مهاباد - ایرنا - پیکر مطهر شهید سردار «رضا الماسی» که در اغتشاشات سه‌شنبه شب بوکان بدست اغتشاشگران وابسته به گروهک‌های معاند به شهادت رسید با حضور کم‌نظیر و پرشور مردم تشییع و تا گلزار شهدای شاهین‌دژ بدرقه و در کنار سایر همرزمان شهیدش به خاک سپرده شد.

به گزارش ایرنا، آیین تشییع و خداحافظی یاران شهید سردار «رضا الماسی» قرار بود قبل از ظهر چهارشنبه در مقابل فرماندهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بوکان برگزار شود، با وجود مسافت زیاد و ترافیک مسیر، وقتی که رسیدم هنوز پیکر مطهر شهید منتقل نشده بود.

چند دسته از سربازان و فرماندهان نیروهای مسلح در یک طرف و در طرف دیگر جمعی از مسوولان و خانواده‌های معظم شهدا، ایثارگران و اقشار مختلف مردم همگی با چشمانی گریان منتظر ورود آمبولانس بودند، پس از چند دقیقه این انتظار به پایان رسید، آمبولانس که به میان جمعیت آمد، صدای گریه‌ها و فریادهای همسنگر خداحافظ، هم رزم خداحافظ رساتر و بلندتر به گوش رسید، یاران قدیمی پیکر مطهر شهید را بر دوش گرفتن و بخشی از مسیر را با پای پیاده او را بدرقه کردند.

سربازان حاضر در جایگاه نیز با ادای احترام نظامی سرشار از اقتدار اما با دل‌های گریان، فرمانده خود را به سمت زادگاهش بدرقه کردند و این صحنه‌ها سرشار از افتخار و عزت بود.
پیکر مطهر شهید قرار بود پس از تشییع در بوکان به زادگاهش شاهین دژ منتقل شود، به همین خاطر دوباره امبولانس با فاصله کمی از تشییع کنندگان ایستاد و همرزمان و یاران شهید، با قرائت فاتحه و نثار شاخه گل وی را به سمت جایگاه ابدیش روانه کردند.

آمبولانس که حرکت کرد دوباره شیون فریادهای بدرود فرمانده در بین حاضران بلند شد و این سربازان آنگونه که شایسته یک فرمانده بود شهید سردار «رضا الماسی» را بدرقه و روانه کردند.
شاهین‌دژ در ۴۵ کیلومتری شرق بوکان واقع شده و جاده‌ای بسیار باریک با پیچ‌های تند دارد، همراه کاروان شهید به سمت زادگاهش راه افتادیم، چندین دستگاه خودرو دولتی، نظامی و شخصی در مسیر چراغ‌های فلاشر را روشن کرده بودند.
سرانجام پس از حدود یک ساعت به شاهین‌دژ رسیدیم، جمعیت زیادی برای استقبال از شهید به ورودی شهر آمده بودند و شاخه‌های گل را روی آمبولانس حامل پیکر مطهر شهید الماسی و دیگر خودروها قرار دادند، ناله‌ها و اشک‌ها با هم در آمیخته بود.

ابتدا، پیکر مطهر شهید را به آرامستان شهر بردند تا آیین آخرین دیدار خانواده با شهید انجام شود، جمعیت زیادی هم منتظر بودند، آمبولانس که مزین به تمثال شهید بود در قسمتی از محوطه پارک شده بود.
چند خانم با چشمان گریان وارد موطه شدند، زن میانسالی هم همراه آنان بود، به سمت آمبولانس رفت و تمثال شهید را بوسید و گریه کنان فریاد می‌زد «وای بالام، وای بالام» (ای فرزندم، ای فرزندم).


 

شهادت یک مدافع امنیت در بوکان

پیکر مطهر شهید حافظ امنیت در بوکان تشییع شد

پیکر شهید حافظ امنیت در زادگاهش شاهین دژ تشییع و به خاک سپرده شد

این گونه به نظر می‌رسید که وی مادر شهید باشد، چند نفری وی را به میان جمعیت همراهی کردند و پس از حدود نیم ساعت توقف، پیکر مطهر شهید را دوباره سوار بر آمبولانس کردند و کاروان خودرویی دوباره در خیابان‌های شهر به راه افتاد.

سرانجام آمبولانس مقابل فرماندهی سپاه پاسداران شاهین‌دژ توقف کرد، خروش جمعیت از مرد و زن، پیر و جوان و بازاری و کارمند همه و همه با چشمانی گریان و دعا گویان منتظر ورود پیکر مطهر شهید بودند.
چند دسته از سربازان یگان‌های مختلف در مسیر مستقر بودند و پس از اینکه پیکر شهید بر دوش مردم قرار گرفت شروع به نواختن سرود و مارش نظامی برای استقبال کردند.
علاوه بر این ادای احترام نظامی سربازان و نیروهای مسلح حاضر در میدان، یک گروه سرود نیز جلو مردم، با نواختن سرود، پیکر شهید را در قسمتی از مسیر همراهی کردند.

تعدای از مرزمان شهید و دوستان و آشنایان شهید، پیکر مطهر شهید را بر دوش گرفتند و مسیر میدان شهرداری تا گلزار شهدا را با پای پیاده طی کردیم، سیل پرشور جمعیت نیز همراه پیکر شهید شعارهای مرگ بر فتنه‌گر و مرگ بر استکبار سر می‌دادند.

رفته رفته تعداد جمعیت بیشتر و بیشتر شد و خیابان‌های شهر شاهین‌دژ از بازگشت پر افتخار فرزندش به خود می‌بالید، این بدرقه و حضور پرشور و باشکوه در این متر به متر معابر شهر دیده شده بود و هر کسی از راه می‌رسید، خودوش را پارک می‌کرد و به سیل جمعیت اضافه می‌شد.

برای تهیه عکس کمی زودتر از جمعیت به گلزار شهدا رفتم، جمعیت زیادی هم آنجا بودند، المان شهدای شاهین دژ که مزین به تمثال شهدای این شهر بود از دور خودنمایی می‌کرد و اسامی تعدادی از شهدا هم روی آن ذکر شده بود.

سرانجام سیل جمعیت به گلزار شهدا رسید و فریادهای مردم که در شعارهای خود می‌گفتند: شهیدان برخیزید یار تازه از راه رسید، به گوش می‌رسید، در بخشی از گلزار شهدا، مردم نماز میت اقامه کرده و سپس شهید را تا جایگاه ابدیش بدرقه کردند.

در میان جمعیت بدون اختیار به این سمت و آن سمت هدایت می‌شدم، سرانجام توانستم در جایی ساکن و منتظر ورود پیکر مطهر شهید شوم.

تابوت شهید را بر کنار مزار قرار دادند، همه چشم‌ها گریان بود و فشار جمعیت بیشتر و بیشتر می‌شد تا اینکه صدای غریبانه از میان جمعیت بلند شد که «بابا بلند شو»، «بابا بلند شو».

مویه‌های سوزناک دختر نوجوان شهید بود که با ۲ دستانش تابوت پدر را گرفته بود و فریاد می‌زد، لنز دوربین من هم مانند نگاه و گوش مردم به سمت این صدا می‌گشت. صدایی که هر گوشی توان شنیدن آن را نداشت و هر دوربینی هم قادر ضبط و ثبت آن را نبود.

سرانجام پس از دقایقی کوتاه دخترک را فریاد کنان به آن طرف کشاندن و پیکر مطهر شهید را در کنار همرزمان شهیدش به خاک سپردند.

کاش مدعیان آزادی و انسانیت هم دقایقی مویه‌های دختر نوجوان شهید الماسی را می‌شنیدند تا اینگونه آسان فرمان کشتن انسان‌ها را صادر نمی‌کردند و رویاها و آرزوها را به دل بی جان خاک نمی‌سپردند.

روحش شاد... د.

مجلس ترحیم شهید سردار «رضا الماسی» در مسجد جامع شاهین دژ برگزاری شد و استاندار آذربایجان‌غربی هم با صدور پیامی شهادت سردار پاسدار مدافع و حافظ امنیت رضا الماسی را مردم استان تسلیت گفت.

شهرستان شاهین‌دژ در جنوب آذربایجان غربی واقع شده و ۵۵۰ شهید تقدیم آرمان‌های انقلاب و نظام اسلامی کرده است.