تهران- ایرنا- تمدن نوین اسلامی به انسان‌هایی نیاز دارد که جلوه‌گاه نور الهی باشند و خطوط اصلی برای شکل‌دهی به این تمدن ترسیم شده که معرفت شفاف و عدالت مطلق از جمله آن‌هاست.

برای آشنایی با تمدن نوین اسلامی، اول باید معنای آن را بدانیم. تمدن نوین اسلامی یعنی دمیدن روح در دنیای امروز، ایجاد یک فضای جدید در جهان، باز کردن یک راه جدید و تاثیر پذیرفتن فکری مردم از اسلام. پیامبر اعظم (ص) طی ۱۰ سال پس از هجرت، شالوده یک تمدن نوین اسلامی را پایه ریزی کرد. دوران زندگی پیامبر عزیز در مدینه، دوران شالوده ریزی نظام اسلامی و ساختن یک الگو و نمونه از حاکمیت اسلام، برای همه زمان ها و دوران های تاریخ انسان و همه مکان هاست.

پیغمبر اکرم در هر نشست و برخاستی، بر روی یکایک مردمی که با او رو به رو می شدند، اثر می گذاشت و انسان ها را، هم در سایه استقرار نظام اسلامی و هم با تربیت فردی، منقلب می کرد. با تلاش و همت آن گوهر فرزانه، اسلام در یکی از فقیرترین و عقب مانده ترین نقاط دنیا ظهور نمود. یعنی اول در دل انسان های آن روز انقلاب معنوی به پا کرد. بعد دین اسلام به اطراف مدینه گسترش یافت. سپس دژ طبیعی مکه را تسخیر کرد و پس از آن به راه های دور قدم گذاشت.

هنوز ۵۰ سال از عمر تمدن نوین اسلامی نگذشته بود که بیش از ۵۰ درصد از دنیای متمدن آن روز در زیر پرچم اسلام ناب محمدی (ص) قرار گرفت و سرانجام تا اعماق دو امپراطوری و دو کشور بزرگ آن روز پیش رفت و در درون انسان ها انقلاب به وجود آورد. هنوز نیم قرن از ولادت تمدن نوین اسلامی نگذشته بود که نزدیک به نیمی از تمامی قلمرو سه تمدن بزرگ باستانی همسایه خود، امپراطوری های ایران، روم و مصر را درنوردید. یک قرن پس از آن، تمدنی درخشان و حکومتی مقتدر در مرکز پدید آورد. به گونه ای که از شرق به دیوار چین، از غرب به سواحل اقیانوس اطلس، از شمال تا انتهای سیبری و از جنوب تا جنوب اقیانوس هند راه پیدا کرد.

بیش از دو قرن از عمر این تمدن نگذشته بود که دنیای بزرگ اسلامی در آن روز، قله تمدن بشری از لحاظ علم و پیشرفت های مدنی و اقتصادی شد. در آن روز از دورترین نقاط آسیا تا قلب اروپا و تا اندلس؛ اسپانیای امروز و تا نزدیک آفریقا، چند حکومت بزرگ به وجود آمد؛ به گونه ای که امت اسلامی در ابعاد علمی و معنوی پیشرفت کرد؛ امت اسلامی قوی و قدرتمند شد؛ امت اسلامی شریف و عزیز شد و در مسائل بشری و بین المللی صاحب حرف جدید شد. امت اسلامی پرچم تمدن نوین اسلامی را برافراشت و برای همه انسان ها، در همه زمان ها و مکان ها الگو شد.

کتاب تمدن اسلامی در قرن چهارم هجری نوشته آدام متز نشان می دهد که تمام محیط اسلامی، بازار علم دنیاست و نقطه اصلی آن هم ایران است؛ یعنی همین اصفهان، ری، فارس، خراسان، هرات و مرو. این شهرها مرکز و قله علم دنیا بوده است. در آن دوران، در ایران تشعشع و تلالوی تمدن است. فیلسوفان، دانشمندان، نویسندگان و شاعرانی در قرن های چهارم تا هفتم هجری در ایران چه کسانی بودند؟

ابوالقاسم فردوسی، حکیم سخن و شاعر حماسه سرای ایرانی؛ خواجه شمس الدین محمد حافظ شیرازی، غزلسرای بزرگ و از بزرگان شعر و ادب پارسی؛ ابوعلی سینا، پزشک، فیلسوف، ریاضی دان، اخترشناس، فیزیکدان، شیمی دان، جغرافی دان و زمین شناس؛ خواجه نصیرالدین طوسی، علامه، فیلسوف، عارف، متکلم، فقیه، ستاره شناس، ریاضی دان و معمار؛ ابونصر فارابی، پزشک، فیلسوف، دانشمند و جامعه شناس؛ محمد بن موسی خوارزمی، ریاضی دان، ستاره شناس، جغرافی دان، فیلسوف و مورخ و همچنین ابوالفضل بیهقی، ادیب، تاریخ نگار، پژوهشگر، نویسنده و پدر نثر فارسی. ایران در زمینه های فلسفه، فقه، شیمی، فیزیک، ریاضیات، نجوم، علم پزشکی، شعر و سایر علومی که دنیا با آن می چرخید، تاثیرگذار بود.

عراق در آن روزها، مرکز یکی از تمدن های قدیمی و مرکز تمدن عظیم اسلامی شد و مسلمانان در جنوب اروپا و اسپانیا تا جنوب فرانسه، کشوری اسلامی به وجود آوردند که این کشور مهد تمدن شد و علم در اروپا از همان تمدن اندلسی قرون اولیه اسلام شکوفا شد.

قرن های سوم و چهارم هجری، مزین به تمدنی شد که پس از هزار سال، هنوز برکات علمی و فرهنگی آن در مدنیت کنونی جهان دیده می شود. در قرن چهارم هجری، یک تمدن نوین اسلامی ایجاد شد که در آن ابن سیناها، فارابی ها، و خوارزمی ها به وجود آمدند و قدرت های سیاسی بزرگی را در دنیا به وجود آوردند. این تمدن تا قرن های چهارم و پنجم و ششم هجری ادامه داشت و به مرور زمان حکومت های شکل پذیرفته از تمدن نبوی، دچار فساد و انحراف شدند و مسیرشان عوض شد. یعنی آن روزی که پادشاهانی به نام خلیفه، در بغداد و شام و در این گوشه و آن گوشه عالم، پرچم اسلام را بلند کرده بودند، اما زیر پرچم اسلام، هواهای نفسانی، شهوات، اغراض، تکبرها، غرورهای شاهانه، مال اندوزی ها و به خزائن خود پرداختن ها را وارد کردند و به این چیزها سرگرم شدند، زمینه های انحطاط دنیای اسلام فراهم شد.

اروپایی ها وقتی خواستند اندلس را از مسلمانان پس بگیرند، ابتدا تاکستان هایی را وقف کردند تا شراب آن ها را به طور مجانی در اختیار جوانان قرار دهند و سپس جوانان را به سمت زنان و دختران خود سوق دادند تا آن ها را به فساد جنسی آلوده کنند. کار به جایی رسید که مردم و مجریان حکومت، از کوچک تا بزرگ، از سرباز تا فرمانده و امیر، جذب فتانه و زنان فاحشه وارداتی شدند. نتیجه این اقدامات آن شد تا سپاهی که در هیچ جنگ نظامی شکست نخورده بود، در میدان جنگ نرم مغلوب شد.

وقتی ظواهر پوک شد و دنیاطلبی و مال دوستی حاکم گشت، آن وقت در عالم فرهنگ و معارف، کعب الاحبارها سررشته امور معارف اسلامی را به دست گرفتند و حرف خود را بر حرف خدا مقدم داشتند. نتیجه این نبرد نرم، غلبه اروپا و غرب بر تمدن نوین اسلامی شد و پایه یک تمدن جدید مادی به دست اروپایی ها گذاشته شد. نتیجه این تمدن غربی، بسیار خسران آمیز بود؛ به گونه ای که مردم از لحاظ معنوی پوک شدند؛ از درون فاسد شدند؛ ثروت ها را غارت کردند؛ انسان ها را بدبخت کردند؛ عدالت را از بین بردند؛ ملت ها را فقیر و تحقیر کردند و همچنین دین و سیاست را تفکیک کردند؛ هرچند تمدن غرب در تمام آن سال های بعد از غلبه بر مسلمانان، از نظر علمی مشغول تغذیه از تمدن نوین اسلامی بودند.

غلبه بر تمدن نوین اسلامی تا قرن چهاردهم ادامه داشت. در این قرن، خداوند متعال برای ملت ایران، معلم و راهبری فرستاد که با زبان پیامبران با آنان حرف زد و مردم ایران پس از چند قرن، حکومتی دینی و اسلامی را روی کار آوردند تا مقدمات شکل گیری تمدن نوین اسلامی را در جهان فراهم سازند.

امام‌ خمینی ( ره ) با حرکت الهی خود، نگاه ها را عوض کرد. یعنی نگاه به دین را تغییر داد و ثابت کرد که دین اسلام، هم نظام ساز و انسان ساز است و هم جامعه ساز و تمدن ساز. حضرت امام همچنین نگاه به انسان را عوض کرد تا بدانند انسان، وجودی جسمانی و روحانی و صاحب اختیار و کمال طلب است. انسان می تواند به مقام بالاتر از فرشته صعود کند و انسان ها بر اساس تقوای خود سنجیده می شوند. با این نگاه، امتیازات به سمت دانایی، تدین، تقوا، توانایی، پاکدامنی، کارآمدی، خودباوری، شجاعت، خردورزی، هدفمندی، توانمندی و غیرتمندی رفت.

ایشان نگاه به دنیا را نیز عوض کرد که دنیا، سرای فانی و محل امتحان و مزرعه آخرت است. ایشان نگاه به آینده را نیز تغییر داد. چون آینده زیباتر از امروز است؛ آینده را انسان های امروز می سازند و آینده از ظلم و فساد خالی و به دور است.
بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران نگاه به تکلیف را تغییر داد تا همه بدانند انسان، علاوه بر تکلیف فردی، تکلیف اجتماعی دارد؛ انسان باید در مقابل طاغوت و ظالم بایستد؛ انسان باید از مظلوم دفاع کند؛ انسان ها باید متحد و یکپارچه باشند؛ امت اسلامی باید یک امت واحده باشد و امت اسلامی باید صاحب قدرت و با اقتدار باشد.

امام خمینی (ره) با این تغییرات و با حمایت مردم ایران، دستاوردهای بسیار مهمی را به ارمغان آورد؛ به گونه ای که اسلام ناب محمدی ( ص ) را احیاء کرد؛ به ملت ایران و مسلمانان جهان عزت داد؛ مسلمانان جهان را به باور رساند که جزو یک امت اسلامی بزرگ هستند؛ حکومت ظلم طاغوتی و رژیم فاسد و وابسته پهلوی را نابود کرد؛ حکومت اسلامی و مردمسالاری دینی را جایگزین حکومت طاغوت کرد؛ جانی دوباره به نهضت اسلامی در جهان داد؛ ابعاد جدیدی از فقه شیعه را تبیین کرد؛ امکان زمامداری بر اساس زهد و اخلاق را فراهم ساخت؛ روحیه خود باوری را در میان مردم احیاء کرد؛ امکان تحقق استقلال و عدم وابستگی به شرق و غرب را اثبات نمود؛ آزادی ملت ایران از بند طاغوت و مستکبرین را تحقق بخشید و همچنین راه پیشرفت ایران اسلامی و جبهه مقاومت را هموار ساخت.

ملت بزرگ ایران و امام‌ بزرگوارش، سعادت دو سرا را در تبعیت حقیقی از پیامبر اکرم(ص) و تمدن نبوی دانستند و حاکمیت اسلام را وسیله نجات از سلطه شیطان ها و طاغوت ها و ستمگران دیدند و رضای خدا را در پی گیری از حاکمیت اسلام جستجو کردند.
تنها با این نگاه بود که اسلام وارد زندگی مردم شد؛ جامعه به صورت یک جامعه نمونه اسلامی درآمد و ملتی، پایه گذار تمدن نوین اسلامی شد؛ تمدنی ملت ها و کشورها در آن استقلال و عزت پیدا می کنند و از پیشرفت های علمی، معنوی، مادی، اخلاقی و روحی برخوردار می شوند و هم اقتدار و قدرت دارند. همچنین در علم، سیاست، ثروت و امنیت، هم افزایی دارند و در مسیر عدالت اجتماعی حرکت می کنند و با دشمن مشترک مقابله می کنند.

امروز ملت ایران در حال پدید آوردن یک چنین تمدن نوین اسلامی است که پایه اصلی آن تمدن بر فرهنگ دینی، بینش الهی، معرفت اسلامی و بر کمال فکری انسانی است. اگر ملت ایران وحدت و یکپارچگی، آگاهی و بصیرت و هوشیاری، رابطه خود با مسئولان را حفظ کند و همواره در سطوح بالای نظام، مسئولان شایسته ای به خدمت مشغول باشند، نظام جمهوری اسلامی ایران این امکان را پیدا خواهد کرد که زیرساخت و پایه های تمدن نوین اسلامی را در ایران و سایر کشورهای اسلامی و جوامع اسلامی، مستحکم کند؛ به گونه ای که پایه های اعتقادی انسان ها را بر محور توحید و در قالب عزت انسان و بر پایه معارف اسلامی تعمیق بخشد.

همچنین بر این اساس می تواند مدیرانی شایسته و لایق تربیت کند. یعنی انسان هایی با ایمان و متدین، شجاع و مقتدر، ایثارگر و پرحوصله، خدوم و مخلص و انسان هایی مصمم و با اراده ای قوی. چنین تمدنی می تواند انسان ها را برای شکل دهی به یک جامعه جهانی بزرگ و امت واحده، آموزش دهد و تربیت کند؛ به گونه ای که به آنان دانش و علم و احکام شرعی و دینی را آموزش دهد و آنان را با قوانین و مقررات دینی و حکومتی آشنا کند. به آنان حکمت و تجزیه و تحلیل را آموزش دهد و آنان را با شیوه اداره حکومت آشنا سازد و از طرف دیگر به آنان روش دفاع از کیان جامعه اسلامی را آموزش دهد. شیوه گسترش دامنه اسلام و چگونگی باز کردن راه برای ورود دیگران به عرصه نورانی اسلام از دیگر آموزش های این تمدن است.

تمدن نوین اسلامی، به انسان هایی نیاز دارد که جلوه گاه نور مقدس الهی باشند. خطوط اصلی برای شکل دهی به این تمدن ترسیم شده است که معرفت شفاف و بی ابهام، عدالت مطلق در قضاوت و داوری و اجرای حدود الهی و همچنین در مسئولیت دهی از جمله آنهاست. در چنین تمدنی عبودیت کامل در سایه کار و عمل فردی، در نماز و راز و نیاز، در ساخت جامعه‌، در نظام حکومت، در نظام زندگی مردم و در مناسبات اجتماعی میان مردم از جمله آن هاست.

امروز نشانه های شکل گیری این تمدن نوین اسلامی در دنیا قابل مشاهده است. قدرت استکبار جهانی در مسیر فروپاشی است. آمریکا در سراشیبی سقوط است. اسرائیل به نابودی نزدیک می شود. جهان تشنه حکومتی است که بتواند به انسان ها آسایش و آرامش بدهد. تنها حکومتی که می تواند بشریت را در مسیر انسانیت و کمال رهنمون سازد، تمدن نوین اسلامی است و جهان برای چنین تمدنی آماده می شود. در تمدن آینده جهان، فرهنگ غرب و آمریکا نقشی ندارند. آینده، متعلق به انسان های آزاده و مسلمانان است. دین حاکم بر بشریت آینده، اسلام عزیز خواهد بود.