته است که بشار اسد باید بماند، این درحالی است که تا قبل از این آمریکا و عربستان راهبرد خروج او از صحنه سیاسی را هدف قرار داده بودند.

هدف جدید ریاض این است که دمشق را به جهان عرب بازگرداند و از تهران دور کند. در شرایطی که ریاض یک استراتژی بین‌المللی برای کاهش نفوذ ایران در سوریه ندارد و چشم‌انداز قابل دستیابی برای آینده سوریه از سوی دولت آمریکا نمی بیند، حکام سعودی امیدهای خود را به همسو کردن منافع خود با مسکو در آینده سوریه گره زده اند.
انگیزه دیگر عربستان از نگاه این اندیشکده، تغییر نظر روسیه در ممانعت از قطعنامه‌ های بالقوه جدید شورای امنیت سازمان ملل است که انتقال تسلیحات به ریاض و استفاده علیه حوثی ‌های یمن را محدود می ‌کند. به دست آوردن اهرم فشار برای تغییر موضع روسیه نسبت به آنچه که عربستان سعودی به عنوان یک تهدید وجودی می بیند، مورد توجه ریاض قرار دارد.  
دیگر موضوع نیز سیطره روسیه در بازار گندم برای منطقه خاورمیانه است که با ناامنی غذایی دست و پنجه نرم می کند و از نظر ریاض دارای اهمیت است. این مساله شامل عربستان سعودی نیز می شود که طبق گزارش بانک جهانی، کمتر از ۲ درصد از زمین های آن قابل کشت هستند.  
طبق این تحلیل ریاض در نزدیکی به روسیه به دنبال چیزهایی است که واشنگتن به این کشور ارائه نخواهد کرد.

عربستان سعودی نسبت به جنگنده های SU-۵۷ روسیه و FC-۳۱ چین علاقه مندی نشان داده است. اگرچه اثبات نشده است اما گفته می شود این دو جنگنده از جهاتی مشابه با جت جنگنده نسل جدید F-۳۵ ایالات متحده طراحی شده اند.

هیچ کدام از این دو جنگنده با بقیه هواپیماهای نظامی ساخت آمریکا و اروپا مورد استفاده در عربستان سعودی هماهنگ نیستند. در هر صورت منافع عربستان سعودی در نوسازی سریع نظامی خود به طور کامل در تضاد با نگاه کنگره و دفتر امور سیاسی - نظامی وزارت امور خارجه قرار دارد که خواستار توقف فروش تسلیحات هستند.  

از دیدگاه موسسه شورای آتلانتیک، نکته ای که نباید نادیده گرفته شود این است که عاملی همچون «سعود القحطانی» که به عنوان مشاور محمد بن سلمان، مظنون اصلی کارگردانی قتل جمال خاشقچی روزنامه ‌نگار است، شاید دوست داشته باشد تا تجربیات ترورش را با دیگر کشورها به اشتراک بگذارد.

در کل با هر دیدگاهی به شرایط آمریکا و عربستان نگریسته شود مشخص است که در هر دو پایتخت نظرات کاملاً متضادی در مورد نحوه تنظیم مجدد رابطه وجود دارد. حل این اختلافات داخلی دشوارتر از دستیابی به توافق بین دو کشور بر سر منافع متقابل خواهد بود.